پایگاه خبری تئاتر از ایلنا: بازسازی مجموعهای که سهم ویژهای در اعتلای فرهنگ و هنر کشورمان دارد، راهیابی سه اثر دانشگاهی به سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، آسیبشناسی تئاتر دانشجویی و حرفهای، مرزبندیها میان تماشاخانههای دولتی و خصوصی و همچنین نبود چشماندازی برای تئاتر، موضوعاتی است که سعی کردهایم پاسخهایی برایشان پیدا کنیم.
از مولوی قطع امید کرده بودند
مدیر تالار مولوی ابتدا درخصوص بازسازی سالنهای نمایش مجموعه مولوی گفت: خیلیها از تئاتر مولوی قطع امید کرده بودند و گمان میکردند این مجموعه سرنوشتی مثل تئاتر سعدی پیدا میکند و بهطور کلی از بین میرود. فراموش نکنیم که این نگرانی درمورد جایی شکل گرفته بود که اگر نگوییم اصلیترین اما بیتردید یکی از اصلیترین جایگاههای راهبردی فرهنگ کشورمان محسوب میشود. بنابراین در شرایطی که خیلیها حتی از نزدیک شدن به این پروژه پرزحمت ترس داشتند، به لطف خدا و همت همه آنهایی که عاشقانه تئاتر مولوی را دوست داشتند؛ این مجموعه را مورد بازسازی قرار دادیم.
حریری ادامه داد: واقعا همه عزیزانی که در بازسازی این مجموعه زحمت کشیدند عاشقانه برای احیای دوباره تئاتر مولوی کار کردند. البته بهطور قطع نگاه فرهنگی دکتر نیلی، ریاست محترم دانشگاه تهران و مساعدت دکتر سرسنگی، مدیریت محترم فرهنگی دانشگاه تهران هم تاثیر بهسزایی در پیشبرد و نهایی شدن این پروژه داشت.
باید 5 مجموعه مثل مولوی داشته باشیم
امیرحسین حریری با اشاره به این موضوع که تئاتر دانشگاهی به سالنهای نمایشی استاندارد نیازمند است، تاکید کرد: معتقدم ما در عرصه تئاتر دانشگاهی باید حداقل پنج مجموعه خوب و باکیفیت مثل مولوی داشته باشیم. چون تئاتر دانشگاهی این شایستگی را دارد که در سالنهایی با استاندارد بالا خود را به مخاطب عرضه کند. برخی از سالنها و مجموعههای فرهنگی یک جور خاصی هستند؛ روح دارند. ارزش خاصی دارند. بنابراین اگر هزار سالن تئاتر هم تاسیس شود باید بپذیریم که مجموعه تئاتر شهر، سنگلج و مولوی و سالنهایی مثل اینها ماجرای متفاوتی دارند. اینها تاریخ تئاترند؛ هویت و قدمتی دارند که به سادگی نمیتوان از کنار آنها عبور کرد.
وی ادامه داد: ما مجبوریم برای پاسخگویی به حجم عظیمی از درخواستها برای اجرا در مجموعه تئاتر مولوی یکسری قاعدهها بگذاریم. این قاعدهها لزوما بهترین قواعد ممکن نیست اما از بیقاعده بودن قطعا بهتر است. در این صورت ما میتوانیم بهترین انتخابها را داشته باشیم و ضمنا تا حدودی پاسخگوی این همه تقاضا باشیم.
برخی مدیران معتقدند دانشجو امکانات نمیخواهد
برخی مدیران معتقدند دانشجو خیلی نیاز به امکانات حرفهای ندارد. آیا این نگاه منطقی است؟ حریری در پاسخ به این سئوال گفت: قطعا منطقی نیست. این نگاه تا حدود زیادی هنوز هم هست. ببینید یک نگاه خاصی است که اگر بخواهیم آن را منصفانه نقد کنیم باید بگوییم که لزوما این نگاه جدی نگرفتن دانشجو نیست. شاید فکر میکنند که دانشجو چون دانشجو است خیلی نیاز به امکانات ندارد. چون خلاق است. چون باید خلاق باشد. این نگاه خوبی نیست.
مدیر تالار مولوی ادامه داد: از زمانی که از کاشان برای تحصیل به تهران آمدم و در دانشگاه تهران مشغول به گذراندن مقطع کارشناسی در رشته هنر شدم، یکسری آرزوها و هدفها داشتم. از زمانی که در محیط هنری و البته اجرایی قرار گرفتم سعی کردم مقابل این نوع نگاه که به نظرم در شان دانشجو نیست، بایستم.
جشنوارهای که اصغر فرهادی ساخت
حریری با اشاره به جشنواره سراسری دانشجویان کشور که در دهههای گذشته برگزار میشد، تاکید کرد: در همین تئاتر مولوی جشنوارهای با عنوان جشنواره سراسری دانشجویان کشور برگزار میشد. الان بدنه تاثیرگذار و حرفهای تئاتر و حتی سینمای کشور همگی برخاسته از همان جشنواره هستند. از سال 64 تا سال 81 این جشنواره برگزار میشد. آن زمان تئاتر زیرنظر جهاد دانشگاهی بود. جشنواره سراسری دانشجویی به شدت تاثیرگذار بود. این جشنواره تنه به تنه تئاتر بینالمللی فجر میزد. مهندسپور، ثمینی، کیانی، حتی فرهادی و خیلی از بزرگان تئاتر و سینما از همین جشنواره برآمدند و مطرح شدند. قطعا این بزرگان میتوانند بهتر از من بگویند که این جشنواره سراسری دانشجویی تا چه حد پویا و راهبردی بود. برگزیدگان آن جشنواره به صفحه نخست رسانههای معتبر داخلی راه پیدا میکردند و تلویزیون دربارهشان برنامه تخصصی تدارک میدید. اما همان زمان هم که چنین جشنواره پویایی برگزار میشد خیلیها میگفتند دانشجو که نیازی به سالن خیلی خوب ندارد. نیازی به امکانات ندارد و نگاه اینچنینی که بسیار ناراحتکننده و دردناک بود. نگاهی که انتظار داشت دانشجو باید با حداقلها بسازد. در صورتی که به عقیده من و خیلی از عزیزانی که به شان دانشجو اهمیت میدادند دانشجو اتفاقا باید حداکثر امکانات و حمایتها را داشته باشد. آن دانشجویی که با حداقلها میشود نادری، فرهادی، کیانی، نریمانی، برهانیمرند و ثمینی و ... تصور کنید با حداکثرها چه میشد. خیلیها به شوخی میگفتند تئاتر دانشگاهی باید با تئاتر بیچیز گروتفسکی مقایسه شود.
بعضی ئاتر دانشجویی را جایی برای آزمون و خطا میدانند
حریری ادامه داد: از این گذشته نگاه دیگری هم وجود داشت که سعی داشت تئاتر دانشجویی را صرفا جایی برای آزمون و خطا به حساب بیاورد و آن را از تئاتر حرفهای جدا بداند. این نگاه هم به عقیده من خوب نبود. من به شخصه هر جایی که کار میکردم سعی داشتم مقابل این نگاه بایستم. چون معتقدم تئاتر دانشجویی دور از تئاتر حرفهای نیست. اتفاقا وقتی نام دانشگاه به میان میآید سطح توقعات خیلی بیشتر میشود. وقتی مخاطب در تئاتر شهر و تالار وحدت یک نمایش میبیند یک انتظاری باید داشته باشد اما همان مخاطب وقتی به مولوی میآید تا کاری را تماشا کند باید سطح توقعش را بالاتر ببرد چون تئاتر مولوی جایی است که از دل دانشگاه برآمده است. جایی که برای فرهنگ و هنر این کشور الگوساز است. به همین دلیل وقتی دبیر تئاتر دانشگاهی شدم، شعار جشنواره را "تئاتر دانشگاهی، تئاتر برتر" نامگذاری کردیم. چون اعتقاد داشتم تئاتر دانشگاهی پیشرو است. حتی جلوتر از تئاتر حرفهای. دقیقا به همین دلیل وقتی موضوع بازسازی تئاتر مولوی مطرح شد تصمیم گرفتیم از بهترین امکانات استفاده کنیم تا این مجموعه به بهترین شکل ممکن مورد بازسازی قرار بگیرد.
مدیران هنوز نمیدانند با تماشاخانههای خصوصی چگونه برخورد کنند
مدیر تالار مولوی در ادامه گفتوگوی خود با ایلنا راجع به عملکرد تماشاخانههای خصوصی گفت: ما با پدیدهای به نام تماشاخانههای خصوصی روبرو هستیم. بیتعارف عرض میکنم که مدیران فرهنگی ما هنوز نمیدانند که با تماشاخانههای خصوصی چگونه باید برخورد کنند. موضوعی که به نظرم اهمیت دارد این است که تکلیف مولوی، تئاتر شهر، سنگلج، ایرانشهر و برخی دیگر از تماشاخانهها که دولتی هستند روشن است. مشخص است که تعامل ما با وزارت ارشاد و مرکز هنرهای نمایشی چگونه باید باشد. میدانیم که چطور باید عمل کنیم. چه خدماتی را ارائه دهیم و چه مسایل و قواعد کلی را رعایت کنیم. البته در این تعامل فراز و فرودهایی هم دیده شده اما بهطور کلی قالب این تعامل روشن است. اما در بخش تئاتر خصوصی این قالب کلی شاید خیلی دیده نمیشود. به نظر من باید برای حمایت و نظارت بیشتر یک برنامه مدونی برای تماشاخانههای خصوصی داشته باشیم.
حریری ادامه داد: این مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد و اداره کل هنرهای نمایشی است که تماشاخانههای خصوصی را در راستای یک هدف هدایت کنند. یعنی یکسری استانداردهایی را تعریف کند و از تماشاخانهها بخواهد که در مورد رعایت این استانداردها حساسیت داشته باشند. شما بهتر از هر کس دیگری میدانید که تماشاخانه خصوصی هم با مشکلاتی دست به گریبان است. هزینههای مختلفی به این تماشاخانهها تحمیل میشود که آنها را وادار میکند برای اجرا دادن به گروههای مختلف نمایشی خیلی به بحث کیفیت آن نمایش کار نداشته باشند. حال آنکه سئوال اساسی اینجاست؛ دولت چه خدماتی به این تماشاخانهها ارائه کرده که از این تماشاخانهها انتظار رعایت استانداردها را دارد؟ بنابراین مدیران این تماشاخانهها مجبور میشوند که سالنهای خودشان را با قیمتی اجاره بدهند که در پایان ماه بتوانند از عهده هزینههای سنگین سالن خودشان برآیند.
تئاتر اهرمهای حمایتی، نظارتی و خدماتی ندارد
وی دلیل این اتفاق را اینگونه تشریح کرد: این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که ما اهرمهای نظارتی خاصی نداریم. در واقع تئاتر ما فاقد اهرمهای حمایتی، نظارتی و خدماتی است. به همین دلیل من به عنوان یک سالندار هر طور که دوست دارم با گروههای نمایشی و مخاطب خودم برخورد میکنم.
تضاد در اداره تماشاخانهها سازنده است؟
حریری سپس به تضاد در اداره تماشاخانهها چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی اشاره کرد و گفت: نمیشود این موضوع را نابهنجار دانست. حتی بهنظرم در یکسری از موارد این رویکرد میتواند سازنده هم باشد چون خود من به شخصه به تکثر علایق و سلایق معتقدم. ما باید زمینههای مختلف هنری را برای سلایق مختلف چه در قالب هنرمند و چه در قالب مخاطب آماده کنیم. یعنی من به عنوان یک هنرمند با هر سلیقهای باید انتخابی برایم وجود داشته باشم که کارم را به مخاطبم ارائه کنم. مخاطب هم همین طور. باید جایگاههای مختلف فرهنگی در شاخههای مختلف فعال باشند که مخاطب حق انتخاب داشته باشد. در واقع خواه ناخواه ما باید به سمت و سوی هویتدهی به سالنهای تئاترمان پیش برویم که البته این کار مستلزم برنامه ریزی دقیق و همکاری همه جانبه از سوی سالنداران و مرکز هنرهای نمایشی است. تاکید میکنم برای رسیدن به این مرحله از ثبات باید نقشه راه داشته باشیم در غیر این صورت جزیرههای جدا از هم افتادهای را میبینیم که نه تنها به اعتلای تئاتر کمکی نمیکنند، بلکه باعث میشوند مخاطب دچار سردرگمی شود و هرچه پیش برویم کمتر به نتیجه مطلوب برسیم.
حریری با اشاره به این موضوع که ما در تئاتر چشماندازی نداریم، تصریح کرد: ضرورت تدوین چشمانداز برای تئاتر این مملکت بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. هیچ هویت مشخص یا سیاست مشخصی در مورد نحوه ارائه خدمات هنری به مخاطب وجود ندارد. ما نمیدانیم در عرصه تئاتر قرار است طی سالهای آینده به چه نقطهای برسیم. چون چشماندازی وجود ندارد. به عنوان مثال، من به عنوان مدیر مجموعه مولوی به تئاتر دانشجویی بها میدهم اما ممکن است مدیر بعدی فضا را برای گروههایی هموار کند که ستارهمحورند و به عنوان گروههای حرفهای شناخته میشوند. هرچند من عمیقا معتقدم چنین مرزبندی اساسا نباید وجود داشته باشد چون به عقیده من تئاتر دانشجویی تئاتر برتر است. تئاتری است که اتفاقا حرفهای است و باید برای آن بهترین شرایط و امکانات را فراهم کنیم.
مدیر تالار مولوی در پاسخ به این سئوال که آیا با گروههای حرفهای یا ستارهمحور مشکل دارد، اینگونه واکنش نشان داد: ابدا. همه آنهایی که در گروههای نمایشی فعالیت میکنند، برای من قابل احترام هستند. حرف من این است که اولا برخی مرزبندی ها باید کمرنگ و کمرنگتر شود و گروهها بر اساس شایستگیشان صاحب عنوان شوند و البته تاکید دارم که طبق یک برنامه مشخص با گروههای مختلف مراوده داشته باشیم. بدون ضابطه عمل نکنیم. چه اشکالی دارد که در اجراهای سالانه مولوی از هر 10 نمایشی که روی صحنه میرود 4 اجرا هم به گروههایی تخصیص پیدا کند که به قول شما ستارهمحور هستند اما حرف من این است که باید طبق یک معیار و چشم انداز مشخصی این برنامهریزی صورت بگیرد.
تئاتر هم سند چشمانداز 5 یا 10 ساله میخواهد
مدیر تالار مولوی ادامه داد: بنابراین مرکز هنرهای نمایشی و مدیران فرهنگ و هنر این کشور باید بیش از هر زمان دیگری این ضرورت را احساس کنند که این تئاتر به سند راه یا همان چشم انداز 5 یا 10 ساله نیاز دارد. این چشم انداز باید تدوین شود. در این صورت من به عنوان یک مدیر سالن نمایشی، نویسنده، کارگردان، بازیگر یا هر نقش دیگری که در تئاتر این مملکت فعالیت میکنم ، به خوبی می دانم که سند راه چیست و چگونه میتوانم به رشد کیفی تئاتر کشورم خدمت کنم.
مدیر تالار مولوی سپس به آثار دانشگاهی که به سی و پنجمین تئاتر بینالمللی فجر راه یافتهاند، اشاره کرد و گفت: درمیان آثار برگزیده بخش مرور سیوپنجمین جشنواره بینالمللی تئاترفجر سه نمایش از آثاری هستند که در یکسال گذشته در سالنهای این مجموعه تئاتری به صحنه رفتهاند. در بین ٤٠ اثر منتخب جشنواره، نام نمایشهای "پرسههای موازی" نوشته و کار پیام لاریان، "خوابزمستانی" نوشته و کار لیلی عاج و "دامپزشکی" نوشته و کار شیرین جروقی به چشم میخورد. هر سه نمایش مذکور از آثار موفق جریان تئاتر دانشگاهی هستند که اجراهایی پرمخاطب و تحسین برانگیز را طی ماههای اخیر در سالنهای مرکز تئاتر مولوی پشتسر گذاشتهاند. این یک موفقیت بزرگ است و من خوشحالم که این اتفاق رخ داده است. به همه این عزیزان تبریک میگویم و امیدوارم اتفاقات بهتر و بزرگتری در ادامه راه حرفهای برایشان رخ دهد.
با جزیرههای جداگانه چه باید کرد؟
حریری با بیان این مطلب که تکلیف ما در تئاتر دانشگاهی خیلی مشخص نیست، تاکید کرد: خودمان نمی دانیم با چه موضوعات و مسایلی سر و کار داریم. در همین تهران چند دانشگاه تخصصی در عرصه هنرهای نمایشی داریم. من به شما میگویم؛ ما پنج دانشگاه تخصصی دولتی در زمینه هنرهای نمایشی داریم. اصلا دانشگاههای علمی - کاربردی یا پیام نور و .. را کنار بگذاریم که در یک دهه اخیر اضافه شدهاند. بنابراین ما با واحدهای زیاد تخصصی در حوزه تئاتر مواجه هستیم که دانشجو تربیت میکنند. قاطعانه به شما میگویم که این واحدها هیچ گونه ارتباط ارگانیکی با هم ندارند. یعنی دانشگاه هنرهای زیبا که دانشجوی تئاتر تربیت میکند با دانشگاه تربیت مدرس یا سوره یا هر دانشگاه دیگری که فکرش را میکنید، هیچ گونه ارتباطی ندارد؛ نه به لحاظ آموزشی و نه به لحاظ هنری. هیچ ارتباطی. هر کدام جزیرههای جداگانهای هستند. از لحاظ آموزشی که اصلا حرفش را نزنید. من به عنوان مدرس دانشگاه این حرف را میزنم. به عنوان کسی که خودم دورههای کارشناسی و ارشد را در دانشگاهی مثل دانشگاه تهران گذراندهام، این حرف را به شما میگویم که این عدم ارتباط دردناک است و دردناکتر از آن اینکه حتی واحدهای درسی که ما در واحدهای دانشگاهی در حال تدریس آن به دانشجو هستیم به 30 سال پیش تعلق دارد. بنابراین واقعیت این است که ما سعی کردهایم در گرفتن دانشجو مدام با یکدیگر رقابت کنیم و خیلی از مواقع بدون ضابطه عمل کردهایم.
حریری ادامه داد: تئاتر روز دنیا، تئاتری که در دنیای امروز پیشرو است به ما نقشه راه را نشان میدهد. به ما میگوید اگر میخواهید تئاتر موفقی داشته باشید بهتر است بازیگرانتان را از دل دبستانها و مدارس انتخاب کنید و آنها را با تئاتر بزرگ کنید. به آنها جهت بدهید. آموزش بدهید تا در بهترین زمان ممکن آنها به سرمایههای تئاتر کشورتان تبدیل شوند. اما در حال حاضر آموزش و پرورش ما در این زمینه چه کرده است؟ اصلا آموزش و پرورش ما در شرایط بیعملی نسبت به این موضوع قرار دارد. بنابراین اولین مواجه آکادمیک فرد با مساله تئاتر از زمانی شروع میشود که بر حسب اتفاق یا انتخاب آموزشگاه آزاد بازیگری یا دانشگاه را برمیگزیند. این مساله را به مشکلات سخت افزاری تئاتر در این کشور اضافه کنید و ببینید چقدر از شرایط قابل قبول دور هستیم. ما 20 سال پیش در تئاتر دانشجویی یک مجموعه مولوی داشتهایم امروز هم تنها همان مجموعه را داریم. با این تفاوت که طی این 20 سال تا دلتان بخواهد دانشجوی تئاتر جذب کردهایم. انتظارات بیشماری را ایجاد کردهایم در حالی که از لحاظ سختافزاری هرگز به این موضوع فکر نکردهایم که برای پاسخگویی به این حجم عظیم انتظارات دانشجویی باید 10 مرکز دیگر مثل تئاتر مولوی ایجاد میکردیم. چرا این اتفاق رخ میدهد؟ چون نقشه راه نداریم. چون چشمانداز نداریم. بنابراین تئاتر دانشگاهی ما تاکنون هیچگونه ضرورتی احساس نکرده که در بخش سختافزارهای تئاتر وارد مسیر توسعه شود.
نفع دوسویه تئاتر دانشگاهی و حرفهای
مدیر تالار مولوی در ادامه گفتوگوی خود با ایلنا باز هم نسبت به موضوع تدوین چشمانداز اشاره کرد و گفت: اگر بتوانیم تئاتری دانشگاهی ایجاد کنیم که صاحب چشمانداز است تردید نداشته باشید که تئاتر حرفه ای ما نیز از این جریان نفع خواهد برد. من تجربه معاونت هنری تئاتر شهر را در کارنامه دارم. زمانی که آقای دکتر سرسنگی مدیریت آن مجموعه را بر عهده داشتند و بالطبع شرایطی را در مجموعه تئاتر شهر ایجاد کرده بودند که بسیاری از اهالی هنر اذعان می کردند تئاتر شهر در دوران طلایی خود قرار گرفته و اساسا نزد مخاطبان تئاتر رونق خاصی گرفته بود. اتفاقا در آن مقطع ستاره ها اجراهای درخشانی در تئاتر شهر داشتند و مخاطب از رضایت قابل توجهی برخوردار بود. قطعا بخشی از به وجود آمدن آن اتفاق بزرگ، حضور ستاره هایی بود که با حضور خود در تئاتر شهر مخاطبان زیادی را به سالن میآوردند. البته این را بگویم که جریان پویا و پیشرویی در آن مقطع در تئاتر شهر ایجاد شده بود. همه عزیزان زحمت می کشیدند که تئاترشهر به بهترین شکل ممکن به هنر تئاتر خدمت کند.
وی ادامه داد: حرف من این است که ما باید برای سلیقههای مختلف احترام قائل باشیم و سهم مشخصی برای همه گروهها در نظر بگیریم. نباید یک سلیقه را غالب کنیم. مثلا یک اتفاق فرعی که میتواند در کنار اصول یک مجموعه قرار بگیرد را تبدیل به اصل نکنیم تا بعدا مجبور نشویم که اصول آن مجموعه را به حاشیه برانیم. در نتیجه بحث من این است؛ حضور چهرهها در گروههای نمایشی ما از این حیث اهمیت دارد که میتواند مخاطبان بیشتری را به سالنها بیاورد. اصلا فرض کنیم که مخاطب صرفا به دلیل حضور آقا یا خانم ستاره برای دیدن تئاتر ترغیب شده است. این اشکالی ندارد. فایدههایی هم دارد اما نباید اصل کار و جوهر اصلی تئاتر را قربانی چنین فضایی کنیم.
ساحت تئاتر را قربانی پول میکنند
حریری با انتقاد از کارگردانهایی که ساحت تئاتر را صرفا برای رسیدن به پول کنار میزنند و تولید اثری فاخر را نادیده میگیرند، تاکید کرد: برخی جریانها برای تئاتر مضر هستند. افرادی که تولیدات خود را صرفا براساس حضور چهرهها تنظیم میکنند. به عنوان مثال، من به عنوان یک کارگردان صرفا برای جذب مخاطب بیشتر حتما از فلان ستاره شناخته شده استفاده میکنم با اینکه میدانم بازیگرانی هستند که استعداد و توانمندیشان قابل توجه است اما هنوز شناخته نشدهاند. این اشتباه من را از حقیقت تئاتر و ساحت هنر دور خواهد کرد. بنابراین ما باید اولا به تئاتر و ساحت آن وفادار باشیم اما در کنار این وفاداری به ظرفیتهایی که میتواند به رونق گرفتن تئاتر منجر شود هم بپردازیم. مگر جز این است که دکتر رفیعی و خیلی از کارگردانهای به نام تئاتر این مملکت هم از ستارهها در نمایشهای خود استفاده کردهاند. چرا. اتفاقا به دفعات هم از چهرهها بهره بردهاند اما قبل از اینکه کارشان را بر مبنای حضور این ستارهها آماده کنند به تئاتر فکر کردهاند. شکار روباه که اثری کم نظیر از دکتر رفیعی است یا نمایشهایی از این دست نمونه روشنی است از وفادار ماندن به ساحت تئاتر. به همین دلیل وقتی تماشاگر برای دیدن نمایش این عزیزان به سالن تئاتر میرود بیش از آنکه چهره ببیند تئاتر میبیند.
متاسفانه برخی جریانات تئاتری ما بخصوص در نسل جوان می خواهد به سمت و سویی برود که ستاره محور است اما خالی از تئاتر است. ما در مجموعه مولوی سعی داریم به جریان های جوان بگوییم شما قبل از هر چیز باید به استعداد، خلاقیت، توانمندی خودتان تکیه کنید چون تنها در این صورت است که میتوانید به فرهنگ و هنر این مملکت خدمت کنید. تنها در این صورت است که میتوانید در عرصه هنر این مملکت ماندگار شوید. این مرحله را خود ما گذرانده ایم. با تمام توان و همه انگیزه هایی که داشتیم سعی می کردیم مدیران وقت تالار مولوی را متقاعد کنیم که به ما اجرا بدهند. آنها را متقاعد می کردیم که به دنبال تولید هستیم. به دنبال تجربه و کشف و شهود هستیم و میدانیم که راه میانبر تنها یک شوخی است. فرصت ها را نه با زیادهخواهی که با انگیزه و تلاش مان ایجاد می کردیم. اما الان متاسفانه شرایط به گونه ای شده که فلان کارگردان جوان به من می گوید ما کاری را آماده کرده ایم که تهیه کننده آنچنانی دارد یا می گویند ما کاری را برای مولوی میآوریم که فلان چهره هم در آن بازی می کند. قبل از اینکه حتی این ضرورت را احساس کند که درباره متن یا ایده اجرایی کارش حرف بزند؛ اینها دردناک است.
جریان کاذبی که حاشیه امنیت دارد
مدیر تالار مولوی سپس درباره جریانهای کاذبی که به تئاتر آسیب میزنند، مواردی را مطرح کرد: چه کسی است که نپذیرد فضای مجازی الان تاثیرگذارترین رسانه ممکن در جامعه ما به شما میرود اما نقدی در این باره وجود دارد؛ بعضی جریانها با حجم گستردهای از تبلیغات در فضای مجازی برای خودشان حاشیه امنیت کاذبی ایجاد کردهاند. بنابراین مخاطب دچار سردرگمی میشود و روی خوش به این جریانها نشان میدهد. هرچند معتقدم جریانهایی که اساسا تئاتر را صرفا برای پول میخواهند و سهمی برای اعتلای این هنر قائل نیستند دیر یا زود از سوی مخاطب رد میشوند. ممکن است یکی دو بار هم با استفاده از تکنیکهایی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بتوانند پولی به جیب بزنند اما واقعیت این است که مخاطب امروز تئاتر فرق میان کار خوب و کار بد را به خوبی میداند و برای دومین بار یک اشتباه را تکرار نمیکند.
وی ادامه داد: نکته دیگری که درباره رشد کیفی تئاتر وجود دارد این است که نباید انتظارات یکطرفه باشد. بله، دانشجو باید خلاق باشد و بیش از بحث قروش به کیفیت نمایش خود فکر کند اما ایا این گروههای جوان نباید مورد حمایت قرار بگیرند. صرفا دادن یک اجرا به این گروهها چقدر میتواند برایشان راهگشا باشد. بنابراین باید این گروهها از لحاظ مالی حمایت شوند. کمک هزینههایی برایشان درنظر گرفته شود تا بتوانند در خوشبینانهترین حالت خرجهای زیادی که برای آماده شدن نمایششان متحمل شدهاند را به جیب خود برگردانند. در دهه هفتاد اگر کارگردان، بازیگر یا هر فرد هنرمند دیگری خود را به فضای حرفهای تئاتر تحمیل کرده است باید بدانید که بخش مهمی از این اتفاق را خود او رقم زده نه شرایطی که آن روزها بر تئاتر حاکم بود. به خاطر نبوغ شان بوده که حق خودشان را گرفتند و موفق شدند وارد فضای حرفه ای تری شوند. خدا شاهد است که ما هم در جشنواره دانشجویی برگزیده می شدیم اما هیچ مکانیزم حمایتی وجود نداشت که ما بتوانیم روی آن حساب کنیم. من از این رنج می بردم. من به عنوان یک دانشجو که کار اثر برگزیده جشنواره شناخته می شد، به طور کلی رها میشدم. الان هم تا حدود زیادی همین طور است چون ما مکانیزم مشخص و روشنی برای حمایت از این گروهها نداریم. شما الان یک نمایش خوب و فاخر آماده کردهاید. باید بدانید که هیچ مکانیزم مشخصی برای حمایت از شما وجود ندارد. خودتان باید آن قدر برای کارتان دوندگی داشته باشید که بالاخره یک اتفاقی برای تان رخ بدهد.
لطفا اخلاق مدار باشیم
امیرحسین حریری در پایان گفتوگوی تفصیلی خود با ایلنا به ضرورت پایبندی به اصول اخلاقی اشاره و تاکید کرد: همه ما باید یاد بگیریم که با هر عنوان و نقشی که در تئاتر کار میکنیم باید به فکر سازندگی و اصلاح باشیم. اگر در تئاتر این مملکت به بنده یک متر جا دادهاند باید همان یک متر را به بهترین شکل ممکن بسازم تا نفرات بعدی بتوانند به مساحت بیشتر بیندیشند و سازنده ظاهر شوند. اما این اتفاق رخ نخواهد داد مگر در سایه اخلاق مداری. ما باید به عنوان خانواده تئاتر باید اخلاق مدار باشیم. این اخلاق و انصاف باید در همه کارهای ما جاری شود. در این صورت است که میتوانیم عنوان هنرمند را یدک بکشیم. بنابراین علیرغم همه کمبودهایی که وجود دارد معتقدم اگر بر محور اخلاق پیش برویم و اصل را بر همدلی قرار دهیم اتفاقات بزرگتری در تئاتر ما رقم خواهد خورد. تمام متولیان تئاتر دانشگاهی باید به این ضرورت برسند که با یکدیگر جمع شوند. همدلی کنند. گفتگو کنند. به طور حتم با حمله کردن به یکدیگر، تهمت زدن و ایجاد فشارهای غیرمنطقی نمی توانیم دورنمای روشنی برای تئاتر و بخصوص تئاتر دانشگاهی متصور باشیم. امیدوارم همگی بدانیم که یک وظیفه اخلاقی و انسانی برعهده ما است که باید به بهترین شکل ممکن آن را انجام دهیم. آرزو میکنم تئاتر دانشگاهی ما همانطور که طی سالیان متمادی حرکت رو به جلویی داشته است همچنان این مسیر را ادامه بدهد و اطمینان دارم که چشمانداز روشنی پیش روی تئاتر دانشگاهی قرار دارد. نسل جوان ما در حوزههای مختلف خیلی پیشروتر از همنسلان خود در دیگر کشورها هستند. فقط باید حمایت شوند و به آنها بیاموزیم که چگونه باید از علم و ظرفیتهای هنری خود در مسیر اعتلای تئاتر استفاده کنند.
صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام
https://telegram.me/onlytheater
اعتبار یک میلیاردی وزیر ارشاد برای ساختمان جدید خانه تئاتر
دبیر بیستمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی منصوب شد
"فروغ فرخزاد"، "پینا باوش" و "مارینا آبراموویچ" بر صحنه تئاتر
معرفی برگزیدگان دومین جایزه «استادمحمد»
تماشاخانه پالیز میزبان «پک» میشود
اسامی 53 اثر پذیرفته شده در مرحله دوم جشنواره تئاتر تجربه
آثار حاضر در مسابقه بینالملل جشنواره تئاتر فجر معرفی شدند
معرفی 25 نمایش راه یافته به بخش مسابقه مرور تئاتر ایران در فجر
پردیس تئاتر تهران با «من...» افتتاح می شود
محمد یعقوبی «تنها راه ممکن» را اجرا میکند
اختتامیه جشنواره ملی نمایشنامه نویسی صنعت نفت برگزار می شود
آغاز پیشفروش بلیتهای جشنواره تئاتر فجر از ۲۸ دی
گلاب آدینه و بهاره رهنما در نمایشی از جلال تهرانی
30 نمايشنامهنويس پيشرو فرانسوي در ايران معرفي ميشوند
بازیگران نمایش «ترن» مشخص شدند
بازیگران «ریش فیدل، غبغب مرکل» مشخص شدند
جدول اجرای 57 نمایش در بخش به علاوه تئاتر جشنواره فجر
جشنوارهی تئاتر فجر چه تاثیر بر تماشاخانههای خصوصی دارد؟
نقد و بررسی نمایش " شازده کوچولو " به کارگردانی مهرداد خامنهای
نگاهی به نمایش "کلاغ" به کارگردانی سمانه زندینژاد
خرده روایت های نیمچه زنانه ای از زبان زیبا، جمیله و آنجلا
نگاهی به نمایش «ریچارد سوم اجرا نمیشود» به کارگردانی اصغر نوری
ضدعاشقانه رومئو و ژولیت با طعم آش شله قلمکار