مورد «بهشت تبهکاران» نیز عجیب است؛ فیلمی که در فهرست رزرو جشنواره چهل‌ویکم بود، درنهایت به‌طور ناقص در جشنواره چهل‌ودوم شرکت کرد. بهشت تبهکاران به همین شکل، دو مرتبه حمایت 10 میلیارد تومانی گرفته، اما همچنان فقط 55 درصد مالکیت آن در اختیار بنیاد فارابی قرار دارد تا مشخص شود برآوردش به نزدیک به 40 میلیارد تومان رسیده. با همه این احوالات، هنوز هیچ خبری از آماده‌سازی نهایی بهشت تبهکاران برای اکران نیست.
چارسو پرس: بعد‌از‌ظهر شنبه 6 مردادماه و در آخرین روز کاری دولت سیزدهم پیش از آغاز به کار رئیس‌جمهور جدید، اولین گزارش شفاف‌سازی از عملکرد بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان بازوی تولید سازمان سینمایی به انتشار رسید. این رخداد بالاخره بعد از حدود سه سال اتفاق افتاد؛ چراکه در ایام استقرار دولت سیزدهم، زیرمجموعه‌های سازمان سینمایی گزارش‌های عملکرد را به‌طور عمومی منتشر نمی‌کردند و به‌نوعی شفاف‌سازی داوطلبانه که پیش از این رویه شده بود، کنار گذاشته بودند. جالب آن که سایت رسمی روابط‌عمومی این بنیاد، گزارش مذکور را «در ادامه گزارش‌های شفاف‌سازی قراردادها و حمایت‌های خود از آثار سینمایی» دانسته است! فارغ از این مساله، گزارش مورد اشاره در 14 صفحه درباره قراردادهای حمایتی بنیاد سینمایی فارابی از فیلم‌ها، فیلمنامه‌ها و پژوهش‌های سینمایی را شامل می‌شود و در انتها اسامی 129 فیلمساز اول را که موفق به اخذ موافقت شورای بررسی صلاحیت کارگردانی فیلم اول شده بودند، معرفی کرده است. در ادامه تحلیل نکاتی از این گزارش را می‌خوانید که ممکن است در نگاه نخست به چشم نیاید. 

تحلیل فیلمنامه‌های مورد حمایت
بخشی از فهرست محصولات مورد حمایت بنیاد سینمایی فارابی، متعلق به فیلمنامه‌هایی است که از این بنیاد حمایت دریافت کرده‌اند. در فهرست منتشرشده نام 65 فیلمنامه به‌چشم می‌خورد که مجموعا 10 میلیارد و 975 میلیون تومان برای فارابی هزینه برداشته‌اند. این رقم نشان‌دهنده هزینه میانگین 169 میلیون تومانی برای این فیلمنامه‌هاست. البته اگر بازه زمانی را تنها به سال 1403 محدود کنیم که دستمزدها بالاتر رفته، مشخص می‌شود که فارابی به‌طور میانگین برای هر فیلمنامه 225 میلیون تومان می‌پردازد. اغلب این آثار به مرحله تولید نرسیده‌اند، اما محصولاتی مانند «هوک»، «پالایشگاه» و «سینما متروپل» در میان این آثار دیده می‌شوند که ساخته شده‌اند. اتفاق جالب حضور محسن امیریوسفی، فیلمساز جریان عرفی سینمای ایران است که برای نگارش دو فیلمنامه «همایون» و «فراموش کن» از این بنیاد 843 میلیون تومان دریافت کرده و جالب‌تر ذکر عنوان «تهاتر و تسویه بدهی» در کنار نام او است؛ گویا این فیلمنامه‌ها برای تسویه‌حساب دیگری از این فیلمساز خریداری شده‌اند. فیلم‌های اجتماعی با 24 عنوان در فهرست فیلمنامه‌های مورد حمایت فارابی، بیشترین سهم را دارند و بعد از آن ژانر کودک و نوجوان با 17 عنوان، دوم است. 9 فیلم با مضمون مقاومت و هشت فیلم دفاع مقدسی نیز در این فهرست دیده می‌شوند. گران‌ترین فیلمنامه خریداری‌شده متعلق به اثر 400 میلیون تومانی هاتف علیمردانی با عنوان «تلخه گندم» است و بعد از آن «سینما متروپل» با فیلمنامه‌ای 350 میلیون تومانی، رتبه دوم را در اختیار دارد. 

ارقام سرسام‌آور از آثار جنگی
جذاب‌ترین بخش گزارش عملکرد بنیاد سینمایی فارابی طی 3.5 سال گذشته، احتمالا به سرمایه‌گذاری روی تولید آثار سینمایی برمی‌گردد که تحت عنوان «پیش‌خرید مالکیت و حقوق فیلم» معرفی شده و به‌عنوان وظیفه اصلی این بنیاد شناخته می‌شود. در این فهرست آثار گران‌قیمت زیادی دیده می‌شود که سرآمد آنها را می‌توان «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری دانست؛ فیلمی که بنیاد فارابی برای سهم 50 درصدی در آن، 29 میلیارد تومان هزینه کرده است! با این حساب می‌توان آسمان غرب، را با برآورد نزدیک به 60 میلیارد تومانی، پرهزینه‌ترین فیلمی دانست که طی 3.5 سال گذشته با سرمایه این زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (به شکل مشترک با حوزه هنری) ساخته شده؛ فیلمی که درنهایت با وجود قرارگیری در اکران طلایی نوروز، تنها 10 میلیارد تومان در گیشه فروخت و مورد توجه تماشاگران واقع نشد. دومین فیلم گران‌قیمت این فهرست، اثر 50 میلیارد تومانی خیرالله تقیانی‌پور با عنوان «قلب رقه» است که تهیه‌کننده آن برای اعطای سهم 50 درصدی به فارابی، از این بنیاد 25 میلیارد تومان دریافت کرده است. اگرچه این فیلم هنوز اکران نشده، ولی براساس واکنش تماشاگران در جشنواره، به‌نظر می‌رسد شاید نتواند حتی همان 10 میلیارد فیلم آسمان غرب را هم تکرار کند. از دیگر فیلم‌های پرهزینه فارابی که به مرحله ساخت رسیده، می‌توان به «سینما متروپل» اثر محمدعلی باشه‌آهنگر اشاره کرد که با دریافت 24 میلیارد و 350 میلیون تومان درنهایت با سیمرغ‌های بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از فجر سال 1401 بدرقه شد، اما برای اکران، سرنوشت نامعلومی دارد و گفته می‌شود دچار مشکل شده است. بنیاد سینمایی فارابی همچنین قرارداد عجیبی با سازندگان فیلم «دست ناپیدا» دارد که برای سهم 25 درصدی از آن، 9 میلیارد تومان پرداخت کرده یعنی کل فیلم 36 میلیارد تومان برآورد داشته و این رقم برای اثری که در جریان جشنواره فجر به‌عنوان «کمدی ناخواسته» مطرح شد، چیزی جز هدررفت بودجه نیست. مشابه این فیلم می‌توان از «شور عاشقی» نام برد که برای سهم 40 درصدی، از بنیاد فارابی 13 میلیارد تومان دریافت کرده تا برآوردی 32 میلیارد تومانی را به ذهن متبادر کند؛ فیلمی که همین حالا روی پرده است و کمتر از یک میلیارد تومان فروخته است. از این دست محصولات یکی، دوسال اخیر در این گزارش باز هم به چشم می‌خورد، اما باید به مورد عجیب «پالایشگاه» اشاره کرد که در قرارداد پیش‌خرید حقوق صددرصدی، 24 میلیارد تومان برای بنیاد فارابی هزینه داشته و دومیلیارد تومان دیگر هم در قرارداد متمم پیش‌خرید و مالکیت حقوق (حسابرسی) به آن اضافه شده که هزینه این فیلم را 26 میلیارد تومان نشان می‌دهد؛ اثری که البته 250 میلیون تومان هم بابت فیلمنامه گرفت، ولی این فیلم درنهایت فقط 626 میلیون تومان فروخت تا با احتساب سهم حدود 30 تا 35 درصدی سرمایه‌گذار از گیشه، حتی هزینه فیلمنامه آن هم درنیامده باشد. 

مورد «بهشت تبهکاران» نیز عجیب است؛ فیلمی که در فهرست رزرو جشنواره چهل‌ویکم بود، درنهایت به‌طور ناقص در جشنواره چهل‌ودوم شرکت کرد. بهشت تبهکاران به همین شکل، دو مرتبه حمایت 10 میلیارد تومانی گرفته، اما همچنان فقط 55 درصد مالکیت آن در اختیار بنیاد فارابی قرار دارد تا مشخص شود برآوردش به نزدیک به 40 میلیارد تومان رسیده. با همه این احوالات، هنوز هیچ خبری از آماده‌سازی نهایی بهشت تبهکاران برای اکران نیست.


درام‌های اجتماعی با هزینه‌های بالا
جدا از فیلم‌هایی با مضمون دفاع مقدس یا مقاومت که به شکل معمول هزینه بالایی را طلب می‌کند، بنیاد سینمایی فارابی برای بعضی فیلم‌های اجتماعی نیز سرمایه‌های هنگفتی گذاشته است، مثلا سازندگان «بعد از رفتن» با واکنش‌های منفی بسیار و گیشه ضعیف یک‌میلیارد تومانی، در سال 1401 از این بنیاد 11 میلیارد و 900 میلیون تومان گرفتند و فیلم «شه‌سوار» که برای بسیاری شبیه به فیلم قبلی کارگردان (شادروان) به نظر می‌رسید، برای سهم 60 درصدی از این بنیاد 11 میلیارد و 100 میلیون تومان دریافت کرده تا مشخص شود برآوردی حدودا 18 میلیارد تومانی داشته است. 

اساسا روشن نیست این ارقام هنگفت در این فیلم‌ها که پروداکشن سنگینی هم ندارند، چطور هزینه شده است. مورد «صبح اعدام» از عجیب‌ترین موارد این فهرست به شمار می‌آید؛ اثری بدون هنرپیشه گران‌قیمت، تولید پرهزینه و فیلمبرداری طولانی که سازندگان آن برای سهم 30 درصدی، از بنیاد فارابی دومیلیارد و 700 میلیون تومان دریافت کرده‌اند، یعنی فیلم سیاه‌وسفید و هنروتجربه‌طور بهروز افخمی برآوردی 9 میلیارد تومانی داشته است. مشابه این ارقام برای فیلم «کت‌چرمی» نیز دیده می‌شود؛ فیلم‌هایی که اگرچه از حضور یکی، دو ستاره سینما بهره می‌برد، اما در سال 1401 بیش از 18 میلیارد تومان برآورد هزینه شده است. 

«آبی روشن» از آن هم بدتر است؛ چراکه بدون حضور ستاره‌های سینما، همین 18 میلیارد تومان برآورد دارد. در این فهرست دو فیلم هم وجود دارد که هزینه‌های سنگینی در سال 1402 برای فارابی داشته‌اند، ولی هنوز آماده نشده‌اند: «صیاد» محصول موسسه فرهنگی هنری وصف صبا که برای 50 درصد سهامش، 19 میلیارد و 750 میلیون تومان از فارابی دریافت کرده و «اسفند» به تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی که برای 50 درصدش 21 میلیارد تومان از فارابی گرفته، بنابراین فیلم شهید صیادشیرازی نزدیک به 40 میلیارد و فیلم اسفند که با نام «قرارگاه سری» شناخته می‌شود و درباره شهید علی هاشمی است، 42 میلیارد هزینه دارد. 

فیلمسازی چقدر گران شد؟
گزارش عملکرد بنیاد سینمایی فارابی همچنین نمایی از تورم فوق‌العاده هزینه‌های فیلمسازی را نشان می‌دهد. تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ایستگاه اتمسفر» درحالی در سال 99 از این بنیاد بابت 15 درصد مالکیت، 150 میلیون تومان دریافت کرده که دوسال بعد، تهیه‌کننده «جنگل پرتقال» با مختصاتی تقریبا مشابه از نظر تولید و بازیگران، برای 70 درصد مالکیت، چهارمیلیارد و 900 میلیون تومان از فارابی دریافت کرده، یعنی اگر فیلم اجتماعی کم‌هزینه و کم‌ستاره‌ای مانند ایستگاه اتمسفر در سال 99 با یک‌میلیارد تومان هزینه قابل ساخت بود، طی دوسال این رقم به هفت‌میلیارد تومان رسیده است. اگر این روند را ادامه بدهیم، یک‌سال بعد به فیلم آبی روشن می‌رسیم که باز هم با مختصات نزدیک به آثار مذکور 18 میلیارد تومان بودجه داشته است. 

تاملی در ماموریت‌های فارابی
بررسی باقی بخش‌های گزارش عملکرد بنیاد سینمایی فارابی در سال‌های 1400 تا 1403 نکات پراکنده دیگری نیز دارد؛ نخستین نکته اینکه بعضی از قراردادهای انتشارات این بنیاد ارتباط زیادی با ماموریت‌های بنیاد سینمایی فارابی ندارند، به‌طور مثال پژوهش «تخیل در فیلم مستند» اثر رامتین شهبازی یا «کنسول، چگونه برای بازی‌های کامپیوتری، برنامه تلویزیونی بسازیم؟» اثر سیدعلیرضا مرتضوی بیشتر در حوزه ماموریت‌های مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یا حتی سازمان صداوسیما به‌نظر می‌رسد. البته ارقام این حمایت‌ها کم است و جمع اینها به هیچ وجه قابلیت رقابت با بودجه یک فیلم معمولی کم‌هزینه را هم ندارد، ولی به‌هرحال شایسته توجه است. در فهرست فیلم‌ها و فیلمنامه‌های مورد حمایت نیز اساس اعطای بودجه به برخی آثار مشخص نیست؛ در این بخش چندین اثر وجود دارد که روشن نیست چطور در اولویت‌های بنیاد فارابی قرار گرفته و بیشتر محصولات سینمای تجاری‌اند، آثاری مثل شادروان، شه‌سوار، «بام بالا 2»، «تارزن و تارزان 2» و... . آخرین بخش گزارش عملکرد بنیاد فارابی را که اتفاقا 6 صفحه از کل 14 صفحه گزارش را به‌خود اختصاص داده، ایرادهای فراوانی دارد. در این بخش تنها اسامی فیلمسازان اولی را که تاییدیه شورای بررسی صلاحیت کارگردانی فیلم اول را کسب کرده‌اند، همراه با شهر محل زندگی آنان قید کرده و هیچ جزئیاتی ندارد. روشن نیست چه کسانی در این گزینش شرکت کرده‌اند و در چه فرآیندی و با چه امتیازی پذیرفته یا رد شده‌اند. این بخش را اصلا نمی‌توان شفاف‌سازی دانست؛ تنها چند اسم است و بس.
منبع: فرهیختگان