پایگاه خبری تئاتر- روزنامه اعتماد- بابک احمدی: از وقتي مديرعاملي را پذيرفتيد بارها بر لزوم تعامل با دولت و منتقدان خانهتئاتر تاكيد كردهايد، بعد از يك سال فكر ميكنيد اين تعامل امكانپذير است يا خير؟
چارهاي جز تعامل وجود ندارد. ما كه نميخواهيم با رودررويي امور را سامان ببخشيم چون همه از نتيجهاش باخبريم. شايد با تعامل به حد متوسطي از سامان يافتن مسائل اهالي تئاتر كه كم هم نيست دست پيدا كنيم. كورسوي اميد همواره وجود داشته و بشر بدون اميد امكان ادامه ندارد. ما با يك شوقي آمديم و به خواسته دولت در دهه ٧٠ لبيك گفتيم تا با ايجاد خانه، اوضاع تئاتر عوض شود. بهويژه وقتي چيزي به اسم «خانه» درست ميشود ناخواسته امنيت را همراه ميآورد. يك اساسنامه تيپ در اختيار ما قرار گرفت كه اساسنامه خانهتئاتر نيز بر همان مبنا نوشته شد. البته به مرور متوجه شديم اساسنامه فعلي ايرادهايي دارد كه در جهت رفع آن گام برميداريم. همه اميد ما هم به ماده ٧ اساسنامه بود كه ١٤ بند دارد و چند سال است ميدويم بلكه تعدادي از اين بندها فعال شود. هميشه گفتهام كه بعضا در مسائل رفاهي و بيمهاي پيشرفتهايي داشتهايم اما هيچگاه نتوانستيم گامي به فعال كردن ظرفيتهاي بندهاي ديگر نزديك شويم. چرا؟ به اين دليل كه بندهاي ديگر را نه به تمامي، مركزي دولتي انجام ميدهد.
و شما همواره به تصديگري دولت انتقاد داشتيد.
شديدا انتقاد داشته و دارم. اين نكته را به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي سابق هم انتقال دادم و شما اگر به فراز صحبتهاي وزير در ٧ فروردين سال گذشته توجه كنيد، پاسخ روشني به درخواست تشكيلات صنفي دادهاند. آنجا بود كه متوجه شديم اتفاقا دولت هم به جد پيگير واگذاري امور به صنوف و مشخصا خانه تئاتر است.
اينكه شما مسائل صنفي را با وزير درميان گذاشتيد موجب سوءبرداشت نشد؟
ما كه با نظر كنوني دولت مخالفت نداريم اتفاقا در اين زمينه اشتراك نظر وجود دارد. اگر دولت امور اجرايي را به صنف واگذار كند كه به نفع خودش است، مسووليتهايش كمتر ميشود و ميتواند به وظايف اصلياش يعني سياستگذاري بپردازد. بعد از انحلال انجمن نمايش و فعال شدن انجمني كه هميشه به آن انجمن جعلي هنرهاي نمايشي اطلاق كردهام و براي گفتهام دليل دارم، همهچيز شكل ديگري به خودش گرفت. از طرفي ميپذيرم در اين سالها خيلي سفت و سخت پاي اساسنامهمان نايستادهايم ولي حالا زمان آن فرارسيده كه حق را البته با تعامل و گفتوگو و دوستي بگيريم. اما در همين مدت كه نماينده دولت به صراحت اعلام ميكند امور بايد برعهده صنف باشد، دو دبير جشنواره بدون مشورت با خانه تئاتر انتخاب ميشوند. اينجا است كه شك و شبهه پيش ميآيد. ما نميگوييم تعيينكننده باشيم، چون مشاركت و تعامل معنا و مفهوم ديگري دارد. يك بام و دو هوا كه نداريم، الان خانه موسيقي و خانه سينما در امور اجرايي مشاركت دارند ولي خانه تئاتر نه.
چون آقاي نوربخش توامان بين هنرمندان و مديران مقبول است و براي تاييد صلاحيتهاي حراستي مشكلي ندارد.
مگر ما با جايي مشكل داريم؟ خانه سينما چي؟ بياعتمادي بزرگترين لطمه را به ما زده چون صحبت شما مويد همين امر است. ولي آقاي صالحي اميري در همين برهه زماني ١٠ ماههاي كه داشت بسيار به ما اعتماد كرد. من نميتوانم جلوي خودم را بگيرم و به كل سكوت كنم، بارها گفتهام ما به صورت شخصي رفاقت داريم اما وقتي پاي شخصيت حقوقي و فعاليت صنفي به ميان ميآيد طبيعي است در بعضي امور با يكديگر تعارض داشته باشيم. مثلا نميتوانيم از مقوله خصوصيسازي تئاتر و تبعات كوتاهمدت و درازمدت آن بگذريم. نميتوانيم معترض موازيكاريها در تئاتر نباشيم.
پيشنهاد خانه تئاتر چيست؟
من نميگويم تئاتر خصوصي اتفاق ناخوشايندي است چون بخشي از اختيارات به اين واسطه خودبهخود به مردم واگذار ميشود، اما بايد كارشناسي صورت ميگرفت چرا بايد همهچيز به نفع سالن خصوصي پيش برود و مديران اين سالنها بدون در نظر گرفتن منافع گروهها فقط به سود خود توجه كنند. بايد پرسيد، بودجه تئاتر چه ميشود؟ چون با نظر رييسجمهور جزييات بودجه تمامي ارگانها منتشر شده و ما حالا ميتوانيم بپرسيم سرنوشت اعتبارات عرصه فرهنگ و هنر چگونه صرف ميشود؟ چرا از حمايتهاي ١٠ سال قبل خبري نيست؟ درحالي كه بودجه ميتواند بخشي از هزينههاي گروههاي نمايشي را براي اجرا در سالن خصوصي تامين كند. چرا ميلياردي هزينه بخش بينالملل جشنواره تئاتر فجر ميشود ولي مثل سابق هنرمندان درجه يك به ايران نميآيند؟ حالا وقتي اين بحثها را مطرح ميكنيم، تصور ميكنند مخالفيم و سوءنظر داريم.
دولت اين نقد را مطرح ميكند كه خانهتئاتر در سازماندهي ساختار خودش موفق عمل نميكند. چطور ميتواند مشكلات تئاتر ايران را برطرف كند؟
اين حرف اشتباه است. چون در اساسنامه خانهتئاتر ١٤ بند وجود دارد كه دولت بايد پاسخ دهد براي اجرايي شدن آنها چه كمكي به ما كرده است. اينكه بگويند خانه تئاتر هيچ قدمي برنداشته و كاري از پيش نبرده است، بيانصافي است. به هرحال مساله خودگرداني اقتصادي تئاتر تا امروز لطمه داشته و از اين به بعد هم لطمههاي بيشتري خواهد زد. تئاتر در هيچ نقطهاي از جهان خودكفا نيست و دولتها و شهرداريها بدون آنكه نظارتي بر فعاليت هنرمندان داشته باشند فقط از آنها حمايت ميكنند. صحبت ما چيست؟ همان چيزي كه عرف و قانون ميگويد. يعني دولت بايد به سياستگذاري، حمايت، هدايت و نظارت بپردازد و من متوجه نميشوم چرا واگذاري امور به هنرمندان و افراد كارشناس ايجاد نگراني ميكند. ما نميگوييم بودجه دست ما باشد، بلكه بحث فقط بر سر اين است كه اينقدر بدون مشورت ما برنامهريزي و هزينه نشود. خانه تئاتر بايد بر هزينهكرد بودجه نظارت داشته باشد. چرا دير به فكر ما ميافتند و مثلا دبير جشنواره دو ماه بعد نامه ميفرستد؟
كه البته با استقبال شما هم مواجه نشد. درحالي كه ميتوانستيد ارسال نامه را به عنوان حسن نيت دبير جشنواره و نماينده دولت تلقي كنيد.
نوش دارو پس از مرگ سهراب؟ حتي با نگاهي گذرا به گروه مشاوران دبير جشنواره متوجه ميشديد پاي يك حلقه مشخص در ميان است. چرا بايد تا اين حد بسته عمل ميشد؟ اين يعني انحصار طلبي. چرا فقط خودمان را ميبينيم؟ تئاتر ايران كه دايره ١٠ نيست! تئاتر ايران ١٠٠ است. نبايد به سرنوشت هنرمندان همصنف بيتوجه باشيم ولي متاسفانه منفعت طلبيهاي فردي بزرگترين لطمه را به ما زده است.
در زمينه توجه به منافع جمعي با شما موافقم ولي همزمان اين پرسش پيش ميآيد كه چه عاملي موجب شد دايره ١٠ خودش را خارج از صنف تعريف كند. آيا در خانه كاستي وجود داشت؟
ما تئاتريها كمتر به منافع جمعي فكر ميكنيم. بحث كاستيهاي خانه تئاتر نيست، بحث فقط منفعتطلبي فردي است. اگر قرار باشد خانه را به خانه تبديل كنيم ساكنان بايد برايش اهميت قائل شوند. همهاش بيرون نشستيم و ايراد گرفتيم. اگر خانه تئاتر براي منتقدانش كاري نكرد، بايد پرسيد آنها براي خانه تئاتر چه كردهاند. آنها كه از تئاتر به شهرت و اعتبار رسيدهاند، چرا به آينده جوانها و دانشجويان تئاتر فكر نميكنند؟
دايره بسته هياتمديره خانه تئاتر در تمام اين سالها همواره از جمله مهمترين دلايل فاصله گرفتن هنرمندان شاخص تئاتر مطرح شده است.
اين مسائل را قبول دارم. حتي سالها قبل پيشنهاد دادم به هياتمديره كه همگي در انتخابات خانه تئاتر نامزد نشويم ببينيم ما مشكل داريم يا كلا تئاتر درست نشدني نيست. خانه تئاتر تشكيل شد من ديگر خانه سينما نرفتم چون خوشحال بودم صاحب تشكيلات صنفي خودمان شدهايم. به ضرس قاطع ميگويم اگر خانه تئاتر نبود امروز با وضعيتي به مراتب بدتر مواجه بوديم. شايد در حد توقع عمل نكرده ولي اينطور هم نبوده كه بيخاصيت باشد. آنهم در وضعيت فقدان روند و سيستم مشخص حمايت دولت از هنرمندان، مگر در مقاطعي كه مديران براساس تصميمهاي شخصي كمك كردهاند.
شما فرد صريحاللهجهاي هستيد و انتظار ميرفت وقتي عليرضا نادري با كارگروه بهسازي خانه همراه شد با صداي بلند حمايت كنيد، چرا اين اتفاق نيفتاد؟
گرچه رسانهاي نشد ولي بعد از حضور در خانه تئاتر از يكي از آن عزيزان خواستم نتيجه بررسيها و پيشنهادهاي كارگروه را در اختيارم بگذارد. ولي نگذاشت. متاسفانه دوستان، اصغر همت را اين مدت نديدند بلكه مديرعامل خانه تئاتري را ديدند كه با آن دچار تعارض هستند. در همان اولين مصاحبه هم تمام منتقدان خانه تئاتر را به همكاري فراخواندم و از آن گروه، انتظارحداقل يك تماس را داشتم. البته من مساله اوتوماسيون و IT را پيگيري كردم. برنامهريز آن را هم پيدا كردم و در جريان طرح بهسازي خانه تئاتر قرار گرفتم. كار را دنبال كرديم و به جاهاي خوبي هم رسيده.
موسسه توسعه هنرهاي معاصر و معاون هنري آن زمان اعلام كردند ٣٦٠ ميليون تومان بودجه به پروژه بهسازي خانه تئاتر اختصاص ميدهد، اين مبلغ پرداخت شد؟
ما در حال حاضر با هزينهاي كمتر از ٣٠ ميليون سايت را راهاندازي كردهايم، سايتي در حد بعضي از خبرگزاريها، فروش آنلاين بليت هم جزو برنامهها است، صندوق اعتباري هنر هم قرار است در ادامه ياريگر ما باشد.
موسسه كمك مالي كرد؟
با كمك موسسه راهاندازي كرديم، نميدانم آن را به حساب مقرري موسسه فرهنگي هنري ميگذارند يا نه، تا پايان سال مشخص ميشود. در اينجا لازم ميدانم از تعامل همواره مديرعامل موسسه كه كاملا شخصي است تشكر كنم.
ما مدام دولت را نقد ميكنيم درحالي كه به ناكارآمدي نظام اداري موجود آگاه هستيم، اما آيا خانه تئاتر در تمام اين سالها پيشنهادي روي ميز گذاشت؟ دولت ميگويد ٢٠ سال است انجمن را پايهگذاري كردهام، چرا بايد تعطيل كنم يا بدهم دست خانه تئاتر؟
اصلا لزومي ندارد تعطيل كند. فقط يك اسم عوض ميشود. كافي است انجمن نمايش كه زماني در فقدان نهاد صنفي توسط علي منتظري بنا گذاشته شد، تفويض اختيار كند. حتي نميگويم چرا بودجه انجمن به خانه تئاتر واگذار نشد، ميگوييم بودجه دست شما فقط ما را در جريان هزينهكرد بودجه قرار دهيد. يكي ديگر از مشكلات حال حاضر، تعارض با انجمن هنرهاي نمايشي بر سر ايجاد شعبههاي خانه تئاتر در ديگر استانها است. خب بياييد بررسي كنيم انجمن نمايش در ٢٠ سال گذشته براي تئاتر استانهاي كشور چه كرده است. سرنوشت گروههاي ثبت شده چيست و آيا انجمن به آنها كمك كرده است؟ زماني روساي انجمنها انتصابي شدند، اصلاح كردند. ما كه متوجهيم همين انتخابي شدن روساي انجمنها هم نوع ديگري از انتصاب است. انجمني كه قرار بود غير دولتي باشد، الان ١٠٠ درصد دولتي به حساب ميآيد. آيا بحث فقط اخراج آن ٦٠-٥٠ نفر بود؟ چرا انجمن نمايش را منحل كرديد؟ اگر منحل شد چرا انجمن هنرهاي نمايشي به وجود آمد؟
حسين پارسايي آن زمان اينطور گفت كه اساسنامه «انجمن نمايش» ايراد داشت.
اگر اساسنامه «انجمن نمايش» ايراد داشت ايرادش را برطرف ميكرديد؟ چرا منحل كرديد؟ حالا اساسنامه «انجمن هنرهاي نمايشي ايران» كجاست؟ اساسنامه «خانه تئاتر» را همين حالا ميتوانيد در سايت مشاهده كنيد ولي آيا كسي تا به حال اساسنامه انجمن هنرهاي نمايشي را ديده است؟ آقايان بگويند كجاي اساسنامه «انجمن نمايش» مشكل داشت. بعد جالب است كه آن زمان وزير ارشاد وقت با انحلال موافق نبود اما بايد ديد بعضي چطور عمل كردند كه راي وزير به يكباره برگشت. از ياد نبريم كه در آن جمع ٦٠ نفره حداقل ٣٠ هنرمند اساسي تئاتر اين مملكت مثل حميد سمندريان و هما روستا حضور داشتند. بحث چه بود؟ قطع كردن پرداختي ماهيانه ٦٠ هزار تومان و ١٠٠ هزار تومان؟ يا غير دولتي بودنش؟ مستقل بودنش؟
احتمالا نفوذ حلقه تئاتر قم كار خودش را كرده بود. نكتهاي كه شما هم گفتيد، خانواده تئاتر هميشه از درون ضربه ميخورد.
حالا!
در نهايت فكر ميكنيد خانه تئاتر به مرحلهاي رسيده كه بتواند سهم خودش را طلب كند؟
به هرحال فكر ميكنم آقاي صالحي در ادامه راه آقاي صالحي اميري گام برميدارد و تعارضي در سياستها نيست. فقط اميدوارم به خانه تئاتر اعتماد بيشتري داشته باشند. گرچه از اهالي تئاتر هم انتظار دارم بيشتر از گذشته به يكديگر اعتماد كنند كه اين دومي از نظر من مهمتر است.
فكر نميكنيد گفتوگوي خصوصي شما با وزير فرهنگ اين فضا را به وجود ميآورد كه خانه تئاتر در حال دور زدن ادارهكل هنرهاي نمايشي است؟ اين فضا سوءتفاهم پيش ميآورد.
اگر چنين برداشتي شود جاي تاسف دارد. تاكيد دارم بايد نيمه پر ليوان را ببينيم چون ما ميتوانيم به حل مشكلات مركز هنرهاي نمايشي حتي معاونت هنري كمك كنيم. باور كنيد تا به امروز حتي يك نمونه مساله شخص يا شخصي مطرح نشده البته شايد اين تصور به وجود بيايد. اگر قسامه است با صداي بلند اعلام ميكنم و آقايان صالحياميري و عباس صالحي شهادت ميدهند جز مسائل خانواده تئاتر بين ما هيچ بحث ديگري مطرح نشده است.
دريافتي خانه تئاتر از حق عضويت اعضا چقدر است؟
هر نفر سالانه ٥٠ هزار تومان ميپردازد كه مبلغ قابل ملاحظهاي نيست.
مديركل مركز اعتقاد داشت چتر خانه تئاتر روي سر كل تئاتر ايران باز نيست.
اگر دولت اختيارات را تفويض كند، مشكل ايجاد شعب خانه تئاتر در شهرستانها حل شود، كانونها و انجمنهاي موازي از بين برود، قطعا چتر گستردهتر خواهد شد. ناگفته نماند كه اگر طرح نظام صنفي هنر شكل بگيرد اين مسائل خود به خود برطرف ميشود.
البته اساسنامه خانه تئاتر هم ايراد دارد.
منكر نيستم. به ويژه در بحث موسسه فرهنگي- هنري كه اين موضوع از سوي مديركل مركز هم مطرح شد. واينكه ميگويند حدود اختيارات يك موسسه نميتواند آن ١٤ بند باشد. درحالي كه بايد پرسيد اگر اساسنامه ايراد داشت پس چرا دولت اين همه اختيار به ما داد؟ آقاي حسيني، معاون هنري هم در ديداري اينطور اظهار كرد كه بندهاي موجود در اساسنامه خانه تئاتر فراتر از يك موسسه فرهنگي- هنري است. من در جلسه با وزير هم به آقاي حسيني گفتم اگر دولت زماني اشتباه كرده است با صداي بلند اعلام كند ما تكليف خودمان را بدانيم.
فكر ميكنيد معاون هنري به سود تئاتر گام برميدارد؟
آقاي حسيني بيارتباط با دنياي هنر نيست، جوان است و با انرژي مثبت انشاءالله. اميدوارم بتواند توقعات ما را تا حدودي برآورده كند. اولين راه تحقق اين توقع مشاركت دادن و استفاده از تجربيات و تخصص اهالي تئاتر است.
ما تئاتريها كمتر به منافع جمعي فكر ميكنيم. بحث كاستيهاي خانه تئاتر نيست، بحث فقط منفعتطلبي فردي است. اگر قرار باشد خانه را به خانه تبديل كنيم ساكنان بايد برايش اهميت قائل شوند. همهاش بيرون نشستيم و ايراد گرفتيم. اگر خانه تئاتر براي منتقدانش كاري نكرد، بايد پرسيد آنها براي خانه تئاتر چه كردهاند. آنها كه از تئاتر به شهرت و اعتبار رسيدهاند، چرا به آينده جوانها و دانشجويان تئاتر فكر نميكنند؟
سعید اسدی: فعالیتهای بینالمللی باعث شنیده شدن صدای ما در جهان میشود
نقشخوانی حمید امجد در همکاری با محمد رحمانیان
«تی کی تا کا»ی آتیلا پسیانی در آلمان
مجموعه نمایشنامههای ایوب آقاخانی با رویکرد جنگ منتشر شد
پرفورمنس «دیاستاسی» در «دا»
آدمهایی با حال متلاطم
نمایش شیرهای خان بابا سلطنه وامدار شیوه ی اجرایی نمایش سنتی ایرانی است
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
کارگردان نمایش «پیانیستولوژی»: فضای تئاترمشهد متفاوت با تصورهاست
خوشحالی وزیر از اینکه تئاتر از بودجه دولتی بینیاز شده، فاجعه است
آغاز اجرای «هملت دن کیشوت» در تئاترشهر
آغاز نمایش «گِل» در تماشاخانه ایرانشهر
دانشجویان سینما و تئاتر به سخنان رییس دانشکده واکنش نشان دادند
ستارههای سینما 75 هزار تماشاگر را به سالن تئاتر آوردند
دبیران پنجمین همایش ملی رادی شناسی معرفی شدند
نمایشنامه «حساسیت فصلی» منتشر شد
«آبی مایل به صورتی» تمدید شد
شبنم قلیخانی بازیگر «دپوتات» شد
خاطره مدیرکل هنرهای نمایشی از پیشکسوت تئاتر
برنامه تالارهای نمایشی مجموعه تئاترشهر اعلام شد
سیامک صفری و امیر کربلاییزاده با «هملت و دن کیشوت» به تاترشهر میروند
آغاز فعالیت تالارهای تئاتر از اولین روزهای سال
صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام
https://telegram.me/onlytheater