پایگاه خبری تئاتر: محمد امیریاراحمدی با اشاره به اینکه جشنواره تئاتر فجر برای رسیدن به استانداردهای مطلوب یک رویداد هنری با کمبودهایی جدی مواجه است گفت: اگر بخواهیم جشنواره تئاتر فجر را مترادف با یک فستیوال هنری در نظر بگیریم به نظر من اساسا جشنواره فجر ویژگی فستیوالی ندارد و تنها یک جشن است که در آن آثاری به نمایش در میآید و مجوز اجرای عمومیشان صادر میشود که خود آثار هم با معیارهای دولتی انتخاب میشوند و به تصویب کارشناسان دولتی میرسند و وارد جشنوارهای میشوند که بازهم متولیاش دولت است و خود دولت هم فضای اجرایی به اینها میدهد. در واقع تنها یک تهیهکننده وجود دارد، یک تهیهکننده که برای خودش هم جشنواره برگزار میکند؛ این اسمش فستیوال نیست.
او در خصوص کارکردهای فستیوالها اظهار کرد: فستیوال یک بازار است یعنی رویدادی با حضور همه تولیدکنندهها و فستیوال اساسا در غیاب بخش خصوصی معنایی ندارد. فستیوال بازاری است که همه کالاهای فرهنگیشان را مثلا در زمینه تئاتر در آن بازار معرفی میکنند و در آن داد و ستدهای فرهنگی و قراردادها و توافقات انجام میشود و اجراهای عمومی بین کشورها صورت میگیرد و در واقع فستیوال برای یک گشایش اقتصادی در زمینه تئاتر بنا شده است. ولی جشنواره تئاتر فجر ما اصلا چنین ویژگیای را ندارد و رقابت در آن فقط کیفی است و توجهی به بازار نمیشود. یعنی اصلا بازار و بخش خصوصی نداریم و گروههای ما سالن ندارند که وارد این معادلات بشوند. در نتیجه این جشنواره اصلا به معنی فستیوال نیست و صرفا یک جشن است. جشنواره فجر در واقع روشی برای تئوریزه کردن کمبودها است. چون ما کمبود داشتیم و نمیتوانستیم به همه سالن بدهیم و انگار قرار هم نبود که توسعهای در تئاتر صورت بگیرد. آمدند چیزی را به اسم جشنواره درست کردند که در واقع تحت عنوان جشنواره دارد ممیزی اعمال میشود که این بشود و آن نشود. این در واقع همان اعمال غیر مستقیم سانسور است که در واقع با نام جشنواره برگزار میشود.
این نمایشنامهنویس در ادامه اظهار کرد: امیدوارم با توجه به تغییر نگاه دولت با بازگذاشتن دست بخش خصوصی در تولید تئاتر واقعا در آینده شاهد برگزاری فستیوال به معنی واقعیاش باشیم و گروههای ما بعد از تولید بتوانند در بازارهای داخلی درتعامل باهم رفت و آمدهای فرهنگی و اقتصادی داشته باشند و در سالنهای یکدیگر به صحنه روند و همچنین در ارتباط با اجراهای خارج از کشور فعالیت کنند. اینکه یک گروه خارجی را بیاورند و یک اجرا برایش بگذارند اسمش فستیوال نیست. زمانی میشود فستیوال که قرارداد بسته شود و گروهها دوماه روی صحنه باشند و ماهم بتوانیم برویم قرارداد ببندیم و در سالنهای آنها دوماه اجرای عمومی داشته باشیم. این میشود فستیوال.
یاراحمدی در این زمینه تاکید کرد: راه نجات ما بازگذاشتن دست بخش خصوصی برای ساخت و ساز امکانات تئاتری است. از سالن گرفته تا تجهیزات و دیگر موارد. البته این باری را از دوش دولت برنمی دارد و دولتها همواره موظفند که به تئاتر به عنوان یک ابزار آموزش عمومی کمک بکنند. این چیزی از مسئولیت دولت کم نمیکند. دولت به هر حال باید قوانین مربوطه را برای تسهیل کردن کار تولید داشته باشد و وامهای تشویقی را در نظر بگیرد و فضا را برای تولید مناسب کند. همان طور که آقای رئیس جمهور در سخنان اخیرشان هم گفتند تولید آزاد برای تئاتر و تولید اندیشه آزاد در تئاتر محقق شود. علاوه بر اینها هزینههایی هم هست که دولت باید به تئاتر اختصاص بدهد و در همه جای دنیا هم دولتها همین کار را میکنند.
لازم به ذکر است، محمدامیر یاراحمدی از نمایشنامهنویسان با سابقه تئاتر کشور کسب رتبهی دوم نمایشنامهنویسی از بیست و دومین جشنوارهی بینالمللی تئاتر فجر برای نمایشنامهی "تیغ کهنه" در سال 1382 و همچنین دریافت جایزه نخست بهترین نویسنده بخش تلویزیونی (تله تئاتر) از بیست و هفتمین جشنوارهی بین المللی تئاتر فجر برای نمایشنامه "تیغ کهنه" در سال 1387 را در کارنامه دارد.