نقد و بررسی سریال «Task»؛ درامی قدرتمند درباره سه مرد در مسیر تباهی

چارسو پرس: آخرین بار که برد اینگلسبی برای HBO یک مینی‌سریال نوشت، نتیجه‌ی آن «Mare of Easttown» بود؛ اثری تحسین‌شده که جوایز فراوانی به‌دست آورد. او حالا با سریال تازه‌ای به نام «Task» در سپتامبر بازمی‌گردد؛ پروژه‌ای متفاوت در لحن، اما همچنان پر از رازهای دفن‌شده، کینه‌های پنهان و گروهی بازیگر چشمگیر. اگر «Mare» را بتوان معادل تلویزیونی «Gone Baby Gone» دانست، «Task» بیشتر یادآور «The Town» است؛ این‌بار با رمز و راز کمتر، اما آتش‌بازی بیشتر. هرچند روایت آن به انسجام «Easttown» نمی‌رسد و برخی پیچش‌ها بیشتر محصول نیازهای داستان‌گویی‌اند تا منطق درونی شخصیت‌ها، اما همچنان یک درام پرقدرت است که حول محور سه مرد ـ یکی خوب، یکی پرعیب‌ونقص و یکی به‌تمامی شرور ـ می‌چرخد؛ مردانی که زندگی یکدیگر را برای همیشه دگرگون می‌کنند.

مرد خوب، تام برندیس (با بازی مارک رافلو) است؛ یک بیوه‌مرد که روزها برای اف‌بی‌آی نیرو جذب می‌کند و آخر هفته‌ها به پرنده‌نگری می‌پردازد. او تلاش می‌کند دختر نوجوانش «امیلی» (سیلویا دیکونیسو) را به بهترین شکل بزرگ کند، اما گذشته‌ی تلخی درباره پسر زندانی‌اش بر زندگی آن‌ها سایه انداخته است. رافلو با ظرافتی مثال‌زدنی تضاد احساسات این شخصیت پیچیده را به تصویر می‌کشد؛ کشیش سابقی که حالا با آزمونی غیرممکن از بخشش روبه‌روست. بازی او، به‌ویژه در صحنه‌هایی که زیر بار اندوه خرد می‌شود، از بهترین نقش‌آفرینی‌های سال‌های اخیرش به شمار می‌رود.

تام فرصتی تازه برای رهایی از غرق شدن در مشروب پیدا می‌کند وقتی رئیس سرد و مقتدرش (با بازی مارتا پلیمپتون) او را مأمور رهبری یک تیم ویژه می‌کند. اعضای این تیم سه مأمور جوان‌اند: «لیزی» دست‌وپاگیر (الیسون اولیور)، «گراسو» پرخوداعتماد (فابین فرانکل) و «آلیا» سرسخت (توسو مبدو). مأموریتشان: یافتن هویت مردان نقاب‌داری که به خانه‌های موادفروشان در حومه فیلادلفیا حمله می‌کنند و با سرقت‌های خشونت‌آمیز خود، خطر جنگ بین باندها را بالا برده‌اند.

مرد پرعیب، رابی (با بازی تام پلفری از «Ozark») است؛ رهبری غم‌زده که همسرش او را ترک کرده و او ناچار است به همراه دو فرزندش در خانه خواهرزاده‌اش «میو» (امیلیا جونز از «CODA») زندگی کند. گذشته‌ی خانوادگی و زخم‌های عاطفی او را به همراه دوستانش ـ «کلیف» (رائول کاستیلو) و «پیچز» (اوون تیگ) ـ به دنیای سرقت از قاچاقچیان مواد کشانده است. اما اولین عملیاتشان در همان قسمت آغازین به‌شدت به بیراهه می‌رود و زنجیره‌ای از خشونت و خونریزی را آغاز می‌کند. پلفری بار دیگر در نقش مردی شکست‌خورده و گرفتار در باتلاق انتخاب‌های بد می‌درخشد.

اما ضلع سوم این مثلث، پری (با بازی جیمی مک‌شین) است؛ رهبر باند موتورسواری که موادش به سرقت رفته. مک‌شین سرد و بی‌رحم است؛ تجسم خشونتی بی‌احساس که در تضاد کامل با دو مرد دیگر قرار می‌گیرد. او با بازی حساب‌شده‌اش نشان می‌دهد که یک نگاه خاموش می‌تواند بسیار تهدیدکننده‌تر از فریادی بلند باشد.

هرچند همه شخصیت‌ها به اندازه سه نقش اصلی پرداخت نشده‌اند (مثلاً حضور امیلیا جونز در ادامه کم‌رنگ می‌شود)، و برخی اتفاقات بیش از حد به‌موقع و داستان‌پسندند، اما پایه‌های محکم قسمت اول تا پایان سریال همچنان حفظ می‌شوند. «Task» درباره انسان‌هایی است که اجازه می‌دهند احساسات بر عقل و حتی غریزه بقا چیره شود. شاید مانند «Mare» به هیجان عمومی و جنجال نرسد، زیرا معمایی برای حل در پایان ندارد، اما یادآور آن است که HBO چطور می‌تواند با یک گروه بازیگر عالی و نویسندگی قدرتمند، درامی تیره و نفس‌گیر خلق کند.