ارد عطارپور با اشاره به اینکه فیلم «جشن سده» ساخته عسگرینسب دارای وجه استنادی است، گفت: منوچهر عسگرینسب سینمای مستند را دوست داشت اما روزگار، او را به سمتی برد تا علاقه او در سینمای داستانی متجلی شود.
چارسو پرس: به نقل از روابط عمومی موزه سینما، برنامه نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم مستند «جشن سده» ساخته زندهیاد منوچهر عسگرینسب با حضور ارد عطار عطارپور، کارگردان و تهیهکننده شناخته شده سینمای مستند، فخرالدین سیدی، مستندساز پیشکسوت و محمد مقدم، مستندساز و پژوهشگر سینما در قالب برنامه «شبهای مستند» موزه سینما با همکاری انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
محمد تهامینژاد، پژوهشگر و مستندساز پیشکسوت به دلیل کسالت امکان حضور در این برنامه را پیدا نکرد و متن نوشتهشده توسط او درباره فیلم «جشن سده» خوانده شد.
فخرالدین سیدی که اجرای برنامه را بر عهده داشت در ابتدای این نشست گفت: دو فیلمی که از زندهیاد منوچهر عسگرینسب به نمایش درآمدند به ترتیب در سالهای ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ ساخته شدهاند. زمانی که عسگرینسب فیلم اول را کارگردانی کرد، زندهیاد فریدون رهنما به او گفت این فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است، در صورتی که سرخی و زردی آتش در جشن سده اهمیت زیادی دارد و به او پیشنهاد میدهد تا این فیلم را بار دیگر به صورت رنگی بسازد. این اثر پایاننامه تحصیلی عسگرینسب بود و ساخت آن به سفارش تلویزیون صورت گرفت.
نقاط قوت و کاستیهای جشن سده
ارد عطارپور، کارگردان و تهیهکننده شناخته شده سینمای مستند در ادامه گفت: من یک ترم شاگرد مرحوم عسگرینسب بودم و ایشان در باغ فردوس کارگردانی سینمای مستند تدریس میکردند. در آن روزها او بیشتر به ساخت فیلمهای داستانی میپرداخت و فیلمهای مستند عسگرینسب بیشتر مربوط به پیش از انقلاب بود.
او با بیان اینکه منوچهرعسگری همیشه سینمای مستند را دوست داشت و آن را کاری دشوار میدانست، افزود: اما روزگار، عسگرینسب را به سمتی برد تا علاقه او در سینمای داستانی متجلی شود. البته علاقه به ساخت فیلمهای داستانی از ابتدا در او وجود داشت و زمانی که از کرمان به سمت تهران آمد، قصد داشت تا روزی بازیگر شود اما بعدها در تلویزیون به ساخت فیلمهای مستند مشغول شد و آثار مختلفی را کارگردانی کرد.
این مستندساز بیان کرد: به نظرم فیلم اول «جشن سده» اثر خوبی است. این فیلم امروزه دارای وجه استنادی است و شاهدی بر مصاحبه با استاد پورداود است و پلانهای گرفته شده کادربندی دقیق، خوب و به یادماندنی دارد.
عطار پور با بیان اینکه «جشن سده» نقاط قوت و کاستیهایی دارد، ادامه داد: در هر صورت این فیلم به عنوان یک سند ارزشمند باقی خواهد ماند. همچنین مسئله کمالگرایی فیلمساز همواره وجود دارد و فیلمساز معمولا بزرگترین منتقد خویش است. یک کارگردان نمیتواند آنچه را که در ذهن دارد به تمامی عرضه کند و همیشه از این مسئله دچار رنج است. به همین دلیل گاهی یک فیلمساز برای رهایی از چنین رنجی، به ساخت فیلمی دیگر درباره همان موضوع روی میآورد.
او اظهار کرد: درباره «جشن سده» میتوان گفت فیلم دوم در واقع همان فیلم اول بوده که دوباره به صورت رنگی ساخته شده است. این موضوع در سینمای ایران و جهان دارای سابقه است. برای مثال، آلفرد هیچکاک فیلم «مردی که زیاد میدانست» را یک بار به صورت سیاه و سفید کارگردانی کرد و سالها بعد عین آن را به صورت رنگی ساخته است که در آن ابهت و پختگی بیشتری دیده میشود. فرانسو تروفو فیلم اول را متعلق به هیچکاک آماتور و فیلم دوم را مربوط به استاد هیچکاک میداند. در ایران نیز محمدرضا اصلانی فیلم فوق العاده و سیاه و سفید «جام حسنلو» را پس از نزدیک به چهل سال دوباره به صورت رنگی کارگردانی کرده است.
عطارپور گفت: آقای عسگرینسب کارنامه پر طول و تفصیلی دارند و فیلمهای زیادی را کارگردانی کردهاست و فیلم «جشن سده» از جمله اولین فیلمهای او به شمار میرود. عسگرینسب هنگامی که کلاس خود را به اتمام میرساند تا ساعتها پس از آن با ما صحبت میکرد و با حرارت و انرژی زیادی بحث را ادامه میداد و خود را موظف به پاسخگویی میدانست.
این مستندساز با بیان اینکه در کارهای عسگرینسب برخی موارد ویژه وجود دارد که در فیلمهای مختلف تکرار می شود، خاطرنشان کرد: از جمله این موارد توجه او به آیین زرتشتی است که این موضوع در دو فیلمی که امروز شاهد بودیم، به علاوه «تخت سلیمان» و فیلم دیگری از ایشان به نام «پیر سوز چک چکو» که درباره یک زیارتگاه زرتشتی در استان یزد است مشاهده میشود. او یک فیلمساز وطن دوست بود و زمانی که برای تحصیل به میشیگان رفت، یکی از افرادی بود که در تولید مشترک مجموعه «چهار راه تمدن» نقش مهمی داشت.
نقش عناصر بیرونی آیینها
در ادامه محمد مقدم، مستندساز و پژوهشگر سینما گفت: در فیلم «جشن سده» شاهد یک مستند گزارشی از یک آیین تاریخی هستیم. میان دو فیلمی که امروز به نمایش درآمدند، فاصله چهارساله وجود دارد و شاهد تفاوتهای فاحشی میان آن دو هستیم و این موضوع باعث میشود تا به موارد بسیاری فکر کنیم. از جمله اینکه درباره نحوه شکلگیری آیینها و تغییرات آنها نکاتی وجود دارد و آنچه که به ما رسیده است با آنچه که تصور میکردیم متفاوت است.
او افزود: معمولا جانمایه هر آیین باقی مانده و در دل آن مستتر است و عناصر مربوط به آن نیز به صورت جسته و گریخته حفظ میشود، اما در طول تاریخ صورتهای آن به شدت دچار تغییر میشوند.
مقدم درباره دو فیلم «جشن سده» بیان کرد: از تفاوتهای بارز این دو فیلم میتوان به نقش عناصر بیرونی یک آیین اشاره کرد. هر آیین در اقصی نقاط دنیا دارای دو ویژگی است. اول اینکه در یک سالگشت اتفاق میافتد و دیگری آن است که در آن خرق عادت صورت میگیرد و افرادی که در آن مراسم شرکت میکنند، دارای صورت همیشگی نیستند. برای مثال، لباسهای دیگری میپوشند و این دو ویژگی در هر مراسم آیینی مستتر است.
این منتقد اظهار کرد: در فیلم اول نشانههایی از دخالت قدرت و نظمی که توسط نیروهای امنیتی برقرار میشود و شکل چیدمان مردم قابل مشاهده است اما در فیلم دوم این موارد به تک مضرابهای نمایشی بدل میشود و نشان میدهد که موارد یاد شده تا چه اندازه میتواند توسط دیگران مورد تغییر و دخالت قرار بگیرد. در فیلمهای مونوگرافی بهتر است به تبارشناسی و هستیشناسی آیینها توجه شود. فیلم «جشن سده» دارای ارزشهای ستودنی بیشماری است.
مقدم ادامه داد: در فیلمهای مربوط به آیینها فقدان یک موضوع احساس میشود و آن مربوط به ریشهیابی هر آیین است. فاصلهای که در میان دو فیلم مرحوم عسگرینسب وجود دارد خود موضوعی شگفت است و در هر دو اثر با ضبط تصادفی مواردی روبهرو هستیم که از آنها میتوان به عنوان یک سند تاریخی در پژوهشهای مختلف استفاده کرد.
تابلوهایی از سینمای مستند کشور در دورههای آغازین
در ادامه سعید رشتیان، مستندساز و تهیهکننده پیشکسوت سینمای مستند نیز گفت: آثار و تجارب اینچنینی باید مورد تکریم قرار بگیرند. برای من جذابیت فیلمهای به نمایش درآمده در برنامه «شبهای مستند» در این است که بدانیم سینمای مستند ایران از چه زمینههایی برآمده و آنچه که امروز میراثدار آن هستیم از چه فضاهایی آغاز شده و چگونه پیشرفته است. در دو فیلمی که امروز شاهد بودیم و سایر آثار این دوره، جنس فضای تجربی بسیار مشهود بوده و این مسئله در انتخاب موضوع، جنبههای فنی و تکنیکی و شیوه ساخت به چشم میخورد.
رشتیان در پایان بیان کرد: تحول و تکامل به لحاظ روش، تکنیک و روایت پس از انقلاب در سینمای مستند ایران اتفاق افتاد. همچنین جنبههای استنادی این آثار دارای اهمیت زیادی هستند و باید به این موضوع توجه شود. در واقع این فیلمها به عنوان تابلوهایی از سینمای مستند کشور در دورههای آغازین مطرح هستند.
در انتهای این نشست، فخرالدین سیدی که اجرای برنامه را بر عهده داشت از زحمات لادن طاهری، مدیر فیلمخانه ملی برای قراردادن فیلمهای مستند برای نمایش تشکر و قدردانی کرد.
در این برنامه افرادی همچون سعید رشتیان، مهدی مدنی، ارد عطارپور، محمد مقدم، محمود گبرلو، مهدی پاک نژاد، علی شوقیان، مهدی حسابی، شیرین جاهد، همایون علیخانی، صادق حدادی، محسن شهابی و. . حضور داشتند.
زندهیاد عسگرینسب که از سال ۱۳۹۷ از دنیا رفت، تهیهکنندگی فیلمهای «همسر»، «بازمانده» و نیز کارگردانی فیلمهای «پاییز بلند»، «هی جو»، «خانه در انتظار» را برعهده داشته است.
محمد تهامینژاد، پژوهشگر و مستندساز پیشکسوت به دلیل کسالت امکان حضور در این برنامه را پیدا نکرد و متن نوشتهشده توسط او درباره فیلم «جشن سده» خوانده شد.
فخرالدین سیدی که اجرای برنامه را بر عهده داشت در ابتدای این نشست گفت: دو فیلمی که از زندهیاد منوچهر عسگرینسب به نمایش درآمدند به ترتیب در سالهای ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ ساخته شدهاند. زمانی که عسگرینسب فیلم اول را کارگردانی کرد، زندهیاد فریدون رهنما به او گفت این فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است، در صورتی که سرخی و زردی آتش در جشن سده اهمیت زیادی دارد و به او پیشنهاد میدهد تا این فیلم را بار دیگر به صورت رنگی بسازد. این اثر پایاننامه تحصیلی عسگرینسب بود و ساخت آن به سفارش تلویزیون صورت گرفت.
نقاط قوت و کاستیهای جشن سده
ارد عطارپور، کارگردان و تهیهکننده شناخته شده سینمای مستند در ادامه گفت: من یک ترم شاگرد مرحوم عسگرینسب بودم و ایشان در باغ فردوس کارگردانی سینمای مستند تدریس میکردند. در آن روزها او بیشتر به ساخت فیلمهای داستانی میپرداخت و فیلمهای مستند عسگرینسب بیشتر مربوط به پیش از انقلاب بود.
او با بیان اینکه منوچهرعسگری همیشه سینمای مستند را دوست داشت و آن را کاری دشوار میدانست، افزود: اما روزگار، عسگرینسب را به سمتی برد تا علاقه او در سینمای داستانی متجلی شود. البته علاقه به ساخت فیلمهای داستانی از ابتدا در او وجود داشت و زمانی که از کرمان به سمت تهران آمد، قصد داشت تا روزی بازیگر شود اما بعدها در تلویزیون به ساخت فیلمهای مستند مشغول شد و آثار مختلفی را کارگردانی کرد.
این مستندساز بیان کرد: به نظرم فیلم اول «جشن سده» اثر خوبی است. این فیلم امروزه دارای وجه استنادی است و شاهدی بر مصاحبه با استاد پورداود است و پلانهای گرفته شده کادربندی دقیق، خوب و به یادماندنی دارد.
عطار پور با بیان اینکه «جشن سده» نقاط قوت و کاستیهایی دارد، ادامه داد: در هر صورت این فیلم به عنوان یک سند ارزشمند باقی خواهد ماند. همچنین مسئله کمالگرایی فیلمساز همواره وجود دارد و فیلمساز معمولا بزرگترین منتقد خویش است. یک کارگردان نمیتواند آنچه را که در ذهن دارد به تمامی عرضه کند و همیشه از این مسئله دچار رنج است. به همین دلیل گاهی یک فیلمساز برای رهایی از چنین رنجی، به ساخت فیلمی دیگر درباره همان موضوع روی میآورد.
او اظهار کرد: درباره «جشن سده» میتوان گفت فیلم دوم در واقع همان فیلم اول بوده که دوباره به صورت رنگی ساخته شده است. این موضوع در سینمای ایران و جهان دارای سابقه است. برای مثال، آلفرد هیچکاک فیلم «مردی که زیاد میدانست» را یک بار به صورت سیاه و سفید کارگردانی کرد و سالها بعد عین آن را به صورت رنگی ساخته است که در آن ابهت و پختگی بیشتری دیده میشود. فرانسو تروفو فیلم اول را متعلق به هیچکاک آماتور و فیلم دوم را مربوط به استاد هیچکاک میداند. در ایران نیز محمدرضا اصلانی فیلم فوق العاده و سیاه و سفید «جام حسنلو» را پس از نزدیک به چهل سال دوباره به صورت رنگی کارگردانی کرده است.
عطارپور گفت: آقای عسگرینسب کارنامه پر طول و تفصیلی دارند و فیلمهای زیادی را کارگردانی کردهاست و فیلم «جشن سده» از جمله اولین فیلمهای او به شمار میرود. عسگرینسب هنگامی که کلاس خود را به اتمام میرساند تا ساعتها پس از آن با ما صحبت میکرد و با حرارت و انرژی زیادی بحث را ادامه میداد و خود را موظف به پاسخگویی میدانست.
این مستندساز با بیان اینکه در کارهای عسگرینسب برخی موارد ویژه وجود دارد که در فیلمهای مختلف تکرار می شود، خاطرنشان کرد: از جمله این موارد توجه او به آیین زرتشتی است که این موضوع در دو فیلمی که امروز شاهد بودیم، به علاوه «تخت سلیمان» و فیلم دیگری از ایشان به نام «پیر سوز چک چکو» که درباره یک زیارتگاه زرتشتی در استان یزد است مشاهده میشود. او یک فیلمساز وطن دوست بود و زمانی که برای تحصیل به میشیگان رفت، یکی از افرادی بود که در تولید مشترک مجموعه «چهار راه تمدن» نقش مهمی داشت.
اگر اخبار فیلم کوتاه را دنبال میکنید
در اینجا مطالب مربوط به فیلمهای کوتاه را بخوانید
نقش عناصر بیرونی آیینها
در ادامه محمد مقدم، مستندساز و پژوهشگر سینما گفت: در فیلم «جشن سده» شاهد یک مستند گزارشی از یک آیین تاریخی هستیم. میان دو فیلمی که امروز به نمایش درآمدند، فاصله چهارساله وجود دارد و شاهد تفاوتهای فاحشی میان آن دو هستیم و این موضوع باعث میشود تا به موارد بسیاری فکر کنیم. از جمله اینکه درباره نحوه شکلگیری آیینها و تغییرات آنها نکاتی وجود دارد و آنچه که به ما رسیده است با آنچه که تصور میکردیم متفاوت است.
او افزود: معمولا جانمایه هر آیین باقی مانده و در دل آن مستتر است و عناصر مربوط به آن نیز به صورت جسته و گریخته حفظ میشود، اما در طول تاریخ صورتهای آن به شدت دچار تغییر میشوند.
مقدم درباره دو فیلم «جشن سده» بیان کرد: از تفاوتهای بارز این دو فیلم میتوان به نقش عناصر بیرونی یک آیین اشاره کرد. هر آیین در اقصی نقاط دنیا دارای دو ویژگی است. اول اینکه در یک سالگشت اتفاق میافتد و دیگری آن است که در آن خرق عادت صورت میگیرد و افرادی که در آن مراسم شرکت میکنند، دارای صورت همیشگی نیستند. برای مثال، لباسهای دیگری میپوشند و این دو ویژگی در هر مراسم آیینی مستتر است.
این منتقد اظهار کرد: در فیلم اول نشانههایی از دخالت قدرت و نظمی که توسط نیروهای امنیتی برقرار میشود و شکل چیدمان مردم قابل مشاهده است اما در فیلم دوم این موارد به تک مضرابهای نمایشی بدل میشود و نشان میدهد که موارد یاد شده تا چه اندازه میتواند توسط دیگران مورد تغییر و دخالت قرار بگیرد. در فیلمهای مونوگرافی بهتر است به تبارشناسی و هستیشناسی آیینها توجه شود. فیلم «جشن سده» دارای ارزشهای ستودنی بیشماری است.
مقدم ادامه داد: در فیلمهای مربوط به آیینها فقدان یک موضوع احساس میشود و آن مربوط به ریشهیابی هر آیین است. فاصلهای که در میان دو فیلم مرحوم عسگرینسب وجود دارد خود موضوعی شگفت است و در هر دو اثر با ضبط تصادفی مواردی روبهرو هستیم که از آنها میتوان به عنوان یک سند تاریخی در پژوهشهای مختلف استفاده کرد.
تابلوهایی از سینمای مستند کشور در دورههای آغازین
در ادامه سعید رشتیان، مستندساز و تهیهکننده پیشکسوت سینمای مستند نیز گفت: آثار و تجارب اینچنینی باید مورد تکریم قرار بگیرند. برای من جذابیت فیلمهای به نمایش درآمده در برنامه «شبهای مستند» در این است که بدانیم سینمای مستند ایران از چه زمینههایی برآمده و آنچه که امروز میراثدار آن هستیم از چه فضاهایی آغاز شده و چگونه پیشرفته است. در دو فیلمی که امروز شاهد بودیم و سایر آثار این دوره، جنس فضای تجربی بسیار مشهود بوده و این مسئله در انتخاب موضوع، جنبههای فنی و تکنیکی و شیوه ساخت به چشم میخورد.
رشتیان در پایان بیان کرد: تحول و تکامل به لحاظ روش، تکنیک و روایت پس از انقلاب در سینمای مستند ایران اتفاق افتاد. همچنین جنبههای استنادی این آثار دارای اهمیت زیادی هستند و باید به این موضوع توجه شود. در واقع این فیلمها به عنوان تابلوهایی از سینمای مستند کشور در دورههای آغازین مطرح هستند.
در انتهای این نشست، فخرالدین سیدی که اجرای برنامه را بر عهده داشت از زحمات لادن طاهری، مدیر فیلمخانه ملی برای قراردادن فیلمهای مستند برای نمایش تشکر و قدردانی کرد.
در این برنامه افرادی همچون سعید رشتیان، مهدی مدنی، ارد عطارپور، محمد مقدم، محمود گبرلو، مهدی پاک نژاد، علی شوقیان، مهدی حسابی، شیرین جاهد، همایون علیخانی، صادق حدادی، محسن شهابی و. . حضور داشتند.
زندهیاد عسگرینسب که از سال ۱۳۹۷ از دنیا رفت، تهیهکنندگی فیلمهای «همسر»، «بازمانده» و نیز کارگردانی فیلمهای «پاییز بلند»، «هی جو»، «خانه در انتظار» را برعهده داشته است.
https://teater.ir/news/66013