هنرورها نه صنف دارند نه انجمن نه اتحادیه، نه بیمه دارند و نه کارت شناسایی شغلی و درآمدشان نزدیک به صفر است. افرادی که مسوول ساماندهی و آوردن هنرورها برای پروژههای فیلم و سریال هستند بابت هر هنرور مبلغ 400 هزار تومان دریافت میکنند و برخی از آنها تا جایی که بتوانند از این پول کم میکنند و مبلغ ناچیزی را به خود فرد هنرور میدهند.
چارسو پرس: صدا، دوربین، حرکت؛ در صحنه فیلمبرداری پساز شنیدن این سه کلمه سکوت محض در پشت صحنه برقرار شده و صرفا افراد مقابل دوربین براساس سناریوی تمرین شده اجازه دیالوگ برقرار کردن و اکت دارند. در پشت صحنه چندین گروه با تعاریف مشخص حرفهای برای پیشبرد کار فیلم حضور دارند و هر کدام دارای تشکیلاتی مستقل و قانونی ذیل خانه سینما هستند و کمترین حسن عضویت در خانه سینما برای اعضای آن معرفی به صندوق حمایت از هنرمندان و اخذ بیمه تامین اجتماعی، شناسایی به عنوان یک سینماگر حرفهای و بهرهمندی از مزایای تصمیمات صنفی شامل تعیین کف دستمزد است.
افراد مقابل دوربین نیز به سه دسته مختلف تقسیم میشوند؛ دسته اول و مهم را بازیگران تشکیل میدهند. هر چه بازیگر مقابل دوربین فردی مشهور و محبوب باشد دستمزد بالاتری دریافت میکند و مسلما احترام بیشتری نیز میبیند. معمولا در تمامی اوقات، نیاز هر فیلم اقتضا میکند که در کنار بازیگران مطرح که عموما نقش اصلی را هم بازی میکنند، بازیگران کمتر شناخته شده یا اصطلاحا بینام، نقشهای فرعی را به عهده میگیرند، اما درنهایت فارغ از میزان کم و بیش نقش، بازیگران فرعی و اصلی فیلم، نامشان در تیتراژ پایانی با فاصله کمی از هم نمایش داده میشود و در صحنه فیلمبرداری هم تمام نقشآفرینان را به نام بازیگر میشناسند.
صنف بازیگران در خانه سینما جزو صنوف مهم و تصمیمگیر در مسائل مختلف مربوط به سینماگران است. دسته دوم افراد مقابل دوربین بدلکاران سینما هستند. افرادی آموزشدیده که اجرای صحنههای خاص را به جای بازیگر برعهده میگیرند. این صحنهها اغلب شامل حرکاتی میشود که یک فرد عادی توان انجام آن را ندارد، صحنههایی مانند تصادف کردن، سقوط از ارتفاع، راندن ماشین و موتور با سرعت بالا همراه با حرکات نمایشی، انجام فنون رزمی، سوارکاری و بسیاری از حرکات مخاطرهآمیز از این قبیل. بدلکاران نیز عضو صنف بازیگران هستند و به دلیل شغل سخت و پرریسکی که دارند اغلب دستمزدهایی بالاتر از بسیاری از عوامل سینما دریافت میکنند. سایه مرگ همیشه بر سر بدلکاران در سینمای ایران گسترده است. آنچنانکه در سالهای اخیر دو تن از برجستهترین بدلکاران سینما که وجههای بینالمللی نیز در حرفه خود داشتند جانشان را بر سر این کار از دست دادند.
دسته سوم و آخر از افراد مقابل دوربین سیاهیلشگرها هستند. سیاهیلشگری در سینمای ایران تنها حرفهای است که نیاز به آموزش، تحصیلات، سابقه و تخصص ندارد. جمعیت عظیم هنرورها را افراد متفاوتی از جامعه تشکیل میدهند و تمامی این افراد در دو نطقه با یکدیگر اشتراک دارند، اولی علاقه وافر به بازیگری و دومی نداشتن پارتی و روابط در سینما برای معرفی به دفاتر مختلف سینمایی به جهت دریافت نقش. هنرورها نه صنف دارند نه انجمن نه اتحادیه، نه بیمه دارند و نه کارت شناسایی شغلی و درآمدشان نزدیک به صفر است. افرادی که مسوول ساماندهی و آوردن هنرورها برای پروژههای فیلم و سریال هستند بابت هر هنرور مبلغ 400 هزار تومان دریافت میکنند و برخی از آنها تا جایی که بتوانند از این پول کم میکنند و مبلغ ناچیزی را به خود فرد هنرور میدهند.
برخی از این مسوولان هنرورها با تاسیس یک کلاس بازیگری و تبلیغ آن، علاقهمندان به بازیگری و افراد عشق سینما را به کلاسهای خود میکشانند و با وعده حضور آنها در پروژهها به عنوان بازیگر فرعی از ایشان تحت عنوان هنرور استفاده میکنند و غالبا نیز هنرجویان این نوع کلاسها میپذیرند که در قبال حضور در پروژهها هیچ مبلغی دریافت نخواهند کرد.
معمولا این دسته از هنرورها بعد از حضور در چند پروژه و لمس این حقیقت که راه رسیدن به بازیگری از هنرور شدن نمیگذرد دیگر به عنوان هنرور فعالیت نمیکنند. بخشی از هنروران سینما را نیز افراد معتاد بیخانمان تشکیل میدهند. مردمانی که غیر از لباس تنشان و بسته سیگار و فندک سهم دیگری از مادیات در زندگانی ندارند و از آن 400 هزار تومانی که مسوولشان دریافت میکنند، معمولا 250 هزار تومانش را بابت هر روز هنرور شدن دریافت میکنند. معمولا از این دست هنرورها در پروژههای تاریخی استفاده میشود، چراکه حجم لباسها و گاهی ریش و سبیلها مانع لو رفتن چهره فرد به عنوان یک شخص معتاد میشود. جمعیت دیگری از سیاهی لشکرها هم هستند که به آنها عشق فیلم میگویند، افرادی بیتخصص و بیپول و غالبا بیشغل که تمام روزهای خود را در سر صحنههای مختلف فیلمبرداری به عنوان هنرور میگذرانند. بسیاری از این افراد دهها سال سابقه هنروری دارند و برای اهالی سینما افرادی شناخته شده هستند. اما این سابقه و شهرت نه برد هنری دارد نه برد مالی، سرابی دائمی است که هیچ زمان به واقعیت بدل نخواهد شد. هنروری بیجایگاهترین شغل در سینماست، نه درآمدی نه احترامی و نه آیندهای.
شاید تشکیل یک صنف قانونی و آموزش دادن به هنرورها و نظارت بیشتر بر کلاسهای بازیگری و جلوگیری از سوءاستفاده برخی گردانندگان این کلاسها بتواند تا حدودی هنرور بودن را به یک شغل نظاممند نزدیک کند.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: سعید هنرمند
افراد مقابل دوربین نیز به سه دسته مختلف تقسیم میشوند؛ دسته اول و مهم را بازیگران تشکیل میدهند. هر چه بازیگر مقابل دوربین فردی مشهور و محبوب باشد دستمزد بالاتری دریافت میکند و مسلما احترام بیشتری نیز میبیند. معمولا در تمامی اوقات، نیاز هر فیلم اقتضا میکند که در کنار بازیگران مطرح که عموما نقش اصلی را هم بازی میکنند، بازیگران کمتر شناخته شده یا اصطلاحا بینام، نقشهای فرعی را به عهده میگیرند، اما درنهایت فارغ از میزان کم و بیش نقش، بازیگران فرعی و اصلی فیلم، نامشان در تیتراژ پایانی با فاصله کمی از هم نمایش داده میشود و در صحنه فیلمبرداری هم تمام نقشآفرینان را به نام بازیگر میشناسند.
صنف بازیگران در خانه سینما جزو صنوف مهم و تصمیمگیر در مسائل مختلف مربوط به سینماگران است. دسته دوم افراد مقابل دوربین بدلکاران سینما هستند. افرادی آموزشدیده که اجرای صحنههای خاص را به جای بازیگر برعهده میگیرند. این صحنهها اغلب شامل حرکاتی میشود که یک فرد عادی توان انجام آن را ندارد، صحنههایی مانند تصادف کردن، سقوط از ارتفاع، راندن ماشین و موتور با سرعت بالا همراه با حرکات نمایشی، انجام فنون رزمی، سوارکاری و بسیاری از حرکات مخاطرهآمیز از این قبیل. بدلکاران نیز عضو صنف بازیگران هستند و به دلیل شغل سخت و پرریسکی که دارند اغلب دستمزدهایی بالاتر از بسیاری از عوامل سینما دریافت میکنند. سایه مرگ همیشه بر سر بدلکاران در سینمای ایران گسترده است. آنچنانکه در سالهای اخیر دو تن از برجستهترین بدلکاران سینما که وجههای بینالمللی نیز در حرفه خود داشتند جانشان را بر سر این کار از دست دادند.
دسته سوم و آخر از افراد مقابل دوربین سیاهیلشگرها هستند. سیاهیلشگری در سینمای ایران تنها حرفهای است که نیاز به آموزش، تحصیلات، سابقه و تخصص ندارد. جمعیت عظیم هنرورها را افراد متفاوتی از جامعه تشکیل میدهند و تمامی این افراد در دو نطقه با یکدیگر اشتراک دارند، اولی علاقه وافر به بازیگری و دومی نداشتن پارتی و روابط در سینما برای معرفی به دفاتر مختلف سینمایی به جهت دریافت نقش. هنرورها نه صنف دارند نه انجمن نه اتحادیه، نه بیمه دارند و نه کارت شناسایی شغلی و درآمدشان نزدیک به صفر است. افرادی که مسوول ساماندهی و آوردن هنرورها برای پروژههای فیلم و سریال هستند بابت هر هنرور مبلغ 400 هزار تومان دریافت میکنند و برخی از آنها تا جایی که بتوانند از این پول کم میکنند و مبلغ ناچیزی را به خود فرد هنرور میدهند.
برخی از این مسوولان هنرورها با تاسیس یک کلاس بازیگری و تبلیغ آن، علاقهمندان به بازیگری و افراد عشق سینما را به کلاسهای خود میکشانند و با وعده حضور آنها در پروژهها به عنوان بازیگر فرعی از ایشان تحت عنوان هنرور استفاده میکنند و غالبا نیز هنرجویان این نوع کلاسها میپذیرند که در قبال حضور در پروژهها هیچ مبلغی دریافت نخواهند کرد.
معمولا این دسته از هنرورها بعد از حضور در چند پروژه و لمس این حقیقت که راه رسیدن به بازیگری از هنرور شدن نمیگذرد دیگر به عنوان هنرور فعالیت نمیکنند. بخشی از هنروران سینما را نیز افراد معتاد بیخانمان تشکیل میدهند. مردمانی که غیر از لباس تنشان و بسته سیگار و فندک سهم دیگری از مادیات در زندگانی ندارند و از آن 400 هزار تومانی که مسوولشان دریافت میکنند، معمولا 250 هزار تومانش را بابت هر روز هنرور شدن دریافت میکنند. معمولا از این دست هنرورها در پروژههای تاریخی استفاده میشود، چراکه حجم لباسها و گاهی ریش و سبیلها مانع لو رفتن چهره فرد به عنوان یک شخص معتاد میشود. جمعیت دیگری از سیاهی لشکرها هم هستند که به آنها عشق فیلم میگویند، افرادی بیتخصص و بیپول و غالبا بیشغل که تمام روزهای خود را در سر صحنههای مختلف فیلمبرداری به عنوان هنرور میگذرانند. بسیاری از این افراد دهها سال سابقه هنروری دارند و برای اهالی سینما افرادی شناخته شده هستند. اما این سابقه و شهرت نه برد هنری دارد نه برد مالی، سرابی دائمی است که هیچ زمان به واقعیت بدل نخواهد شد. هنروری بیجایگاهترین شغل در سینماست، نه درآمدی نه احترامی و نه آیندهای.
شاید تشکیل یک صنف قانونی و آموزش دادن به هنرورها و نظارت بیشتر بر کلاسهای بازیگری و جلوگیری از سوءاستفاده برخی گردانندگان این کلاسها بتواند تا حدودی هنرور بودن را به یک شغل نظاممند نزدیک کند.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: سعید هنرمند
https://teater.ir/news/60516