فیلم سینمایی «علت مرگ: نامعلوم» به عنوان نماینده ایران در نود و هشتمین دوره مراسم اسکار معرفی شد. این انتخاب، برخلاف پیشبینیهای بسیاری از منتقدان و سینماگران بود و پرسشهایی را در مورد معیارهای انتخاب، از جمله سیاسی بودن آن، مطرح کرده است.
چارسو پرس: هیئت انتخاب اسکار، بالاخره پس از بحثها و گمانهزنیهای دامنهدار، فیلم سینمایی «علت مرگ نامعلوم» را بهعنوان نماینده ایران در نودوهشتمین دوره مراسم اسکار معرفی کرد. پیش از این بسیاری از منتقدان، صاحبان آثار و سینماگران فیلمهایی نظیر «زن و بچه»، «پیرپسر» و حتی «غریزه» را در قامت یک انتخاب مطلوب قلمداد میکردند و با وجود آنها، شانس موفقیت در این جشن را کم نمیدانستند. معرفی «علت مرگ نامعلوم» چند علامت سوال در ذهن پدید میآورد؛ نخست آنکه آیا فیلم موردنظر چه از لحاظ سینمایی و چه از حیث مضمونی لایق ارسال به آکادمی بوده است؟ یا باید در میان پنج اثر برگزیده، عنوان دیگری به اسکار فرستاده میشد؟ آیا در بین فیلمهای بیرون مانده، اثری وجود نداشت که لقب نماینده ایران در مهمترین جشن سینمایی سال را یدک بکشد؟ یا چه معیاری برای حضور موفق در این دورهمی نیاز است؟ سوای این موضوع، باید به یک پرسش اساسیتر نیز پرداخت که دلیل حضور هرساله ما در اسکار آنهم بهعنوان یکی از معدود آلترناتیوهای باقیمانده در برابر هژمونی فرهنگی آمریکا چیست؟
پیش کور یکچشمی پادشاه است
هیئت انتخاب سینمای ایران برای ارسال فیلم به مراسم اسکار، بهجز «علت مرگ نامعلوم»، نام چهار اثر دیگر را نیز به رسانهها اعلام کرده بود که بدون هیچ غلوی، اسم تنها اثر بلند سینمایی «علی زرنگار» در انتهای فهرست اعلامی قرار داشت و کمتر کسی شانسی برای آن قائل میشد. «پیرپسر»، «زن و بچه»، «زیبا صدایم کن» و «رها» رقیب «علت مرگ نامعلوم» در این کارزار بودند و تقریبا اغلب رسانههای سینمایی و همینطور جراید چپ و راست اهمیت و شانسی برای این فیلم و رها قائل نمیشدند؛ حتی «زیبا صدایم کن»، آخرین ساخته رسول صدرعاملی نیز با وجود برخورداری از حمایت مالی بنیاد سینمایی فارابی -بهعنوان اصلیترین نهاد تصمیمگیرنده درخصوص معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی- از درصد شانس بالایی برای معرفی به اسکار برخوردار نبود، ولی این گمان مطرح بود که ممکن است فارابی با اعمال نظر، فیلم خودش را به این جشن ارسال کند، اما درنهایت شگفتی اوضاع بهگونهای که رسانهها انتظار داشتند پیش نرفت و قرعه فال به نام «علت مرگ نامعلوم» افتاد. جنس شگفتی اهالی سینما با وجود اتفاقاتی که در سینمای ما در حال جریان است تفاوت دارد و میتوان از انتخاب این فیلم در یکی از تصمیمهای جنجالی مدیران سینمایی کشور، حداقل در نسبت با رقبایش دفاع کرد. «زن و بچه» و «پیرپسر» متعلق به جریان اصلی و مسلط سینمای ایران هستند و کسر قابلتوجهی از محتوای تولیدشده در چندماه اخیر را بیحسابوکتاب و صرفا به دلیل معانیای که بهشکل باربط و بیربط از متن اثر استخراج میکنند به خودشان اختصاص دادهاند. «زن و بچه» و بهویژه «پیرپسر» بیش از آنکه با جهان سینماییشان به مخاطب معرفی شوند با نسبتی که در مواجهه با ساختار سیاسی برقرار میکنند، تعریف میشوند و به همین خاطر هم صاحبان آنها حضور در اسکار را حق مسلم خویش قلمداد میکنند. در چنین شرایطی، اجماع بر سر «علت مرگ نامعلوم» به اندازه انتخاب «رها» و «زیبا صدایم کن» عمل پرریسکی نیست و در عین حال نسبتا موجه بهنظر میرسد، زیرا فیلم از یک طرف نماینده هیچ یک از جناحهای اصلی سینمای ایران اعم از دولتی-ارگانی و بخش خصوصی مسئلهدار نیست که رسانهها را با خود وارد چالش اساسی کند و از سویی دیگر، کیفیت اثر، چه در بعد ساختار روایی و چه از لحاظ فرم بصری در حدی هست که بتواند فشارها را از روی هیئت انتخاب بردارد. به بیان دیگر، «علت مرگ نامعلوم» حتی با وجود عدم همراهی رسانهها و جریان اصلی منتقدان در مقایسه با باقی آثار فهرست نهایی معرفی به اسکار از منظر سینمایی و همینطور زیباییشناسانه حرفهای بیشتری برای گفتن دارد و بهقول معروف در سرزمین کوران پادشاه است. اما آیا مهندسی هیئت انتخاب در گزینش این اثر باید لبخند رضایت را بر لبهای مخاطبان سینمای ایران و سیاستهای فرهنگی نظام جاری کند؟
علت مرگ نامعلوم؛ فیلم خوب در جای اشتباهی
فیلم علی زرنگار در مواجهه با چهار رقیبش در فهرست هیئت انتخاب اثر قابل دفاعی به حساب میآید، اما آیا در نسبت با باقی آثار برای حضور مقدماتی در جشن سینمایی اسکار اثر موجهی است؟ فیلمها برای حضور موفق در جشنوارهها و بهخصوص جشنهای سینمایی در غرب و ینگهدنیا سوای برخورداری از کیفیت فنی باید از شرایط خاص و ویژهای هم برخوردار باشند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، اما نحوه عملکرد اعضای هیئت انتخاب در رسیدن به این اثر، بیش از آنکه برمبنای یک فرایند حرفهای صورت گرفته باشد با توجه به مصلحت سینمای ایران و برمبنای به بنبست کشاندن انتقادات موجه و غیرموجه طرحریزی شده است. همانطور که پیشتر اشاره شد اگر یک فیلم دولتی -که یکی از نمایندگانش با «زیبا صدایم کن» در میان آثار حضور داشت- برگزیده میشد، کنترل اوضاع بهراحتی ممکن نبود و دامنه بحثها انرژی سینماگران و جراید را میگرفت. در واقع، هیئت انتخاب اینطور فکر کرد که میتواند با مطرح کردن اسم «علت مرگ نامعلوم» هم فشار را از روی وزارت ارشاد بردارد و هم با معیار قرار دادن یک داوری بهاصطلاح عادلانه و تخصصی وسط ماجرا را بگیرد. در این حال و هوا ممکن است برخی لب به اعتراض باز کنند، اما پیشبینی میشود چون فیلم مربوطه در راستای سلیقه جشنوارهای دستاندرکاران سینمای ایران تعریف میشود، کار به جای باریکی نخواهد رسید و دعواها بیخ پیدا نمیکند، مگر آنکه اتفاق پیشبینینشدهای رخ دهد. رویکرد میانه هیئت انتخاب پس از بحثهای شکلگرفته در مجلس شورای اسلامی حول فیلم سینمایی «پیرپسر»، مسئولان معرفی فیلم به اسکار را بر آن داشت که قضیه را با انتخاب «علت مرگ نامعلوم» خاتمه داده و پرونده را ببندند تا پای وزیر فرهنگ دوباره به مجلس باز نشود، وگرنه فیلمها و آثاری بودند که میشد سوای این فهرست بر سر آنها به اجماع رسید.
بیشتر بخوانید: مروی بر نمایندگان سینمای ایران در آکادمی اسکار | «علت مرگ نامعلوم»؛ از توقیف تا اسکار
جای خالی سینمای ملی
باتوجه به گمانهزنیهای صورتگرفته و حرفهای درگوشی، از «ناتور دشت» بهعنوان یکی از شانسهای حضور سینمای ایران در اسکار 2026 نام میبردند، اما وقتی خبر رسمی پنج فیلم نهایی برای معرفی به آکادمی دراختیار رسانهها قرار گرفت، هیچ نام و نشانی از دومین اثر بلند سینمایی «محمدرضا خردمندان» در میان نبود. فیلم پیش از موعد مقرر آکادمی در سالنهای سینما اکران شد و از شرایط عمومی لازم برای حضور در میان آثار نهایی سینمای ایران بهرهمند بود، اما حتی در کنار فیلم سینمای «رها» نیز فرصت عرض اندام پیدا نکرد که بخواهد مورد ارزیابی اعضای هیئت انتخاب قرار بگیرد! «ناتوردشت» در مقایسه با اکثر فیلمهای این فهرست چه از منظر سینمایی و چه از حیث حرفی که ادعای بیان آن را دارد جلوتر، اینجاییتر و ملیتر است و اگر بهعنوان فیلم ششم فرصتی برای بروز پیدا میکرد، خودبهخود یکی از موارد قابل ارزیابی به حساب میآمد که نمیشد بهراحتی از کنار آن گذشت.
در میان آثار بررسیشده در هیئت انتخاب سینمای ایران، تنها «زیبا صدایم کن» است که فارغ از بحثهای سینمایی حامل نگاههای ملی است و رو به مخاطب ایرانی دارد، درحالیکه جنبههای توریستی و غربباور «زن و بچه»، «پیرپسر» و «رها» در نگاه به فرهنگ مردم ایران کتمانناپذیر است. اگر سد شکسته میشد و «ناتوردشت» هم وارد این جریان میشد، داستان کمی فرق میکرد، اما گویا مهندسی انتخابها در مرحله مقدماتی و درنهایت معرفی فیلم علی زرنگار به آکادمی آنقدر اهمیت داشت که جایی برای محصول مهم سازمان سینمایی سوره کنار گذاشته نشود و الا با هر متر و معیاری، «ناتوردشت» بیش از ضعیفترین فیلم این فهرست، یعنی «رها» لایق حضور در سیاهه هیئت انتخاب بود.
«غریزه»؛ فیلمی که قربانی شد
وقتی به پخشکنندگان خارجی فیلمهای بیرونمانده از فهرست پنج فیلمه هیئت انتخاب نگاه میاندازیم برای ما بهروشنی مشخص میشود که جای هیچ اثری به اندازه «غریزه» خالی نیست. فیلم سیاوش اسعدی قرار بود در میانه تابستان به اکران عمومی دربیاید، ولی بروز جنگ تحمیلی دوازده روزه این شانس را از او و اثرش سلب کرد. تاثیر کشیده شدن پای «پیرپسر» به دعوای نمایندگان مجلس با وزارت فرهنگ و معاونت هنری این مجموعه بیش از آنکه اکران فیلم اکتای براهنی را با مانع روبهرو کند، «غریزه» را قربانی کرد. نگاه محافظهکارانه حاکم بر وزارت ارشاد، عملا فرصت حضور در فهرست آثار نهایی هیئت انتخاب سینمای ایران به اسکار را از سیاوش اسعدی و چهارمین فیلمش سلب کرد.
براساس قوانین اسکار، نامزد احتمالی بهترین فیلم خارجیزبان باید حداقل هفت روز متوالی در سینماهای داخلی کشور مبدا نمایش داده شود تا واجد شرایط نامزدی شناخته شود که با توجه به این مسئله فیلم کارگردان «حوالی اتوبان» بیرون از چرخه قرار میگیرد. هیئت انتخاب زودتر از موعد، یعنی دو هفته قبل از هشتم مهرماه 1404 به نتیجه رسید تا غریزه با ندیدن رنگ پرده، مورد قضاوت و داوری هم قرار نگیرد؛ آنهم در شرایطی که برخلاف فیلم «علت مرگ نامعلوم» که با پخشکننده داخلی raft films وارد رقابت بینالمللی با آثار بخش خارجیزبان اسکار میشود از پخشکننده قدرتمند MUBI در این راه سود میبرد که جایگاهش را نه فقط در مقایسه با نماینده منتخب سینمای ایران بلکه با دیگر فیلمها متمایز میکند.
اینطور بهنظر میرسد که تلاش مجموعه ارشاد و نهادهایی نظیر فارابی و خانه سینما از عدم مواجهه دوباره با نمایندگان مجلس بررسی «غریزه» را از دستور کار خارج کرده است؛ زیرا این اثر هم مانند «پیرپسر» دست روی مسائل حساسیتبرانگیزی گذاشته، با این تفاوت که فیلم براهنی فرصت اکران در بهترین شرایط ممکن را به دست آورد، ولی نمایش عمومی «غریزه» همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است.
استعدادهای سینمای ایران را ببینید
نمایش فیلم سینمایی «باغ کیانوش» در چهلودومین جشنواره فیلم فجر نظر بسیاری از اهالی مطبوعات، منتقدان و مردم را به خود جلب کرد. فیلم یک اثر اقتباسی بود و همچون «ناتوردشت» روح ملی را با خود به همراه داشت، اما حتی حضور احتمالیاش در فهرست هیئت انتخاب برخلاف صداهای کوتاهی که در رسانهها حول «ناتوردشت» شکل گرفت تبدیل به مطالبه بخش کوچکی از منتقدان و کارشناسان حوزه فرهنگ هم نشد! داستان ایثار، تعاون و فداکاری قهرمانان کوچک در برابر دشمن بعثی برای ما بهعنوان یک انسان ایران میتواند حائز اهمیت باشد؛ مضاف بر این، تاکید گروه «باغ کیانوش» و در راس آن رضا کشاورزحداد بر ارائه مطلوب معنای موردنظر به مخاطب با توسل بر یک کار استاندارد در حوزه فیلمسازی میتوانست این اثر را در فهرست نهایی آثار منتخب بهمنظور معرفی به اسکار قرار دهد.
فیلم از آبان 1403 و در بازه زمانی مورد اشاره آکادمی، یعنی از دهم مهرماه 1403 در ایران به نمایش درآمد و اکران نسبتا خوبی را تجربه کرد، ولی به دلیل حمایتهای دولتی در به ثمر رسیدنش به کل توسط هیئت انتخاب نادیده گرفته شد. این اتفاق در مورد آثاری نظیر «اسفند»، «اتاقک گِلی» و «صبح اعدام» هم افتاد تا مشخص شود که دفاع از سینمای ملی در برابر ارادههایی که جهانی شدن به سبک هالیوودی را برای سینمای ایران تجویز میکنند رنگ میبازد و کنار میرود. از اینها گذشته، اگر علی زرنگار در مقام فیلمساز نسبتا جوان سینمای ما، بهجای «علت مرگ نامعلوم» کارگردانی فیلمی شبیه به «باغ کیانوش»، «پرویزخان» یا اثری شبیه به این دو را برعهده میگرفت اکنون کسب اسکار را حتی در خواب و خیالش هم مشاهده نمیکرد.
انتخاب «علت مرگ نامعلوم» بهعنوان نماینده سینمای کشور در نودوهشتمین دوره جوایز اسکار همانطور که پیشتر گفته شد در نسبت با چهار فیلم دیگر سیاهه موجود اقدامی رندانه و فکرشده است، که قصد دارد انتقادات دو طیف سینمای ملی و جشنوارهای را در مخدوش و بیاثر کند، اما اگر هدفش رسیدن به سومین اسکار سینمای ایران است باید بگوییم که راه را اشتباه آمده است، چون نه مثل «پیرپسر» پا در زمین تمثیل و انتقاد از وضع موجود میگذارد و نه نظیر «غریزه» -که هیچ نامی از آن مطرح نیست- شرایط اختصاصی لازم و کافی برای حضور در دالبی تیهتر را دارد.
نویسنده: ایمان عظیمی
https://teater.ir/news/72844