سی و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نزدیک است؛ جشنواره‌ای که با فراز و نشیب‌های متفاوتی روبه‌رو بوده و سؤال‌های بسیاری را برای اهالی تئاتر و مخاطبانشان به جا گذاشته است. اینکه اصلاً ضرورت اجرای چنین جشنواره‌ای، به غیر از بحث ملی و بین‌المللی بودنش چیست؟ اینکه برگزاری این جشنواره چه نیازی را رفع می‌کند؟ یا اصلاً چه تأثیری بر نمایش‌ها و انگیزه جامعه تئاتری می‌گذارد؟ در این چند سال اخیر جشنواره با انتقادهای بسیاری روبه‌رو بوده است، چه در بخش مرور، چه در بخش بین‌الملل. با اینکه این سال‌ها مرکز هنرهای نمایشی تمام تلاش خود را کرد که در این بخش‌ها آثار درجه یکی اجرا شود که ذائقه مخاطب و بویژه تئاتری‌ها را تأمین کند اما انگار باز هم با شکست یا پس‌زدگی مواجه شد. نه «هملت» اوستر مایر آنچنان مورد استقبال واقع شد نه «درخت» یوجینو باربا که هر دو از بزرگان تئاتر جهان به حساب می‌آیند. حالا تقریباً روزشمار آغاز جشنواره به کار افتاده و به همین منظور به سراغ دبیر سی‌وششمین جشنواره، فرهاد مهندس‌پور رفته‌ایم تا ببینیم او که برای دومین بار دبیر این جشنواره شده است چه برنامه‌ای مد نظر دارد. مهندس‌پور، در سال 83، دبیری بیست‌وسومین دوره جشنواره را برعهده داشت، دوره‌ای که به خاطر حذف رقابت از جشنواره با واکنش‌های شدیدی روبه‌رو شد و خود در نشست خبری جشنواره امسال معترف شد: «که 13سال پیش، دیکتاتورمآبانه بخش مسابقه را حذف کردم و کلی فحش خوردم.» دبیر جشنواره معتقد است که جشنواره تئاتر فجر باید کوچک شود و تئاتر نیز همانند دیگر پدیده‌ها نیازمند تغییر و اصلاح است؛ اما چون مدلی برای ارزیابی تئاتر در کشور نداریم، این تغییرات اتفاق نمی‌افتد.فرهاد مهندس‌پور، مدرس و کارگردان تئاتر، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس و استادیار گروه بازیگری – کارگردانی دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس است و در سابقه فعالیت خود ریاست شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش و ریاست انجمن نمایش را دارد. این کارگردان تئاتر، که سال‌هاست کاری را روی صحنه نبرده است، دارای دکترای پژوهش هنر، کارشناس ارشد بازیگری و کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

پایگاه خبری تئاتر- روزنامه ایران- شکوه مقیمی: جشنواره تئاتر فجر در مقایسه با جشنواره‌های مهم تئاتر جهان چگونه است؟

در دیگر کشورها جشنواره‌های تئاتر بیش از هرچیزی موقعیتی هستند برای اینکه که تئاتری‌ها با هم گفت‌وگو کنند، همدیگر را ببینند، با هم ارتباط برقرار کنند و شکل گفت‌وگوی خود را نسبت به یکدیگر تغییر بدهند؛ این اساس جشنواره‌هاست. برخی جشنواره‌ها افزون بر این، بازار تئاتر نیز هستند، به این معنا که تهیه‌کننده‌ها یا کمپانی‌ها می‌آیند و کار انتخاب می‌کنند، برای اجرا در کشور خودشان. به همین دلیل هم جشنواره‌های بزرگ یا بسیاری از جشنواره‌هایی که با نامشان آشنا هستیم، تابستان برگزار می‌شوند که زمان تعطیلی تئاترهاست. گروه‌های تئاتری برای استراحت، بازاریابی و تأمین پول سالانه خود، تابستان‌ها تعطیل هستند و چرایی شرکت تئاترها در جشنواره‌ها برای این است که بتوانند برای سال آینده برنامه‌ریزی کنند و میزبان‌ها یا کمپانی‌های مورد نظر خودشان را ملاقات کنند.

آیا جشنواره فجر جایی برای این ملاقات‌ها تاکنون بوده است؟

بله، تا حدودی. واقعیت این است که جدای از جزئیات برنامه‌ها و اینکه چه نمایش‌هایی بیایند، یا چه بخش‌هایی هست یا نیست، شاید بیشترین توجه باید به این باشد که جشنواره چقدر برنامه‌ریزی‌ها را برای ملاقات فراهم کرده است. البته در این باره که جشنواره‌های تئاتر ایران چقدر توانسته‌اند این امکان اجتماعی را فراهم کنند، مطالعه مستقل و منسجمی ندیده‌ام.

چگونه این امکان فراهم می‌شود؟

روزی که ما به این آگاهی برسیم که دقیقاً می‌خواهیم با جشنواره تئاتر فجر چه‌کار کنیم و آن کار را با امنیت کامل انجام دهیم، روزی است که ما شروع می‌کنیم به تمرین گفت‌وگو. البته این در حرف آسان است. به‌عنوان یک مثال دم دستی؛ واکنش‌ها نسبت به فراخوان جشنواره، اغلب واکنش‌هایی بود بدون اینکه فراخوان خوانده شده باشد و همین جالب بود. برخی به استناد شنیده‌هایشان واکنش نشان می‌دادند؛ کسانی که به خودشان زحمت نمی‌دهند چیزی را بخوانند نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند.

این اتفاق‌ها برای این نیست که تئاتر تنها به اجرا بسنده کرده است؟

بله، ما فکر می‌کنیم تئاتر فقط اجرا کردن است و حواشی تئاتر را از دست داده‌ایم یا خیلی کمرنگ شده‌اند و دعوت کردن جامعه تئاتر به حواشی تئاتر، کار سختی شده است. ما باید در طول جشنواره به اندازه کافی مجال داشته باشیم برای اینکه بتوانیم حواشی اجراها را بسازیم و بتوانیم در حواشی، اجراها را نقد کنیم و حرف بزنیم و این مشکلی نیست که بتوان آن را در یک دوره از جشنواره حل کرد.
ما دارای برخی از عادت‌ها و رفتارهایی هستیم که سال‌هاست مورد پرسش قرار نگرفته‌اند و فکر می‌کنیم درست هستند، مثل رقابتی بودن جشنواره. سال 1383 وقتی رقابت را به‌طور کلی کنار گذاشتم، دبیر دوره بعدی نه تنها آن بخش‌های رقابتی را بازگرداند بلکه چند بخش رقابتی دیگر هم اضافه کرد و دلیل این کار هم احتمالاً فشارهایی بوده که به او وارد شده است.


این اصرار و فشار برای کسب جایزه ناشی از چیست؟

نه اینکه رقابتی بودن جشنواره مطلقاً چیز بدی است ولی این اندازه از گرایش به حضور در بخش‌های رقابتی نشان دهنده این است که متأسفانه حتی اجرای تئاتر به معنای بزرگ‌ترین هدفی که یک گروه تئاتری برای خودش فرض می‌کند، به لحاظ اجتماعی راضی‌اش نمی‌کند و از این‌رو فکر می‌کند جایزه، جایگاه اجتماعی بارزتری برای او در پی خواهد داشت.{

به نظر شما این جوایز  در تئاتر برای مخاطب ارزش دار
د؟

این فکر خود جامعه تئاتری است؛ اتفاقاً مخاطب چنین نگرشی ندارد. مخاطب در جریان این بازی‌های ما و جزئیات درون دنیای تئاتر که نیست. خود این باید مورد پرسش قرار بگیرد که چرا ما فکر می‌کنیم حتماً باید جایزه بگیریم و اگر جایزه بگیریم به این معنی است که کارمان، بهتر و موفق‌تر است یا ما آدم مهم‌تری در تئاتر هستیم. مسابقه دادن برای اینکه بگویم من آدم مهم‌تری هستم چه ضرورتی دارد؟ هرکسی باید در جای خودش بتواند نقش اجتماعی خودش را بازی کند؛ مثل این می‌ماند که بگوییم همه آحاد جامعه باید استاد دانشگاه یا جراح مغز یا رئیس جمهوری باشند، پس کی زباله‌ها را جمع کند؟ چه کسی در بیمارستان پانسمان بیمارها را تعویض کند؟! اگر قرارباشد همه ما نقشی درجه یک داشته باشیم، چه کسی باید نقش‌های درجه دو یا سه را بازی کند؟ این مسابقه، یک آیین بی‌معنی است، یک مفهوم بی‌معنی و ناشایست اجتماعی که مورد پرسش قرار نمی‌گیرد.
امسال باز با افرادی روبه‌رو شده‌ام که می‌گویند مایل‌اند حتماً در بخش رقابت باشند؛ تعجب‌برانگیز است، کسانی که از آنان انتظار چنین رفتاری نداشتم. این یک نشانه است، دلالتی بر رفتاری درون جامعه تئاتر ایران.
عملکرد مرکز هنرهای نمایشی را چگونه می‌بینید؟ شاید اگر حمایت بیشتری از مرکز صورت بگیرد این جایزه‌زدگی کمتر شود!

بیشترین مراجعه‌های تئاتری به مرکز هنرهای نمایشی، مطالبات فردی است و این‌ها به حدی زیاد و گاهی وقیحانه‌اند که مرکز نمی‌تواند این میزان از تقاضا را پاسخ بدهد. آقای مهدی شفیعی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی تئاتر خوانده و به لحاظ اخلاقی آدم منطقی و منصفی است، آقای پیمان شریعتی، مدیر مجموعه تئاتر شهر  نیز همین‌طور. ولی وقتی به آنها مراجعه می‌کنید می‌بینید جامعه تئاتری آنقدر فشار می‌آورند که عملاً بخشی که به نظر می‌آید باید از اهرم فشار دولتی استفاده کند نه تنها قادر به این کار نیست بلکه وادار به این می‌شود که حق انتخابی نداشته باشد و تنها سعی می‌کند به حداقلی از این هجوم تقاضاهایی که اغلب بسیار خودخواهانه‌اند، پاسخ بدهد. جریان امور وارونه و بی‌معنی است.

این جامعه تئاتری است که می‌تواند با عمل درست، به مدیریت دولتی عقلانیت و روش بدهد. واقعیت این است که در طول سال‌های گذشته جاهایی که مدیریت دولتی گام درستی برداشته هیچ واکنش مثبتی دریافت نکرده است.

دو سال پیش «هملت» اوستر مایر در جشنواره تئاتر فجر اجرا شده است، سال گذشته هم یوجینو باربا نمایش «درخت» را به ایران آورد، اجراهایی قابل توجه، اما مجموع واکنش‌ها طوری بود که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. این‌ها کارگردانان بزرگ جهان‌اند اما جامعه‌ای که گیج است فقط می‌تواند واکنش وارونه نشان بدهد. مدیریت دولتی هم به‌دلیل این واکنش‌های وارونه، در عملکردش هراسان می‌شود و وقتی به اقدامات خودش نگاه می‌کند نمی‌تواند تشخیص دهد که کدام یک از این عملیات‌ها درست بوده و کدام نادرست؛ در وضعیت برابر و معقول، واکنش جامعه تئاتری باید به او بفهماند که کدام درست بوده است.

برای جشنواره با خود آقای شفیعی هم صحبت کرده‌اید؟ نظر مرکز در مورد رقابتی بودن یا کاهش تعداد کارها چگونه است؟

بله! به‌صورت مفصل درباره همه چیز نه فقط با آقای شفیعی بلکه با همه همکاران دیگر حرف زده‌ایم که چرا باید این کارها را کرد و چه نتایجی در پی خواهد داشت. جشنواره نتیجه همین حرف‌ها و چالش‌هایی است که با هم داشته‌ایم. ولی من به‌عنوان فرهاد مهندس‌پور و نه دبیر جشنواره به شما می‌گویم؛ وقتی به آقای شفیعی نوعی، به‌عنوان مدیر اداره هنرهای نمایشی نگاه می‌کنم، می­‌فهمم که ترس و واهمه‌هایش از جامعه تئاتری بیشتر از هر چیز دیگر است. فکر می‌کنم اگر بهترین انسان جهان را هم به‌جای آقای شفیعی بگذاریم او هم دچار همین وضعیت خواهد شد. به روشنی پیداست که رفتارها و واکنش‌های جامعه تئاتر ایران موجب می‌شوند آدم محافظه‌کار شود، حداقل محافظه‌کاری هم این است که سرعت پیشبرد کارها مختل می‌شود. چیزی که می‌تواند به چرخ‌های جامعه تئاتری شتاب دهد، نوع واکنش ما است. همه ما درون یک بازی و موقعیت هستیم.

برای بیرون آمدن از این سیکل معیوب چه راهکاری اندیشیده‌اید؟

یکی از راه‌هایش این است تعداد کارها پایین بیاید و دوم اینکه جشنواره باید به دو بخش تقسیم شود که این کار کمی طول می‌کشد. بخش جایزه ادبیات نمایشی فجر و بخش مسابقه عکس و پوستر، امسال در فصل دیگری برگزار می‌شود و سال دیگر هم به همین شکل و آرام آرام. البته لازمه این کار بودجه بیشتر است و اینکه جامعه تئاتری علاقه‌مند به این کار باشد.

نکته دیگر این است که بحرانی که به‌طور کلی در جشنواره با آن روبه رو هستیم این است که کیفیت، مسأله اصلی تئاتر ایران نیست بلکه اجراست، ‌آن هم به هر قیمت. حالا تصور کنید من بخواهم بهترین کارهایی را که اجرا شده است به جشنواره بیاورم، خب این شدنی نیست. درنتیجه من هم این تفکر را کنار گذاشته‌ام. البته یادتان باشد من در انتخاب کارها اصلاً دخالتی ندارم و سلیقه من در هیچ بخشی سلیقه مؤثر نیست.

بخش قابل توجهی از جشنواره به هفتاد نفر از طیف‌ها و صنف‌های مختلف تئاتر واگذار شده که آنها نظر بدهند و کارها را انتخاب کنند. من مسئول این نیستم که جامعه ایران چه گلی به سر خودش می‌زند. کارها انتخاب می‌شوند و همه فرآیندها را خواهیم گفت ولی در نهایت دست ما بسته است.

بخش بین‌الملل امسال چگونه برگزار می‌شود؟ آیا گروهی داشتید که به جشنواره‌های مهم دنیا بروند و کار انتخاب کنند؟

مقدار زیادی فیلم دیده شده و بر اساس آنها تعدادی کار انتخاب شده و در حال گفت‌وگو با این گروه‌ها - و به‌دلیل محدودیت‌های مالی- با برخی مشغول چانه‌زنی هستیم. اما در مورد جشنواره‌ها؛ ما تقریباً بزرگ‌ترین جشنواره‌ها را از دست داده‌ایم چون آنها در تابستان برگزار شده‌اند و ما در تابستان بودجه‌ای نداشتیم و امکان سفر نبود. ولی سه جشنواره کوچک ولی مهم دیگر پیش‌رو است که امیدوارم بتوانیم برای انتخاب کار به این جشنواره‌ها برویم

بودجه امسال چقدر بود؟

جمع دقیق بودجه را نمی‌دانم ولی می‌دانم که این بودجه به شکل اعتبار است و قطره‌ای تأمین می‌شود و نمی‌دانم چرا در وزارتخانه تصور می‌کنند بودجه جشنواره تئاتر فجر را باید از نیمه پاییز تخصیص بدهند. الان که داریم با گروه‌ها حرف می‌زنیم فقط وعده می‌دهیم. برنامه‌های جشنواره باید برنامه‌های مشخصی باشند که بر اساس همان برنامه‌ریزی کنیم و جلو برویم. برای همین هم اصرار دارم فراخوان سال بعد زودتر بیرون بیاید. جشنواره نیاز به یک سایت و فضای مجازی مستقل دارد؛ همچنین یک اپلیکیشن که بتواند گستره پیوندهایش را دیجیتال کند.

شهرستان‌ها چطور؟ گویا قرار است از هر شهرستان تنها یک کار امسال به جشنواره بیاید در حالی که بعضی از شهرستان‌ها به طور جدی تئاتر ندارد اما بعضی  بسیار جدی تئاتر را دنبال می‌کنند؟

امسال چون بخشنامه شده بود ناچار شدیم براساس همان بخشنامه جلو برویم ولی برای سال بعد، فرآیند تغییر می‌کند؛‌ به این صورت که جشنواره‌های استانی فقط کارهایی را می‌پذیرند که نمایش اول، دوم یا سوم کارگردان‌ها باشد و این یعنی جشنواره‌های استانی، جشنواره نیروهای جوان تازه کار است.

نحوه انتخاب هم تغییر خواهد کرد و گروه یا گروه‌های 15 نفره - بسته به بزرگی استان‌ها- مأمور انتخاب کار هستند و بر اساس رأی آنها کارها انتخاب می‌شوند. به این ترتیب خود آحاد جامعه تئاتری در هر استان کارها را انتخاب می‌کنند. بدیهی است که ممکن است بحران‌هایی هم ایجاد شود اما چاره‌ای نیست؛ برای اینکه بتوانیم بحران‌ها را پشت سر بگذاریم باید به‌جای پنهان کردنشان با آنها مواجه شویم. به این ترتیب وظیفه ناشایستی که دبیرخانه جشنواره می‌بایست انجام می‌داد، یعنی بازبینی فیلم‌ نمایش‌ها، حذف می‌شود.

 امیدواریم که این برنامه بتواند کمی ساز و کارها را تغییر دهد و بخشی از رفتارهای جامعه تئاتری تغییر کند؛ این مسأله، مسأله یک فرد نیست بلکه مسأله جامعه است.

برای تئاتر خیابانی هم قرار است کارها تنها از طریق جشنواره مریوان معرفی شوند؟

جشنواره مریوان جشنواره مهمی است و فکر می‌کنم موضع دبیرخانه جشنواره فجر مبنی بر اینکه کارهایش را به جشنواره‌های معتبر، صنف یا به مراکزی که به طور تخصصی کار می‌کنند محول کند، رفتار شایسته‌تر و اجتماعی‌تری است و در دراز مدت می‌تواند نتایج کیفی دربرداشته باشد. با این همه در بخش مرور، گروه‌های تئاتر خیابانی هم درخواست‌هایشان را در سامانه ثبت کرده‌اند که این آثار برای بررسی به کانون و صنف تئاتر خیابانی ارائه شده است.

برای پوستر جشنواره که در این سال‌ها خیلی مورد نقد بوده است برنامه متفاوتی دارید؟

نه. امیدواریم پوستر ساده‌ای باشد. البته چرایی این همه توجه به پوستر جشنواره را هم نمی‌فهمم؛ شاید به این دلیل که تئاتر ایران دست به‌گریبان معضلات بنیادین‌تری است که اولویتی به مراتب بیشتر از پوستر دارند. پوستر اغلب جشنواره‌های مهم، بسیار ساده است، از سویی ما این سادگی را شاید خیلی نپسندیم؛ گاهی به نظر می‌رسد این گرایش وجود دارد که پوستر باید در بردارنده مفهومی عمیق و پیچیده باشد. واقعیت این است که در جهان، تئاتر به سمت سادگی می‌رود و بسیاری از ارائه‌های بصری، داستانی و کلامی‌اش را گم کرده است. امیدوارم پوستر هم کار ساده‌ای باشد و خیلی زود بیرون بیاید. همه این‌ها امیدواری‌هایی هستند.

به آینده جشنواره فجر امیدوار هستید؟

از این نظر که همه ما در هرجایی که هستیم، محکوم به امیدوار بودنیم، بله. ولی اگر از شخص من می‌پرسید، خب یک روز هستم و یک روز نیستم. ولی به‌نظرم مجموعه حمایت‌های مرکز هنرهای نمایشی، بویژه آقای شفیعی و همکاری نیروهای ستاد خیلی تأثیرگذار است.

می‌دانم این حرف‌ها را کسی باور نمی‌کند ولی واقعاً نمی‌فهمم چرا دبیر جشنواره شده‌ام و در حالتی دوگانه به سر می‌برم؛ امیدوار و مستأصلم. وقتی به کسی، نهاد یا ستادی پیشاپیش کژ بنگریم، داریم به او می‌گوییم خطاکار باش و این دعوتی هولناک است.

سیل کژخواهی و دروغ می‌گوید که در این جامعه تئاتری، جایگاه دبیر جشنواره هم جایگاه ممتازی نیست. من از این برزخ احساس رضایت می‌کنم و امیدوارم، چون حد و اندازه مرا مشخص می‌کند و خیال من راحت می‌شود.

مخاطب امروز چقدر با دو، سه دهه پیش متفاوت است؟

اتفاقاً برخلاف جامعه تئاتری ایران، گروه بزرگ مخاطبان تغییر کرده‌اند و این گروه بیشتر جوان‌ها هستند. درصد بالایی از جوانان باسواد ایران تئاتر می‌بینند.

اتفاق دیگر این است که در 14، 15 سال اخیر طبقه‌ای با هیجان بسیار به گروه تماشاگرهای تئاتر پیوسته‌ و آن هم طبقه تازه به دوران رسیده است که می‌خواهد در عرصه‌های فرهنگی و هنری ظاهر شود. به نظرم این یک پتانسیل تازه است که باید به آن توجه کرد، همان‌طور که با آمدنشان ممکن است نوعی از سلیقه‌ها را به تئاتر بیاورند، همانقدر هم می‌توانند سرمایه‌های تئاتر باشند. این طبقه اجتماعی چه‌بسا اغلب نه به خاطر نمایشی که اجرا می‌شود، بلکه به‌خاطر نفس حضور پیدا کردن در این موقعیت اجتماعی به تئاتر می‌آید، با این‌همه گاهی رفتارهای تازه‌ای از او سر می‌زند.

در اجرای «پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد»، نوشته علیرضا نادری به کارگردانی اشکان خیل‌نژاد، از اینکه در گروه تماشاگرها ایستاده بودم و از شکل تشویق کردنشان، لذت بردم. آنها تحت تأثیر اتمسفر اجرای نمایش بودند و این واکنشی که به این سرعت به‌دست آمده بود نشان می‌دهد که تئاتر چقدر می‌­تواند نقش اجتماعی تازه به مخاطبانش بدهد.

حتی اگر به‌خاطر نوید محمدزاده آمده باشند؟

حتی اگر به‌خاطر نوید محمد‌زاده آمده باشند؛ ولی ما در درون فضای ایجاد شده توسط نمایش، داشتیم نسبت به نمایش واکنش نشان می‌دادیم و این تجربه فضایی و تئاتری نادری است. این نشان دهنده این است که تئاتر می‌تواند به این طبقه اجتماعی تازه به دوران رسیده، نقش اجتماعی تازه‌ای بدهد.


 

 



صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام

https://telegram.me/onlytheater