چارسو پرس: جعفر پناهی سالهاست که با وجود محدودیتها، ممنوعالخروجی، زندان و ممنوعیت فعالیت، همچنان سینما را رها نکرده است. او بارها ثابت کرده که اگرچه حکومت میتواند حضور فیزیکی یک هنرمند را محدود کند، اما نمیتواند صدای او را خاموش کند. «فقط یک حادثه بود» تازهترین اثر او است؛ فیلمی که در خیابانهای تهران و بهصورت کاملاً مخفیانه ساخته شد.
اما در پشت این فیلم، روایتی مهمتر نیز وجود دارد: تدوینگری که مجبور شد بدون اینترنت، بدون کمکدستیار، بدون استودیو و تنها با یک لپتاپ قدیمی فیلم را کامل کند. این مقاله، روایت کامل این تلاش را شرح میدهد.
تدوینی که در سکوت کامل انجام شد
امیر اطمینان، تدوینگر فیلم، میگوید شرایط امنیتی باعث شد نتواند از هیچ استودیو یا شرکت تدوینی در تهران کمک بگیرد. در حالی که تدوینگران امروز به سرویسهای ابری، بکاپ آنلاین و سیستمهای قدرتمند وابستهاند، او مجبور شد:
روی یک MacBook Air قدیمی کار کند
لپتاپ را هرگز به اینترنت وصل نکند
تمامی نرمافزارها و آپدیتها را در خارج از ایران دانلود کند
بهتنهایی و بدون دستیار کار کند
و حتی برخی وظایف تدارکاتی پروژه را نیز خودش انجام دهد
او با استفاده از Adobe Premiere بهصورت کاملاً آفلاین توانست کار تدوین را پیش ببرد؛ تجربهای که خود آن را یکی از دشوارترین پروژههای کاریاش توصیف کرده است.
چرا فیلمنامه کامل وجود نداشت؟
به دلیل احتمال دخالت نیروهای حکومتی، وجود یک فیلمنامه کامل میتوانست دردسرساز شود. بنابراین:
تنها یک طرح کلی از داستان وجود داشت
هیچ دیالوگی از قبل نوشته نشده بود
هر روز صبح، جعفر پناهی متن و موقعیت همان روز را به گروه اعلام میکرد
این شیوه، علاوه بر حفظ امنیت پروژه، فضای بداهه و واقعگرایانهای ایجاد کرد که کاملاً با سبک پناهی هماهنگ است.
داستان فیلم: تقابل زخم قدیمی و وسوسه انتقام
«فقط یک حادثه بود» روی موضوع انتقام تمرکز میکند. ماجرا از جایی شروع میشود که:
وحید (وحید مبصری)، مردی که سالها قبل شکنجه شده
بهطور اتفاقی با بازجوی خود روبهرو میشود
وحید ابتدا تا مرز قتل پیش میرود؛ اما در نهایت خشونت را کنار میگذارد و انتقام نمیگیرد. این پیام همان ستون فکری فیلم است: خشونت زنجیرهای است که تنها با گذشت شکسته میشود.
طنز در دل تاریکی
اطمینان توضیح میدهد که بخشی از طنز فیلم کاملاً طبیعی بوده و از رفتار واقعی آدمهای عادی الهام گرفته است. پناهی از اغراق متنفر است، بنابراین اصرار داشت:
شوخیها کاملاً طبیعی باشند
فضاسازی طنز به ریتم واقعیت نزدیک باشد
حتی بخشهای خشن فیلم نیز واقعگرایانه و بدون بازیگری اغراقشده باشد
در نتیجه، فیلم در مرز باریکی بین طنز، تلخی، انتقام و امید حرکت میکند.
پایانی که معنا را کامل میکند
در پایان فیلم، وحید و همسرش بازجو را به درختی میبندند. نور قرمز چراغ ماشین فضایی تهدیدآمیز ایجاد میکند. اما تصمیم نهایی وحید، بخشش است.
در آخرین نمای فیلم:
وحید در راهرویی قدم میزند
صدای پای بازجو از پشت سر شنیده میشود
او دیده نمیشود، فقط صدایش میآید
و سپس صدا محو میشود
این صحنه استعارهای از زندگی در سایه است: زخمها شاید محو نشوند، اما میتوان یاد گرفت با آنها ادامه داد.
جمعبندی
پناهی با کمترین امکانات، در خفا و با تیمی کوچک، اثری ساخته که هم از نظر ساختار متفاوت است و هم پیام اخلاقی قدرتمندی دارد. تدوین مخفیانه، نبود فیلمنامه کامل و ریسکهای امنیتی، این فیلم را به نمونهای کمنظیر از مقاومت فرهنگی تبدیل میکند.
سؤالات متداول
۱. چرا تدوین فیلم «فقط یک حادثه بود» مخفیانه انجام شد؟
به دلیل محدودیتهای امنیتی و احتمال دخالت حکومت، همه مراحل باید بدون اینترنت و در محیطی کاملاً خصوصی انجام میشد.
۲. فیلم با چه تجهیزاتی تدوین شد؟
فقط با یک MacBook Air قدیمی و نسخههای آفلاین نرمافزارهای Adobe.
۳. چرا فیلمنامه کامل وجود نداشت؟
وجود یک فیلمنامه میتوانست باعث شناسایی و توقف پروژه شود، بنابراین فقط طرح کلی ارائه شده بود.
۴. پیام اصلی فیلم چیست؟
فیلم میگوید خشونت و انتقام راهحل نیستند؛ تنها بخشیدن میتواند چرخه خشونت را متوقف کند.
۵. آیا فیلم براساس واقعیت ساخته شده؟
اگرچه داستان تخیلی است، اما ریشههای آن در تجربههای اجتماعی و فضای سرکوبگرانه ایران دیده میشود.
منبع: variety


