يكي از بزرگ‌ترين دغدغه‌هاي ما برخورد درست و صحيح و علمي با آثار بزرگ تئاتر معاصر جهان است. من ايراني وقتي به يك فستيوال تئاتر در كشور ديگري مي‌روم بيشتر يك توريست هستم و معلوم نيست تئاترهايي كه مي‌بينم جزو كارهاي شاخص هستند يا خير.

پایگاه خبری تئاتر: كيومرث مرادي، كارگردان و مدرس تئاتر چند صباحي است به ايران بازگشته و در حال حاضر مشغول برگزاري كارگاه بازيگري باعنوان «‌چگونه مي‌توان بازيگري را متوقف كرد» در آموزشگاه باران است. او نمايش شكلك نوشته نغمه ثميني را با حضور پانته‌آ بهرام، امير جعفري، نويد محمد‌زاده و ستاره پسياني در موسسه اكو روي صحنه آورده است.علاوه بر اين مرادي قصد دارد كارگاه (work shop) ديگري با عنوان «ديدن و تحليل نمايش‌هاي كارگردانان برتر تئاتر جهان» در آموزشگاه هنرهاي نمايشي باران برگزار كند. در اين كارگاه فيلم‌هايي از اجراي تئاتر گروه‌هاي مشهور و صاحب سبك جهان به نمايش گذاشته مي‌شود و هر فيلم توسط يك كارشناس صاحب نظر مورد تحليل و بررسي قرار مي‌گيرد. از اين رو گفت‌وگويي با اين كارگردان تئاتر كشورمان درباره ديدن و تحليل نمايش‌هاي كارگردانان برتر جهان انجام داده‌ايم.

يكي از مشكلات فعالان عرصه تئاتر ايران اين است كه اجراهاي روز جهان را نمي‌بينند و اكثرا تنها به فيلم‌هاي موجود در شبكه‌هاي اجتماعي نظير يوتيوب اكتفا مي‌كنند. آيا پيش از اين كارگاه مشابهي به صورت سلسله نشست‌هاي نقد و تحليل، يا به شكل كارگاهي يا حتي جلسات آموزشي در دانشگاه‌هاي ايران برگزار شده است؟

در سال 1372 كه در دانشگاه درس مي‌خواندم، آقاي دكتر عباس شادروان كه از آلمان به ايران بازگشته بودند يك مجموعه فيلم از اجراهاي بسيار زيباي تئاتري دنيا را با خود آورده بودند كه در كلاس تحليل نمايش به ما نشان مي‌دادند و تازه در كلاس آقاي شادروان بود كه به عنوان مثال براي نخستين‌بار تئاتر ماهابهاراتاي پيتر بروك را ديديم. اما در زمينه تئاتر روز جهان واقعا كمبود احساس مي‌شود و فيلم‌هاي تئاتر به سختي در اختيار همگان قرار دارد.

اگر هم برخي افراد به فيلم‌هاي مطرحي از تئاتر‌هاي روز دسترسي داشته باشند آن را در اختيار همگان قرار نمي‌دهند و يك جور بخل علمي در اين زمينه نيز مشاهده مي‌شود.

ببينيد جهان ارتباطات روابط ما را تغيير داده است. قبلا براي اينكه به اطلاعات جديد دسترسي داشته باشيم به ناچار بايد سفر مي‌كرديم به كتابخانه‌هاي دنيا تا بتوانيم به سختي اطلاعات را به دست آوريم اما امروزه با انقلاب انفورماتيكي كه رخ داده كافي است كه در خانه بنشيني به وسيله آقاي گوگل به انواع منابع دسترسي پيدا كني، فقط بايد ياد بگيري كه چگونه جست‌وجو كني. بنابراين وقتي از اين منظر به جهان نگاه كنيم چيزي براي مخفي كردن وجود ندارد، چيزي را نمي‌توان پنهان كرد. در نتيجه فكر مي‌كنم اين مجموعه فيلم‌هاي تئاتر روز جهان كه با همكاري دوست عزيزم خيام وقار كاشاني در آموزشگاه هنرهاي نمايشي باران قرار است به زودي برگزار شود در ارتقاي دانش تئاتري افراد بسيار تاثيرگذار خواهد بود. زيرا اين فيلم‌ها بسيار با دقت انتخاب شده‌اند. از طرفي اگر من دانشي را كه در اختيار دارم به سرعت انتقال ندهم ممكن است فرد ديگري از من جلو بزند و آن دانش را انتقال دهد. بنابراين نبايد خساست به خرج داد.

ممكن است به تعدادي از اين فيلم‌ها اشاره كنيد؟

به عنوان مثال فيلم اجراهاي «گروه تئاتر زينگارو» به رهبري كارگردان مشهورش «بارتاباس». همان طور كه مي‌دانيد اين گروه اصلا مدل اجرايشان بسيار متفاوت است و تماما با اسب كار مي‌كنند و اصلا طبيعت اسب را به صحنه تئاتر مي‌آورند كه برمي‌گردد به اينكه پدر وي سيرك‌دار بوده است و با اين فضا بزرگ شده است و بسيار جذاب خواهد بود كه تئاتر آنتيگونه زينگارو را ببينيم وقتي كه بازيگرانش تنها و تنها يك زن و يك اسب هستند و اسب وقتي روي صحنه راه مي‌رود در واقع مقابل كرئون كه شلاق به دست گرفته نقش آنتيگونه را داشته كه توسط كرئون دارد تربيت مي‌شود و نه يك اسب.

يا گروه‌هاي ديگري مانند «رومئو كاستولوچي» (كارگردان مشهور تئاتر ايتاليا) كه در جشنواره تئاتر فجر به ايران آمد و يكي از مشهورترين آثارش را به اسم «كمدي الهي دانته» اجرا كرد. همچنين اجراهايي از «آريان منوشكين»، «پيتر بروك» يا حتي «ساموئل بكت» نشان خواهيم داد.

منظورتان اجراهايي به كارگرداني ساموئل بكت و پيتر بروك است؟

البته، براي مثال در اين دوره سه فيلم از بكت نشان خواهيم داد. دوره بعدي نيز سه فيلم ديگر از كارهاي بكت را نشان مي‌دهم. به طور كلي 20 فيلم اجرا به كارگرداني بكت در آرشيو دارم كه در دو دوره متوالي شش تاي آنها را نشان خواهيم داد.

در هر دوره چند فيلم نمايش داده مي‌شود؟

12فيلم در 12 هفته كه مربوط به اجراهاي سال 2005 تا 2011 است. البته نمايش «هملت» پيتر بروك متعلق به سال 2002 است اما 11 سال متوالي اين نمايش در كل دنيا اجرا مي‌شد. مي‌دانيد كه در دنيا اجراهاي تئاتري مانند ايران تنها به يك ماه محدود نمي‌شود مثلا خانم منوشكين با گروه تئاتر خورشيد كه يكي از اجراهايش را در اين كارگاه نشان خواهيم داد در سال 2007 نمايشي را اجرا مي‌كند كه تا 2011 در مكان‌هاي مختلف دنيا اجرا مي‌شد.

در جلسات تحليل از چه افرادي دعوت مي‌شود؟

اين كارگاه دو بخش دارد در بخش اول يكسري اطلاعات كلي به شركت‌كنندگان ورك‌شاپ در مورد تئاتري كه مي‌خواهيم نشان دهيم و گروه اجراي آن خواهيم داد و تلاش مي‌كنيم تا نقد‌هاي معتبر مربوط به اجراها را ترجمه كرده و در اختيار شركت‌كنندگان قرار دهيم و در بخش دوم اطلاعات زيادي در مورد تئاتري كه نشان مي‌دهيم توسط اينجانب ارائه مي‌شود و همچنين بسته به نوع نمايش ديده شده، از شخص متخصصي كه در مورد تئاتر آن كشور تبحر دارد دعوت خواهيم كرد.

چرا آموزشگاه باران و كيومرث مرادي تصميم گرفت كه همچنين ورك‌شاپي را برگزار كند؟

يكي از بزرگ‌ترين دغدغه‌هاي ما برخورد درست و صحيح و علمي با آثار بزرگ تئاتر معاصر جهان است. من ايراني وقتي به يك فستيوال تئاتر در كشور ديگري مي‌روم بيشتر يك توريست هستم و معلوم نيست تئاترهايي كه مي‌بينم جزو كارهاي شاخص هستند يا خير. اما اگر به صورت حرفه‌يي و با نگاه پژوهشي به اين كار بپردازم هميشه برايم مهم بوده تا دريابم كه نبض تئاتر جهان چگونه مي‌تپد. بنابراين يكي از سوءتفاهم‌هاي بزرگي كه هميشه دامنگير ما مي‌شود اين است كه كيومرث مرادي وقتي به كشور خاصي سفر مي‌كند فكر مي‌كند تئاتر جهان يعني تئاترهايي كه در فستيوال‌هاي اين كشورها ديده است. يا مثلا آقاي فلاني به كشور ديگري سفر مي‌كرد و وقتي از آنجا برمي‌گشت فكر مي‌كرد تئاتر جهان يعني آنچه او ديده است. در حالي كه وقتي من در سفرهاي مختلف آثار بزرگ جهان را جمع‌آوري كردم يا با گروه‌هاي بزرگ آشنايي پيدا كردم ديدگاهم كاملا تغيير كرد و به مجموعه گرانقدري از تئاتر روز جهان دسترسي پيدا كردم كه البته با مرارت بسيار به دست آمده است و امروز مي‌توانيم با اين مجموعه علمي به تئاتر روز جهان نگاه كنيم و از همه مهم‌تر بفهميم كه چرا اين اجراها در تئاتر معاصر جهان تا اين اندازه تاثيرگذار بوده‌اند براي من بسيار مهم است كه ما به اين دانش برسيم.

چقدر مي‌تواند به متدهاي اجرايي در كشور ما كمك كند يا در راستاي پيشرفت اين هنر قرار بگيرد؟ آيا صرفا يك نگاه موزه‌يي نيست؟ بسياري از روش‌هاي اجرايي ممكن است اساسا در كشور ما امكان ظهور و بروز پيدا نكنند.

خير، به ياد دارم در دوره‌يي كه دانشجو بودم كتاب «تئاتر تجربي» با ترجمه دكتر مصطفي اسلاميه چاپ شد كه به‌شدت شيفته‌اش شديم. آن كتاب تنها منبع موجود در مورد تئاتر دنيا بود و من هميشه آرزو داشتم كه يكي از اجراهاي اشاره شده در كتاب را ببينم. بعد از مدتي با مشقت فيلم آنتونن آرتو را از لابراتوار فرانسه به دست آوردم. يا «تادئوش كانتور» كه در اين ورك‌شاپ نيز فيلم مستند زندگي‌اش را نشان خواهيم داد. بعد از ديدن آن فيلم‌ها بسياري از نكات موجود در آن كتاب را فراگرفتم. وقتي بدانيم كه اجراهاي گروه پيتر بروك بر چه شيوه و اساسي است يا گروه زينگارو يا گروه استراسبورگ به چه شيوه‌يي كار مي‌كند، يا مثلا خانم «پينا باش» و گروه «طنزتئاتر وپرتال» به چه شكل كار مي‌كنند نگاه‌مان نسبت به اين هنر وسعت زيادي پيدا مي‌كند.

تقريبا هنوز هم همان كتابي كه نام برديد به اضافه چند مقاله ديگر در مورد تئاتر جهان براي علاقه‌مندان ايراني موجود است و برگزاري چنين كارگاهي فرصت بسيار مغتنمي خواهد بود اما با توجه به اينكه امكان شركت در كارگاه براي بسياري از هنرمندان تئاتر امكان‌پذير نيست آيا قصد داريد كه محتواي جلسات برگزار شده را به صورت كتاب تاليف و منتشر كنيد؟

حتما. در پايان دوره قرار است تمام گفت‌وگو‌ها و پرسش و پاسخ‌ها را به صورت يك كتاب تنظيم كنيم و حتي فصل‌بندي خواهيم كرد و تمامي كارگردان‌ها را به همراه بيوگرافي آنها و توضيحات مربوط به تئاترها و همچنين بيوگرافي كارشناسان را در اين كتاب خواهيم آورد. هدف اصلي شناخت تئاتر روز جهان است. يك بار امير جعفري به من گفت خيلي دوست دارم بدانم يك بازيگر معروف مثلا نقش لير را چگونه بازي مي‌كند و اگر به اين نوع اهداف برسيم براي من كافي خواهد بود.

آقاي مرادي يك نوع نگاه بدبينانه در حوزه تئاتر كشور وجود دارد كه وجه علمي و پژوهشي نمايش چنين آرشيوي را ناديده گرفته و اتهام مي‌زنند كه براي مثال آقاي مرادي به خارج سفر كرده است و فيلم‌هاي تئاتر را ديده است و حال تكنيك‌هايي را كه در اجراهايش به كار مي‌برد تقليد سطحي از همان روش‌هاست. در جامعه تئاتري ما اين ايراد وجود دارد كه اگر كاري خلاقانه انجام داديد به شما اتهام بزنند كه فيلم‌هاي تئاتر جهان را ديده و حالا داريد تقليد مي‌كنيد و همان ميزانسن‌ها و دكورها را براي مخاطب ناآشناي ايراني به اجرا گذاشته‌ايد. به اين مساله چگونه پاسخ مي‌دهيد ؟ اين نگاه متاسفانه وجود دارد.

خيلي جذاب مي‌توانم به اين سوال پاسخ دهم. كتابي وجود دارد با نام 36 وضعيت نمايشي. در اين كتاب ثابت مي‌شود در كل تاريخ تئاتر جهان كلا 36 وضعيت بيشتر وجود ندارد و همه نمايشنامه‌نويسان از اين 36 وضعيت استفاده مي‌كنند. مي‌خواهد شكسپير باشد، پينتر، ميلر يا بهرام بيضايي باشد. سوال من از شما اين است؛ آيا اينها از هم تقليد كرده‌اند؟ آيا مثلا مي‌توانيم بگوييم «فتح نامه كلات» را آقاي بيضايي - زبانم لال- مثلا از ژوليوس سزار شكسپير تقليد كرده است؟! بنابراين من خيلي به اين ماجرا قايل نيستم. به خاطر اينكه تئاتر جهان يك معناي كلي است. نگاه ديگري هم هست، متاسفانه بعضي از منتقدهاي ناتئاتري كه هميشه اتفاقا به تئاتري‌ها لطمه مي‌زنند ممكن است بگويند كه تئاتر يك شكل غربي دارد. درحالي كه نمايش از آيين‌ها و مناسك و فرهنگ مي‌آيد، نمايش از غارها و گوسن‌ها و آن دوران‌ها مي‌آيد. در دوران خودمان تئاتر از سياووشون مي‌آيد. بنابراين چطور مي‌توان اينها را ناديده گرفت. اما اينكه چه كساني تئاتر را ساختمند و هدفمند كردند طبيعتا يوناني‌ها بودند. بنابراين حرف‌هايي از آن دست را مي‌توان «ژورناليسم زرد» لقب داد و علمي نيستند.

استفاده كردن از هر ابزاري مثل طراحي صحنه، گريم و... مي‌تواند يادآور هر چيزي براي هركسي باشد. نگاهي بيندازيم به سينماي امريكا، مگر مي‌توانيم بگوييم كسي مانند هيچكاك روي پيتر جكسون تاثير نگذاشته است؟ يا پيتر جكسون از ريدلي اسكات تاثير نگرفته؟ يا از مارتين اسكورسيزي كسي تاثير نگرفته است؟ پس هنرمندها روي هم تاثير مي‌گذارند. اما هنرمند وقتي مي‌تواند حرفي براي گفتن داشته باشد كه سبك خودش را پيدا كند و به امضاي شخصي برسد. همه نمايشنامه‌نويسان وقتي شروع به كار مي‌كنند متاثر از سبك، مكتب يا شخصيتي هستند اما اندك اندك ويژگي‌هاي خاص خود را پيدا مي‌كنند. در اروپا يك نفر مي‌شود كاستولوچي كه همه به احترامش بلند مي‌شوند.


منبع: روزنامه اعتماد