اینکه چرا خوانندگان زن باید پیش از تاریکی هوا روی صحنه بروند سوالی است که پاسخ به آن را تنها می‌توان با زهرخندی، اینگونه داد که لابد به زعم متولیان دولتی حوزه موسیقی، شنوندگان آواز این زنان، باید پیش از تاریکی هوا به خانه‌های‌شــان بازگشته باشند.
 چارسو پرس: اگر از سابقه تاریخی آوازخوانی زنان برای زنان در محافل زنانه و گشوده شدن آرام‌آرام راهی برای خروج آن‌ها از این مجالس تک‌جنسیتی و سرانجام نام‌های متعدد خوانندگان زن در سال‌های پیش از انقلاب بگذریم، به مفهومی نامأنوس تحت عنوان «کنسرت بانوان» می‌رسیم. کنسرت‌هایی با تماشاگران تک‌جنسیتی و محوریتِ خواننده‌ی زن که اگرچه به قول پری ملکی، در سال‌های دهه ۷۰ به‌عنوان امری امروزی و گامی رو به جلو شناخته می‌شد اما امروزه به دلایل متعدد از معنا تهی شده است.

هرچند این امر تهی شده از معنا، همچنان در قیاس با کنسرت‌های پرشمار خوانندگان مرد، برای برگزاری با چالش‌های متعدد روبه‌روست. چالش‌هایی که خوانندگانِ زنِ همچنان ساکن در ایران، داستان‌های پُر آبِ چشم بسیار دارند که در موردشان روایت کنند؛ از الزام به روی صحنه رفتن در روشنایی روز و ساعتی به‌شدت نامتعارف تا عدم امکان استفاده از فرصت‌های تبلیغاتی، از منع ثبت و ضبط صداوتصویر و مستندسازی تا برخوردهای سلیقه‌ای برای روی صحنه رفتن در داخل و خارج از پایتخت و... هرچند همواره راه گریزهایی ازجمله استفاده از امکانات فضای مجازی و اجرا در خارج از کشور (در صورت برخورداری از امکانات و شرایط آن)، پیش پای این خوانندگان وجود دارد.

هرچند این راه گریزها نمی‌توانند انکارکننده تبعیض آشکار صورت‌گرفته در حق زنانی باشند که هم‌چنان ساکن ایران ‌هستند و مایل به برگزاری کنسرت برای زنان. تبعیضی که هنگام قیاس شرایط برگزاری این کنسرت‌ها با شرایط روی صحنه رفتن خوانندگان مرد، بیش از پیش رخ می‌نماید و از زمان و مکان این اجراها تا شیوه اطلاع‌رسانی در موردشان و... را دربرمی‌گیرد.    

تهی شدن «کنسرت بانوان» از معنا 

آن‌چه پس از انقلاب بر فعالیت‌های موسیقایی خوانندگان زنان در ایران گذشت تا اواسط دهه ۷۰ شمسی ادامه داشت. یعنی تا زمانی که سیاست‌ها کمی تغییر کرد و به زنان اجازه داده شد که در گروه‌های کُر آواز بخوانند. در این دوران که با ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و سپس محمد خاتمی مصادف بود، برای نخستین‌بار در سال ۱۳۷۵ جشنواره‌ای تحت عنوان «جشنواره موسیقی بانوان» برگزار شد. ضمن این‌که به برخی از گروه‌های موسیقی متشکل از زنان نیز اجازه داده شد در ادوار گوناگون جشنواره موسیقی فجر اجراهایی «ویژه بانوان» داشته باشند.
به این ترتیب به‌صورتی گهگاهی برنامه‌هایی در تهران و با دشواری بسیار در برخی از دیگر شهرهای ایران، با اجرای خوانندگان زن به‌طور اختصاصی برای زنان روی صحنه رفت. این استفاده‌ی تازه از سنتِ ریشه‌دارِ اجراهای زنانه، آن زمان فراهم ساختن عرصه‌ای برای حضور زنان در جامعه؛ چه در مقام هنرمند و چه در جایگاه شنونده به‌نظر می‌آمد اما امروزه ازجمله به‌واسطه فراگیری شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌هایی بین‌المللی چون اسپاتیفای و اپل موزیک به‌عنوان بستری بی‌حدومرز برای انتشار قطعات موسیقی، جز یک سرگرمی ساده‌پسند به‌نظر نمی‌رسد. 

در روشنایی روز آواز بخوان!

انتشار خبر برگزاری کنسرت گروه موسیقی «نهال» به سرپرستی لیلا نجفی «ویژه بانوان»، از ساعت ۱۴ روز جمعه ۲۰ مهرماه در تالار وحدت تازه‌کننده داغی کهنه است؛ داغ برگزاری مفهوم نامانوس «کنسرت بانوان» در صلات ظهر. وضعیتی که حتی با ساده‌ترین استدلال‌ها می‌توان به مخالفت با آن برخاست. ازجمله این‌که از زاویه دید متخصص‌ترین اساتید آواز هم صبح تا ظهر زمان مناسبی برای آواز خواندن نیست و احتمال این‌که جسم خواننده به یاری او نیاید بسیار است.

ضمن این‌که ساعت ۱۴ به هیچ عنوان نه ساعتی تعریف‌شده و نه زمانی پذیرفته‌شده برای رفتن به کنسرت نیست و پیش‌فرض ذهنی هر شنونده کنسرتی، برگزاری اجرا پس از غروب آفتاب است. از سوی دیگر مشخص نیست چرا از زنان شنونده این‌قبیل کنسرت‌ها انتظار می‌رود برخلاف شنوندگان کنسرت‌های خوانندگان مرد، اشتیاقی به حضور در اجرایی زنده در میانه روز داشته باشند؟

بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به موسیقی


این‌که چرا خوانندگان زن باید پیش از تاریکی هوا روی صحنه بروند سوالی است که پاسخ به آن را تنها می‌توان با زهرخندی، این‌گونه داد که لابد به‌زعم متولیان دولتی حوزه موسیقی، شنوندگان آواز این زنان، باید پیش از تاریکی هوا به خانه‌هایشان بازگشته باشند، وگرنه نمی‌توان دلیل دیگری یافت که چرا کنسرت زنان مثل هر کنسرت دیگری در ساعت ۸ یا ٩ شب برگزار نمی‌شود؟ 

از نبود فرصت تبلیغ تا نیافتن حامی مالی  

روی صحنه رفتن خوانندگان زن هنگامی که آفتاب در میانه آسمان است لابد این تصور را به وجود می‌آورد که آن‌ها به‌عنوان مثال نسبت به مردانی که در ساعات متداول روی صحنه سالنی چون تالار وحدت می‌روند اجاره‌بهای کمتری می‌پردازند، درصورتی‌که چنین نیست. این نکته‌ای است که بارها و بارها مورد اشاره خوانندگان زن قرار گرفته است. آن‌ها به کرات از این‌که هزینه‌ای که برای سانس ساعت ۱۴ تالار وحدت پرداخت می‌کنند، با هزینه‌ای که خوانندگان مرد برای سانس‌ ساعت ۲۱ این سالن می‌پردازند، تفاوتی ندارد گلایه کرده‌ و آن را اجحافی بزرگ در حق خود خوانده‌اند.

آن‌ها همچنین اشاره می‌کنند زنان نسبت به مردان ناگزیر از صرف کردن بودجه‌ای بیشتر برای برگزاری کنسرت هستند. چراکه از یک سو با مشکل عدم امکان استفاده از فرصت‌های تبلیغاتی مواجه‌اند و از سوی دیگر یافتن حامی مالی برای‌شان به‌مراتب دشوارتر از خوانندگان مرد است. عدم امکان ثبت و ضبط صداوتصویر و مستندسازی از این کنسرت‌ها و به‌جا ماندن تنها یک پوستر از آن برای هنرمندان برگزارکننده‌اش، محرومیت مادام‌العمر خوانندگان زن از انتشار آلبوم و تک‌آهنگ و برخوردهای سلیقه‌ای در تهران و خارج از آن برای روی صحنه رفتن‌شان به‌گونه‌ای‌که حتی زنان خواننده دیگر شهرها را ناگزیر از مهاجرت به تهران می‌کند ازجمله دیگر معضلات رقم‌زننده‌ی این تلخی بی‌پایان است. 

حذف کامل در مقاطعی مثل دوران کرونا 

دوران شیوع ویروس کرونا و برگزاری کنسرت‌های آنلاین توسط خوانندگان مرد، یک مقطع زمانی برای انگشت گذاشتن بر دیگر مشکل خوانندگان زن است. مشکلی که در همان زمان از‌جمله مورد اشاره پری ملکی قرار گرفت. او با بیان این‌که در آن موقعیت و در اوج خاموشی چراغ سالن‌های برگزاری کنسرت‌ها از هراس انتقال ویروس کرونا و در پی برگزاری کنسرت‌های آنلاین توسط خوانندگان مرد، سوال خوانندگان زن این بود که آیا آن‌ها نیز می‌توانند کنسرت آنلاین برگزار کنند و آیا امکان پخش صدای زن‌ها هم به‌صورت آنلاین وجود دارد؟ پاسخی که این خوانندگان می‌شنوند، منفی است و هنگامی که می‌پرسند آیا از امکان هم‌خوانی برخوردارند؟

پاسخ می‌شنوند که صدای زنان نباید بالا باشد. این موقعیت، مثالی است که یادآوری می‌کند اگر بار دیگر به هر دلیلی شرایطی پیش بیاید که امکان برگزاری اجرای زنده وجود نداشته باشد، خوانندگان زن به‌طور کامل حذف و آوازخوانی‌شان به‌کل منحل خواهد شد و به‌قول پری ملکی موسیقی به‌شدت مردسالارانه‌ی ایران، بیش از پیش مردسالار بودن خود را به رخ خواهد کشید.
منبع: روزنامه هم‌میهن
نویسنده: نرگس کیانی