چارسو پرس: فیلم «A House of Dynamite» به کارگردانی کاترین بیگلو، نخستینبار در جشنواره فیلم ونیز در اوایل سپتامبر به نمایش درآمد و بسیاری از منتقدان آن را اثری «هیجانانگیز»، «دلهرهآور» و «شاهکار فنی» توصیف کردند. اما بهنظر میرسد همه تماشاگران برداشت یکسانی از این فیلم نداشتند.
برخی از منتقدان، از جمله نویسنده این تحلیل، آن را تریلری پرهیاهو و اغراقآمیز میدانند که چند بار یک سناریوی مشابه را تکرار میکند: پرتاب یک بمب هستهای ناشناس به سمت شیکاگو که قرار است ظرف بیست دقیقه منفجر شود. بهگفتهی این منتقد، فیلم با تکرار این موقعیت در سه مرحله، تأثیر خود را از دست میدهد.
فاصله زیاد با آثار شاخص بیگلو
برخلاف آثاری چون «Zero Dark Thirty» و «The Hurt Locker» که با دقت و کنترل روایت میشدند، «A House of Dynamite» بیشتر شبیه تلویزیون پر سروصدا و بینظم است؛ با دوربینی لرزان، بازیهای اغراقشده و دیالوگهایی که باورپذیر نیستند. جِرِد هریس در نقش وزیر دفاع، یکی از تندترین بازیهای کارنامهاش را ارائه میدهد.
فیلم، در ظاهر، خود را جدی میگیرد و همین جدیت است که بهگفتهی منتقد، باعث شد بسیاری از تماشاگران فریب بخورند. آنها احساس کردند فیلم واقعاً تصویری از خطر قریبالوقوع جنگ هستهای ارائه میدهد، در حالی که به باور نویسنده، فیلم بیشتر وانمود میکند تا نشان دهد.
تناقض در منطق درونی داستان
فیلم مدعی است سیستمهای دفاعی آمریکا توان مقابله با یک حمله هستهای را ندارند. در یکی از صحنهها گفته میشود احتمال موفقیت موشکهای رهگیر تنها ۶۱ درصد است. وزیر دفاع در واکنش فریاد میزند: «یعنی پرتاب سکه؟ این نتیجه ۵۰ میلیارد دلار هزینه است؟» اما در بخش بعدی، فیلم از استعاره «برخورد گلوله با گلوله» برای توصیف همان وضعیت استفاده میکند و احتمال موفقیت را تقریباً صفر میداند.
این تناقض، بهگفتهی منتقد، نشان میدهد فیلمنامه خودش را جدی نگرفته است. از طرفی میخواهد علمی بهنظر برسد و از طرف دیگر منطق فنی سادهای را هم نمیپذیرد. نتیجه، اثری است که میخواهد واقعیت را افشا کند، اما در نهایت بیشتر به فانتزی و توهم شبیه میشود.
بیشتر بخوانید: نقد مستند «Stiller & Meara: Nothing Is Lost»؛ نگاه احساسی بن استیلر به عشق و زندگی پدر و مادرش

تفاوت با کلاسیکهای ژانر هستهای
در تاریخ سینما، آثار بسیاری با موضوع تهدید اتمی ساخته شدهاند که همچنان معتبر و تأثیرگذارند. فیلمهایی مانند «Dr. Strangelove» ساخته استنلی کوبریک، «Fail Safe» از سیدنی لومت، و «Thirteen Days» که بحران موشکی کوبا را بازسازی میکرد، نمونههایی از روایت هوشمندانهی بحران اتمیاند.
اما «A House of Dynamite» بهجای تحلیل دقیق یا هشدار واقعگرایانه، تنها بر ترساندن مخاطب تکیه دارد. فیلم با بهرهگیری از موسیقی پرتنش و تدوین سریع، احساس اضطراب را القا میکند، ولی در عمق، چیزی جز بازتولید ترس و هیجان سطحی نیست.
جمعبندی
کاترین بیگلو و نویسندهاش نوآ اوپنهایم مدعیاند برای ساخت فیلم از مشاوره یک ژنرال بازنشسته استفاده کردهاند و قصد داشتهاند خارج از روایت رسمی پنتاگون، واقعیت را نشان دهند. اما نتیجه، اثری است که بیش از آنکه حقیقتی را آشکار کند، با اغراق و آشوب، تماشاگر را سردرگم میسازد.
«A House of Dynamite» میخواهد ما را از جنگ هستهای بترساند، اما چون خودش به قواعد منطقیاش پایبند نیست، در نهایت فقط به فیلمی استثماری تبدیل میشود که از ترس ما برای ایجاد هیجان سود میبرد.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند