پایگاه خبری تئاتر: مدتی است که بحث بلیت نمایشهای مختلف با هزینههای زیاد اعتراضاتی از سوی اهالی رسانه و هنرمندان ایجاد کرده است ازجمله این نمایشها میتوان به نمایش «می سی سی پی» از همایون غنی زاده ،«الیور توئیست» و حال هم «بینوایان» از حسین پارسائی میتوان اشاره کرد که البته این اعتراضات به صورت محدود درباره نمایش «می سی سی پی» جواب داد و باعث شد تا اندازهای نرخ بلیتهای این نمایش در تالار وحدت کمتر شود.
از این جریانات حدود دو هفتهای میگذرد که خانه تئاتر هم ورود کرد و قرار شد جلسهای با حضور شهرام کرمی مدیر اداره هنرهای نمایشی درباره وضعیت نرخ گذاری بلیتهای تئاتر برگزار شود که به دلائل نامعلومی برگزار نشد. حال درباره دغدغههای اهالی تئاتر و مسئولان برای نرخ گذاری تئاتر و مسائل دیگر تماشاخانههای خصوصی، تعطیلی برخی سالنها و مشکلات تماشاخانههای خصوصی با محمودرضا رحیمی، سخنگوی خانه تئاتر به گفتوگو نشستیم:
* قرار بر این بود که در هفته گذشته جلسهای برای بررسی وضعیت بلیتهای نمایشها با حضور مسئولان از سوی خانه تئاتر برگزار شود، این جلسه به کجا انجامید؟
ما پس از اینکه پیشنهاداتمان را برای تصویب آیین نامه تماشاخانههای خصوصی به آقای کرمی ارائه کردیم که البته به دلیل فوت وقت مراحلی از کار عقب افتاد، اعلام کردیم که باید شورایی جهت پیگیری کار تشکیل شود، منتها ما آن شورا را شورایی درون ارکان تماشاخانهها دیده بودیم به نام شورای راهبردی که با حضور نمایندگانی از خانه تئاتر و سایر صنوف تشکیل شود.
متأسفانه این شورا توسط حقوقدانانی که آقای کرمی برای آیین نامه به ما معرفی کرده بودند رد شد و به ما گفته شد که باید از بیرون و در کنار تماشاخانهها چنین شورایی وجود داشته باشد و نمیتواند جزء ارکان قرار بگیرد.
البته آقای کرمی با هوشمندی این مسئله را اداره کرد و قرار شد شورای صنفی با همین مسائل تشکیل شود و به زودی جلساتی با حضور نمایندگان ذکر شده برگزار شود.
*ارتباط این شورا با نرخ گذاری بلیت تئاتر چیست؟
یکی از مسائل این شورا قرار است بلیت تماشاخانهها باشد.
*پس تکلیف جلسهای که قرار بود هفته گذشته برگزار شود چه شد؟
این جلسه برگزار نشد، منتها ما جلسهای خودمان داشتیم که تماماً بلیتهای نمایشهای سراسر دنیا و تئاترها را استخراج کردیم از گرانترین بلیتها که برای نمایشهای برادوی و کارهایی همچون «مامایرما» که تجاری هستند و خلاصه تمام قیمتها از کف دستمزدها را که توسط دولتها در دیگر کشورها داده میشود، استخراج کردیم و به نسبتهایی رسیدیم که امیدواریم اگر خانه تئاتر قرار است، همچون دفعات قبل وارد ماجرا شود، این محاسبات را جلو ببرد و مشخص شود که در دنیای تئاتر چه میگذرد.
*الان قیمت بلیتهای برادوی به چه صورت است؟
الان گرانترین کارها که برای همان برادوی و با سلبریتیهایی همچون آل پاچینو یا رابرت دنیرو اجرا میشود، از ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار بالاتر نیست و آنجا ۱۴ تا ۱۷ دلار هم دستمزد کارگریشان است.
بنابراین ما هم برای تعیین قیمتها باید دست به محاسبه بزنیم، این قضیه مربوط به خود کل تئاتر است نه یک شخص یا دو شخص، باید قانون و تناسب کلی براساس آیین نامه مصوب شود.
* آیین نامه به کجا رسید؟
در این زمینه دو اتفاق خیلی خوب افتاده که ما بابت آنها خوشحال هستیم. از ما خواسته شده بود که شورای هنری برای سالنها تصویب کنیم ما هم گفتیم در این زمینه نمیتوانیم دخالت کنیم اما شورای راهبردی برای درجه بندی سالنها می توانیم داشته باشیم.
البته این شورا و به عبارتی انجمن را خود شهرام کرمی به شورای صنفی تبدیل کرد که حقوقی باشد و کاملا قابلیت اجرا در صنف تماشاخانهدارها را داشته باشد این یک مشارکت خوب است که امیدواریم با شرایط فعلی آماده شود.
نکته دیگر هم مبحث سالنهای خصوصی بدون حمایت دولت است که اگر حمایت نشود منجر به تعطیلی سالنها میشود، در آیین نامه ۹ مورد را پیشبینی کردیم و مشخص شد که هیچ نیازی نیست اداره هنرهای نمایشی به تماشاخانهها پولی بدهد با توجه به اینکه قطعا سالنهای خصوصی در معرض تعطیلی قرار دارند.
*الان دو سالن «دا» و «پالیز» تعطیل شده وضعیت به چه صورتی است؟
الان دو تا سالن تعطیل شده و دو سالن هم در شرف تعطیلی است که دولت باید از این سالنها حمایت کند نه اینکه به سالندارها بگوید چه بکنند یا چه نکنند. مثلا یکی از این حمایتها این است که تخفیف انرژی برای سالنها گرفته شود همین که سالنها آب و برق و گاز و تلفن ندهند، خیلی به نفعشان است و انجام این کار برای اداره هنرهای نمایشی ساده است.
*برای سالنهای پالیز و دا کاری انجام دادید؟
من برایم خیلی عجیب است که صنف تماشاخانه داران مایل هستند خود را مستقل از خانه تئاتر نشان دهند و این نشانه جدا کردن خود از دو هزار تئاتری است که در خانه تئاتر عضو هستند، حتی یکی ازاین سالنها نیامدند اعلام کنند که سالنشان در معرض تعطیلی است!
*شاید علتش انفعالی بوده که در گذشته خانه تئاتر داشته است...
وقتی من به عنوان سخنگو اعلام میکنم که متأسفم از این اتفاق، این یعنی برای ما مهم است در گذشته شاید اینطور بوده باشد اما الان هیئت مدیره اندیشهها و منش و روش خود را دارد، نباید به گذشته اتکا کنیم و بنشینیم و کار نکنیم!
ما آیین نامهای را که ۷۲۰ ساعت برایش زمان گذاشتیم با طیب خاطر برای شاهین چگینی فرستادیم و نظراتش را اعمال کردیم و به جرأت میگویم ۶۰ درصد نظراتش اعمال شده است اما او میخواهد توانایی خانه تئاتر را رد کند و این خیلی تلخ است.
خانه تئاتر تنها صنفی است که به صورت تخصصی هنرمندان تئاتر را با این وضعیت دور هم جمع کرده است، کار صنفی کردن با وضعیت موجود شدنی نیست این اطمینان نداشتنها هم برای گذشته بوده است. یکی از دوستان سالندار به ما میگفت فلان کسی که در هیئت مدیره شماست، چهار سال پیش حرفهای بدی درباره سالنهای خصوصی میزند، من گفتم چهار سال پیش مسائل چیز دیگری بوده است، الان ما یک صنف هستیم.
از این بحث بگذریم ما یکی از مسائل دیگری هم که مطرح کردیم بحث مساوات و برابری در امکان تبلیغات است، ما این را مطرح کردیم اما هنوز یک عده میگویند که چرا خانه تئاتر دربرابر برخی تبلیغات عکسالعمل نشان نمیدهد؟ باید اداره هنرهای نمایشی در این زمینه نامه بفرستد تا قوانین اجرا شود. خیلی از گروهها الان هستند که میخواهند تبلیغات کنند اما شهرداری به آنها بیلبورد نمیدهد، مثل کار حمیدرضا نعیمی که ما هم درخواست این مساوات را کردیم. در هر صورت هنر نیاز به آرامش دارد تا تثبیت شود ما قوانینی درباره تئاتر نداریم، دوستان تئاتری به جای گلایه بیایند متمرکز شوند؛ در این فرصت اندک ما کار نکرده زیاد داریم که در سایه مشارکت و دوستی انجام میشود.
*در هر صورت تکلیف قیمتگذاری بلیتهای تئاتر به کجا قرار است بیانجامد؟
به قول حسین مسافرآستانه که حرف زیبایی میزند ما تنها صنفی در کشور هستیم که اگر قیمتها بالا برود خودمان ناراحت میشویم. بهرحال وضعیت تئاتر از وضعیت کل کشور تأثیر میگیرد، اگر توجه کنیم متناسب با هزینهای که برای نمایشها میشود که بخشی از ان به دستمزد هنرمندان میرسد و بخشی نیز هزینه سالن و تهیه دکور و دیگر مسائل.
معتقدیم برخی از این پیشبینیها و دستمزدها افراطی است و ضربه مستقیم به تئاتر میزند. ما باید این هزینهها را چطور کاهش دهیم؟ با هنرمندی که تقاضای دستمزد کرده صحبت کنیم یا بر سر گروه بشکنیم؟
*بهرحال سالندارها هم در این زمینه بی تقصیر نیستند...
درست است برخی سالنها باید فکر اساسی به حال خود کنند، ما واقعا در برابر تالار وحدت حرفی دیگر برای گفتن نداریم، اصلا مشخص نیست که چه سالنی است، دولتی است یا نیست؟ بیست درصد از گروهها و ۹ درصد هم ارزش افزوده میگیرد. ما مسئله ارزش افزوده را نتوانستیم حل کنیم، این ارزش افزوده باید از دل بلیت بیرون بیاید نه اینکه از گروههای هنری گرفته شود. نکته دیگر اگر سالن کمکهای دولتی دریافت میکند باید ارزش افزوده را سرشکن کرده و باعث گران شدن بلیت تئاتر نشود و این برایم بسیار عجیب است که ما سالنی داریم که بخشیاش متعلق به تئاتر است و ما نمیتوانیم تکلیف را روشن کنیم و دوستان هم هرکاری که دوست دارند انجام می دهند.
*پس چرا وقتی مشکلی برای یک نمایش پیش میآید سالندار هیچ وظیفهای در برابر آن نمایش ایفا نمیکند؟
بله همینطور است، مدیر سالن به خودش اجازه میدهد سود سالن را حال چه تالار وحدت یا هر جای دیگری را از گروه بگیرد، چرا که کرایه میدهد و خرجش بالاست اما زمانی کار در شورای نظارت دچار مشکلی میشود دیگر به هیچ عنوان سالندار خود را مقصر نمیداند و و در سود و زیانشان مشارکت نمیکند و این معامله اشتباه الان در تئاتر درحال رخ دادن است! در هیچ جایی چنین اتفاق نمیافتد چرا که قانون دارد و مشخص است که اگر تئاتری در جایی اجرا میشود بنا به درخواست مدیر سالن است اما سالندار ما با هزار ترفند مطرح میکند که گروه درخواست کرده و مدیران سالن فقط پول میگیرند و دیگر با چیزی کار ندارند. حال من اصلا حرفم این نیست که با سالندارها مشکل دارم، برای حقوق آنها هم زحمت کشیدم و گفتم که دولت باید حمایت کند اما در جایی هم سالن باید دست از کار یک طرفه بردارد و نباید اینطور باشد که تنها قربانی کارهای هنری شوند و این خیلی تلخ است اینکه آنچه اصلی ترین دلیل حضور ما در سالن تئاتر است خود پرضررترین شود.