چارسو پرس: علی ثابتی پور: اینکه در دبیرخانه ی بیست و یکمین دوره ی جشنواره ی بین المللی تئاتر دانشگاهی ایران در تهران چه گذشت و چه شد که سرانجام پس از تأخیرهای شبهه برانگیز و امروز و فردا کردن های بسیار، دوستان به این نتیجه رسیدند که بخش مدرسان این دوره را تنها چند روزی پیش از برگزاری آن به طور کلی حذف کنند، ما از آن بی خبریم. ما در دانشگاه کاشان نشسته ایم و از این راه دورِ تا دبیرخانه در تهران، حتی دستی بر آتش نداریم؛ فقط گوشمان به دهان دوستانی دوخته شده بود که سال پیش فراخوانی دادند و پیش از پایان سال با روی باز پذیرای نمایشی از ما شدند که سه ماه تمام روی آن کار شده بود و به خیال خوش ما خیلی مناسب جشنواره ی بین المللی تئاتر دانشگاهی ایران بود.
و این خوش خیالی بی علت نبود. اول آنکه جشنواره دانشگاهی بود و ما همه اعضای دانشگاه، مدرس و دانشجو. دوم آنکه نمایش پنج اجرا در تالار اجتماعات دانشکده ی ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه کاشان داشت و با استقبال بی نظیری رو به رو شده بود و مورد پسند و تأیید جمعی از اهالی پیشکسوت نمایش شهر کاشان قرار گرفت تا به حدی که به پیشنهاد دوستان نمایش مجوز اداره ی ارشاد را کسب کرد و در خانه تئاتر کاشان نیز به روی صحنه رفت. و از این هر دو مهم تر، سوم اینکه نمایش به دو زبان انگلیسی و فارسی بود به گونه ای که روایت قتل سه دختربچه به دست پسری در سه بخش و با سه زبان اجرا می شد، بخش اول به زبان انگلیسی، بخش دوم به فارسی و سرآخر تلفیق آشفته ای از هر دو زبان در بخش سوم که از اهمیت و کارکرد زبان می کاست و بیشتر بر روی آواها و حرکات تأکید می کرد. گذشته از همه ی ویژگی های دیگری که نمایش مان داشت تصور می کردیم این تجربه ی زبانی آن هم در جشنواره ای که بین المللی است اتفاق شگرفی را رقم خواهد زد و به سهم خود تنوعی به جشنواره خواهد بخشید که خالی از لطف نخواهد بود. در واقع بعید می دانستیم که هیچ نمایش دیگری با چنین خصوصیاتی در میان آثار ارائه شده وجود داشته باشد و خیال خوش در سر می پروراندیم که برگزارکنندگان جشنواره دست کم از این ویژگی نمایش استقبال خواهند کرد و در این جشنواره ی بین المللی کاری از کشور خودمان را به زبان بین المللی راه خواهند داد.
راستش را بخواهید خیلی با ساز و کار گزینش آثار آشنا نبودیم ولی وقتی به هنگام تحویل فیلم ضبط شده ی نمایش به دبیرخانه ی جشنواره به ما گفته شد نمایش ما در بخش مدرسان جای خواهد گرفت و پس از بررسی و بازبینی آثار رسیده دست کم سه اثر از مدرسان در جدول نهایی حضور خواهند داشت، امیدوار بودیم با ویژگی های به کار گرفته در اثر یکی از آن «دست کم سه اثر برگزیده» باشیم.
تا سی و یکم فروردین که قرار بود نتیجه ی نهایی این بخش از جشنواره به اطلاع همگان برسد هیچ خبری از دبیرخانه نشد. علی رغم تماس های ما در روزهای اول و دوم اردیبهشت هم هیچ خبری نشد و فقط به ما گفتند منتظر بمانید. باز چند روزی گذشت و هیچ خبری نشد که نشد و ما بی خبر از اینکه اصلاً قرار نیست خبری بشود همچنان منتظر ماندیم و ماندیم. تماس صبح روز نهم به عصر موکول شد و عصر سرانجام گفتند فقط یک اثر به بخش مدرسان راه یافته و هیئت بازبینی هیچ اثر دیگری را واجد شرایط اجرا در این بخش ندانسته اند. وقتی پرس و جوی تعداد آثار ارائه شده در این بخش شدیم و دلایل ردّ همه ی آثار جز آن یکی که نامش را فاش نمی کردند، دوستان گفتند که نمی توانند هیچ اطلاعاتی در این خصوص به کسی بدهند؛ و خلاصه نمایش ما شد یکی از آن نمی دانم چند نمایش بی نام و نشانِ «جامانده» یا «رانده» از بخش مدرسان.
بعدتر که جدول نهایی جشنواره بیرون آمد و متوجه شدیم که بخش مدرسان به طور کلی حذف شده و به جای آن بخشی با عنوان میهمان اضافه شده با خود اندیشیدیم که حتماً میهمانِ «خوانده ای» هم نبوده ایم وگرنه چه بسا نمایش ما در این بخش هم جا می گرفت.
نکته اما حذف بخش مدرسان یا حتی افزودن بخش میهمان و آثار راه یافته یا راه نایافته به جشنواره نیست چرا که تمامی گروه های شرکت کننده حتماً با هزار امید و آرزو و سعی و تلاش علاقه مند به حضور در جشنواره بوده اند و حذف هر یک سوالاتی از این دست را در پی می داشت که چه شد که نشد، که کدام کارها و با چه ملاک و معیاری به جشنواره راه یافته اند، که ... . نکته این بی نظمی و آشفتگی – تعمدی(؟) – در اطلاع رسانی و شفاف سازی است که در دبیرخانه ی یک جشنواره ی بین المللی موج می زند و اعتبار بین المللی بودنش را به زیر سوال می برد. نکته این پنهان کاری آشکار است. بد و خوب و کم و زیاد و بالا و پایین آثار راه یافته و راه نایافته به کنار، از جشنواره ای که عنوان بین المللی بر خود دارد انتظار می رود دست کم ساز و کاری فراوطنی و فراگروهی و فرارفاقتی را پیشه ی خود سازد و با شفافیت برخورد کند و پاسخگو باشد.
چنانکه گفتم ما از اینکه در دبیرخانه ی بیست و یکمین دوره ی جشنواره ی بین المللی تئاتر دانشگاهی ایران چه گذشت که مدرسانی حذف و میهمانانی جایگزین آنها شدند بی خبریم اما راستش راه تهران تا کاشان آنقدرها هم دور نیست و خبرها از اینجا و آنجا می رسد.