امیر دژاکام با بیان اینکه «موضوع کار و کارگر درد مشترک مردم است اما متاسفانه هنرهای نمایشی از آن دور افتاده» میگوید: کارگر برای چه باید به تماشای تئاتر بیاید؟ چه وجه مشترکی بین او و تئاتر وجود دارد؟
قطبالدین صادقی میگوید: طبقه کارگر جایی در تئاتر امروز ما ندارد چون هم هنرمند و هم قشر مرفه نوکیسهای که امروز مخاطب اصلی تئاتر ما شده؛ دنبال تفنن و سرگرمی است نه تماشای مسائل اجتماعی. او این مساله را امری جهانی دانسته و ادامه میدهد: آرمانگرایی ایدئولوژیک از جهان رخت بر بسته است. در کشورهای دیگر هم خبری از حضور طبقه کارگر در تئاتر نیست برای اینکه همه به طرف بورژوازی میروند و این دوره پایان عصر ایدئولوژی است.
سادهترین تعریفی که میتوان از تئاتر کارگری ارائه کرد -فارغ از دوران و زمانهی شکلگیری آن و نهادهایی که به این امر پرداختهاند- این است که تئاتر کارگری تئاتری با موضوع دغدغهها و مسائل معیشتی و صنفی کارگران است که برای کارگران (و گاه به دست خود کارگران) اجرا میشود