بازی موفق بهرام رادان در فیلم «صبحانه با زرافهها» مخاطبان را دچار این سئوال کرده که آیا از او فیلم کمدی دیگری دیدهاند ؟
چارسو پرس: کارنامه بهرام رادان پر از نقشهای متفاوت و چالشهای مهم است؛ بازیگری که با وجود موفقیت در یک نقش، حاضر به تکرار آن نمیشود و در انتخابهایش، تنوع نقشها اهمیت زیادی دارد. از زمانی که به عنوان بازیگر روی پرده سینماها رفته است او را در نقشهای مختلفی دیدهایم؛ از بازی در نقش جوانهای عاشقپیشه و بیزینسمنهای قدرتمند گرفته تا جانباز و ورزشکار و معتاد و ... یکی از مهمترین چالشهای کارنامه رادان، حضورش در آثار کمدی است. با اینکه به عنوان کمدین شناخته نمیشود، اما بهخوبی میتواند خودش را با فضا و موقعیتهای کمدی همراه کند و اثری دلچسب برجا بگذارد. او این روزها در فیلم سینمایی «صبحانه با زرافهها» با هدایت سروش صحت، قله جدیدی را فتح کرده و امضای دیگری در کارنامهاش به ثبت رسانده است.
سابقه حضور بهرام رادان در آثار کمدی به سال ۱۳۸۳ و بازی در فیلم سینمایی «ازدواج صورتی» به کارگردانی منوچهر مصیری برمیگردد. رادان از سال ۱۳۷۹ قدم به سینما گذاشته و تا قبل از اولین کمدیاش، برای بازی در فیلمهایی مثل «آواز قو»، «گاوخونی»، «شمعی در باد»، «سربازهای جمعه»، «گیلانه» و ... به جایگاه مهمی در سینما دست پیدا کرده بود. زمانی پیشنهاد بازی در این فیلم را پذیرفت که در کارنامهاش برای «شمعی در باد» به کارگردانی پوران درخشنده، از جشنواره بیستودوم فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شده و در مرکز توجهها قرار گرفته بود. با اینحال تصمیم گرفت خودش را با نقش و موقعیتی جدید محک بزند. «ازدواج صورتی» یک کمدی تجاری بود، اما رادان در همراهی با زندهیاد خسرو شکیبایی و فاطمه گودرزی، ایفاگر نقشی شد که حداقل تا آن زمان در سینما جدید به نظر میرسید؛ پسر جوانی که برای رسیدن به پول از زنی همسنوسال مادربزرگش خواستگاری میکند و مجبور است با چالشهای این تصمیم مواجه شود.
رادان بعد از این تجربهورزی قدم به فیلمهای مهمی مثل «حکم»، «تقاطع»، «سنتوری» و «کنعان» گذاشت و با هریک از آنها توانست بار دیگر قدرت بازیگریاش را به نمایش بگذارد. تا اینکه نوبت به «بیپولی» حمید نعمتالله رسید؛ فیلمی که میتوان یکی از بهترینهای کارنامه رادان دانست. درست است که «بیپولی» را نمیتوانیم اثری کمدی صرف به حساب بیاوریم اما نعمتالله در این فیلم هم مثل اکثر آثار کارنامهاش، نوعی کمدی گروتسک را تجربه کرد و رادان با این جنس از کمدی هم خیلی خوب همراه شد. شخصیت ایرج در «بیپولی» نماینده افرادی بود که نمیتوانند تغییر طبقه اجتماعیشان را پذیرند و حاضرند برای حفظ جایگاهشان حتی بدترین شرایط را هم تجربه کنند. نقطه قوت مهم رادان در این فیلم، تواناییاش در بروز احساسات واقعی شخصیت ایرج بود. تضاد میان آنچه در واقعیت تجربه میکرد با آنچه در ظاهر به نمایش میگذاشت بهقدری باورپذیر از آب درآمده بود که احساس میکردیم خودمان هم در همان موقعیت گیر کردهایم.
شش سال بعد از «بیپولی» در قسمت دوم «آتشبس» با تهمینه میلانی همکاری کرد؛ فیلمی که به دنبال موفقیت بالای قسمت اول آن با بازی محمدرضا گلزار و مهناز افشار ساخته شد و اینبار قرار بود چالشهای زوجی با بازی رادان و میترا حجار را به تصویر بکشد. رادان اینبار در نقش مردی بازی کرد که مجبور بود به خاطر همسرش به قرار گرفتن در موقعیتهایی تن دهد که اصلا تمایلی به آنها ندارد. او مدام با همسرش وارد جدال میشد و به استیصال میرسید و مجددا روی خط اصلی قرار میگرفت. شاید «آتشبس۲» نتوانست به اندازه قسمت اول این فیلم موفق باشد اما رادان با بازی در این فیلم، نوع جدیدی از کمدی زنوشوهری را تجربه کرد و یکی از برگ برندههای این فیلم تلقی شد.
بهرام رادان سال ۱۳۹۴ با بازی در فیلم «بارکد» به کارگردانی مصطفی کیایی، اوج موفقیتش را در ایفای نقشی کمدی تجربه کرد. او همراه با محسن کیایی، زوجی جذاب تشکیل داد؛ زوجی که با تصمیمها و رفتارشان مصداق بارز ابله و ابلهتر بودند. رادان در نقش حامد، با اینکه به نسبت رفیقش میلاد با بازی محسن کیایی حماقت کمتری داشت اما مدام تصمیمهای عجیبوغریب میگرفت و موقعیت خودش را به خطر میانداخت. او با مدل موها و خالکوبی روی گردنش، به لحاظ ظاهری هم متفاوتتر از همیشه به نظر میرسید.
رادان حالا با بازی در فیلم «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت، نشان داده که به اوج پختگی در ایفای نقشهای کمدی رسیده است. شاید در نقطه شروع به نظر برسد جنس بازی رادان با سایر شخصیتها همخوانی ندارد و تجربه کمدی همه آنها بیشتر از رادان است اما هرچه جلوتر میرویم متوجه میشویم که اتفاقا صحت در انتخاب این بازیگر، حساسیت بیشتری به خرج داده و بار بیشتری روی دوش او گذاشته است. درواقع بار اصلی معنای فیلم توسط همین بازیگر منتقل میشود. رادان علاوه بر اینکه باید خودش را با فضای کمدی فیلم تطبیق میداد، باید کاری میکرد که به عنوان پسری احساساتی و تنها با آرزوهای بزرگ هم پذیرفته شود و معنای مهم فیلم را منتقل کند. «صبحانه با زرافهها» یکی از مهمترین و عمیقترین فیلمهای کمدی چندوقت اخیر است و رادان در کنار سایرین باز هم توانسته است امضای دیگری از خودش برجا بگذارد.
سابقه حضور بهرام رادان در آثار کمدی به سال ۱۳۸۳ و بازی در فیلم سینمایی «ازدواج صورتی» به کارگردانی منوچهر مصیری برمیگردد. رادان از سال ۱۳۷۹ قدم به سینما گذاشته و تا قبل از اولین کمدیاش، برای بازی در فیلمهایی مثل «آواز قو»، «گاوخونی»، «شمعی در باد»، «سربازهای جمعه»، «گیلانه» و ... به جایگاه مهمی در سینما دست پیدا کرده بود. زمانی پیشنهاد بازی در این فیلم را پذیرفت که در کارنامهاش برای «شمعی در باد» به کارگردانی پوران درخشنده، از جشنواره بیستودوم فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شده و در مرکز توجهها قرار گرفته بود. با اینحال تصمیم گرفت خودش را با نقش و موقعیتی جدید محک بزند. «ازدواج صورتی» یک کمدی تجاری بود، اما رادان در همراهی با زندهیاد خسرو شکیبایی و فاطمه گودرزی، ایفاگر نقشی شد که حداقل تا آن زمان در سینما جدید به نظر میرسید؛ پسر جوانی که برای رسیدن به پول از زنی همسنوسال مادربزرگش خواستگاری میکند و مجبور است با چالشهای این تصمیم مواجه شود.
رادان بعد از این تجربهورزی قدم به فیلمهای مهمی مثل «حکم»، «تقاطع»، «سنتوری» و «کنعان» گذاشت و با هریک از آنها توانست بار دیگر قدرت بازیگریاش را به نمایش بگذارد. تا اینکه نوبت به «بیپولی» حمید نعمتالله رسید؛ فیلمی که میتوان یکی از بهترینهای کارنامه رادان دانست. درست است که «بیپولی» را نمیتوانیم اثری کمدی صرف به حساب بیاوریم اما نعمتالله در این فیلم هم مثل اکثر آثار کارنامهاش، نوعی کمدی گروتسک را تجربه کرد و رادان با این جنس از کمدی هم خیلی خوب همراه شد. شخصیت ایرج در «بیپولی» نماینده افرادی بود که نمیتوانند تغییر طبقه اجتماعیشان را پذیرند و حاضرند برای حفظ جایگاهشان حتی بدترین شرایط را هم تجربه کنند. نقطه قوت مهم رادان در این فیلم، تواناییاش در بروز احساسات واقعی شخصیت ایرج بود. تضاد میان آنچه در واقعیت تجربه میکرد با آنچه در ظاهر به نمایش میگذاشت بهقدری باورپذیر از آب درآمده بود که احساس میکردیم خودمان هم در همان موقعیت گیر کردهایم.
بیشتر بخوانید: از خیام و حافظ و سعدی و مولوی تا تائوت چینگ تاثیر گرفتهام/ برحسب قضا و قدر خودم مرد هستم و دنیای مردان را بیشتر میشناسم
شش سال بعد از «بیپولی» در قسمت دوم «آتشبس» با تهمینه میلانی همکاری کرد؛ فیلمی که به دنبال موفقیت بالای قسمت اول آن با بازی محمدرضا گلزار و مهناز افشار ساخته شد و اینبار قرار بود چالشهای زوجی با بازی رادان و میترا حجار را به تصویر بکشد. رادان اینبار در نقش مردی بازی کرد که مجبور بود به خاطر همسرش به قرار گرفتن در موقعیتهایی تن دهد که اصلا تمایلی به آنها ندارد. او مدام با همسرش وارد جدال میشد و به استیصال میرسید و مجددا روی خط اصلی قرار میگرفت. شاید «آتشبس۲» نتوانست به اندازه قسمت اول این فیلم موفق باشد اما رادان با بازی در این فیلم، نوع جدیدی از کمدی زنوشوهری را تجربه کرد و یکی از برگ برندههای این فیلم تلقی شد.
بهرام رادان سال ۱۳۹۴ با بازی در فیلم «بارکد» به کارگردانی مصطفی کیایی، اوج موفقیتش را در ایفای نقشی کمدی تجربه کرد. او همراه با محسن کیایی، زوجی جذاب تشکیل داد؛ زوجی که با تصمیمها و رفتارشان مصداق بارز ابله و ابلهتر بودند. رادان در نقش حامد، با اینکه به نسبت رفیقش میلاد با بازی محسن کیایی حماقت کمتری داشت اما مدام تصمیمهای عجیبوغریب میگرفت و موقعیت خودش را به خطر میانداخت. او با مدل موها و خالکوبی روی گردنش، به لحاظ ظاهری هم متفاوتتر از همیشه به نظر میرسید.
رادان حالا با بازی در فیلم «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت، نشان داده که به اوج پختگی در ایفای نقشهای کمدی رسیده است. شاید در نقطه شروع به نظر برسد جنس بازی رادان با سایر شخصیتها همخوانی ندارد و تجربه کمدی همه آنها بیشتر از رادان است اما هرچه جلوتر میرویم متوجه میشویم که اتفاقا صحت در انتخاب این بازیگر، حساسیت بیشتری به خرج داده و بار بیشتری روی دوش او گذاشته است. درواقع بار اصلی معنای فیلم توسط همین بازیگر منتقل میشود. رادان علاوه بر اینکه باید خودش را با فضای کمدی فیلم تطبیق میداد، باید کاری میکرد که به عنوان پسری احساساتی و تنها با آرزوهای بزرگ هم پذیرفته شود و معنای مهم فیلم را منتقل کند. «صبحانه با زرافهها» یکی از مهمترین و عمیقترین فیلمهای کمدی چندوقت اخیر است و رادان در کنار سایرین باز هم توانسته است امضای دیگری از خودش برجا بگذارد.
https://teater.ir/news/66147