سال ۱۴۰۳ با حوادث سیاسی و اجتماعی متعددی همراه بود، اما فرهنگ نیز از این تحولات بینصیب نماند؛ از تغییرات مدیریتی تا جدالهای هنری و افزایش چشمگیر هزینههای فرهنگی، هر کدام سرنوشت خاصی را رقم زدند.
چارسو پرس: سال 1403 آبستن حوادث و اتفاقات ریز و درشت بود. از سقوط هلیکوپتر رئیس دولت سیزدهم و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری تا انجام عملیاتهای «وعده صادق 1 و 2» توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضعی در خاک فلسطین اشغالی. اما آیا عرصه فرهنگ هم در این بین مورد تاختوتاز شدید اخبار و اتفاقات بنیانکن قرار گرفت یا اوضاع به آرامی پیش رفت؟ در ابتدای امر برای بررسی اتفاقات مهم فرهنگی سال 1403 یک نقطه عزیمت جدی وجود دارد که نمیتوان از آن بهسادگی عبور کرد. درگذشت رئیسجمهور فقید دولت سیزدهم باعث شد تا اجرای برنامههای فرهنگی دولت سیزدهم تحتالشعاع قرار بگیرد و «قطار» فرهنگ در نقاطی از حرکت، با تغییر ریل مواجه شود. یکی از این موارد را میشد در لزوم بازنگری و اصلاح «سند ملی موسیقی» از دید دولت چهاردهم در نظر گرفت که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. گزارش پیش رو تأکیدی است بر اتفاقات مهم فرهنگی در سالی که سیاست و اخبار مربوط به جنگ و کشتار روی آن سایه انداخته بود.
کامبک سیدعباس صالحی به وزارت فرهنگ
عمر دولت سیزدهم مستعجل بود و باعث شد تا محمّدمهدی اسماعیلی صندلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به سیدعباس صالحی واگذار کند. صالحی در شرایطی با 272 رأی موافق از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت که چندان برای حضور دوباره در این پُست آمادگی لازم را طبق گفتههای مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در صحن علنی مجلس نداشت. باری، صالحی که در دولت دوازدهم نیز وزیر فرهنگ بود، پس از یک دوره کوتاه سهساله و سپردن جایگاه خود به محمّدمهدی اسماعیلی، دوباره فرمان مهمترین نهاد فرهنگی کشور را در دست گرفت. صالحی با ارائه یک جزوه 17صفحهای، کلانبرنامهها و اصلیترین سرفصلهای اجرایی و عملیاتی دستگاههای تابعه را در هفت بخش اعلام کرد که «سنتها، آیینها و ارزشهای اسلامی و ملی»، «کتاب، چاپ و نشر»، «هنرهای نمایشی»، «تجسمی و موسیقی»، «رسانه و تبلیغات»، «سینما»، «پویانمایی و بازیهای رایانهای»، «دیپلماسی فرهنگی و روابط فرهنگی بینالمللی و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی» بخش اساسی این کلانبرنامه را شامل میشدند.
ساکنان شمال شهر بلیت نیمبها دوست ندارند!
همایون اسعدیان، دبیر شورای صنفی نمایش در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا -که مورخ 27 تیرماه 1403 در خروجی این خبرگزاری قرار گرفت- در سخنانی عجیبوغریب عنوان کرد: «الان در بسیاری از پردیسهای سینمایی اگر بلیت 150 هزارتومانی بفروشید، کسی اعتراض نمیکند و حتی براساس آمار فروش مشخص است که مخاطب بعضی سینماهای شمال شهر تهران در روزهای نیمبها کاهش هم پیدا میکند، چون مخاطب آن منطقه نمیپسندد که با بلیت نیمبها به سینما برود؛ بنابراین باید مناطق را بسنجیم و قیمت بلیت را براساس مناطق مختلف، پلکانی آزاد کنیم.» قیمت بلیت سینما مطابق میل دبیر شورای صنفی نمایش از ابتدای اسفندماه 1403 با افزایش مواجه شد. اما این افزایش برخلاف ادعای همایون اسعدیان از 80 هزارتومان به 100 هزارتومان نبود، بلکه بهای بلیت سالنهای مدرن سینما برای سال 1404 از 80 به 110 هزارتومان رسید! اما نکته مهمتر در این میان آن است که قیمت بلیت سینما، پلکانی و براساس ارزیابی و سنجش مناطق مختلف تهران و همینطور شهرستانها گران نشده و تفاوتی میان بهای بلیت در سینمای مدرن ارگ تجریش با پردیس سینمایی شهرداری قرچک وجود ندارد. این یعنی فرقی میان اهالی قرچک با مردم شمیرانات برای رفتن به سینما وجود ندارد و هر دو باید مطابق افزایش قیمت صورت گرفته به سالنهای مربوطه مراجعه کنند تا هزینه سرگرمشدنشان را بپردازند!
جای خالی نسل طلایی دوبله
سال 1403 روزگار بر وفق مراد گویندگان و دوبلورهای تأثیرگذار و مهم سینما و تلویزیون ایران نبود. چون تعدادی از مهمترین گویندگان ما در این سال زندگی را ترک کردند و به دیار باقی شتافتند. ژاله علو، ایرج رضایی، منوچهر والیزاده، پرویز بهادر، فریدون دائمی و مسعود اسکویی بهعنوان گوینده و مفسر ورزشی رادیو از جمله آخرین بازماندگان عرصه دوبله و گویندگی بودند که با رفتن خود از دنیا، بیشه را از حضور شیران تا حدود زیادی تهی کردند. دوبله ایران با حضور افرادی همچون ایرج ناظریان، منوچهر اسماعیلی، خسرو خسروشاهی، ناصر طهماسب، منوچهر والیزاده، چنگیز جلیلوند و... سرپای خود ایستاده بود و تجربه تماشای فیلمهای سینمایی را برای مخاطبان لذتبخشتر میکرد. اما در حال حاضر از آن نسل طلایی فقط چند چهره باقی ماندهاند که هنوز میتوانند نسلهای بعدی دوبله و همچنین آثار سینمایی و تلویزیونی خارجی و ایرانی را به واسطه حضور خود در استودیوها تغذیه کنند. ناصر ممدوح یکی دیگر از گویندگان نامی و پیشکسوت نیز در واکنش به خبر درگذشت منوچهر والیزاده به خبرگزاری ایسنا گفت که دوبله دیگر به آخر خط رسیده و تمام شده است و از آن دوبلورهای مطرح دهه چهل فقط 14 نفر باقی ماندهاند. این مسئله ثابت میکند که عرصه دوبله به پایان روزهای اوج خود رسیده است و اکنون باید منتظر کشف صداهای جدید بود.
از داستان بازگشت سیمرغ مردمی تا عدم اکران «قاتل و وحشی» در جشنواره
برگزاری چهلوسومین جشنواره فجر با حضور «منوچهر شاهسواری» در دوره انتقالی میان دو دولت سیزدهم و چهاردهم صورت گرفت و به همین خاطر نمیتوان نحوه عملکرد این دوره از جشنواره فیلم فجر را بهطور تمام و کمال به حساب رائد فریدزاده و مجموعه وزارت ارشاد گذاشت. با وجود این، دوره چهلوسوم جشنواره فجر با چند تفاوت نسبت به دورههای پیشین برگزار شد و در مجموع شکل آغاز و انجام آن چندان ویژه و خاص نبود. یکی از تفاوتهای اساسی این دوره با ادوار پیش از خود را میتوان در بازگشت مجدد سیمرغ مردمی به فهرست جوایز فستیوال قلمداد کرد. در واقع این سیمرغ پس از 3 سال به جشنواره فیلم فجر بازگشت و به فیلم سینمایی «پیشمرگ» تعلق گرفت؛ هرچند ممکن است در مورد نحوه اهدای مهمترین جایزه رویداد فوق به جدیدترین اثر سینمایی علی غفاری با وجود تنها 3 سانس فوقالعاده در سینماهای مردمی سوالات متعدد و جدی زیادی در ذهن متخصصان امر صورت بگیرد، ولی نمیتوان بازگشت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را صرفاً به این خاطر زیر سوال برد. نکته مهم دیگر آن که، چهلوسومین جشنواره فجر این بار بدون تفکیک بخش سودای سیمرغ از بخش نگاه نو (مختص کارگردانان فیلم اولی) برگزار شد و به جای آن، دبیر جشنواره خبر از حضور آثار توقیفی در «بخش ویژه» داد. قرار بر این بود تا فیلمهای مهم و پُرسروصدایی نظیر «رکسانا»، «پیرپسر» و «قاتل و وحشی» برای اهالی رسانه و منتقدان پخش شود که عملاً این اتفاق با عدم اکران «قاتل و وحشی» در دو سالن میلاد و پردیس ملّت ابتر و ناقص باقی ماند. در واقع، عدم نمایش فیلم حمید نعمتالله حتی در بخش ویژه و صرفاً برای طیفی از منتقدان و خبرنگاران این پیام را به ذهن مخابره میکند که در دولت جدید هم ولو به قیمت تغییر نگاهها در حوزه فرهنگ، باز هم قرار نیست اتفاق خاصی در رابطه با این اثر و آثاری از این دست بیفتد!
«شیدا» با «آبان» آمد
پیش از نوشتن این گزارش، خبر آمد که تعداد کاربران پلتفرم تازهتأسیس شیدا از نیم میلیون کاربر گذشته است. این اتفاق در شرایطی به وقوع پیوست که پلتفرم موردنظر تنها با پخش سریال «آبان» به این تعداد مشترک فعال دست یافته است! اما «شیدا» از چه زمانی بهطور رسمی آغاز به کار کرد؟ و دلیل اهمیت بروز آن در میان دیگر وی.اُ.دیها چیست؟ بنا به گفته بعضی از اهالی رسانه، پلتفرم فیلم و سریال «لوتوس» در دقیقه 90 به «شیدا» تغییر نام پیدا کرد و همین شائبه حضور محکوم بانک سرمایه در رأس آن را تقویت کرد، اما پس از چندی، خبرگزاری فارس با انتشار گزارشی در تاریخ 5 دی 1402 بهطور کلی دست داشتن این فرد در راهاندازی و مدیریت پلتفرم تازه تأسیس شیدا را انکار کرد. از طرف دیگر، «مهدی جهانگیری»، رئیس هیئت مدیره گروه مالی گردشگری از سرمایهگذاری «صد در صدی» این مجموعه در پلتفرم شیدا خبر داد. اما علت اهمیت «شیدا» در نسبت با دیگر VODها را میتوان در بالا بردن دستمزد بازیگران و افراد جلوی صحنه در آثار نمایشی خلاصه کرد. این قضیه به تورم دستمزدها در شبکه نمایش خانگی دامن خواهد زد و هزینه تولید سریالها، برنامهها و فیلمهای سینمایی را افزایش خواهد داد. شیدا با برنامه «اکنون» (حال استمراری) کارش را آغاز کرد (برنامهای که بعدها برای پخش به پلتفرم فیلیمو سپرده شد) و با پخش مجموعه «آبان» به اوج فعالیتهای خود رسید. حال باید دید در ادامه وضعیت به چه شکل پیش خواهد رفت و عاقبت این پلتفرم به کجا خواهد کشید!
چاپ ترجمه فارسی رمان «خار و میخک»
با شهادت یحیی ابراهیم سنوار شوق زیادی در میان خوانندگان ایرانی برای مطالعه رمان «خار و میخک» نوشته این مجاهد فلسطینی به وجود آمد. ترجمههای متعددی از این اثر در بازار کتاب کشور منتشر شد، اما دو ترجمه از انتشارات «کتابستان معرفت» و «سوره مهر»، با توجه به اعتبار ناشر، از باقی ترجمهها کیفیت بهمراتب بهتری داشتند و توانستند میان مخاطبان هدف کتاب مربوطه جا بیفتند. رمان «خار و میخک» شرح زندگی فردی به اسم «احمد» است که یحیی سنوار در طول دوران اسارتش در زندان بئرالسبع رژیم صهیونی، به زبان عبری نوشت و در آن به توصیف اتفاقات ریز و درشت زندگی مردم فلسطین پرداخت.
ترافیک فروش در گیشه پُررونق
سال 1403 برای سینمای شبهصنعتی ما از حیث فروش بلیت سال پُررونقی بود. بهطوریکه تعداد بلیتهای فروختهشده در این سال به مرز 34 میلیون رسید و فروش کلی را به 1902 میلیارد تومان، یعنی حدود 20 میلیون دلار رساند. این آمار در مقایسه با سال 1402 پنج میلیون نفر بیشتر بود و وضع گیشه را حسابی سر و سامان داد. اگرچه باز هم فروش فیلمهای کمدی در مقایسه با دیگر آثار به نمایش درآمده دست بالا را داشتند، ولی آثار غیرکمدی هم سهم ویژهای در بین آثار پرفروش سال رو به اتمام 1403 داشتند. از بین 20 فیلم پرفروش سال، 4 فیلم غیرکمدی 194 میلیارد تومان از سهم گیشه را به خود اختصاص دادند و 4 فیلم کودک و نوجوانِ «شهر گربهها 2»، «شنگول و منگول»، «ببعی قهرمان» و «باغ کیانوش» حدود 126 میلیارد تومان فروختند.
بلیت لاکچری کنسرت و قیمت افزایشی کتاب
لئو روخاس هم به هنرمندانی نظیر کریس دیبرگ، کیتارو، ریچارد کلایدرمن، اولافور آرنالس و... پیوست و با اجرای چند سانس کنسرت در ایران جاودانه شد. او در مجموع از 13 تا 15 اسفندماه در 6 سانس توانست 18 هزار بلیت به فروش برساند. بلیت کنسرت این هنرمند در تالار وزارت کشور از 350 هزارتومان تا یک میلیون و 490 هزارتومان قیمتگذاری شد. اما نکته مهمتر آن است که بهای بلیت کنسرتها در سالی که گذشت مرز یک میلیون تومان را رد کرد. بهطوریکه یک خانواده چهارنفره با وضع درآمدی متوسط اگر میخواست به سالن کنسرت برود، باید بیش از 20 درصد حقوق سرپرست خانوار را خرج این مهم میکرد! بلیت کنسرت در سال 1403 از 200 هزارتومان شروع و تا یک میلیون و 100 هزارتومان ادامه داشت که این در نوع خود یک تفریح بهغایت لوکس و پُرخرج به حساب میآید؛ آن هم با توجه به کیفیت پایین خوانندههای ایرانی و استاندارد نبودن سالنهای همایش برای اجرای کنسرتهای موسیقی. یکی از آثار منفی این اتفاق آن است که مردم دیگر به موسیقی، تئاتر و حتی سینما بهعنوان کالاهای فرهنگی قابل دسترس نگاه نمیکنند و آنها را به دلیل در دسترس نبودن و همچنین فاصلهای که برگزاری کنسرت فلان خواننده معروف و بهمان بند موسیقی با جیبشان دارند، از سبد فرهنگی خویش به ناچار حذف میکنند. اتفاقی که در حوزه کتاب هم به وقوع پیوست و بسیاری را به سمت خرید کتاب قسطی سوق داد! اگر میخواهیم و قصد داریم تا فرهنگمان اعتلا پیدا کند، باید جلوی طبقاتی شدن آن را بگیریم، اما راهی که بسیاری از تهیهکنندگان حوزه موسیقی به بهانه افزایش قیمتها در زندگی عادی مردم پیش گرفتهاند، نشان میدهد که اتفاقات به سمت خوبی پیش نمیرود و دورنمای مناسبی از تناسب قیمتی بلیت کنسرتهای موسیقی با جیب مردم برای سال 1404 وجود ندارد.
کامبک سیدعباس صالحی به وزارت فرهنگ
عمر دولت سیزدهم مستعجل بود و باعث شد تا محمّدمهدی اسماعیلی صندلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به سیدعباس صالحی واگذار کند. صالحی در شرایطی با 272 رأی موافق از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت که چندان برای حضور دوباره در این پُست آمادگی لازم را طبق گفتههای مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در صحن علنی مجلس نداشت. باری، صالحی که در دولت دوازدهم نیز وزیر فرهنگ بود، پس از یک دوره کوتاه سهساله و سپردن جایگاه خود به محمّدمهدی اسماعیلی، دوباره فرمان مهمترین نهاد فرهنگی کشور را در دست گرفت. صالحی با ارائه یک جزوه 17صفحهای، کلانبرنامهها و اصلیترین سرفصلهای اجرایی و عملیاتی دستگاههای تابعه را در هفت بخش اعلام کرد که «سنتها، آیینها و ارزشهای اسلامی و ملی»، «کتاب، چاپ و نشر»، «هنرهای نمایشی»، «تجسمی و موسیقی»، «رسانه و تبلیغات»، «سینما»، «پویانمایی و بازیهای رایانهای»، «دیپلماسی فرهنگی و روابط فرهنگی بینالمللی و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی» بخش اساسی این کلانبرنامه را شامل میشدند.
ساکنان شمال شهر بلیت نیمبها دوست ندارند!
همایون اسعدیان، دبیر شورای صنفی نمایش در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا -که مورخ 27 تیرماه 1403 در خروجی این خبرگزاری قرار گرفت- در سخنانی عجیبوغریب عنوان کرد: «الان در بسیاری از پردیسهای سینمایی اگر بلیت 150 هزارتومانی بفروشید، کسی اعتراض نمیکند و حتی براساس آمار فروش مشخص است که مخاطب بعضی سینماهای شمال شهر تهران در روزهای نیمبها کاهش هم پیدا میکند، چون مخاطب آن منطقه نمیپسندد که با بلیت نیمبها به سینما برود؛ بنابراین باید مناطق را بسنجیم و قیمت بلیت را براساس مناطق مختلف، پلکانی آزاد کنیم.» قیمت بلیت سینما مطابق میل دبیر شورای صنفی نمایش از ابتدای اسفندماه 1403 با افزایش مواجه شد. اما این افزایش برخلاف ادعای همایون اسعدیان از 80 هزارتومان به 100 هزارتومان نبود، بلکه بهای بلیت سالنهای مدرن سینما برای سال 1404 از 80 به 110 هزارتومان رسید! اما نکته مهمتر در این میان آن است که قیمت بلیت سینما، پلکانی و براساس ارزیابی و سنجش مناطق مختلف تهران و همینطور شهرستانها گران نشده و تفاوتی میان بهای بلیت در سینمای مدرن ارگ تجریش با پردیس سینمایی شهرداری قرچک وجود ندارد. این یعنی فرقی میان اهالی قرچک با مردم شمیرانات برای رفتن به سینما وجود ندارد و هر دو باید مطابق افزایش قیمت صورت گرفته به سالنهای مربوطه مراجعه کنند تا هزینه سرگرمشدنشان را بپردازند!
جای خالی نسل طلایی دوبله
سال 1403 روزگار بر وفق مراد گویندگان و دوبلورهای تأثیرگذار و مهم سینما و تلویزیون ایران نبود. چون تعدادی از مهمترین گویندگان ما در این سال زندگی را ترک کردند و به دیار باقی شتافتند. ژاله علو، ایرج رضایی، منوچهر والیزاده، پرویز بهادر، فریدون دائمی و مسعود اسکویی بهعنوان گوینده و مفسر ورزشی رادیو از جمله آخرین بازماندگان عرصه دوبله و گویندگی بودند که با رفتن خود از دنیا، بیشه را از حضور شیران تا حدود زیادی تهی کردند. دوبله ایران با حضور افرادی همچون ایرج ناظریان، منوچهر اسماعیلی، خسرو خسروشاهی، ناصر طهماسب، منوچهر والیزاده، چنگیز جلیلوند و... سرپای خود ایستاده بود و تجربه تماشای فیلمهای سینمایی را برای مخاطبان لذتبخشتر میکرد. اما در حال حاضر از آن نسل طلایی فقط چند چهره باقی ماندهاند که هنوز میتوانند نسلهای بعدی دوبله و همچنین آثار سینمایی و تلویزیونی خارجی و ایرانی را به واسطه حضور خود در استودیوها تغذیه کنند. ناصر ممدوح یکی دیگر از گویندگان نامی و پیشکسوت نیز در واکنش به خبر درگذشت منوچهر والیزاده به خبرگزاری ایسنا گفت که دوبله دیگر به آخر خط رسیده و تمام شده است و از آن دوبلورهای مطرح دهه چهل فقط 14 نفر باقی ماندهاند. این مسئله ثابت میکند که عرصه دوبله به پایان روزهای اوج خود رسیده است و اکنون باید منتظر کشف صداهای جدید بود.
از داستان بازگشت سیمرغ مردمی تا عدم اکران «قاتل و وحشی» در جشنواره
برگزاری چهلوسومین جشنواره فجر با حضور «منوچهر شاهسواری» در دوره انتقالی میان دو دولت سیزدهم و چهاردهم صورت گرفت و به همین خاطر نمیتوان نحوه عملکرد این دوره از جشنواره فیلم فجر را بهطور تمام و کمال به حساب رائد فریدزاده و مجموعه وزارت ارشاد گذاشت. با وجود این، دوره چهلوسوم جشنواره فجر با چند تفاوت نسبت به دورههای پیشین برگزار شد و در مجموع شکل آغاز و انجام آن چندان ویژه و خاص نبود. یکی از تفاوتهای اساسی این دوره با ادوار پیش از خود را میتوان در بازگشت مجدد سیمرغ مردمی به فهرست جوایز فستیوال قلمداد کرد. در واقع این سیمرغ پس از 3 سال به جشنواره فیلم فجر بازگشت و به فیلم سینمایی «پیشمرگ» تعلق گرفت؛ هرچند ممکن است در مورد نحوه اهدای مهمترین جایزه رویداد فوق به جدیدترین اثر سینمایی علی غفاری با وجود تنها 3 سانس فوقالعاده در سینماهای مردمی سوالات متعدد و جدی زیادی در ذهن متخصصان امر صورت بگیرد، ولی نمیتوان بازگشت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را صرفاً به این خاطر زیر سوال برد. نکته مهم دیگر آن که، چهلوسومین جشنواره فجر این بار بدون تفکیک بخش سودای سیمرغ از بخش نگاه نو (مختص کارگردانان فیلم اولی) برگزار شد و به جای آن، دبیر جشنواره خبر از حضور آثار توقیفی در «بخش ویژه» داد. قرار بر این بود تا فیلمهای مهم و پُرسروصدایی نظیر «رکسانا»، «پیرپسر» و «قاتل و وحشی» برای اهالی رسانه و منتقدان پخش شود که عملاً این اتفاق با عدم اکران «قاتل و وحشی» در دو سالن میلاد و پردیس ملّت ابتر و ناقص باقی ماند. در واقع، عدم نمایش فیلم حمید نعمتالله حتی در بخش ویژه و صرفاً برای طیفی از منتقدان و خبرنگاران این پیام را به ذهن مخابره میکند که در دولت جدید هم ولو به قیمت تغییر نگاهها در حوزه فرهنگ، باز هم قرار نیست اتفاق خاصی در رابطه با این اثر و آثاری از این دست بیفتد!
«شیدا» با «آبان» آمد
پیش از نوشتن این گزارش، خبر آمد که تعداد کاربران پلتفرم تازهتأسیس شیدا از نیم میلیون کاربر گذشته است. این اتفاق در شرایطی به وقوع پیوست که پلتفرم موردنظر تنها با پخش سریال «آبان» به این تعداد مشترک فعال دست یافته است! اما «شیدا» از چه زمانی بهطور رسمی آغاز به کار کرد؟ و دلیل اهمیت بروز آن در میان دیگر وی.اُ.دیها چیست؟ بنا به گفته بعضی از اهالی رسانه، پلتفرم فیلم و سریال «لوتوس» در دقیقه 90 به «شیدا» تغییر نام پیدا کرد و همین شائبه حضور محکوم بانک سرمایه در رأس آن را تقویت کرد، اما پس از چندی، خبرگزاری فارس با انتشار گزارشی در تاریخ 5 دی 1402 بهطور کلی دست داشتن این فرد در راهاندازی و مدیریت پلتفرم تازه تأسیس شیدا را انکار کرد. از طرف دیگر، «مهدی جهانگیری»، رئیس هیئت مدیره گروه مالی گردشگری از سرمایهگذاری «صد در صدی» این مجموعه در پلتفرم شیدا خبر داد. اما علت اهمیت «شیدا» در نسبت با دیگر VODها را میتوان در بالا بردن دستمزد بازیگران و افراد جلوی صحنه در آثار نمایشی خلاصه کرد. این قضیه به تورم دستمزدها در شبکه نمایش خانگی دامن خواهد زد و هزینه تولید سریالها، برنامهها و فیلمهای سینمایی را افزایش خواهد داد. شیدا با برنامه «اکنون» (حال استمراری) کارش را آغاز کرد (برنامهای که بعدها برای پخش به پلتفرم فیلیمو سپرده شد) و با پخش مجموعه «آبان» به اوج فعالیتهای خود رسید. حال باید دید در ادامه وضعیت به چه شکل پیش خواهد رفت و عاقبت این پلتفرم به کجا خواهد کشید!
چاپ ترجمه فارسی رمان «خار و میخک»
با شهادت یحیی ابراهیم سنوار شوق زیادی در میان خوانندگان ایرانی برای مطالعه رمان «خار و میخک» نوشته این مجاهد فلسطینی به وجود آمد. ترجمههای متعددی از این اثر در بازار کتاب کشور منتشر شد، اما دو ترجمه از انتشارات «کتابستان معرفت» و «سوره مهر»، با توجه به اعتبار ناشر، از باقی ترجمهها کیفیت بهمراتب بهتری داشتند و توانستند میان مخاطبان هدف کتاب مربوطه جا بیفتند. رمان «خار و میخک» شرح زندگی فردی به اسم «احمد» است که یحیی سنوار در طول دوران اسارتش در زندان بئرالسبع رژیم صهیونی، به زبان عبری نوشت و در آن به توصیف اتفاقات ریز و درشت زندگی مردم فلسطین پرداخت.
ترافیک فروش در گیشه پُررونق
سال 1403 برای سینمای شبهصنعتی ما از حیث فروش بلیت سال پُررونقی بود. بهطوریکه تعداد بلیتهای فروختهشده در این سال به مرز 34 میلیون رسید و فروش کلی را به 1902 میلیارد تومان، یعنی حدود 20 میلیون دلار رساند. این آمار در مقایسه با سال 1402 پنج میلیون نفر بیشتر بود و وضع گیشه را حسابی سر و سامان داد. اگرچه باز هم فروش فیلمهای کمدی در مقایسه با دیگر آثار به نمایش درآمده دست بالا را داشتند، ولی آثار غیرکمدی هم سهم ویژهای در بین آثار پرفروش سال رو به اتمام 1403 داشتند. از بین 20 فیلم پرفروش سال، 4 فیلم غیرکمدی 194 میلیارد تومان از سهم گیشه را به خود اختصاص دادند و 4 فیلم کودک و نوجوانِ «شهر گربهها 2»، «شنگول و منگول»، «ببعی قهرمان» و «باغ کیانوش» حدود 126 میلیارد تومان فروختند.
بلیت لاکچری کنسرت و قیمت افزایشی کتاب
لئو روخاس هم به هنرمندانی نظیر کریس دیبرگ، کیتارو، ریچارد کلایدرمن، اولافور آرنالس و... پیوست و با اجرای چند سانس کنسرت در ایران جاودانه شد. او در مجموع از 13 تا 15 اسفندماه در 6 سانس توانست 18 هزار بلیت به فروش برساند. بلیت کنسرت این هنرمند در تالار وزارت کشور از 350 هزارتومان تا یک میلیون و 490 هزارتومان قیمتگذاری شد. اما نکته مهمتر آن است که بهای بلیت کنسرتها در سالی که گذشت مرز یک میلیون تومان را رد کرد. بهطوریکه یک خانواده چهارنفره با وضع درآمدی متوسط اگر میخواست به سالن کنسرت برود، باید بیش از 20 درصد حقوق سرپرست خانوار را خرج این مهم میکرد! بلیت کنسرت در سال 1403 از 200 هزارتومان شروع و تا یک میلیون و 100 هزارتومان ادامه داشت که این در نوع خود یک تفریح بهغایت لوکس و پُرخرج به حساب میآید؛ آن هم با توجه به کیفیت پایین خوانندههای ایرانی و استاندارد نبودن سالنهای همایش برای اجرای کنسرتهای موسیقی. یکی از آثار منفی این اتفاق آن است که مردم دیگر به موسیقی، تئاتر و حتی سینما بهعنوان کالاهای فرهنگی قابل دسترس نگاه نمیکنند و آنها را به دلیل در دسترس نبودن و همچنین فاصلهای که برگزاری کنسرت فلان خواننده معروف و بهمان بند موسیقی با جیبشان دارند، از سبد فرهنگی خویش به ناچار حذف میکنند. اتفاقی که در حوزه کتاب هم به وقوع پیوست و بسیاری را به سمت خرید کتاب قسطی سوق داد! اگر میخواهیم و قصد داریم تا فرهنگمان اعتلا پیدا کند، باید جلوی طبقاتی شدن آن را بگیریم، اما راهی که بسیاری از تهیهکنندگان حوزه موسیقی به بهانه افزایش قیمتها در زندگی عادی مردم پیش گرفتهاند، نشان میدهد که اتفاقات به سمت خوبی پیش نمیرود و دورنمای مناسبی از تناسب قیمتی بلیت کنسرتهای موسیقی با جیب مردم برای سال 1404 وجود ندارد.
منبع: روزنامه فرهیختگان
نویسنده: ایمان عظیمی
https://teater.ir/news/69886