«شپش میتواند بنا بر دلیلی کاملا متفاوت و فرامتنی، اتفاق تازهای در روال کاری کورش نریمانی محسوب شود و بنا بر همین دلیل متفاوت، بیش و پیش از آنکه برای تماشاگران عام و خاص دیدنی باشد، برای مدیران تئاتر، اهالی تئاتر، استادان و فعالان و برگزارکنندگان کارگاههای آموزش تئاتر و بازیگری، دیدنی و درسآموز است.
پایگاه خبری تئاتر: در دو دهه اخیر «کورش نریمانی» نزد اهالی جدی و جریانساز عرصه تئاتر کشور، نامی آشنا و معتبر بوده است. حوالی دو دهه پیش، بهصحنهآمدن «شبهای آوینیون» نمایش موفق و مورد اقبال او، نویدبخش ظهور نویسنده و کارگردانی بهشدت مورد نیاز در عرصه تئانر کمدی اصیل و امروز ایران بود. نریمانی در آن کار به صندوقچه نمایش سنتی ایرانی (سیاهبازی) سرک کشید و فانوس خیال آن را با جرقههایی از جنس ذوق و خلاقیت ذاتی آمیخته با دانش آکادمیک و تجربههای پیشین دانشجویی و حرفهای، چنان فروزان کرد که برای مخاطب امروز اینجایی و آنجایی هم نورافشانی کند؛ برای همین «شبهای آوینیون» کاری شد کارستان چنانکه علاوه بر جوایز متعدد جشنوارهای، دلنشینترین جایزه برای یک نویسنده و کارگردان تئاتر یعنی استقبال بسیار خوب صاحبنظران و منتقدان و تماشاگران خاص و عام ایرانی و فرنگی را دریافت کرد. آن نمایش نقطه عزیمتی برای نریمانی و نقطه عطفی برای تئاتر معاصر ایران - بهویژه تئاتر کمدی شد- چنانکه بعد از آن و در این سالها، تماشاگران و منتقدان تئاتر، کورش نریمانی و نمایش کمدی را جدا از هم نبینند، نمایشی کمدی از آن جنس که در سطور بالا از آن با عنوان «اصیل» و «امروزی» یاد شد تا بر تمایز آن با تلقی نازل و گاه مرسومی از نمایش کمدی تأکید شود که کاروبارش نه نقد و برانگیختن تفکر و طعنه بر کژیهای زمانه که تفریح و لودگی و اساسا معطوف به گیشه است.
البته هنر حقیقی و برخوردار از روح زندگی، همان که نیچه آن را ملهم از روح دیونیزوس و بهمثابه «بلهگفتن به زندگی» میداند، هنری که سیاه و تلخ و نومید نیست و نق نمیزند و شادی و خنده را به خاطر آسودن جان بهستوهآمده و تیرهگشته مردمان ارج مینهد، پدیده نازل و مبتذلی نیست، همانطور که سیاهبازی در تعدادی از نمایشهای تختحوضی و لالهزاری در زمان و زمانه خود نبود، وقتی شیرینکارانه و طنازانه تماشاگرش را به خنده میانداخت و رندانه به منش و روش نابهنجار زورمداران و زراندوزان و مزوران زمانه میتاخت. از گذر اشاره به سیاهبازی و «مبارک»هایش مجددا به نویسنده و کارگردان «شبهای آوینیون» برگردم، بیاینکه به برشمردن کم و کیف کارنامه کورش نریمانی در عرصه تئاتر (کمدی) امروز ایران از آن زمان تا امروز مجال و نیازی باشد؛ چراکه او جدا از کارهای متنوعش در زمینه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری در مدیوم تلویزیون و کمی سینما، برای اهالی پیگیر و جدی تئاتر نیاز به معرفی ندارد؛ مداومت نظری و عملی نریمانی بر سر رونق و رشد تئاتر کمدی با نمایشنامههایی که برآمده از این دغدغه نوشته و روی صحنه برده، با شاگردانی که برای همین هدف تربیت کرده و بازیگران موفقی که در این مسیر کشف و به تئاتر و تلویزیون و سینما معرفی کرده، خود بهترین معرف کارنامه و جایگاه اوست.
اکنون بعد از چند سال که نریمانی در تئاتر حضور نداشت، نمایش کمدی «شپش» از او در تئاتر مستقل تهران روی صحنه رفته است. هدف یادداشت حاضر نقد این نمایش نیست و شایستهتر است که این مهم را به منتقدان تئاتر بسپاریم؛ بلکه پس از اشاره گذرا به پیشینه و عرصه درخشش تئاتری نریمانی، عجالتا بر آنم به طرح این نکته برسم که نوشتن و اجرای هر نمایش کمدی توسط او در این سالها بنا بر دلایل مختلف همواره ظرفیت آن را داشته تا به یک «اتفاق» تازه و درخوراعتنا و طبعا تماشایی تبدیل شود. چنین ظرفیتی عمدتا برآمده از مضامین و دغدغهمندیهای انسانی و اجتماعی موجود در متنها یا پختگی و خلاقیت موجود در اجراها و اغلب هر دو این امتیازات بوده است. تازهترین کار او «شپش» اما میتواند بنا بر دلیلی کاملا متفاوت و فرامتنی، اتفاق تازهای در روال کاری او محسوب شود و بنا بر همین دلیل متفاوت، بیش و پیش از آنکه برای تماشاگران عام و خاص دیدنی باشد، برای مدیران تئاتر، اهالی تئاتر، استادان و فعالان و برگزارکنندگان کارگاههای آموزش تئاتر و بازیگری، دیدنی و درسآموز است.
بله اتفاقی با اجرای «شپش» رخ داده، حتی اگر متن این نمایش که اقتباس و بازآفرینی نریمانی از چند داستان چخوف- و گاهی با یک واسطه (نمایشنامهای از نیل سایمون) - است، طبعا قوام و انسجام دراماتیک یک نمایشنامه را نداشته باشد، یا متن در بازنمایی یک جامعه فاسد، هم صرفا و هم بیش از حد لزوم، متکی بر کنایهها و اشارات آشکار و نهان جنسی باشد. البته ناگفته نماند شیوه ترکیب چند داستان از یک نویسنده و ساختن متنی واحد برای اجرای صحنهای «شپش»، فارغ از تمام عوارض و گرفت و گیرهایش، کار بدیع و کمسابقه یا حتی بیسابقهای است که نریمانی به آن دست زده و تا حدودی خود یک رخ داده تازه در حوزه تجربههای نمایشنامهنویسی ایرانی است، اتفاق مهمتر اما نه در خود نمایش که در روند و انگیزه و هدف از بهصحنهآوردن آن رخ داده است، اتفاقی که ناشی از همت و جسارت و خطرکردن و ازخودگذشتگی بخصوصی است که نریمانی به آن دست زده تا باقی، بقای بدنه و جریان تئاتر کمدی باشد!
https://teater.ir/news/14157