فرهاد تجویدی در این سالها خود را از وسوسه تولید نمایشهای تازه در امان نگه داشته و مومنانه بر بازتولید نمایش «من» پافشاری کرده است. بنابراین به جای حرفهای تازه، همان گفتهشدههای قدیمی نمایش «من» را بار دیگر بر صحنه بیان کرده و از یاد نمیبرد که میتوان مقهور مدهای زودگذر زمانه نشد و بر چند ایده ثابت، اما مهم تکیه کرد.
نمایش آگاه به اشتباهات خود است و خود میخواهد خودش را روی صحنه زیر سوال ببرد. انگار اثر دارد جار میزند که مخاطب عزیز ما را نقد نکنید. از ما ایراد نگیرید. ما را بپذیرید و به ما حق بدهید که جویای نام باشیم. چه کنیم که ما را در سالنهای معتبر مرکز شهر که تحت اختیار سوپراستارهای سینمایی است راه نمیدهند و چارهای نداریم که دراینجا، در جنوبیترین نقطه تهران به اجرای نمایش میپردازیم.
نمایش ˝من˝ یک اثر پسامدرن است که به قاعده زیست در ایران و ژرفساخت نظام اجتماعی ما با درکی درست دارد در قالب پسامدرن مسائل پیش پایمان را بازنمایی میکند.
نمایش ˝ من، آنتیگونه و دیگران˝ سوسن رحیمی اگرچه نگاهی به تراژدی ˝آنتیگونه ˝سوفکل دارد اما پایانی امید بخش را نوید میدهد.