مناظره برگزار شده با موضوع «انسجام اجتماعی با حکمرانی فرهنگی» بیانگر یک واقعیت غیرقابل انکار بود؛ اینکه هیچ‌کدام از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری شناختی از هنر و حوزه‌های مختلف آن ندارند.
چارسو پرس: وقتی صحبت از فرهنگ می‌شود نادیده‌گرفتن هنر خطایی بزرگ است زیرا هنر در عرصه فرهنگ و فرهنگ‌سازی جایگاه و اهمیت بسیار بالایی دارد. در اکثر جوامع دنیا هنر با زیرشاخه‌های خود فرهنگ را در بین سطوح و اقشار مختلف اجتماعی تسری می‌دهد و عمده بار سنگین مقوله فرهنگ‌سازی در جامعه بر دوش شاخه‌های مختلف هنری و هنرمندانی است که در آن عرصه‌ها فعالیت می‌کنند.

از این رو جایگاه هنر و هنرمندان در بین سیاسیون و سیاستگذاران کشورهای مختلف به ویژه کشورهای در حال توسعه و توسعه‌یافته انکارناپذیر است.

مگر می‌شود از فرهنگ و فرهنگسازی صحبت کرد ولی از سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی شناخت نداشت و این عرصه‌های هنری و هنرمندان فعال در هر عرصه را نادیده گرفت؟

در کشورهایی که مقوله فرهنگ و فرهنگ‌سازی از مهم‌ترین مقولات مدنظر است، سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و ادبیات رشد قابل توجهی دارند زیرا نقش هنرمندان و این عرصه‌های هنری از سوی سیاستمداران و تصمیم‌گیرندگان سیاسی آن کشورها درک شده است.

نامزدهای ریاست جمهوری شناختی از هنر ندارند
در کشور ما نیز امر فرهنگ و فرهنگسازی مقوله‌ای به ظاهر مهم است اما تصمیم‌گیری‌ها و همچنین سیاستگذاری‌ها در این خصوص هم‌تراز ادعاهای مطرح‌شده از سوی مدیران و مسئولان تصمیم‌گیرنده و سیاستمداران دولت‌های مختلف نیست.

یکی از نکات مهمی که باعث‌شده توجه به فرهنگ از سوی چهره‌های سیاسی در دولت و نهادهای سیاسی و تصمیم‌گیرنده دیگر فقط در حد کلام باقی بماند و در عمل اقدامی قابل تامل و مؤثر شکل نگیرد، نبود شناخت لازم نسبت به شاخه‌های مختلف هنری و تاثیرگذاری آن‌ها در حوزه فرهنگ و فرهنگ‌سازی است.

بسیاری از تصمیم‌گیرندگان سیاسی در ایران که در دولت‌ها و دوره‌های مختلف مجلس شورای اسلامی مستقر شدند شناختی از هنر ندارند و وقتی صحبت از فرهنگ نیز می‌کنند فقط در تفکرات‌شان «کتاب و کتابخوانی» آن هم در سطحی‌ترین شکل ممکن به عنوان «فرهنگ» و ابزار فرهنگ‌سازی تعریف می‌شود و در بهترین شرایط نامی از سینما و چند فیلم سینمایی به زبان می‌آورند.

این شرایط حتی در اکثر موارد در میان چهره‌هایی که سکان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عنوان متولی فرهنگ و هنر در دولت‌ها بر عهده می‌گیرند و همچنین اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به عنوان کمیسیون تخصصی فرهنگ، دیده می‌شود. شاید از این افراد توقع داشتن نگاه تخصصی و فوق تخصصی در حوزه‌های ادبیات، سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و دیگر حوزه‌های هنر اشتباه باشد اما می‌توان این توقع را داشت که حداقل افرادی که به عنوان متولی فرهنگی و هنری عهده‌دار مسئولیت می‌شوند این شاخه‌های هنری را بشناسند و تعریف درستی از آن‌ها داشته باشند.

در کشور ما بحث فرهنگ و توجه به هنر و هنرمندان در بزنگاه‌های مختلف سیاسی به ویژه انتخابات ریاست جمهوری بالا می‌رود و چهره‌های سیاسی برای جلب نظر فعالان فرهنگ و هنرمندان تلاش می‌کنند. نامزدهای ریاست‌جمهوری از طریق مشاوران خود به سراغ هنرمندان می‌روند تا بتوانند با همراه کردن برخی چهره‌های هنری، توجه مردم و اقشار مختلف جامعه را به خود جلب کنند و حرف‌ها و وعده‌های مختلفی را در باب حمایت از هنر و هنرمندان مطرح می‌کنند.

استفاده کلیشه‌ای از نام‌ها و سینما
اما در اکثر موارد در دوره‌های مختلف دیده‌شده که این حرف‌ها و وعده‌ها در حد شعاری و کلیشه‌ای و به زبان آوردن نام یک چهره مطرح موسیقی ایران که دیگر در قید حیات نیست یا چند فیلم سینمایی یا کارگردان مطرح سینمایی، محدود شده است.

چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز در حوزه مناظرات و برنامه‌های تبلیغاتی از این امر مستثنی نیست.
مناظرات نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در حال برگزاری است و ۳ مناظره از ۵ مناظره درنظر گرفته‌شده، برگزار شده اند. اصولاً هدف از برگزاری مناظره این است که مردم با نقطه‌نظرات کارشناسانه هر کدام از نامزدهای ریاست‌جمهوری در حوزه‌های مختلف آشنا شوند. نمی‌توان انتظار داشت که هر کدام از نامزدها در فرصت‌های محدود ۴ دقیقه‌ای بتوانند درباره موضوعات مدنظر آن مناظره صحبت‌هایی دقیق و تخصصی داشته باشند اما صحبت از برخی نکات و موارد می‌تواند نشان دهد که هر کدام از نامزدها تا چه حد اشراف و آگاهی نسبت به موضوعات دارند.

جای خالی «هنر» در میزگردهای فرهنگی و مناظره فرهنگی نامزدها
در برنامه‌های تبلیغاتی طراحی‌شده از سوی سازمان صدا و سیما، در کنار برگزاری ۵ مناظره کلی، هر کدام از نامزدها به همراه همراهان خود در میزگردهایی با موضوعات مختلف از جمله «فرهنگی» نیز شرکت کردند.
در این میزگردها که با حضور کارشناسان فرهنگی نیز برگزار شد، همراهان برخی نامزدها به ذکر نکاتی درباره فرهنگ و به ویژه هنر پرداختند که باز هم جای تامل دارد. وقتی صحبت از میزگرد فرهنگی می‌شود این انتظار می‌رود که صحبت‌های مطرح‌شده تخصصی‌تر و کارشناسانه‌تر باشند نه اینکه باز هم به صورت کلی درباره مقولات صحبت شود.

در میان صحبت‌های مطرح‌شده در این میزگردهای فرهنگی بیشتر به وضعیت مدیریت فرهنگی و هنر و نبود ارتباط درست میان مدیران و مسئولان با جامعه هنری اشاره شد. حتی حجت‌اله ایوبی رئیس ستاد حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی که خود در دوره‌ای ریاست سازمان سینمایی وزارت ارشاد را بر عهده داشته و محمد بهشتی همراه مسعود پزشکیان در عرصه مدیریت سینما تجربه چندین دهه حضور و فعالیت را در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده، به طرح موضوعات کلی درباره حوزه مدیریت و همچنین زیرساخت‌های سینما پرداختند و در تنها مورد به بلاتکلیف‌بودن حوزه موسیقی اشاره شد.

در این میزگردها هیچ حرفی از موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی زده نشد و به راحتی از کنار این حوزه‌های مهم هنری عبور شد؛ حوزه‌های که هر کدام در عرصه فرهنگ و فرهنگ‌سازی نقش به‌سزایی را بر عهده دارند. یکی از دلایل این نادیده گرفته‌شدن هم اشراف‌نداشتن کارشناسان حاضر در میزگردها که نقش پرسشگر از نامزدها و همراهان‌شان را بر عهده داشتند، نسبت به حوزه‌های هنر بود. شاید حضور خبرنگاران باسابقه حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری به جای این کارشناسان در مقام پرسشگر و مطالبه‌گر می‌توانست سطح کیفی میزگردهای فرهنگی را ارتقا دهد.

اما غریبه‌گی با «هنر» و حتی مقوله «فرهنگ» در بین نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در مناظره «انسجام اجتماعی با حکمرانی فرهنگی» مشهود بود.

بخش سوم این مناظره به «سیاستگذاری در عرصه تولیدات فرهنگی و هنری» اختصاص داشت.

صداوسیما و تنها استفاده از پرسشگران ۲ حوزه
در ابتدای این بخش پرسش‌های چند کارشناس مطرح شد که به غیر از یک پرسش مردمی، مجید شاه‌حسینی، ابوالقاسم طالبی، حسین شرفخانلو، علیرضا سحابی‌نسب، گل‌علی بابایی، پرسش‌هایی کلیشه‌ای را به صورت کلی در حوزه سینما و کتاب مطرح کردند و باز هم در بین چهره‌های پرسش‌گر خبری از هنرمندان و فعالان عرصه‌های موسیقی، تئاتر و تجسمی نبود. گویی در «ستاد انتخابات صداوسیما» نیز علیرغم نبود شناخت لازم و کافی نسبت به حوزه هنر، آگاهی لازم از تاثیرگذاری این حوزه‌ها در بحث فرهنگ و فرهنگ‌سازی وجود ندارد.

بعد از طرح پرسش‌ها، نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری باز هم به صورت کلی درباره بخش فرهنگ و تولیدات فرهنگی و هنری صحبت کردند. هر کدام از نامزدها به صورت کلیشه‌ای درباره بخش «کتاب» و دلایل پایین‌بودن سطح مطالعه در کشور صحبت کردند اما هیچ‌کدام به مشکلات حوزه نشر، گران‌بودن نرخ کاغذ و چرایی آن، وجود «ناشران پخته‌خوار»، هم‌قیمت شدن کاغذ ایرانی با کاغذ خارجی و مشکلات دیگر این حوزه اشاره‌ای نکردند.

همچنین سخنان کلیشه‌ای در حوزه سینما نیز مطرح شد و در بهترین حالت ممکن فقط اشاراتی درباره افزایش ظرفیت سخت‌افزاری سینما، نبود مدیریت فرهنگی و هنری و ارتباط مناسب با هنرمندان و ذکر نام چند کارگردان، فیلم، انیمیشن و سریال تلویزیونی، بحث مالکیت معنوی آثار و تولیدات فرهنگی و هنری، ارائه کارتی برای حمایت از خانواده‌های برای استفاده ارزان‌تر از تولیدات فرهنگی، هنری و سرگرمی، صندوق اعتباری هنر و بیمه هنرمندان، نظارت و برخوردهای سلیقه‌ای، دولتی‌شدن فرهنگ و همچنین نام چند پلتفرم شبکه نمایش خانگی، شد.

نادیده‌گرفتن موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی
همچنین «اقتصاد فرهنگ و هنر» هم کلیدواژه‌ای بود که نامزدها به آن اشاره کردند اما هیچ صحبت کارشناسانه درباره این موضوع نیز مطرح نشد. مگر می‌توان به «اقتصاد هنر» اشاره کرد ولی از نقش تاثیرگذار هنرهای تجسمی در این حوزه چشم‌پوشی کرد؟ مگر می‌توان به «اقتصاد هنر» اشاره کرد و نقش موسیقی و فعالیت‌های موسیقایی را در این عرصه نادیده گرفت؟ مگر می‌توان به «اقتصاد هنر» پرداخت ولی فعالیت‌های تئاتر به ویژه در بخش خصوصی و گسترش آن را مدنظر قرار نداد؟

پرداختن به موضوع مهم حقوق مالکیت هنری به ویژه در آثار موسیقایی که قابل تعمیم در بسیاری از حوزه‌ها از جمله آهنگ پیشواز اپراتورهای تلفن همراه، دانلودهای غیرقانونی آثار موسیقایی و حضور آثار موسیقایی ایران در پلتفرم‌های بین المللی، چشم‌انداز نامزدهای ریاست جمهوری در اجرای سند موسیقی و چشم‌اندازهای پیش‌روی هر یک از آنها در این زمینه، برنامه دولت آینده برای نحوه نظارت و ممیزی بر فرآیند تولید، عرضه و بازاریابی محصولات موسیقایی به ویژه در حوزه شعر و ترانه که طی سال‌های اخیر با چالش‌های بسیار فراوانی روبه‌رو بوده است، برنامه اجرایی برای توسعه و ترویج محصولات موسیقایی به ویژه در حوزه‌های غیرسرگرمی موسیقی، نحوه حضور اصناف موسیقی در جریان برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌های موسیقایی، برنامه اجرایی دولت برای ورود موسیقی به سبد فرهنگی خانوار ایرانی برای حضور در کنسرت‌های موسیقی دارای بلیت گران‌قیمت و ارائه یارانه‌های فرهنگی در این بخش، نحوه حمایت دولت از فعالان و تولیدکنندگان آثار موسیقایی فرهنگی در حوزه‌های اقتصادی، نحوه حمایت دولت آینده از خرید و ارائه درست محصولات موسیقایی تولیدشده در حوزه‌های جدی موسیقی، برنامه دولت درباره موضوع لغو کنسرت‌ها، از جمله مباحثی هستند که به صورت جدی در حوزه موسیقی مطرح است اما نامزدهای انتخاباتی و مشاوران و کارشناسان آن‌ها هیچ برنامه‌ای حتی برای پرداختن به برخی از آن‌ها را در میزگردهای فرهنگی و بخش سوم مناظره «انسجام اجتماعی با حکمرانی فرهنگی» نداشتند.

حذف حمایت دولتی از تئاتر و تولیدات هنرهای نمایشی، فقدان سازمان تئاتر به عنوان مطالبه‌ای که سال‌ها از سوی جامعه تئاتر مطرح شده است، بودجه ناچیز تئاتر که بخش اعظم آن نیز صرف هزینه‌های جاری و اداری می‌شود، کمبود امکانات سخت‌افزاری تئاتر در سطح تهران و شهرهای مختلف کشور، به رسمیت نشناختن تئاتر به عنوان شغل در وزارت کار، نبود امنیت شغلی هنرمندان تئاتر، موازی‌کاری سازمان‌ها و نهادهای مختلف، شرایط نابه‌سامان آموزش تئاتر در حوزه آکادمیک، نظارت‌های سلیقه‌ای در حوزه صدور مجوزهای اجرا، توقف اجراهای تئاتری به دلیل اعمال نظر نهادها و سازمان‌های دیگر، رهاشدن تئاتر خصوصی و نبود حمایت‌های لازم از بخش خصوصی نیز از جمله مشکلات متعدد حوزه تئاتر است که در میزگردهای فرهنگی و مناظره فرهنگی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری نادیده گرفته شدند و به آن‌ها اشاره و پرداخته نشد.

توجه نداشتن به چرخه اقتصاد هنر در هنرهای تجسمی، صیانت و احیای هنرهای بومی تجسمی مثل خوشنویسی، سفالگری، معضلاتی که در حوزه هنرهای مدرن وجود دارد، به رسمیت شناخته‌نشدن فعالیت هنرمندان حوزه تجسمی به عنوان یک شغل نیز از جمله مواردی بودند که درباره آن‌ها نه در میزگردهای فرهنگی و نه در مناظره فرهنگی، صحبت نشد.

در حوزه سینما نیز انتظار می‌رفت که به مسائلی از جمله کم رنگ شدن سینمای اجتماعی، بالا رفتن آمار فروش فیلم‌ها و پایین آمدن کیفیت آثار سینمایی تولید شده، وضعیت قاچاق فیلم‌های سینمایی، بی توجهی به مسائل صنفی سینماگران، کناره گیری چهره‌های شناخته شده سینما برای تولید اثر، سوق دادن سینمای ایران به سمت تولید کمدی‌های سطحی و بسیاری از موارد دیگر پرداخته شود که نامزدها به آن اشاره‌ای نکردند.

قضاوت با شما!
در ذیل بخش‌هایی از سخنان نامزدهای ریاست جمهوری در مقاطع مختلف بخش سوم مناظره «انسجام اجتماعی با حکمرانی فرهنگی» با عنوان «سیاستگذاری در عرصه تولیدات فرهنگی و هنری» آمده است تا مشخص شود هر کدام از نامزدها تا چه حد به مقوله فرهنگ و هنر نگاه و شناخت کارشناسانه دارند.

حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی: شهید رئیسی پروژه‌ای بزرگ مطرح کردند که هنر برای همه را آغاز کرد. این فکر جالبی بود که تعقیب کرد. البته توفیق نشد که ادامه دار شود. این سیاست باید حتماً تعقیب شود و ادامه پیدا کند. یکی از مباحث اساسی در هنر و همه فعالیت‌های فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرد تمرکز زدایی است. در همه بخش‌ها باید تمرکززدایی انجام شود و در فرهنگ و هنر بیشتر. تمرکززدایی یکی از بسترهای تجربه‌اش می‌تواند همین حوزه باشد و ما بازخوردهای آن را ببینیم. نکته مهم‌تر بحث ضمانت و تداوم ارتقاء فرهنگی است که با تحمل و پذیرش سلیقه و ایجاد امنیت پایدار و شفاف برای همه مصرف‌کنندگان تضمین شود. بحث «فرهنگ امنیتی» یا «امنیت فرهنگی» یا «امنیت برای فرهنگ» یا «فرهنگ برای امنیت». من در این رشته سابقه دارم و معتقدم ما باید امنیت فرهنگی را هدف‌گیری کنیم و این می‌تواند بستر رشد و ارتقا را فراهم کند.


محمدباقر قالیباف: درباره عدالت فرهنگی و هنری هم باید بگویم که عدالت در همه جا اساس است و در حوزه فرهنگی و هنری هم بسیار مهم است. باید بپذیریم که ما فرصت‌هایی در تهران داریم که در شهرستان‌ها کمتر داریم؛ برای مثال در بوشهر استعدادهایی پیدا می‌شود و جوان‌هایی فعال در حوزه هنری و موسیقی هستند و حتماً جوانی در این حوزه می‌تواند در تهران و در شمال تهران هم فعال باشد و باید مشخص شود که ما چگونه می‌خواهیم عدالت را ایجاد کنیم تا همه آن‌ها ظرفیت‌های بالقوه خود را بالفعل کنند. پس یکی از چالش‌های ما در حوزه عدالت فرهنگی است.

مسعود پزشکیان: در رابطه با سینما و هنر مشکلاتی داریم که باید موانع آنها برداشته شود. ۱۷ فیلم بلند که در عرصه بین‌المللی به نمایش گذاشته شد که در ایران مجوزهای لازم را نگرفتند. موانعی که باعث می‌شود هنرمندان ما زیرزمینی و غیرقانونی کار کنند باید برطرف شود تا از حضور این عزیزان استفاده کنیم. اصغر فرهادی را همه می‌شناسیم که در خارج برایش چه اعتباری قائل هستند. مسأله دیگر گرانی کتاب است و وقتی قدرت خرید کتاب وجود نداشته باشد طبیعتاً استفاده از کتاب کاهش می‌یابد. اصولاً در مدارس با طراحی اقدامات تشویقی فردی و جمعی می‌توان کتاب خوانی را گسترش داد. تقویت کتابخوانی باید از طریق مدرسه پیگیری شود و باید فشار بیاوریم که انجام شود. یادگیری اگر در ابتدای جوانی انجام نشود در بزرگسالی کار سخت‌تر می‌شود. دولت حتماً باید به فیلم و فیلم‌سازان کمک کند و موانع بر سر هنرمندان و کارگردانان برداشته شود. نگذاریم تعدادی ممنوع الخروج شوند و تعدادی از مملکت ما خارج شوند.


سعید جلیلی: امروز زیرساخت‌های فنی و بسیار ارزشمندی برای تولید فرهنگی داریم و دشمن بسیار تلاش می‌کند با تمام توان جلوی این را بگیرد. همان قدر که سعی می‌کند جلوگیری کند از پیشرفت هسته‌ای و برخی از صنایع ما در زمینه پیشرفت‌های هنری هم همین تلاش را می‌کند. فیلم‌هایی مثل «آرگو» و «۳۰۰» از جمله تلاش‌های آن‌ها است. دستاوردهای ما شعار نیست و در سال‌هایی که مطالعه می‌کردم، آقای احمدرضا معتمدی را شناختم که کتاب «فلسفه فیلم» را نوشته است و سه فیلسوف برای آن مقدمه نوشته‌اند. در صورتی که همه او را فقط به عنوان یک کارگردان می‌شناسند. مسئول فرهنگی کلان کشور باید کسی باشد که اگر تولید کننده حرفه‌ای در کشور نیست حداقل مصرف کننده حرفه‌ای باشد و بداند شعر، رمان، فیلم و رسانه چیست؟ اگر این‌طور نباشد طبیعتاً فرهنگ ما نمی‌تواند جایگاه خود را پیدا کند و آن راهبری لازم را که باید داشته باشد نخواهد داشت.

سیدامیرحسین قاضی‌زاده هاشمی: دولت باید نقش پیشرانی را در عرصه فرهنگی ایفا کند. حوزه فرهنگ باید مورد حمایت دولت‌ها قرار بگیرد. امروز فرهنگ ایران مورد هجمه است؛ سریالی مثل «حشاشین» را مصری‌ها می‌سازند و تاریخ ما را آن‌گونه که می‌خواهند می‌سازند، این به‌خاطر خلأ و کم کاری است که این‌طرف هست. باید از آثار فاخر حمایت کرد؛ خوب نیست که کارهایی مثل «سلمان فارسی» سال‌ها طول بکشد تا آماده شوند. دیگران قهرمان ندارند و می‌خواهند برای خودشان قهرمان بسازند. ولی ما قهرمان داریم و باید آنها را روایت کنیم و آنها را به جهانیان معرفی کنیم. هنرمند باید آزادی عمل داشته باشد، دولت باید با حمایت با تزریق منابع جهت‌دهی کند.


علیرضا زاکانی: فیلم «بی بدن» تا به امروز پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی سینمای ایران است که توسط شهرداری تهران ساخته شده است. ۲ هزار صندلی سینما را احیا کردیم و در حال حاضر ۵ هزار و ۵۰۰ صندلی سینمایی داریم و قرار است یک هزار صندلی دیگر هم بسازیم. بیمه هنرمندان و توجه به آن‌ها و صندوق اعتباری هنر در دولت خدمت به صورت جدی پیگیری خواهد شد. جلوگیری از مداخله دستگاه‌های غیر متخصص انجام خواهد شد. توجه به زیرساخت‌های فرهنگی، سینما، انیمیشن، نشاط اجتماعی، کتاب، باید مورد دقت قرار گیرد. موضوع فرهنگ و قالب‌های فرهنگی مثل کتاب و کتاب خوانی امری است که اگر ملتی با آن آشنا شد می‌تواند آینده خود را به بهترین نحو بسازد.

حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی در نوبت دوم: چند سوال در اول برنامه توسط هنرمندان و مردم مطرح شده است. یکی از هنرمندان اشاره کرده است که فضای افسردگی را چگونه می‌خواهیم درمان کنیم. این مسأله بسیار جدی است و بسیاری از سیاه‌نمایی‌ها و بدبینی‌ها و اختلافات ما سایه انداخته است بر اینکه قوت‌ها و دستاوردهایمان را ببینیم. و باید همت همه جانبه برای فهم دستاوردها داشته باشیم و البته پذیرش اشتباه هم یک اصل است. بحث حقوق مالکیت در حوزه فرهنگ و هنر بسیار مهم است. یکی از مسائل فرهنگ و هنر سرقت ادبی است که در دنیا یکی از رشته‌های مهم حقوقی است و در کشور خودمان هم درمورد آن قانون داریم. بحث در رشد حوزه فرهنگ و هنر بسیار تعیین‌کننده است. حوزه کتاب همچنان به کمک نیاز دارد و گرانی کاغذ و کتاب مشکل ایجاد کرده است. باید به زندگی مفاخر فرهنگی و هنری‌مان توجه کنیم. رشد اقتصادی در حوزه فرهنگ تعیین کننده است. تقویت بخش خصوصی باید حمایت شود. باید به اقتصاد فرهنگ توجه شود و اجازه دهید که بخش خصوصی حضور جدی‌تر داشته باشد. در قله هنر، بحث سینما قرار دارد که ظرفیت‌های زیادی در دنیا و کشورمان ایجاد شده است. ما در حوزه نمایش خانگی ارتقا پیدا کردیم. اما نباید این حوزه را رقیب احساس کنیم و دستگاه حاکمیتی نباید از نمایش خانگی نگران باشد. نمایش خانگی باید به کمک فرهنگ بیاید و البته بحث نظارت و مراقبت یک بحث اساسی است.


محمدباقر قالیباف در نوبت دوم: ما باید تلاش کنیم فرهنگ را از تصمیمات سیاسی و سیاست زدگی دور کنیم و تحت تأثیر آن قرار ندهیم تا آسیب نبینیم، چرا که خود فرهنگ ساحت و صاحبانی دارد و پیشکسوتانی دارد. البته فرهنگ را هم خود مردم تولید می‌کنند و هم مصرف می‌کنند و نقش دولت در حوزه فرهنگ باید تولی‌گری باشد. زمانی که حرف از فرهنگ می‌زنیم باید به زیر ساخت آنجا و به هنرمند و اهالی فرهنگ و معیشت آنان و محتوا توجه شود. ما در ۱۲ سال حضورمان در شهرداری شهر تهران تولید کار فرهنگی را با کمک مردم انجام دادیم و فرصت‌هایی را فراهم کردیم. ما بیش از ۳۶۰ کتابخانه در تهران ایجاد کردیم. کتابخانه شبانه روزی و الکترونیکی ایجاد کردیم و دسترسی آن را برای کل کشور در نظر گرفتیم. همچنین چند ده هزار صندلی سینما و سالن‌های تئاتر تراز اول و در سطح بالا و متناسب با کشورهای پیشرفته ایجاد کردیم، فرصت‌هایی مانند سراهای محله را در کنار مساجد و حسینیه‌ها ایجاد کردیم. موضوعاتی مانند باغ موزه دفاع مقدس و باغ کتاب در تراز بین‌المللی هستند و این‌ها فرصت‌هایی هستند که ما به آن‌ها نیاز داریم. از ما پذیرفته نیست که استانی داشته باشیم که یک سینما هم نداشته باشد و باید تلاش کنیم که این عدالت را در همه بخش‌ها توسعه دهیم.

مسعود پزشکیان در نوبت دوم: اصولاً دولت باید از حالت مداخله‌گری در بیاید و سیاست گذار و ناظر برنامه باشد و کار را به ناظران بخش‌های خصوصی بسپارد. ممیزی باید بر اساس قانون صورت گیرد نه سلیقگی. ممیزی‌های سلیقگی را کاملاً رد می‌کنم و اجازه مداخله دستگاه‌ها در حوزه فرهنگی را نخواهم داد. تلاش خواهم کرد دولت من فرهنگی باشد نه اینکه فرهنگ را دولتی کنم. قانون مالکیت معنوی ضرورت دارد. باید منابع مورد نیاز برای بازسازی فرهنگ خودمان تأمین شود. سریال‌های خارجی که نشان می‌دهند در سابقه تاریخی خود ما قدیمی ترش وجود دارد. برای کتابخوانی جامعه باید هدایت شود. جوامعی که در آن استان‌ها ساعت‌های بیشتری درس می‌خوانند فساد و جرم و جنایت و مشکلات اجتماعی، جنگ‌ها و دعواها کمتر است.


سعید جلیلی در نوبت دوم: معتقدم رئیس جمهور به دلیل جایگاهی که دارد باید حداقل یک مصرف کننده درجه یک محصولات فرهنگی باشد و فرهنگ را بشناسد. اگر مدیر فرهنگی در این زمینه اشراف نداشته باشد با کمترین مسئله‌ای نمی‌تواند کمک لازم را بکند و خطاها را از بین ببرد. یک زمان یک نامه به دست من رسید که گفتند به نظر ما پخش این فیلم به صلاح نیست و من فیلم‌نامه را از کارگردان گرفتم و مطالعه کردم و دیدم هیچ مشکلی ندارد. فیلم ساخته شد و بسیار هم مورد استقبال واقع شد و نه تنها به امنیت ملی لطمه نزد بلکه بسیار هم کمک کرد. هم اکنون ۳۵ صنف وجود دارد که در صنعت سینما مشغول به کار هستند و وقتی نگاه می‌کنیم از سال ۱۳۶۸، شغل کارکنان سینما را به عنوان صیادان فصل جنوب ثبت کرده‌اند. این‌ها هنوز ردیف مشخصی ندارند و قانون اصلاح نشده است. ده‌ها هزار میلیارد تومان گردش مالی بازی‌های یارانه‌ای است و یا در حوزه تولیدات انیمیشن مانند تولید فیلم‌های «بچه‌زرنگ»، «پسر دلفینی» و «فیلشاه» می‌توان گفت که این‌ها فرصت‌های خوب کشور ما است.

سیدامیرحسین قاضی‌زاده هاشمی در نوبت دوم: باید بپذیریم که الان صداوسیما تنها بازیگر حوزه فرهنگ ما نیست؛ پلتفرم‌ها جای زیادی گرفته‌اند و رقبایی به وجود آمده‌اند. باید تلاش کنیم که با تفاهمی با جامعه فرهنگی، امور فرهنگی کشور را جلو ببریم. این جز با اعتماد و سپردن کار به خودشان و خودکنترلی ممکن نیست. اگر در فضای مجازی تولیدی داشت و فیلم کمدی خوبی داشت یا برنامه آموزشی خلاقی داشت باید حتماً سهمی از فروش پهنای باند را که فروخته می‌شود، داشته باشد تا تشویق شوند.


علیرضا زاکانی در نوبت دوم: باید به فرهنگ به‌عنوان مدار سایر نظامات توجه کرد و تعلیم و تربیت را به‌عنوان یک پیشران پذیرفت. مواردی در قالب فیلم، سریال و کتاب نیازمند حمایت جدی و اساسی است. چرا که می‌تواند ماندگاری پیام را بیشتر کند و هم می‌تواند نشانگاه باشد. باید به اسباب هنر و هنرمندان احترام گذاشت.

حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی در بخش پایانی: بین «امنیت فرهنگی» و «فرهنگ امنیتی» باید انتخاب کنیم. باید بین دولت تصدی‌گر و فضول و مداخله‌گر در عرصه هنر یا دولت تنظیم‌گر و تسهیل‌کننده یکی را انتخاب کنیم.

محمدباقر قالیباف در بخش پایانی: اگر بخش عمده‌ای از سازمان‌های فرهنگی کشور را ببینیم نزدیک به ۹۰ درصد پول آن‌ها برای هزینه‌های جاری خودشان است و چیزی برای کارهای فرهنگی و هنری نمی‌ماند. برای مثال ما ۱۰۰ میلیون به دستگاه‌های فرهنگی می‌دهیم اما ۱۰ میلیون هم خروجی ندارند اما اگر به مجموعه‌های خلاق ۱۰ میلیون تومان بدهیم، ۱۰۰ میلیون خروجی به ما خواهند داد و اگر این امکانات را به یک نویسنده و هنرمند زبردست بدهیم، آن‌ها معجزه می‌کنند و کار را متحول می‌کنند اما ما به آن‌ها توجه نکردیم. واقعاً فرهنگ غوغا می‌کند؛ اگر بخواهم مثال بزنم در زمان نیروی انتظامی حتماً «سیاه ساکتی» و «داوود خطر» را یادتان است که در دوره کمتر از ۷۰ روز آن‌قدر اثر داشت که باعث شد بیش از ۸۰ درصد مردم از کمربند ایمنی استفاده کنند که این اثر فرهنگ است. ما ظرفیت فرهنگ را نشناختیم.

مسعود پزشکیان در بخش پایانی: دولت باید بر خانه سینما و تئاتر نظارت کند. این واقعیت است که چرا هنرمندان و کارگردانان ما ممنوع الخروج بشوند؟ نگاه امنیتی و اینکه فرهنگ را دولتی کردیم منجر به این شده که جوانان با رفتار ما مشکل دارند.

سعید جلیلی در بخش پایانی: چند نفر از ما اسم فیلم «جوئد میادین» را شنیده‌ایم؟ فیلمی راجع به یکی از زنان قهرمان ملی اندونزی است شبیه زنان لرده ایران و همان زمانی که آن‌ها در برابر استعمار انگلیس اسلحه دست گرفته بودند در آنجا هم این زن مبارزه می‌کرد؟ چند نفر از شما اسم فیلم «سردار کنوانجان» را شنیده‌اید که راجع به خانم قهرمان ملی قرقیزستان و داستان آن شبیه «آتش و بادی» است که خودمان ساخته بودیم. اگر رئیس جمهور یا مدیران فرهنگی ما در مراودات خارجی خود در کنار بازاریابی برای فناوری‌های سطح بالا، یک محصول فرهنگی نظیر «آتش و باد»، «خمره» و آلبوم موسیقی «نی‌نوا» را هم ارائه کنند؛ آن زمان تولید فرهنگی می‌تواند جهان را فتح کند.

سیدامیرحسین قاضی‌زاده هاشمی در بخش پایانی: صندوق حمایت از هنرمندان و اصحاب رسانه را تقویت می‌کنیم. هنوز نتوانستیم سریالی مثل «مختارنامه» بسازیم. صندوق حمایت از هنرمندان و فعالان گردشگری و فعالان رسانه را تقویت خواهیم کرد. بودجه صداوسیما به ۲۴ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ با این توجه که به سمت تولید محصولات فاخر برود. با تقویت پلتفرم‌ها در کنار نظارت بر آن‌ها به‌سمت تولیدهای فاخر حرکت می‌کنیم. ۱۴ سال از ساخت «مختارنامه» می‌گذرد ولی اثری مثل آن ساخته نشده است.

سخنان نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حاکی از آن بود که این عزیزان نه تنها در عرصه‌های فرهنگی و هنری دارای تخصص نیستند بلکه به عنوان یک مخاطب حرفه‌ای تولیدات فرهنگی و هنری نیز شناخته نمی‌شوند و آگاهی و اشراف لازم در این زمینه‌ها را به عنوان یک مخاطب ندارند.

اما در پایان نکته‌ای جالب که در مناظره فرهنگی نامزدها از چشم‌ها پنهان نماند؛ گریم تمام نامزدهای حاضر در جلسه در مقابل چشمان بینندگان تلویزیونی فقط با یک قلم‌مو (براش) انجام شد.

منبع: خبرگزاری مهر
نویسنده: فریبرز دارایی