چارسو پرس: - روزنامه اعتماد- بابک احمدی: خانه تئاتر امروز نزدیک به دو دهه فعالیت تشکیلاتی و صنفی را پشت سر دارد و در تمام این دوران فراز و فرودهای متعددی را از سر گذرانده است. تجربهای که امکان ارزیابی آنچه در سالهای گذشته رخ داده را به دست میدهد و شاید از همین منظر بود که جریانی با عنوان «کارگروه بهسازی خانه تئاتر» شکل گرفت. جمعی متشکل از هنرمندان شناخته شده تئاتر و در راس آنها علیرضا نادری که به ظاهر در گام اول و در کوتاهمدت موفق نشد به خواستههای مورد نظر خود دست یابد. پس از خداحافظی ایرج راد از مدیرعاملی خانه و حضور اصغر همت در این سمت شرایط به سمتی پیش رفت که باز شدن باب گفتوگو میان منتقدان و هیاتمدیره دور از انتظار نبود اما این ظرفیت نیز به دلایلی تا این لحظه فعال نشده است. از سوی دیگر واگذاری پارهای اختیارات دولت به صنف مستتر در اظهارات رییسجمهور و وزرای ارشاد نیز از جمله مواردی بود که همت از بدو ورود به پیگیری آن پرداخت. از این منظر خانهتئاتر به چالش دومی نیز وارد شد که باید دید نتیجه در ادامه چه میشود. با اصغر همت درباره این دو چالش به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
از وقتی مدیرعاملی را پذیرفتید بارها بر لزوم تعامل با دولت و منتقدان خانهتئاتر تاکید کردهاید، بعد از یک سال فکر میکنید این تعامل امکانپذیر است یا خیر؟
چارهای جز تعامل وجود ندارد. ما که نمیخواهیم با رودررویی امور را سامان ببخشیم چون همه از نتیجهاش باخبریم. شاید با تعامل به حد متوسطی از سامان یافتن مسائل اهالی تئاتر که کم هم نیست دست پیدا کنیم. کورسوی امید همواره وجود داشته و بشر بدون امید امکان ادامه ندارد. ما با یک شوقی آمدیم و به خواسته دولت در دهه ٧٠ لبیک گفتیم تا با ایجاد خانه، اوضاع تئاتر عوض شود. بهویژه وقتی چیزی به اسم «خانه» درست میشود ناخواسته امنیت را همراه میآورد. یک اساسنامه تیپ در اختیار ما قرار گرفت که اساسنامه خانهتئاتر نیز بر همان مبنا نوشته شد. البته به مرور متوجه شدیم اساسنامه فعلی ایرادهایی دارد که در جهت رفع آن گام برمیداریم. همه امید ما هم به ماده ٧ اساسنامه بود که ١٤ بند دارد و چند سال است میدویم بلکه تعدادی از این بندها فعال شود. همیشه گفتهام که بعضا در مسائل رفاهی و بیمهای پیشرفتهایی داشتهایم اما هیچگاه نتوانستیم گامی به فعال کردن ظرفیتهای بندهای دیگر نزدیک شویم. چرا؟ به این دلیل که بندهای دیگر را نه به تمامی، مرکزی دولتی انجام میدهد.
آیا امیدی به پایان کابوسها و آشفتگیها در خانهی تئاتر وجود دارد؟
دولت انتقاد داشتید.
شدیدا انتقاد داشته و دارم. این نکته را به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق هم انتقال دادم و شما اگر به فراز صحبتهای وزیر در ٧ فروردین سال گذشته توجه کنید، پاسخ روشنی به درخواست تشکیلات صنفی دادهاند. آنجا بود که متوجه شدیم اتفاقا دولت هم به جد پیگیر واگذاری امور به صنوف و مشخصا خانه تئاتر است.
اینکه شما مسائل صنفی را با وزیر درمیان گذاشتید موجب سوءبرداشت نشد؟
ما که با نظر کنونی دولت مخالفت نداریم اتفاقا در این زمینه اشتراک نظر وجود دارد. اگر دولت امور اجرایی را به صنف واگذار کند که به نفع خودش است، مسوولیتهایش کمتر میشود و میتواند به وظایف اصلیاش یعنی سیاستگذاری بپردازد. بعد از انحلال انجمن نمایش و فعال شدن انجمنی که همیشه به آن انجمن جعلی هنرهای نمایشی اطلاق کردهام و برای گفتهام دلیل دارم، همهچیز شکل دیگری به خودش گرفت. از طرفی میپذیرم در این سالها خیلی سفت و سخت پای اساسنامهمان نایستادهایم ولی حالا زمان آن فرارسیده که حق را البته با تعامل و گفتوگو و دوستی بگیریم. اما در همین مدت که نماینده دولت به صراحت اعلام میکند امور باید برعهده صنف باشد، دو دبیر جشنواره بدون مشورت با خانه تئاتر انتخاب میشوند. اینجا است که شک و شبهه پیش میآید. ما نمیگوییم تعیینکننده باشیم، چون مشارکت و تعامل معنا و مفهوم دیگری دارد. یک بام و دو هوا که نداریم، الان خانه موسیقی و خانه سینما در امور اجرایی مشارکت دارند ولی خانه تئاتر نه.
چون آقای نوربخش توامان بین هنرمندان و مدیران مقبول است و برای تایید صلاحیتهای حراستی مشکلی ندارد.
مگر ما با جایی مشکل داریم؟ خانه سینما چی؟ بیاعتمادی بزرگترین لطمه را به ما زده چون صحبت شما موید همین امر است. ولی آقای صالحی امیری در همین برهه زمانی ١٠ ماههای که داشت بسیار به ما اعتماد کرد. من نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم و به کل سکوت کنم، بارها گفتهام ما به صورت شخصی رفاقت داریم اما وقتی پای شخصیت حقوقی و فعالیت صنفی به میان میآید طبیعی است در بعضی امور با یکدیگر تعارض داشته باشیم. مثلا نمیتوانیم از مقوله خصوصیسازی تئاتر و تبعات کوتاهمدت و درازمدت آن بگذریم. نمیتوانیم معترض موازیکاریها در تئاتر نباشیم.
پیشنهاد خانه تئاتر چیست؟
من نمیگویم تئاتر خصوصی اتفاق ناخوشایندی است چون بخشی از اختیارات به این واسطه خودبهخود به مردم واگذار میشود، اما باید کارشناسی صورت میگرفت چرا باید همهچیز به نفع سالن خصوصی پیش برود و مدیران این سالنها بدون در نظر گرفتن منافع گروهها فقط به سود خود توجه کنند. باید پرسید، بودجه تئاتر چه میشود؟ چون با نظر رییسجمهور جزییات بودجه تمامی ارگانها منتشر شده و ما حالا میتوانیم بپرسیم سرنوشت اعتبارات عرصه فرهنگ و هنر چگونه صرف میشود؟ چرا از حمایتهای ١٠ سال قبل خبری نیست؟ درحالی که بودجه میتواند بخشی از هزینههای گروههای نمایشی را برای اجرا در سالن خصوصی تامین کند. چرا میلیاردی هزینه بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر میشود ولی مثل سابق هنرمندان درجه یک به ایران نمیآیند؟ حالا وقتی این بحثها را مطرح میکنیم، تصور میکنند مخالفیم و سوءنظر داریم.
دولت این نقد را مطرح میکند که خانهتئاتر در سازماندهی ساختار خودش موفق عمل نمیکند. چطور میتواند مشکلات تئاتر ایران را برطرف کند؟
این حرف اشتباه است. چون در اساسنامه خانهتئاتر ١٤ بند وجود دارد که دولت باید پاسخ دهد برای اجرایی شدن آنها چه کمکی به ما کرده است. اینکه بگویند خانه تئاتر هیچ قدمی برنداشته و کاری از پیش نبرده است، بیانصافی است. به هرحال مساله خودگردانی اقتصادی تئاتر تا امروز لطمه داشته و از این به بعد هم لطمههای بیشتری خواهد زد. تئاتر در هیچ نقطهای از جهان خودکفا نیست و دولتها و شهرداریها بدون آنکه نظارتی بر فعالیت هنرمندان داشته باشند فقط از آنها حمایت میکنند. صحبت ما چیست؟ همان چیزی که عرف و قانون میگوید. یعنی دولت باید به سیاستگذاری، حمایت، هدایت و نظارت بپردازد و من متوجه نمیشوم چرا واگذاری امور به هنرمندان و افراد کارشناس ایجاد نگرانی میکند. ما نمیگوییم بودجه دست ما باشد، بلکه بحث فقط بر سر این است که اینقدر بدون مشورت ما برنامهریزی و هزینه نشود. خانه تئاتر باید بر هزینهکرد بودجه نظارت داشته باشد. چرا دیر به فکر ما میافتند و مثلا دبیر جشنواره دو ماه بعد نامه میفرستد؟
عضو هیات مدیره خانه تئاتر: ما بنز نیستیم، تراکتوریم!
که البته با استقبال شما هم مواجه نشد. درحالی که میتوانستید ارسال نامه را به عنوان حسن نیت دبیر جشنواره و نماینده دولت تلقی کنید.
نوش دارو پس از مرگ سهراب؟ حتی با نگاهی گذرا به گروه مشاوران دبیر جشنواره متوجه میشدید پای یک حلقه مشخص در میان است. چرا باید تا این حد بسته عمل میشد؟ این یعنی انحصار طلبی. چرا فقط خودمان را میبینیم؟ تئاتر ایران که دایره ١٠ نیست! تئاتر ایران ١٠٠ است. نباید به سرنوشت هنرمندان همصنف بیتوجه باشیم ولی متاسفانه منفعت طلبیهای فردی بزرگترین لطمه را به ما زده است.
در زمینه توجه به منافع جمعی با شما موافقم ولی همزمان این پرسش پیش میآید که چه عاملی موجب شد دایره ١٠ خودش را خارج از صنف تعریف کند. آیا در خانه کاستی وجود داشت؟
ما تئاتریها کمتر به منافع جمعی فکر میکنیم. بحث کاستیهای خانه تئاتر نیست، بحث فقط منفعتطلبی فردی است. اگر قرار باشد خانه را به خانه تبدیل کنیم ساکنان باید برایش اهمیت قائل شوند. همهاش بیرون نشستیم و ایراد گرفتیم. اگر خانه تئاتر برای منتقدانش کاری نکرد، باید پرسید آنها برای خانه تئاتر چه کردهاند. آنها که از تئاتر به شهرت و اعتبار رسیدهاند، چرا به آینده جوانها و دانشجویان تئاتر فکر نمیکنند؟
دایره بسته هیاتمدیره خانه تئاتر در تمام این سالها همواره از جمله مهمترین دلایل فاصله گرفتن هنرمندان شاخص تئاتر مطرح شده است.
این مسائل را قبول دارم. حتی سالها قبل پیشنهاد دادم به هیاتمدیره که همگی در انتخابات خانه تئاتر نامزد نشویم ببینیم ما مشکل داریم یا کلا تئاتر درست نشدنی نیست. خانه تئاتر تشکیل شد من دیگر خانه سینما نرفتم چون خوشحال بودم صاحب تشکیلات صنفی خودمان شدهایم. به ضرس قاطع میگویم اگر خانه تئاتر نبود امروز با وضعیتی به مراتب بدتر مواجه بودیم. شاید در حد توقع عمل نکرده ولی اینطور هم نبوده که بیخاصیت باشد. آنهم در وضعیت فقدان روند و سیستم مشخص حمایت دولت از هنرمندان، مگر در مقاطعی که مدیران براساس تصمیمهای شخصی کمک کردهاند.
شما فرد صریحاللهجهای هستید و انتظار میرفت وقتی علیرضا نادری با کارگروه بهسازی خانه همراه شد با صدای بلند حمایت کنید، چرا این اتفاق نیفتاد؟
گرچه رسانهای نشد ولی بعد از حضور در خانه تئاتر از یکی از آن عزیزان خواستم نتیجه بررسیها و پیشنهادهای کارگروه را در اختیارم بگذارد. ولی نگذاشت. متاسفانه دوستان، اصغر همت را این مدت ندیدند بلکه مدیرعامل خانه تئاتری را دیدند که با آن دچار تعارض هستند. در همان اولین مصاحبه هم تمام منتقدان خانه تئاتر را به همکاری فراخواندم و از آن گروه، انتظارحداقل یک تماس را داشتم. البته من مساله اوتوماسیون و IT را پیگیری کردم. برنامهریز آن را هم پیدا کردم و در جریان طرح بهسازی خانه تئاتر قرار گرفتم. کار را دنبال کردیم و به جاهای خوبی هم رسیده.
موسسه توسعه هنرهای معاصر و معاون هنری آن زمان اعلام کردند ٣٦٠ میلیون تومان بودجه به پروژه بهسازی خانه تئاتر اختصاص میدهد، این مبلغ پرداخت شد؟
ما در حال حاضر با هزینهای کمتر از ٣٠ میلیون سایت را راهاندازی کردهایم، سایتی در حد بعضی از خبرگزاریها، فروش آنلاین بلیت هم جزو برنامهها است، صندوق اعتباری هنر هم قرار است در ادامه یاریگر ما باشد.
موسسه کمک مالی کرد؟
با کمک موسسه راهاندازی کردیم، نمیدانم آن را به حساب مقرری موسسه فرهنگی هنری میگذارند یا نه، تا پایان سال مشخص میشود. در اینجا لازم میدانم از تعامل همواره مدیرعامل موسسه که کاملا شخصی است تشکر کنم.
ما مدام دولت را نقد میکنیم درحالی که به ناکارآمدی نظام اداری موجود آگاه هستیم، اما آیا خانه تئاتر در تمام این سالها پیشنهادی روی میز گذاشت؟ دولت میگوید ٢٠ سال است انجمن را پایهگذاری کردهام، چرا باید تعطیل کنم یا بدهم دست خانه تئاتر؟
اصلا لزومی ندارد تعطیل کند. فقط یک اسم عوض میشود. کافی است انجمن نمایش که زمانی در فقدان نهاد صنفی توسط علی منتظری بنا گذاشته شد، تفویض اختیار کند. حتی نمیگویم چرا بودجه انجمن به خانه تئاتر واگذار نشد، میگوییم بودجه دست شما فقط ما را در جریان هزینهکرد بودجه قرار دهید. یکی دیگر از مشکلات حال حاضر، تعارض با انجمن هنرهای نمایشی بر سر ایجاد شعبههای خانه تئاتر در دیگر استانها است. خب بیایید بررسی کنیم انجمن نمایش در ٢٠ سال گذشته برای تئاتر استانهای کشور چه کرده است. سرنوشت گروههای ثبت شده چیست و آیا انجمن به آنها کمک کرده است؟ زمانی روسای انجمنها انتصابی شدند، اصلاح کردند. ما که متوجهیم همین انتخابی شدن روسای انجمنها هم نوع دیگری از انتصاب است. انجمنی که قرار بود غیر دولتی باشد، الان ١٠٠ درصد دولتی به حساب میآید. آیا بحث فقط اخراج آن ٦٠-٥٠ نفر بود؟ چرا انجمن نمایش را منحل کردید؟ اگر منحل شد چرا انجمن هنرهای نمایشی به وجود آمد؟
حسین پارسایی آن زمان اینطور گفت که اساسنامه «انجمن نمایش» ایراد داشت.
اگر اساسنامه «انجمن نمایش» ایراد داشت ایرادش را برطرف میکردید؟ چرا منحل کردید؟ حالا اساسنامه «انجمن هنرهای نمایشی ایران» کجاست؟ اساسنامه «خانه تئاتر» را همین حالا میتوانید در سایت مشاهده کنید ولی آیا کسی تا به حال اساسنامه انجمن هنرهای نمایشی را دیده است؟ آقایان بگویند کجای اساسنامه «انجمن نمایش» مشکل داشت. بعد جالب است که آن زمان وزیر ارشاد وقت با انحلال موافق نبود اما باید دید بعضی چطور عمل کردند که رای وزیر به یکباره برگشت. از یاد نبریم که در آن جمع ٦٠ نفره حداقل ٣٠ هنرمند اساسی تئاتر این مملکت مثل حمید سمندریان و هما روستا حضور داشتند. بحث چه بود؟ قطع کردن پرداختی ماهیانه ٦٠ هزار تومان و ١٠٠ هزار تومان؟ یا غیر دولتی بودنش؟ مستقل بودنش؟
احتمالا نفوذ حلقه تئاتر قم کار خودش را کرده بود. نکتهای که شما هم گفتید، خانواده تئاتر همیشه از درون ضربه میخورد.
حالا!
«خانه تئاتر» باید جراحی شود/ تئاتری برای ضد تئاتر
در نهایت فکر میکنید خانه تئاتر به مرحلهای رسیده که بتواند سهم خودش را طلب کند؟
به هرحال فکر میکنم آقای صالحی در ادامه راه آقای صالحی امیری گام برمیدارد و تعارضی در سیاستها نیست. فقط امیدوارم به خانه تئاتر اعتماد بیشتری داشته باشند. گرچه از اهالی تئاتر هم انتظار دارم بیشتر از گذشته به یکدیگر اعتماد کنند که این دومی از نظر من مهمتر است.
فکر نمیکنید گفتوگوی خصوصی شما با وزیر فرهنگ این فضا را به وجود میآورد که خانه تئاتر در حال دور زدن ادارهکل هنرهای نمایشی است؟ این فضا سوءتفاهم پیش میآورد.
اگر چنین برداشتی شود جای تاسف دارد. تاکید دارم باید نیمه پر لیوان را ببینیم چون ما میتوانیم به حل مشکلات مرکز هنرهای نمایشی حتی معاونت هنری کمک کنیم. باور کنید تا به امروز حتی یک نمونه مساله شخص یا شخصی مطرح نشده البته شاید این تصور به وجود بیاید. اگر قسامه است با صدای بلند اعلام میکنم و آقایان صالحیامیری و عباس صالحی شهادت میدهند جز مسائل خانواده تئاتر بین ما هیچ بحث دیگری مطرح نشده است.
دریافتی خانه تئاتر از حق عضویت اعضا چقدر است؟
هر نفر سالانه ٥٠ هزار تومان میپردازد که مبلغ قابل ملاحظهای نیست.
مدیرکل مرکز اعتقاد داشت چتر خانه تئاتر روی سر کل تئاتر ایران باز نیست.
اگر دولت اختیارات را تفویض کند، مشکل ایجاد شعب خانه تئاتر در شهرستانها حل شود، کانونها و انجمنهای موازی از بین برود، قطعا چتر گستردهتر خواهد شد. ناگفته نماند که اگر طرح نظام صنفی هنر شکل بگیرد این مسائل خود به خود برطرف میشود.
البته اساسنامه خانه تئاتر هم ایراد دارد.
منکر نیستم. به ویژه در بحث موسسه فرهنگی- هنری که این موضوع از سوی مدیرکل مرکز هم مطرح شد. واینکه میگویند حدود اختیارات یک موسسه نمیتواند آن ١٤ بند باشد. درحالی که باید پرسید اگر اساسنامه ایراد داشت پس چرا دولت این همه اختیار به ما داد؟ آقای حسینی، معاون هنری هم در دیداری اینطور اظهار کرد که بندهای موجود در اساسنامه خانه تئاتر فراتر از یک موسسه فرهنگی- هنری است. من در جلسه با وزیر هم به آقای حسینی گفتم اگر دولت زمانی اشتباه کرده است با صدای بلند اعلام کند ما تکلیف خودمان را بدانیم.
فکر میکنید معاون هنری به سود تئاتر گام برمیدارد؟
آقای حسینی بیارتباط با دنیای هنر نیست، جوان است و با انرژی مثبت انشاءالله. امیدوارم بتواند توقعات ما را تا حدودی برآورده کند. اولین راه تحقق این توقع مشارکت دادن و استفاده از تجربیات و تخصص اهالی تئاتر است.
ما تئاتریها کمتر به منافع جمعی فکر میکنیم. بحث کاستیهای خانه تئاتر نیست، بحث فقط منفعتطلبی فردی است. اگر قرار باشد خانه را به خانه تبدیل کنیم ساکنان باید برایش اهمیت قائل شوند. همهاش بیرون نشستیم و ایراد گرفتیم. اگر خانه تئاتر برای منتقدانش کاری نکرد، باید پرسید آنها برای خانه تئاتر چه کردهاند. آنها که از تئاتر به شهرت و اعتبار رسیدهاند، چرا به آینده جوانها و دانشجویان تئاتر فکر نمیکنند؟