روزگاری آثار مهران مدیری میتوانست تراپی روح و روان مخاطب باشد، اما در سالهای اخیردر عرصه ساخت سریال و حتی بعضاً بعد از «دورهمی» با هیچ برنامهای نتوانسته توفیقِ گذشته را کسب کند. ناگفته نماند «قهوه پدری» او به تازگی آغاز شده و باید در ادامه از ابعاد دیگری این سریال را مورد نقد و بررسی قرار داد.
از شبکه نمایشخانگی هم نمیتوان انتظارِ یک زندگی مسالمت آمیز را برای مخاطب داشت. یعنی اگر برنامه با نشاط ارائه میدهد خیلی نمیتوان مطمئن بود و به صورت خانوادگی پایِ تماشایش نشست.
به غیر از «قهوه پدری» که بهتازه در فیلمنت آغاز شده و البته شروع و افتتاحیهاش ناامیدکننده بود سراسرِ پلتفرمها را آثار جنایی، پلیسی و تلخِ همراه با خشونت فراگرفته است. بنابراین تا اینجا میتوان گفت با این نگاهِ فیلمسازی و برنامهسازی نمیتوان امیدی به سبکِ زندگی درستی برای مخاطبان علاقهمند به آثار نمایشی متصور بود.
زمانی آثار نمایشی و اخلاقی همراه با پیام و مفاهیم درست در جریانِ ساخت فیلم و سریال موج میزد و امروز سریالسازان تلاش میکنند با فیگورِ متفاوت ساختن، مسیر دیگری را بروند. تنها لحظهای خنداندن، موقعیت ساختن و سرگرم کردن در دستور کار قرار گرفته است.
حالا دیگر نمیتوان به مهران مدیری هم امید بست. روزگاری آثار او میتوانست تراپی روح و روان مخاطب باشد و در چند سال اخیر او در عرصه ساخت سریال و حتی بعضاً بعد از «دورهمی» با هیچ برنامهای نتوانسته توفیقِ گذشته را کسب کند. ناگفته نماند «قهوه پدری» او به تازگی آغاز شده و باید در ادامه از ابعاد دیگری این سریال را مورد نقد و بررسی قرار داد. در حال حاضر میتوان گفت بسیار منتظر بودیم مهران مدیری با اثری جدید برگردد اما شروع بدی داشت.
در کنار این نقدها و توجه به سبک زندگی، بایستی به صرفِ زمان و هزینه مخاطب هم توجه کرد. این روزها اثر شگفتانگیزی نه در تلویزیون و نه در شبکه نمایشخانگی ارائه نمیشود. در تلویزیون خبری از پول نیست و میتوان نسبت به زمانِ مخاطب، پیگیرِ حقوق مخاطب بود و در نمایشخانگی هر دو آسیب میبیند.
اگر آگهیهای بازرگانی وقت و بیوقت را هم به آن اضافه کنیم، آسیبها دو چندان خواهد شد. در ادامه کار فیلمنت انتقادها به داریوش زیاد شد و «گردنزنی» هم اتفاق تازهای را رغم نزد.
در برخی از آثار جنایی همچون «گردنزنی» گویی کارگردان در پیچیدگیهایی که قصد دارد مخاطب را تحت تأثیر آن قرار دهد و اصطلاحاً غرقِ لحظاتش کند، خودش غرق شده! با این نکات میتوان گفت، هم بایستی هزینه و زمانِ مخاطب را پیگیری کرد و هم نگران سبک زندگی در شبکه نمایشخانگی بود.
صاحبان پلتفرمها، فیلمسازان و سریالسازان و نهادهای ذیربط بایستی به این نکته توجه داشته باشند؛ افراط در نمایش خشونت و محتوای خشن میتواند تعادل فرهنگی جامعه را به هم بزند. در سالهای اخیر، مشاهده میشود که سریالهای کمدی و خانوادگی در مقایسه با آثار جنایی و درام به مراتب کمتر تولید میشوند. آیا این نوع از تولیدات واقعاً نیاز جامعه را برآورده میکند یا فقط به یک موج گذرا و جذابیتهای سطحی پاسخ میدهد؟
در نهایت، نیاز به بازنگری در تولید محتوا و ایجاد تعادل در نمایش خشونت و ارائه آثار خانوادگی و کمدی به وضوح احساس میشود. این نه تنها به سلامت روانی نسل جوان کمک میکند، بلکه به غنای فرهنگی جامعه نیز میافزاید. در دنیایی که رسانهها تأثیر عمیقی بر رفتارها و افکار مردم دارند، مسئولیت تولیدکنندگان در ایجاد محتوای متنوع و متعادل، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
دوباره باید این انتقاد را تکرار کرد که نمیتوان این سریالها را به همراه خانواده دید. باید چشمان کودکان و نوجوانان را گرفت که این خشونتها چقدر بر روی آنها تأثیر منفی دارد. آیا در روزهایی که مردم بیش از هر وقتی به ساخت آثار خانوادگی و سرگرمکننده و طنز نیازمندند ساخت چندین مجموعه جنایی، درام غمانگیز و اکشن چه معنایی دارد؟
منبع: تسنیم
https://teater.ir/news/66182