نشست «ابتذال در سینمای ایران» عصر امروز در خانه هنرمندان برگزار و در آن درباره ریشه های ورود ابتذال به سلیقه مردم بحث شد.
پایگاه خبری تئاتر: عصر امروز ۲۱ شهریورماه نشست «ابتذال در سینمای ایران» با حضور هوشنگ گلمکانی، حمید نعمتالله، غلامعباس فاضلی و نوید پورمحمدرضا در مقام مجری در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، هوشنگ گلمکانی منتقد سینما بیان کرد: موازی بودن ابتذال با سرگرمی و اینکه چقدر در سرگرمی ابتذال مستتر است مهم است زیرا وقتی یک اثر می خواهد تماشاگر بیشتری را از خود راضی کند پتانسیل بیشتری برای ابتذال دارد.
وی با اشاره به اینکه ابتذال در هر زمانی معنای متفاوتی پیدا کرده است، گفت: قبل از انقلاب به آثاری که برهنگی داشت مبتذل می گفتند اما اگر در تاریخ بخواهیم بررسی کنیم متوجه می شویم که این کلمه از دل هنر عامه پسند بیرون آمده است و حتی پدیده های هنر سرگرمی مثل سیاه بازی، خیمه شب بازی و... از دیدگاهی ممکن است مبتذل تلقی شود در حالی که از دیدگاهی میراث فرهنگی یک کشور محسوب می شود.
سردبیر مجله فیلم افزود: وقتی ما درباره یک چیز مبتذل صحبت می کنیم منظور ما درباره شیوه پرداخت است وگرنه ما موضوع مبتذل نداریم. ممکن است یک وضعیت معمولی و پیش پا افتاده به یک اثر عمیق هنری تبدیل شود و برعکس، بنابراین نحوه نگاه مهم است.
در ادامه حمید نعمتالله نویسنده و کارگردان سینما عنوان کرد: اولین ابزاری که برای شناخت ابتذال نیاز است عمیق شدن در همین واژه است. در تمام تعریف هایی که از این واژه دیده ام متوجه شده ام ابتذال به چیزی اطلاق می شود که بی قدر شده است. اگر به کسی بگویید فیلم تو بی محتوا است ممکن است بخندد و بگوید منظور تو چیست ولی اگر به او بگویید مبتذل هستی به او برمی خورد. بر همین اساس در اینجا با ۲ موضوع مواجه هستیم؛ کسی که ابتذال را پذیرا است و کسی که آن را رواج می دهد.
کارگردان «بی پولی» اضافه کرد: وقتی به آثاری که روزگاری به آن مبتذل می گفتند نگاه می کنم متوجه می شوم امروزه همان آثار می توانند فانتزی های خوبی باشند و گویا وقتی به بازخوانی مجدد می رسند دیگر مبتذل نیستند.
وی با اشاره به اینکه در ابتذال کشفی صورت نمی گیرد، گفت: گویا چنین آثاری جایی برای خنده، گریه و چشم چرانی ارزان هستند و از نشانه های ابتذال، کودن بودن آن آثار است.
نعمت الله در پایان این بخش از صحبت هایش عنوام کرد: وقتی که آثار برخی همکارانم را می بینم متوجه می شوم که آنها در کمال استیصال سعی در رد گم کنی دارند برای مثال زمان زیادی برای فیلمبرداری گذاشته اند در حالی که برای پول درآوردن می شود فیلم های بسیار جذاب تری ساخت.
گلمکانی در ادامه نشست با اشاره به اینکه معنای ابتذال در فرهنگ های مختلف فرق دارد برای مثال ما فیلم هندی را سمبل ابتذال در پرداخت می دانیم در حالی که در فرهنگ آنها این موضوع بسیار عادی است، گفت: این فرهنگ آنهاست که از زبان بدن استفاده می کنند حتی مردم عادی آنها هم به شدت از حرکات بدن خود برای صحبت کردن استفاده می کنند. به نظر ما این مسایل بسیار مبتذل است ولی در فرهنگ آنها اینگونه نیست بنابراین فرهنگ ها و جغرافیاها در تعریف ابتذال تاثیر دارد. در باور ما فیلم فارسی مظهر ابتذال است و هیچگاه به آن نگاه جدی نشده است به طوری که اگر در دوره ای منتقدی به این مسأله نگاه جدی به این آثار می کرد مورد تمسخر قرار می گرفت.
این منتقد عنوان کرد: به نظرم قضیه ابتذال به شخصی که به این موضوع توجه دارد بسیار بستگی دارد. برای مثال برخی از تئاترهای ما به گونه ای هستند که مردم فقط برای تفریح به تماشای آنها می روند و حتی جریانی در تئاتر روشنفکرانه ما راه افتاده که خنده گرفتن از مخاطب تبدیل به یک هدف شده اما مسأله این است که چه کسی به یک اثر نگاه می کند زیرا از نظر فردی می تواند پیام آموزنده باشد و از نظر فرد دیگری بسیار مبتذل.
در ادامه فاضلی دیگر منتقد حاضر در نشست عنوان کرد: وقتی از ابتذال صحبت می کنیم این ابتذال دو سطح آشکار و پنهان دارد که سطح آشکار خطرناک نیست زیرا همه متوجه آن می شوند. بخش خطرناک ابتذال آن سطح پنهان است که افراد کمتر متوجه آن می شوند. سطح ظاهری ابتذال در قبل از انقلاب هم به بن بست رسیده بود و این نشان می دهد که مردم در سال هایی شکل ظاهری ابتذال را پس زده بودند. من نمی توانم مقصر ابتذالی را که در سینمای ایران وجود دارد، چند نفر معرفی کنم بلکه به نظرم این امر از سوی تماشاگرانی رخ می دهد که از این ابتذال استقبال می کنند. مردمی که به دنبال کلیپ های کوتاه خنده آور پرحاشیه در شبکه های مجازی هستند بر اساس همان ها فیلم های روی پرده را برای تماشا انتخاب می کنند. فکر می کنم برای بحث درباره ابتذال باید به جامعه ایرانی برگردیم و ببینیم چقدر نگاه افراد به آرمان های خود تغییر کرده است و این اتفاق چه اثری روی فیلم و جریان نقد می گذارد.
سپس نعمت الله توضیح داد: به نظر من میل به خوشی باید موضوع مهمی در بحث ابتذال باشد. ما گاهی خودمان هم می خواهیم خوش تر باشیم و گاهی افراد برای خوشگذرانی فوری به چیزهای پست تر تن می دهند.
گلمکانی از نعمتالله پرسید آیا تولید ابتذال عامدانه است یا خیر که نعمتالله گفت: نمی شود نیت ها را به چالش کشید و برخی عامدانه این کار را می کنند و برخی هم برخلاف تصور خود آثار مبتذل تولید می کنند.
سپس گلمکانی اظهار کرد: تولید ابتذال هم عمدی است و هم نهایت توان یک فرد را در فیلمسازی نشان می دهد برای مثال باید پرسید آیا آثار ایرج ملکی به صورت معمول هجو است یا این نهایت توان او در فیلمسازی است؟
وی افزود: گاهی به برخی فیلم های کمدی لودگی می گوییم که این نگاه ما است اما یک جمعیت زیادی آن را دوست دارند. برای مثال یکی از همسایه های من یک بار گفت به من فیلمی معرفی کن و من فیلم «بی خود و بی جهت» را به او معرفی کردم که او بعد از تماشای آن اثر گفت من اصلا متوجه این فیلم نشدم بنابراین این موضوع به نگاه افراد بستگی دارد.
در ادامه فاضلی با بیان اینکه هنر عامه پسند همیشه وجود داشته است، اظهار کرد: زمانی پرفروش ترین محصولات فرهنگی رمان های تاریخی ذبیح الله منصوری بود اما چرا جامعه ای که سی سال قبل آثار ذبیح الله منصوری را می خواند الان کلیپ های مبتذل فضای مجازی را با اشتیاق نگاه می کند؟ بنابراین تماشاگر نگرش فیلمساز را هدایت می کند. شورای صنفی نمایش و وزارت ارشاد و ... همه تابعی از مردم هستند.
وی عنوان کرد: من وقتی کلیپ «رویای نیمه شب تابستان» را دیدم شرم کردم چگونه این کلیپ را با تفاخر منتشر می کنند. چگونه این ماجرا به یک اتفاق سیاسی تبدیل می شود چگونه یک اتفاق مبتذل رنگ و بوی هنر به خود می گیرد. طرف خطاب من نه سازندگان، نه دستگیرشدگان و ... نیست طرف خطاب من جامعه است که به این صورت واکنش نشان می دهد. مساله من ایدئولوژی نیست بلکه محتوا است. چه اتفاقی افتاده که همانگونه که فیلم های ما هزارپا، پا تو کفش من نکن و ... می شود تئاتر و شعر ما هم به این سمت می رود. به نظرم این حرکت و تصمیمی از سوی جامعه است.
نعمتالله در ادامه اظهار کرد: کسی که ضدعرف رفتار می کند مبتذل نیست و هرچند من آن نمایش و تیزر را ندیده ام اما اگر کسی هم در یک نمایش برقصد مبتذل نیست بلکه شکل تاثیر گرفتن و تاثیر دادن مهم است. موضوع این است که مردم اثر مبتذل می خواهند یا ما به آنها اثر مبتذل ارایه می دهیم. کسانی که از اساس کارهای بی مقدار ساخته اند بدشان نمی آید خودشان را در ورای بحث های تئوری قایم کنند. باید حواسمان باشد که بحث های جذاب درباره هنر با بحث ابتذال خلط نشود.
فاضلی هم عنوان کرد: من با کلمه به کلمه حرف های نعمتالله موافقم.
نعمتالله هم عنوان کرد: برای ابتذال هزینه و وقت گذاشته نمی شود و این آثار سهل به وجود می آیند بنابراین ارزان هستند.
گلمکانی در ادامه توضیح داد: ما فیلم های مبتذلی داشته ایم که بسیار پرخرج هم هستند البته این تلقی نشود که فقط فیلم های کمدی مبتذل هستند اخیرا فیلمی دیدم که زنی توسط شوهرش مورد ظلم و ستم قرار می گرفت که از اساس این فیلم مبتذل بود.
این منتقد درباره جذابیت آشکار ابتذال گفت: ابتذال برای همه به ویژه عوام جذاب است. از وقتی که فضای مجازی بر زندگی ما حاکم شده حتی بحث های روشنفکری هم دچار حاشیه شده و ابتذال بر آن غلبه کرده و با توجه به اینکه عامه به ابتذال علاقه مند است این موضوعات هم دچار حاشیه شده است.
وی گفت: مساله این است که گفته می شود مردم در این دوران نیاز به خنده دارند و قرار است فیلم کمدی افراد بیشتری را به خود جلب کنند در نتیجه ابتذال در اینگونه آثار بیشتر نمایان می شود.
سپس نعمتالله تاکید کرد: موضوع این است که معدل سلیقه مردم ما پایین است و طبیعی است که در چنین شرایطی کمدی باید بفروشد. در حال حاضر آدم ها خوشی های لحظه ای می خواهند و به نظرم باید سلیقه آنها را ارتقا داد.
کارگردان «شعله ور» عنوان کرد: دوره ما دوره طبیعی نیست و تغییر عجیبی رخ داده است. معیارهایی برای خوب و بد وجود ندارد. گویا یک سیاه کاری و بازی رندانه وجود دارد و از همه چیز سواستفاده می شود و هرچیزی با سیاه کاری مخدوش می شود. من هرگز توقع نداشتم که «شعله ور» بفروشد و الان هم در غافلگیری بزرگی نیستم و از این وضعیت عصبانی نیستم و کم و بیش از چیزی که اتفاق افتاده راضی هستم اما این عرصه دست افرادی افتاده که ربطی به این شغل ندارند و آمده اند این کسب را خراب کنند.
فاضلی هم در ادامه اظهار کرد: گویا توقع افراد از خودشان کم شده و بر اثر همین موضوع ابتذال در آثار رسوخ کرده است. از سوی دیگر ابتذال ما از جامعه به آثارمان رسوخ کرده است.
گلمکانی هم اظهار کرد: در دورانی که ما زندگی می کنیم ابتذال یک پدیده سیاسی و ابتذال حاکم بر جامعه ما یک واکنش از سوی جامعه به شرایط است. در دهه شصت مدیرانی بودند که دوست نداشتند سینما باشد و از نظر عده ای سرگرمی حرام بود بنابراین عده ای برای مقابله با آنها مباحث دیگر را طراحی کردند اما بعد از جنگ و دوم خرداد وقتی بندها کمی شل تر شد تمایلات افکار عمومی بیشتر خود را نشان داد.
این منتقد عنوان کرد: در دهه هفتاد تلویزیون به عنوان رسانه رسمی حکومتی برنامه ای داشت که مجری رفتاری از خود نشان می داد که مورد پسند صاحبان این رسانه بود. در برابر این مجری کسی قرار گرفت که لودگی داشت که لودگی او بسیار مورد استقبال قرار گرفت هرچند آن مجری سال ها بعد از ایران رفت ولی واکنش مردم به این لودگی به خاطر فضای آن دوران بود. بنابراین استفاده مردم از ابتذال به دلیل فضای سیاسی موجود است.
گلمکانی در پایان درباره فروش فیلم «هزارپا» گفت: این فیلم درست در زمانی رکوردها را شکسته که مردم بیشترین فشار اقتصادی را دارند. من مطمئنم که اگر این فیلم در زمان دیگری اکران می شد این قدر فروش نداشت. امروزه ستاره سینما عبور از خط قرمز است و حتی رضا عطاران هم نیست.
این نشست با بحث غیررسمی بین حاضران در نشست ادامه پیدا کرد.
https://teater.ir/news/14851