می‌دانم رویا و خیالی است که دست یافتن به آن سخت است، اما شک ندارم تحقق این رویا غیرممکن نیست . باید پزشکیان پای قول‌هایی که داده بایستد و دیگران تنهایش نگذارند.
چارسو پرس: حسن لطفی در روزنامه اعتماد نوشت: وقتی در انتهای رمان و فیلم بر باد رفته، رت باتلر می‌رود و اسکارلت اوهارا (زنی سرزنده و شخصیت اصلی رمان و فیلم) را که همسرش است ترک می‌کند، اسکارلت تصمیم می‌گیرد، قبل از هر کاری، زمین آبا و اجدادیش را آباد کند.

مارگارت میچل (نویسنده رمان) بخش پایانی رمان را با تکیه بر وقایع سختی که بر اسکارلت و هم‌نسلانش رفته (جنگ‌های داخلی، مشکلات اقتصادی، دغدغه‌های شخصی و…) بیان کرده و وقتی اسکارلت به خودش می‌آید، خود را از نسلی سرد و گرم چشیده مقاوم در مقابل ناملایمات و سختی‌ها می‌بیند که در مقابل دشواری‌ها سر خم نکرده و در باورشان شکست و عقب‌نشینی جایی نداشته است.

بعد هم با سطری طلایی رمان را به پایان می‌برد: فردا تصمیم صحیحی در این باره خواهم گرفت …به هر حال فردا روز دیگری است با سرنوشتی دیگر! رمان بر باد رفته، اسکارلت، رت، ملانی، اشلی و … ربطی به انتخابات و پزشکیان و نسلی که رای نداد و کسانی که رای دادند، ندارد، اما از وقتی نتیجه انتخابات اعلام شده و کسانی که رای داده‌اند یا بهتر بگویم تحریم‌کنندگانی که احساس خطر کردند با اکراه پای صندوق رفتند و نام پزشکیان را در برگه نوشتند، به این رمان و فیلمش فکر می‌کنم . رمان در ظاهر تمام می‌شود، اما در واقع تازه کار اسکارلت شروع شده است.

او است و مزرعه‌ای رو به ویرانی که باید کمر همت ببندد و نگذارد سر سبزیش از بین برود . نمادین نگاه کنیم شرایطی شبیه پزشکیان دارد . البته اسکارلت تنهاست.  کسی هم او را به شرایط و درک جدید نرسانده است . پزشکیان تنها نیست . حامی هم زیاد دارد . از همه مهم‌تر مردمی هستند که حرف‌هایش را شنیدند و روی دل‌شان پا گذاشتند و به او رای دادند.

کنار آنها درصد بالایی هم هستند که یا به او رای ندادند یا کلا پای صندوق نرفتند . رای ندادند، اما ایرانی هستند. رای ندادند، اما تعدادشان بیش از نیمی از جمعیت ایران است . رای ندادند، چراکه حرف شنیدند و عمل ندیدند. 

رای ندادند، اما وطن‌شان را دوست دارند . پزشکیان در حرف که عالی بود . آن‌طور که گفت و درباره‌اش گفتند، در پی ایرانی است که همه در آن دیده شوند . امیدوارم دست‌های پیدا و پنهان مانعش نشوند و خودش و همه ایرانیان کمک کنند تا فردا روزی بسیار بهتر از امروز باشد.

می‌دانم رویا و خیالی است که دست یافتن به آن سخت است، اما شک ندارم تحقق این رویا غیرممکن نیست . باید پزشکیان پای قول‌هایی که داده بایستد و دیگران تنهایش نگذارند.