فیلم گویا فقط راوی ناخودآگاه متلاطم ذهن هامون است كه علاوه بر او، مهرجویی را هم غرق كرده، اگر این فیلم جای ۹۰ دقیقه ۳۰۰ بود چه تفاوتی میكرد؟! مگر ناخودآگاه ذهن آدمی مرز و پایانی دارد، من فكر میكنم كارگردان از ناخودآگاه هامون سنگری ساخته تا نمادسازیهایش توجیه شود از طرفی واقعا شرایط فعلی را مثل فضای سورئال فیلم، پیچیده و گنگ و غریبه نشان دهد حتا یك بار در فیلم روی اصطلاح «عدم قطعیت» هم تكیه شد كه دوستش داشتم و به فضای فیلم و شرایط امروز جهان میخورد، اما فقط شاهد سرگردانی اوییم، بیتلاش و امیدی برای درمان، اگر از كنار هم قرار دادن این تصاویر و وقایع هدف و نتیجهای استخراج نشود، نام اثر را فیلم نمیتوان گذاشت، گویی كسی در اغما هذیان میگوید كسی دیگر آنها را یادداشت كند.