«کافه کنار جاده» تنها عنوان بازسازی را به دوش نمیکشد تا بخواهد با تکیه بر عنصر نوستالژی به زور عدهای از طرفداران فیلم سابق را پای خود بنشاند؛ بلکه یک فیلم کاملا تازه، با خطوط داستانی و حتی شخصیتپردازی تازه است و حضور داگ لیمان و جیلنهال هم با آن کارنامهی درخشانشان فیلم را چند پله بالاتر از اثر هرینتگون قرار میدهد.
اگر از طرفداران دوآتشهی فیلم اصلی نبوده باشید، احتمالا از تفاوتهایی که فیلمنامهی «کافه کنار جاده» تازه ایجاد کرده راضی خواهید بود که تا حدود زیادی خط داستانی فیلم ۱۹۸۹ را بهبود میبخشند. با این حال، میتوانید در بازسازی فیلم «کافه کنار جاده» عناصری آشنا و نکاتی پنهان ببینید که ادای احترامی به فیلم سابق هستند.
۳۵ سال بعد و پس از سالها برو و بیا و انتخابهای اشتباه (مثل انتخاب راندا روزی به عنوان نقش اصلی برای بازسازی این فیلم!) بالاخره «کافه کنار جاده» در سال ۲۰۲۴ میلادی آمده است.
این فیلم ممکن است در درازمدت فراموش شود، اما چیزی که قطعاً در مورد Road House به خاطر میماند، یک کنایه است، مبادله نقشهای اصلی، که به خوبی درون روایت قرار میگیرد. منظور من از جمله قبلی این است که در این فیلم جیک جیلنهال که یک بازیگر ماهر است و کانر مک گرگور که یک مبارز حرفهای است باهم جابهجا میشوند.