احسان عبدیپور گفت: اشتباهیترین فرد در اشتباهترین جا بود. بعضی از آدمها انبوهی از کتابن و برخی یک کتاب قطور هستن، عمو حاتم هم یک کتاب قطور بود.
چارسو پرس: منصوره قنبرآبادی در روزنامه اعتماد نوشت: احسانو و کتاب باز عمو حاتم را وارد دنیای ما کردند وگرنه، اگر به خودش بود همچنان دوست داشت در حوالی خودش زندگی کند. دوست داشتم ببینمش و ویدیوی وایرال شده گفتوگوی احسانو با او را بارها دیده بودم. صدای رسا و سینمایی، ادبیات قوی که در صحبت کردنش بود با انبوهی از کتابهایی که خوانده بود…
احسان عبدیپور گفت: اشتباهیترین فرد در اشتباهترین جا بود. بعضی از آدمها انبوهی از کتابن و برخی یک کتاب قطور هستن، عمو حاتم هم یک کتاب قطور بود.
در هیاهوی رفت و آمدهای یک عصر میدان انقلاب جلوی همان فلافلی که میشود خودت ساندویچ خودت را بپیچی دیدمش. با هیجان اسمش را صدا زدم. ایستاد. مردم نگاه کردند ببینند کدام سلبریتی را کشف کردهام. وقتی نشناختند لبهایشان را یهوری کشیدند که یعنی ما که نفهمیدیم کی بود!
شمارهاش را گرفتم و قرارشد هماهنگ کنم پارک لاله ببینمش. گفتم عمو حاتم صدایتان کنم، میشود؟ گفت باعث افتخار است. با همان ادبیات با همان ادب و با همان متانت. چطور میشود کسی که از نزدیک ندیدهای اثرش این طور باشد. به نظرم عمو حاتم با همه آنچه خود خودش بود بخش در سایه مانده من را روشن کرد. عمو حاتم خودش بود و برای همین به دل مینشست.
عمو حاتم دوباره رفت تا در حوالی خودش باشد. تنها آمد خود خودش را زندگی کرد و تنها هم رفت. کوتاه و مختصر نقش خودش را برای ماندگاری فقط با خودش بودن ایفا کرد. «… یه عادتی شده در جامعه ما حالا بر اساس چه پس زمینه فکری نمیدانم! که انسانها را بر اساس ظاهر قضاوت میکنند، نه بر این اساس که چهره یا رنگی که انتخاب میکنه شخص، چه شخصیتی را انتقال میدهد، بلکه با این نگاه که کسی که کراواتش 2 میلیون میارزید پس آدم با ارزشتریه… امیدوارم این طرز نگاه از جهان نه فقط از ایران رخت برببنده و ما آدمها را همانطور که واقعا هستند، ببینیم…»
روحت شاد عمو حاتم
احسان عبدیپور گفت: اشتباهیترین فرد در اشتباهترین جا بود. بعضی از آدمها انبوهی از کتابن و برخی یک کتاب قطور هستن، عمو حاتم هم یک کتاب قطور بود.
در هیاهوی رفت و آمدهای یک عصر میدان انقلاب جلوی همان فلافلی که میشود خودت ساندویچ خودت را بپیچی دیدمش. با هیجان اسمش را صدا زدم. ایستاد. مردم نگاه کردند ببینند کدام سلبریتی را کشف کردهام. وقتی نشناختند لبهایشان را یهوری کشیدند که یعنی ما که نفهمیدیم کی بود!
شمارهاش را گرفتم و قرارشد هماهنگ کنم پارک لاله ببینمش. گفتم عمو حاتم صدایتان کنم، میشود؟ گفت باعث افتخار است. با همان ادبیات با همان ادب و با همان متانت. چطور میشود کسی که از نزدیک ندیدهای اثرش این طور باشد. به نظرم عمو حاتم با همه آنچه خود خودش بود بخش در سایه مانده من را روشن کرد. عمو حاتم خودش بود و برای همین به دل مینشست.
بیشتر بخوانید: عمو حاتم؛ از کتابباز تا جنگ جهانی سوم
عمو حاتم دوباره رفت تا در حوالی خودش باشد. تنها آمد خود خودش را زندگی کرد و تنها هم رفت. کوتاه و مختصر نقش خودش را برای ماندگاری فقط با خودش بودن ایفا کرد. «… یه عادتی شده در جامعه ما حالا بر اساس چه پس زمینه فکری نمیدانم! که انسانها را بر اساس ظاهر قضاوت میکنند، نه بر این اساس که چهره یا رنگی که انتخاب میکنه شخص، چه شخصیتی را انتقال میدهد، بلکه با این نگاه که کسی که کراواتش 2 میلیون میارزید پس آدم با ارزشتریه… امیدوارم این طرز نگاه از جهان نه فقط از ایران رخت برببنده و ما آدمها را همانطور که واقعا هستند، ببینیم…»
روحت شاد عمو حاتم
https://teater.ir/news/64296