دارن آرونوفسکی، کارگردان فیلم «دستگیری به جرم سرقت»، در گفتگویی تازه به جزئیات خلق یکی از نفسگیرترین صحنههای فیلمش، یک تعقیبوگریز حماسی در پارک فلاشینگ میدوز نیویورک، پرداخت. او از استفاده خلاقانه از پهپاد برای عبور از میان کره فلزی «یونیاسفر» و همچنین فیلمبرداری میدانی با حضور واقعی بازیگران سخن گفت.
چارسو پرس: «دارن آرونوفسکی» کارگردان شناختهشده آثاری چون «قوی سیاه» و «مادر!» در گفتوگویی با «ورایتی» توضیح داد که این نما از محبوبترین شاتهای او در فیلم «دستگیری به جرم سرقت» است: «نمیدانم آیا واقعاً اجازه کامل برای پرواز پهپاد از میان یونیاسفر داشتیم یا نه، اما میدانستم اگر قرار است از پهپاد استفاده کنم، باید کاری متفاوت و خلاقانه انجام دهیم.»
داستان فیلم که در محله «ایست ویلیج» منهتن دهه ۹۰ روایت میشود، درباره «هنک» با بازی «آستین باتلر» است؛ یک متصدی بار که پس از قبول مسئولیت مراقبت از گربه همسایهاش «راس» با بازی «مت اسمیت»، ناخواسته وارد ماجرای گانگستری خطرناکی میشود. اوج این ماجرا در بخش پایانی فیلم با یک تعقیبوگریز پرتنش در پارک «فلاشینگ میدوز» رخ میدهد.
ابتدا قرار بود این صحنه در بزرگراه «افدیآر» نیویورک فیلمبرداری شود، اما بهدلیل دشواریهای مسدود کردن مسیر و بازسازی ظاهری قدیمی شهر، آرونوفسکی تصمیم گرفت لوکیشن را تغییر دهد. در نهایت یونیاسفر، نماد نمایشگاه جهانی ۱۹۶۴، بهعنوان لوکیشن اصلی انتخاب شد؛ مکانی که هم بار تاریخی دارد و هم برای یک تعقیبوگریز سینمایی جذاب است.
این سکانس طی چهار روز با همکاری اداره پارکهای نیویورک و اپراتور پهپاد «دکستر کندی» فیلمبرداری شد. «متیو لیباتیک» مدیر فیلمبرداری باسابقه و همکار همیشگی آرونوفسکی(از جمله در «قوی سیاه» و «مادر!») بار دیگر کنار او حضور داشت. او میگوید: «معمولاً در محیطهای کنترلشده کار میکنیم، اما اینبار در فضایی باز و بزرگ زیر نور مستقیم خورشید فیلم گرفتیم و فاصله زیادی را از شروع صحنه تا یونیاسفر و در نهایت ورزشگاه شیا استادیوم طی کردیم.»
برای واقعیتر شدن تصاویر، از خودرو تویوتا سلکا کلاسیک استفاده شد و بازیگران واقعاً در صحنه حضور داشتند. «باتلر» خودش بیشتر بدلکاریها، از جمله رانندگی پرخطر و آویزانشدن از نردبان فرار، را انجام داد. لیباتیک تأکید میکند: «اینکه بازیگران واقعاً در موقعیت حضور داشتند، باعث شد احساساتشان بهطور مستقیم منتقل شود؛ چیزی که با پرده سبز یا جلوههای دیجیتال ممکن نبود.»
«دارن آرونوفسکی» همچنین اشاره کرد که لوکیشنها نقش تعیینکنندهای در شکلگیری ظاهر و بافت فیلم داشتند: «وقتی مکانها را دیدیم، فهمیدیم دوربین باید چهطور حرکت کند و چه فضایی بر فیلم حاکم باشد. در واقع خود شهر نیویورک به یک شخصیت زنده در فیلم تبدیل شد.»
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/72547