فصل چهارم زخم کاری که مجازات نامگذاری شده و اقتباسی آزاد از شاهکار ویلیام شکسپیر «اتللو» به حساب میآید، پایانی بر ماجرای مالک به عنوان شخصیت محوری و آدمهای اطرافش به حساب میآید.
چارسو پرس: روزنامه ایران نوشت: سریالهای محبوب و پربیننده عموماً یک وجه اشتراک دارند که آن هم تولید سریهای بعدی است. این موضوع نیز چالشهایی را برایشان به وجود میآورد که مهمترین آن مربوط به فیلمنامه است.
انتخاب قصههایی جذاب که موفقیت سری نخست را تضمین کرده و در عین حال تماشاگران تازهتری هم به این جمع اضافه میکند. اما این چالش که گهگاه به نتایجی درخشان منتهی شده، اغلب چندان دندانگیر از آب درنیامده و تماشاگر را ناگزیر به مقایسه سری اول با سریهای بعدی میکند.
سریال زخم کاری ساخته محمدحسین مهدویان از معدود سریالهای ایرانی است که تولید آن به فصل چهارم رسیده و این روزها در حال پخش از پلتفرم فیلیمو است. سریالی با قصهای جذاب که براساس کتاب بیست زخم کاری نوشته دکتر محمود حسینیزاد ساخته شده و سری نخست آن نیز بشدت مورد توجه قرار گرفت. مهدویان فصلهای دوم و سوم را بر پایه اتفاقها و شخصیتهای اصلی سری اول ساخته و حاصل کارش هم مورد توجه تماشاگران قرار گرفته است.
فصل چهارم زخم کاری که مجازات نامگذاری شده و اقتباسی آزاد از شاهکار ویلیام شکسپیر «اتللو» به حساب میآید، پایانی بر ماجرای مالک به عنوان شخصیت محوری و آدمهای اطرافش به حساب میآید.
فصلی که در آن مالک به دنبال آرامش بوده و میخواهد از داشتههایی که به خون آغشته است، برای رسیدن به آن بهره ببرد. تم اصلی فیلمنامه مجازات، انتقام است که نقشی کلیدی در شکلگیری داستان داشته و سرنوشت شخصیتها را به یکدیگر پیوند میزند. مجموعه اتفاقهایی که در سه قسمت نخست روی میدهد، پیشدرآمدی برای اوجگیری آن در قسمتهای چهارم تا هفتم به حساب میآید. آن هم بعد از یک نقطه عطف درخشان که چیزی جز آمدن پدر سیما به عروسی دخترش با مالک نیست؛ عطفی که گرهی بزرگ به داستان انداخته و نقشه سمیرا و پانی برای از بین بردن مالک را در متن داستان قرار میدهد. دو زخمخورده مالک که برای انتقام از او دست به هر ترفندی میزنند. در نقطه مقابل نیز مالک برای پی بردن به هویت آدمهایی که پشت ماجرا هستند، به آب و آتش میزند. به این ترتیب دو قطب اصلی که هر دو هم بشدت خاکستری هستند، در برابر یکدیگر قرار گرفته و درام شکل میگیرد.
بیشتر بخوانید: تلویزیون و شبکه نمایش خانگی
با رفتن سمیرا و سیما همراه هادی و چند نفر دیگر از اعضای هلدینگ به نروژ، نقشه یاد شده وارد مرحله اجرایی شده و سر به هوا بودن سیما نیز به اجرای آن کمک شایانی میکند. عدم ملاقات گروه با طرف نروژی و به میان کشیده شدن پای علیزاده در مقام رقیب تجاری به ماجرا، عطف دیگری را رقم زده و پیچ خوبی به قصه میدهد. موضوعی که زمینه را برای ورود پرقدرت مالک به قرارداد باز کرده و روی شخصیت همچنان مقتدر او تأکید میکند. از طرف دیگر قصههای فرعی در سریالهایی از جنس زخم کاری که در فصلهای متعدد روایت میشوند، نقشی کلیدی داشته و سری چهارم سریال نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای نمونه میتوان به داستان فرعی هادی و نامزدش اشاره کرد که پای برادر دختر را به قصه باز کرده و نقطه عطفی را در محل گالری سیما در شمال رقم میزند. داستانک مربوط به کارگر خانهزاد سیما هم که شوهری معتاد دارد، خوب از کار درآمده و نقش مهمی در پیشبرد کار ایفا میکند. کشته شدن پدر سیما در آسایشگاه روانی که شکل طبیعی هم به آن داده شده، نقطه عطف دیگر کار است که پیچ خوبی به فیلمنامه داده و به موش و گربهبازی دو سمت ماجرا عمق بیشتری میدهد. لو رفتن ماجرای کشته شدن قلابی اسپاد هم گره دیگری به قصه زده و پانی را به دختران مسعود طلوعی میرساند. به این ترتیب قطب ضد قهرمان قویتر از قبل شده و تماشاگر را در بیم و امید نسبت به فرجام کار مالک و نیز سیما قرار میدهد.
مهدویان به رسم سریهای قبلی زخمکاری، بخشی از کار را به فلاشبکها اختصاص داده که طی آن گذشته شخصیتها تا حدود زیادی روشن میشود. آن هم در شروع هر قسمت که حکم یک ورودی را داشته و جذاب از کار درآمده است. برای مثال میتوان به گذشته سیما اشاره کرد که در فلاشبکها تکلیفش مشخص شده و روی رابطه قدیمیاش با مالک و سمیرا نیز تأکید میشود. بخشی از گذشته هادی و رفاقت مالک با پدرش هم در این فلاشبکها شکل گرفته و به اعتماد مالک نسبت به او رنگ و بوی بهتری میبخشد. از طرف دیگر، بهم ریختگی ذهنی مالک هم ایده خوبی برای نقب زدن به لایههای درونی او بوده که نور روی تاریکیهای ذهن مالک میاندازد. برای مثال هم میتوان به برخوردش با اخوان، مرد معتاد به شیشه و در نهایت نجفی اشاره کرد که هر سه توسط و یا به دستور خود او به قتل رسیدهاند. موضوعی که تم اخلاقی زخم کاری چهار را پررنگ کرده و بحث تاوان را پیش میکشد.
منبع: روزنامه ایران
https://teater.ir/news/68187