در نخستین ماه از سال 1403 اما به نظر میرسد روند رو به پیشرفت پلتفرمها که به درجا زدن رسیده بود، حالا به عقبگرد تبدیل شده است. نگاهی به بازار محتوا و تبلیغات پلتفرمها، نشان میدهد اوضاع نمایش خانگی اصلا خوب نیست.
چارسو پرس: از نخستین روزهای شیوع کرونا و افزایش ناگهانی انواع فعالیتهای اینترنتی و غیرحضوری برای حدود 3 سال، پلتفرمهای ویاودی پیشرفتی سریع را در همه جهات تجربه کردند. به گواه بسیاری از تماشاگران، این پلتفرمها ناگهان در عرصه عمومی بسیار مطرح و پرکاربر شدند، در کیفیت محصولات از رقیب اصلی خود (تلویزیون) پیشی گرفتند، شمار محصولات در حال تولید و نمایش خود را به سرعت افزایش دادند و حتی دست به تولید سریالهای عظیم تاریخی (مشابه الف فاخر یا الف ویژه تلویزیون) زدند.
سال 1402 اما دورهای بود که پلتفرمها در آن «درجا زدند»؛ مشابه تیتری که «فرهیختگان» در اوایل مهرماه 1402 برای گزارشی درباره شکست متوالی سریالهای خانگی انتخاب کرد. در نخستین ماه از سال 1403 اما به نظر میرسد روند رو به پیشرفت پلتفرمها که به درجا زدن رسیده بود، حالا به عقبگرد تبدیل شده است. نگاهی به بازار محتوا و تبلیغات پلتفرمها، نشان میدهد اوضاع نمایش خانگی اصلا خوب نیست و وضعیت سالهای 1399 تا 1401، جای خود را به شمار بالای محصولات ضعیف، رکود در تولید و پخش، از دست دادن برندها و... داده است. جالب آنکه این رخدادها در ابتدای سالی به وقوع پیوسته که به نظر گرد و خاک اختلافات بر سر اختیار نظارت بر نمایش خانگی به پایان رسیده و سازمان صداوسیما تاج سلطنت بر ویاودیها را بر سر نهاده است؛ اگرچه باید تصریح کرد که شواهدی از نقش ساترا در افول شبکه نمایش خانگی وجود ندارد. در این گزارش نگاهی دقیقتر به وضعیت کنونی پلتفرمها داریم و البته تلاش میکنیم براساس شواهد، احتمالات ماههای آینده را بررسی کنیم.
کاهش کیفیت محصولات
آخرین سریال نمایش خانگی را که وایرال شد، به خاطر میآورید؟ «گناه فرشته» ساخته حامد عنقا و محصول فیلیمو که نه بهخاطر یک جذابیت، تماشاگر فراوان یا هر دلیل مثبت دیگر، بلکه به علت کیفیت پایین، شبکههای اجتماعی را درنوردید و نامش به گوش همگان رسید. درحالیکه از طراح آثار پربینندهای چون «پدر»، «آقازاده»، «قلب یخی» و «تنهایی لیلا» و ستارههایی چون شهاب حسینی و امیر آقایی، انتظار میرفت محصول ویژهای برای مخاطبان تدارک ببینند اما آنچه در عمل شاهد بودیم، محصولی بود که با انتقادات زیادی مواجه شد. این نکته قابل توجه است که فیلیمو تولیدکننده و پخشکننده گناه فرشته پرکاربرترین پلتفرم حال حاضر نمایش خانگی است و روز جمعه را بهعنوان بهترین زمان پخش خود، برای حدود 4 ماه در اختیار این اثر قرار داده بود. مروری بر محصولات پخششده خانگی در سال 1402 نشان میدهد در این سال، اگرچه سریالهای قابل توجهی مثل «رهایم کن» و «آکتور» با برخی ویژگیهای مثبت، به نمایش درآمدند اما از موفقیتهای ویژه سالهای قبل خبری نبود؛ آن هم درحالیکه سال 1401 مجموعه «پوست شیر» و سال 1400 دو مجموعه «زخم کاری» و «خاتون» به انتشار رسیدند که به محبوبیتی فوقالعاده دست یافتند.
برندهای از دست رفته
در هر صنعت، وجود تکستارههایی درخشان، میتواند وضعیت کلی را خوب نشان دهد؛ آثاری مثل پوست شیر یا «شهرزاد». به شکلی عجیب، یک بار در پاییز 1402 و یک بار در فروردین 1403، دو برند شاخص نمایش خانگی برای نمایش خانگی از دست رفتند. اولی ادامه سریال زخم کاری ساخته محمدحسین مهدویان بود که با انتقادات فراوان مواجه شد و با وجودی که فصل دوم یک محصول بسیار موفق به شمار میرفت و تنها نامش میتوانست مخاطبان زیادی را پای پلتفرم بکشاند، شکست سختی خورد؛ شکستی که حتی ممکن است عده زیادی را بابت تماشای فصلهای سوم و چهارم مردد کرده باشد. نوروز 1403 هم در اتفاقی غیرمعمول، یک محصول شاخص نمایش خانگی به تلویزیون مهاجرت کرد و لااقل تا پایان سال، دیگر به نمایش خانگی بازنمیگردد. «مهمونی» که بعد از چند سال غیبت آقای مجری، ایرج طهماسب را پیش چشم مخاطبان آورده بود و محبوبیت زیادی هم یافت، در این ایام به برنامهای تلویزیونی تبدیل شد و البته در رسانه ملی نیز حضوری موفق را تجربه کرد.
غیبت فیلمسازان شاخص
نگاهی به کارنامه سریالسازانی که این روزها در نمایش خانگی سریال دارند، شاید کمی تا قسمتی توصیفکننده شرایط باشد. تنها سامان مقدم سازنده «افعی تهران» کارنامه پروپیمان و البته دارای محصولات قابل توجه دارد؛ آن هم بیشتر بهعنوان کمدیساز، نه سازنده اثری جنایی با مایههای روانشناسانه. او برای «نهنگ عنبر» و «دیوار به دیوار» به یاد آورده میشود و البته آثار موفق دیگری مثل «شمسالعماره» نیز در کارنامه دارد. سیدمسعود اطیابی دیگر فیلمساز پرسابقه سریالهای این روزها، اگرچه آثار پرفروشی در سینما ساخته اما سریال موفقی در کارنامه ندارد و حتی بین فیلمهای سینماییاش نیز به سختی میتوان محصولی قابل تأمل یافت. پژمان تیمورتاش کارگردان جوان «جنگل آسفالت» هم اولا سابقه ساخت سریال ندارد و ثانیا در کارنامه سینمایی خود، هنوز اثر شاخص و ویژهای خلق نکرده است. حامد عنقا سازنده گناه فرشته نیز در دومین تجربه کارگردانی، پشت دوربین نشست و نشان داد کارگردان موفقی نیست. امین محمودی یکتا نیز مانند عنقا پیشتر نویسنده بود و با «قطب شمال» برای اولین بار کارگردانی را تجربه کرده است.
نارضایتی مخاطب از آگهی
اگر بخواهیم شبکه مسائل صنعت نمایش خانگی را بررسی کنیم، احتمالا یک مساله غیرمنتظره، در صدر آنها قرار میگیرد: تبلیغات فراوان. درحالیکه چند سال پیش، کسی فکرش را نمیکرد پلتفرمها برای پخش آگهیهای بازرگانی زیاد، مورد انتقاد قرار گیرند و این بیم به وجود آید که نمایش خانگی شبیه تلویزیون شود، حالا پلتفرمها در مسیری پا گذاشتهاند که مخاطب «صد رحمت به تلویزیون» بگوید؛ چراکه سازمان صداوسیما لااقل از تماشاگرانش هزینه اشتراک نمیگیرد! علت این رخداد که داد مخاطبان را درآورده، افزایش هزینههای تولید محصولات خانگی است؛ چراکه گاه براساس برخی اظهارنظرهای غیررسمی و نیابتی، به نظر میرسد پلتفرمها مدعیاند که اگر تبلیغات زیادی پخش نکنند، امکان تولید کافی محصول را از دست میدهند یا بالاجبار باید هزینه اشتراک را چند برابر کنند. آش به اندازهای شور شده که تفاوت چندانی بین پلتفرم رایگان تماشاخونه و پلتفرمهای اشتراکی فیلیمو، فیلمنت و نماوا وجود ندارد و همگی مخاطب را بمباران تبلیغاتی میکنند؛ از لابهلای محصول تا حتی بیلبوردهای تبلیغاتی محصول در سطح شهر!
رکود نسبی در تولید
اگر کمیت را بهعنوان یک شاخص در خور توجه از وضعیت کنونی پلتفرمهای ویاودی بدانیم، اوضاع مطلوب به نظر نمیرسد. درحالیکه طی سال 1402، در اغلب هفتهها 7 یا 8 قسمت سریال جدید خانگی منتشر میشد که اغلب آنها از کیفیت قابل قبولی برخوردار بود و مخاطب خاص خودش را داشت، ولی در هفته جاری، 6 قسمت سریال جدید منتشر میشود که بسیاری از مخاطبان، نام دو عنوان از این آثار («شهر هرت» و «آقای خنده») را اصلا نشنیدهاند. در توصیف این وضعیت همین جمله کافی است که بازیگر اصلی آقای خنده حسن ریوندی کمدین اینستاگرامی است! همه نکات یادشده درحالی است که انتظار میرفت پلتفرمها پس از پیشرفت سریع در سالهای کرونا، با سرمایهگذاری بیشتر و مدیریت بهتر، حجم تولیدات خود را افزایش دهند. به نظر میرسد پلتفرمها تحتتاثیر مشکلات مالی، بیشتر به تولید برنامههای غیرنمایشی رو آوردهاند و تولید سریال را که قالب محبوبتر و پربینندهتر است، محدود کردهاند.
یک پیشبینی محدود از آینده
همه آنچه گفته شد، درحالی است که وضعیت ماههای آینده میتواند برای پلتفرمها ایام مناسبی باشد. به تازگی گزارشی در یکی از رسانهها درباره سریالهای ماههای آینده پلتفرمها به انتشار رسیده که وضعیت را با ورود قریبالوقوع فیلمسازانی چون حسن فتحی، آیدا پناهنده و نرگس آبیار به نمایش خانگی، کمی امیدوارکننده نشان میدهد اما روشن نیست این آثار چه زمان به انتشار خواهند رسید. ماههاست که از چند پلتفرم بهعنوان بازیگران جدید بازار نمایش خانگی نام برده میشود و بعضی از این سریالها نیز به همین پلتفرمهای جدید تعلق دارند، ولی روشن نیست این سرویسها در چه زمان در دسترس مخاطب قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر بازار نمایش خانگی با وجود 3 پلتفرم دارای حدود 150 هزار تومان اشتراک ماهانه، به نظر آنقدر دارای کشش نیست که پلتفرمهای اشتراکی دیگری به خود ببیند و از طرف دیگر بازار پلتفرمهای رایگان نیز براساس خروجیشان چندان مساعد به نظر نمیرسد. نکته مهم آنجاست که با افزایش بازیگران بازار، سریالهای خوب، پرهزینه و پرستاره احتمالا میان چند پلتفرم تقسیم خواهند شد و با کاهش تدریجی محصولات قابل توجه هر پلتفرم، مخاطب کمتر به خریداری اشتراک هرکدام ترغیب خواهد شد. همه اینها برای صنعت نمایش خانگی امیدوارکننده نیست.
نگاهی اجمالی به سریالهای در حال انتشار نمایش خانگی؛ انتقادها به «افعی تهران» و بیتوجهی به بقیه!
از همه این موارد گذشته، نگاهی به سریالهای در حال پخش نمایش خانگی، نیز نوید موفقیت چشمگیری را نمیدهد و امیدواری خاصی برای دنبالکنندگان این صنعت به وجود نمیآورد. این روزها «افعی تهران» که پرسروصداترین سریال در حال انتشار به شمار میرود، به نوعی تماشاگران خود را به دو دسته تقسیم کرده: عدهای آن را بسیار دوست دارند و عدهای به کلی از آن روگردان شدهاند. این وضعیت را به شکلی دیگر، میتوان یادآور «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» اثر سروش صحت دانست که اگرچه برای بسیاری از تماشاگران (خصوصا اهالی رسانه) جذاب بود و نقدهای مثبتی میگرفت، ولی در میان مخاطبان عام، به یک موفقیت ویژه تبدیل نشد. جنگل آسفالت که از نظر مضمونی و داستانی، پا جا پای آثار موفقی مثل «یاغی» و «ملاقات خصوصی» گذاشته، هنوز نتوانسته گل طلایی را بزند و البته به نظر میرسد به اندازه رقیب اصلیاش مخاطب کسب نکرده است. سریال کمدی «اکازیون» نیز اگرچه جذابیتهایی دارد اما از سطح کیفی ویژهای برخوردار نیست و البته انتظار چندانی هم از آن نمیرود؛ چراکه اساسا نمایش خانگی بهندرت دارای سریال کمدی بسیار محبوب بوده است. دو سریال آقای خنده و شهر هرت نیز که ماقبل نقدند و به محصولات شونهتخممرغی شباهت دارند.
منبع: فرهیختگان
سال 1402 اما دورهای بود که پلتفرمها در آن «درجا زدند»؛ مشابه تیتری که «فرهیختگان» در اوایل مهرماه 1402 برای گزارشی درباره شکست متوالی سریالهای خانگی انتخاب کرد. در نخستین ماه از سال 1403 اما به نظر میرسد روند رو به پیشرفت پلتفرمها که به درجا زدن رسیده بود، حالا به عقبگرد تبدیل شده است. نگاهی به بازار محتوا و تبلیغات پلتفرمها، نشان میدهد اوضاع نمایش خانگی اصلا خوب نیست و وضعیت سالهای 1399 تا 1401، جای خود را به شمار بالای محصولات ضعیف، رکود در تولید و پخش، از دست دادن برندها و... داده است. جالب آنکه این رخدادها در ابتدای سالی به وقوع پیوسته که به نظر گرد و خاک اختلافات بر سر اختیار نظارت بر نمایش خانگی به پایان رسیده و سازمان صداوسیما تاج سلطنت بر ویاودیها را بر سر نهاده است؛ اگرچه باید تصریح کرد که شواهدی از نقش ساترا در افول شبکه نمایش خانگی وجود ندارد. در این گزارش نگاهی دقیقتر به وضعیت کنونی پلتفرمها داریم و البته تلاش میکنیم براساس شواهد، احتمالات ماههای آینده را بررسی کنیم.
کاهش کیفیت محصولات
آخرین سریال نمایش خانگی را که وایرال شد، به خاطر میآورید؟ «گناه فرشته» ساخته حامد عنقا و محصول فیلیمو که نه بهخاطر یک جذابیت، تماشاگر فراوان یا هر دلیل مثبت دیگر، بلکه به علت کیفیت پایین، شبکههای اجتماعی را درنوردید و نامش به گوش همگان رسید. درحالیکه از طراح آثار پربینندهای چون «پدر»، «آقازاده»، «قلب یخی» و «تنهایی لیلا» و ستارههایی چون شهاب حسینی و امیر آقایی، انتظار میرفت محصول ویژهای برای مخاطبان تدارک ببینند اما آنچه در عمل شاهد بودیم، محصولی بود که با انتقادات زیادی مواجه شد. این نکته قابل توجه است که فیلیمو تولیدکننده و پخشکننده گناه فرشته پرکاربرترین پلتفرم حال حاضر نمایش خانگی است و روز جمعه را بهعنوان بهترین زمان پخش خود، برای حدود 4 ماه در اختیار این اثر قرار داده بود. مروری بر محصولات پخششده خانگی در سال 1402 نشان میدهد در این سال، اگرچه سریالهای قابل توجهی مثل «رهایم کن» و «آکتور» با برخی ویژگیهای مثبت، به نمایش درآمدند اما از موفقیتهای ویژه سالهای قبل خبری نبود؛ آن هم درحالیکه سال 1401 مجموعه «پوست شیر» و سال 1400 دو مجموعه «زخم کاری» و «خاتون» به انتشار رسیدند که به محبوبیتی فوقالعاده دست یافتند.
برندهای از دست رفته
در هر صنعت، وجود تکستارههایی درخشان، میتواند وضعیت کلی را خوب نشان دهد؛ آثاری مثل پوست شیر یا «شهرزاد». به شکلی عجیب، یک بار در پاییز 1402 و یک بار در فروردین 1403، دو برند شاخص نمایش خانگی برای نمایش خانگی از دست رفتند. اولی ادامه سریال زخم کاری ساخته محمدحسین مهدویان بود که با انتقادات فراوان مواجه شد و با وجودی که فصل دوم یک محصول بسیار موفق به شمار میرفت و تنها نامش میتوانست مخاطبان زیادی را پای پلتفرم بکشاند، شکست سختی خورد؛ شکستی که حتی ممکن است عده زیادی را بابت تماشای فصلهای سوم و چهارم مردد کرده باشد. نوروز 1403 هم در اتفاقی غیرمعمول، یک محصول شاخص نمایش خانگی به تلویزیون مهاجرت کرد و لااقل تا پایان سال، دیگر به نمایش خانگی بازنمیگردد. «مهمونی» که بعد از چند سال غیبت آقای مجری، ایرج طهماسب را پیش چشم مخاطبان آورده بود و محبوبیت زیادی هم یافت، در این ایام به برنامهای تلویزیونی تبدیل شد و البته در رسانه ملی نیز حضوری موفق را تجربه کرد.
غیبت فیلمسازان شاخص
نگاهی به کارنامه سریالسازانی که این روزها در نمایش خانگی سریال دارند، شاید کمی تا قسمتی توصیفکننده شرایط باشد. تنها سامان مقدم سازنده «افعی تهران» کارنامه پروپیمان و البته دارای محصولات قابل توجه دارد؛ آن هم بیشتر بهعنوان کمدیساز، نه سازنده اثری جنایی با مایههای روانشناسانه. او برای «نهنگ عنبر» و «دیوار به دیوار» به یاد آورده میشود و البته آثار موفق دیگری مثل «شمسالعماره» نیز در کارنامه دارد. سیدمسعود اطیابی دیگر فیلمساز پرسابقه سریالهای این روزها، اگرچه آثار پرفروشی در سینما ساخته اما سریال موفقی در کارنامه ندارد و حتی بین فیلمهای سینماییاش نیز به سختی میتوان محصولی قابل تأمل یافت. پژمان تیمورتاش کارگردان جوان «جنگل آسفالت» هم اولا سابقه ساخت سریال ندارد و ثانیا در کارنامه سینمایی خود، هنوز اثر شاخص و ویژهای خلق نکرده است. حامد عنقا سازنده گناه فرشته نیز در دومین تجربه کارگردانی، پشت دوربین نشست و نشان داد کارگردان موفقی نیست. امین محمودی یکتا نیز مانند عنقا پیشتر نویسنده بود و با «قطب شمال» برای اولین بار کارگردانی را تجربه کرده است.
نارضایتی مخاطب از آگهی
اگر بخواهیم شبکه مسائل صنعت نمایش خانگی را بررسی کنیم، احتمالا یک مساله غیرمنتظره، در صدر آنها قرار میگیرد: تبلیغات فراوان. درحالیکه چند سال پیش، کسی فکرش را نمیکرد پلتفرمها برای پخش آگهیهای بازرگانی زیاد، مورد انتقاد قرار گیرند و این بیم به وجود آید که نمایش خانگی شبیه تلویزیون شود، حالا پلتفرمها در مسیری پا گذاشتهاند که مخاطب «صد رحمت به تلویزیون» بگوید؛ چراکه سازمان صداوسیما لااقل از تماشاگرانش هزینه اشتراک نمیگیرد! علت این رخداد که داد مخاطبان را درآورده، افزایش هزینههای تولید محصولات خانگی است؛ چراکه گاه براساس برخی اظهارنظرهای غیررسمی و نیابتی، به نظر میرسد پلتفرمها مدعیاند که اگر تبلیغات زیادی پخش نکنند، امکان تولید کافی محصول را از دست میدهند یا بالاجبار باید هزینه اشتراک را چند برابر کنند. آش به اندازهای شور شده که تفاوت چندانی بین پلتفرم رایگان تماشاخونه و پلتفرمهای اشتراکی فیلیمو، فیلمنت و نماوا وجود ندارد و همگی مخاطب را بمباران تبلیغاتی میکنند؛ از لابهلای محصول تا حتی بیلبوردهای تبلیغاتی محصول در سطح شهر!
رکود نسبی در تولید
اگر کمیت را بهعنوان یک شاخص در خور توجه از وضعیت کنونی پلتفرمهای ویاودی بدانیم، اوضاع مطلوب به نظر نمیرسد. درحالیکه طی سال 1402، در اغلب هفتهها 7 یا 8 قسمت سریال جدید خانگی منتشر میشد که اغلب آنها از کیفیت قابل قبولی برخوردار بود و مخاطب خاص خودش را داشت، ولی در هفته جاری، 6 قسمت سریال جدید منتشر میشود که بسیاری از مخاطبان، نام دو عنوان از این آثار («شهر هرت» و «آقای خنده») را اصلا نشنیدهاند. در توصیف این وضعیت همین جمله کافی است که بازیگر اصلی آقای خنده حسن ریوندی کمدین اینستاگرامی است! همه نکات یادشده درحالی است که انتظار میرفت پلتفرمها پس از پیشرفت سریع در سالهای کرونا، با سرمایهگذاری بیشتر و مدیریت بهتر، حجم تولیدات خود را افزایش دهند. به نظر میرسد پلتفرمها تحتتاثیر مشکلات مالی، بیشتر به تولید برنامههای غیرنمایشی رو آوردهاند و تولید سریال را که قالب محبوبتر و پربینندهتر است، محدود کردهاند.
یک پیشبینی محدود از آینده
همه آنچه گفته شد، درحالی است که وضعیت ماههای آینده میتواند برای پلتفرمها ایام مناسبی باشد. به تازگی گزارشی در یکی از رسانهها درباره سریالهای ماههای آینده پلتفرمها به انتشار رسیده که وضعیت را با ورود قریبالوقوع فیلمسازانی چون حسن فتحی، آیدا پناهنده و نرگس آبیار به نمایش خانگی، کمی امیدوارکننده نشان میدهد اما روشن نیست این آثار چه زمان به انتشار خواهند رسید. ماههاست که از چند پلتفرم بهعنوان بازیگران جدید بازار نمایش خانگی نام برده میشود و بعضی از این سریالها نیز به همین پلتفرمهای جدید تعلق دارند، ولی روشن نیست این سرویسها در چه زمان در دسترس مخاطب قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر بازار نمایش خانگی با وجود 3 پلتفرم دارای حدود 150 هزار تومان اشتراک ماهانه، به نظر آنقدر دارای کشش نیست که پلتفرمهای اشتراکی دیگری به خود ببیند و از طرف دیگر بازار پلتفرمهای رایگان نیز براساس خروجیشان چندان مساعد به نظر نمیرسد. نکته مهم آنجاست که با افزایش بازیگران بازار، سریالهای خوب، پرهزینه و پرستاره احتمالا میان چند پلتفرم تقسیم خواهند شد و با کاهش تدریجی محصولات قابل توجه هر پلتفرم، مخاطب کمتر به خریداری اشتراک هرکدام ترغیب خواهد شد. همه اینها برای صنعت نمایش خانگی امیدوارکننده نیست.
نگاهی اجمالی به سریالهای در حال انتشار نمایش خانگی؛ انتقادها به «افعی تهران» و بیتوجهی به بقیه!
از همه این موارد گذشته، نگاهی به سریالهای در حال پخش نمایش خانگی، نیز نوید موفقیت چشمگیری را نمیدهد و امیدواری خاصی برای دنبالکنندگان این صنعت به وجود نمیآورد. این روزها «افعی تهران» که پرسروصداترین سریال در حال انتشار به شمار میرود، به نوعی تماشاگران خود را به دو دسته تقسیم کرده: عدهای آن را بسیار دوست دارند و عدهای به کلی از آن روگردان شدهاند. این وضعیت را به شکلی دیگر، میتوان یادآور «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» اثر سروش صحت دانست که اگرچه برای بسیاری از تماشاگران (خصوصا اهالی رسانه) جذاب بود و نقدهای مثبتی میگرفت، ولی در میان مخاطبان عام، به یک موفقیت ویژه تبدیل نشد. جنگل آسفالت که از نظر مضمونی و داستانی، پا جا پای آثار موفقی مثل «یاغی» و «ملاقات خصوصی» گذاشته، هنوز نتوانسته گل طلایی را بزند و البته به نظر میرسد به اندازه رقیب اصلیاش مخاطب کسب نکرده است. سریال کمدی «اکازیون» نیز اگرچه جذابیتهایی دارد اما از سطح کیفی ویژهای برخوردار نیست و البته انتظار چندانی هم از آن نمیرود؛ چراکه اساسا نمایش خانگی بهندرت دارای سریال کمدی بسیار محبوب بوده است. دو سریال آقای خنده و شهر هرت نیز که ماقبل نقدند و به محصولات شونهتخممرغی شباهت دارند.
منبع: فرهیختگان
https://teater.ir/news/60025