نمایش «وقایع اتفاقیه مفقودالپدر»، نگاهی تاریخی به برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران از سال‌های آغاز مشروطه تا ٢٨ مرداد ٣٢ دارد؛ تاریخی نه از منظر حاکمان و پیروزشدگان که از منظر مردم کوچه‌و‌بازار، زنان و سرکوب‌شدگانی که گویی هیچ نقشی در مسیر تاریخ ندارند، اما چرخ‌های تاریخ در گذر از فرازوفرودهایش، زندگی آنها را دستخوش تغییرات می‌کند.

 

پایگاه خبری تئاتر/ روزنامه شرق: پرداختن به تاریخ، در تئاتر اغلب یا جنبه بازنمایانه از آنچه رفته است، دارد یا قصد تبارشناسی از روند یا رفتار مردمان یک سرزمین یا اینکه امر سیاسی قرار است از دل این نگاه به تاریخ، زاده شود. «وقایع اتفاقیه مفقودالپدر» اگرچه وجه بازنمایانه‌ای از برهه‌ای تاریخی را در خود دارد، اما شاید بیش از آن، نگاهی تبارشناسانه به مردمانی دارد که در بزنگاه‌های تاریخ یا منفعل می‌شوند یا کنش‌هایی از خود نشان می‌دهند که براساس گفتمانی که در این نمایش حاکم است، گویی مدام آن را تکرار و بازتکرار می‌کنند و شاید همین تکرار و حضور در زمان حال، نیاز به تبارشناسی را از منظر نویسنده و کارگردان اثر، در این نمایش واجب کرده است.

بازنمایی صرف تاریخ، به‌خودی‌خود، جز استنادی‌بودن و روایی‌کردن تاریخ، پیشنهاد دیگری ندارد، اما می‌توان با نگاهی ژرف‌تر از صرف روایتگری، به تاریخ نگاهی دوباره انداخت و تاریخ را از حالت سوژه بودنش بیرون کشید و آن را در حال، نشان داد و نقد کرد.

«وقایع...» به شیوه مضحکه، نگاهی به تاریخ دارد؛ آن‌هم از زبان فرودستانی که مقهور قدرت‌اند و اثری بر سازوکار اتفاقات ندارند و اگر هم زمانی، مجالی به آنها برای ورود به تاریخ داده می‌شود یا از زیر بار مسئولیتش شانه خالی می‌کنند یا اینکه در زیر چرخ‌های قطار رونده تاریخ له می‌شوند یا سوار بر چرخ‌ها از روی حق هم‌ترازان سابقشان می‌گذرند.

«وقایع اتفاقیه مفقودالپدر»، نوشته حسین آشوری و با کارگردانی مریم جلیلی، داستان زنی ساده است، به نام نرگسی که در زمان ارباب - رعیتی، کلفت خان است و عاشق یک قزاق، اما در جریان مشروطه، قزاق، سردار می‌شود و نرگسی پس از کشته‌شدن خان، به دست رعیت، ناچار از نگهداری پسر خان می‌شود که حالا مادرش، همسر قزاق شده است. اما در جریان وقایع ٢٨ مرداد، پسر که جزء آزادی‌خواهان است به دست همان قزاق سابق و سردار حالا، کشته می‌شود.

متن این نمایش که برداشتی آزاد از «دایره گچی قفقازی» برشت است، ملهم از نمایش‌نامه ننه‌دلاور این نویسنده هم هست؛ روایت زنی در برهه‌هایی از تاریخ که ناظر است بر آنچه می‌گذرد و رنج تحمل ظلم و زور و مرگ فرزند را بر خود هموار می‌کند. اگرچه کاراکتر ننه‌دلاور با آن شخصیت‌پردازی دقیق و زیرکش چندان قرابتی با شخصیت ساده و سرکوب‌شده نرگسی در این نمایش ندارد، اما به‌هرحال، چرخه سلطه، هر دوی آنها را له می‌کند. اما پرداخت تیپیکال زنان در این نمایش، قدری سیاه‌وسفید و نخ‌نماشده است؛ همان حکایت زنِ نیکِ خفه‌شده زیر بار ستم و زن سلیطه دیومنشِ لکاته - در نقل‌های سنتی اغلب از این دو زن تیپیک استفاده می‌شد که حاوی نگاهی کاملا مردسالارانه به زنان است- نمونه این نوع پرداخت در این نمایش، «نرگسی» است؛ زنی ساده و دهاتی که مدام گول می‌خورد و همه از او سوءاستفاده می‌کنند، اما همچنان تا پایان نمایش مورد ظلم و زور واقع می‌شود و اعتراضی نمی‌کند و زن لکاته که مردان را فریب می‌دهد و از همه برای رسیدن به مقاصدش که در اینجا پول است، سوءاستفاده می‌کند که در این نمایش، همان زن خان است. این‌گونه پرداخت شخصیت‌ها، به ساختار نمایش لطمه می‌زند و باور‌پذیری آن را که مسئله مهمی در درام‌های تاریخی است، معلق می‌کند. نمایش«وقایع...» اگرچه به مضحکه، نمایش ایرانی، نزدیک است، اما با حضور راوی در برخی صحنه‌ها و ساختار اپیزودیک نمایش، استفاده از ژست در بازی‌ها و فاصله‌گذاری‌های مدام از روایت به واسطه سوق‌دادن اجرا به سمت مضحکه، توانسته است در کارگردانی، شیوه تئاتر اپیک برشت را هم پیاده کند.

این نمایش، گذر پرشتابی از جریان‌های تاریخی مهم سی‌واندی سال مشروطه تا مرداد ٣٢ را بر صحنه می‌آورد و تنها در حد اشاره‌ای کوتاه به این جریانات، تأثیر این رخدادها بر زندگی مردم عادی را نیز به شکلی گذرا نشان می‌دهد و در هر صحنه از پرداخت به یک رخداد در صحنه نمایش و شخصیت‌های داستان پرهیز می‌شود که شاید بشود گفت این ردپای عجله، به نوعی به ساختار نمایش آسیب زده و می‌شد با ژرفای بیشتری به برهه‌ای کوتاه‌تر از تاریخ معاصر پرداخت و همه رخدادهای تاریخی معاصر را به‌سختی در دل روایت‌های نمایش نگنجاند. این تعهد به پرداختن به تاریخ سی‌وچندساله و درعین‌حال روایت داستان، روایت‌ها را به نوعی نقل‌های دم‌دستی بدل کرده که از وجه دراماتیک آنها کم شده است.

اما همین تبدیل روایت‌ها به نقل‌های مردم کوچه‌وبازار، اگرچه به لحاظ دراماتیک، ضعف روایت را رقم زده و به نوعی ساختار کلان روایت را شکسته، اما خرده روایت‌های مردم کوچه‌وبازار را برجسته و صداهای اغلب خفه‌شده را رسا کرده است و درعین‌حال مدام این صداها را نقد می‌کند. هرچند گاهی ردپای نگاهی تخفیف‌گرایانه و از موضع قدرت به مردم، در برخی صحنه‌ها را می‌توان حس کرد، اما همان نگاه نقادانه نویسنده و کارگردان نمایش به مردم و سیر تحولشان در حرکت به ظاهر دورانی تاریخ، می‌تواند برای امروز راه‌گشا باشد و این همان سویه‌ای است که تئاتر باید به آن دست یابد.



 

صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام

https://telegram.me/onlytheater



اخبار تئاتر

اجرای نمایش " استثنا و قاعده " در خانه موزه انتظامی

منوچهر والی زاده زنگ افتتاح نمایش «جايي كه پياده رو تموم ميشه»را نواخت

اجرای دو نمایش در تالار حافظ

فراخوان دومین جایزه محمود استادمحمد منتشر شد

نمایش " علی کوچیکه " توسط جمشید مشایخی افتتاح می‌شود

آغاز سیزدهمین جشنواره تئاتر کردی سقز

مقاله‌های ایرانی درباره تئاتر به کنگره جهانی اسیتژ ارسال شدند

"کلارینت" در تالار سایه روی صحنه می‌رود

کوشک‌جلالی نمایشی را به زبان ترکی در استانبول اجرا می‌کند

معرفی راه‌یافتگان به مرحله کشوری جشنواره نمایش عروسکی کانون

برگزاری کارگاه‌های «بدن دیوانه»

معرفی شورای داوری نمایشنامه‌نویسی جشنواره تئاتر کودک و نوجوان

برگزاری دوره‌های نمایشنامه‌خوانی در نیاوران

مریم سعادت با «کنسرت حشرات» روی صحنه می‌آید

فراخوان هشتمین جشنواره دانشجویی تئاتر سوره

«خدای کشتار» بهمن‌ماه راهی کانادا می‌شود

بهزاد فراهانی با «بدخیم» در سالن انتظامی خانه هنرمندان ایران

مقتدی: برای مدیریت تالار وحدت به توافق نرسیدیم

نمایشنامه‌خوانی و کارگاه بازیگری محمد یعقوبی در آمریکا

پوسترهایی که شبیه آگهی هستند