پادزهر اولین فیلم جواد رضویان است که به اکران وشرکت در مسابقه فیلم های فجر رسیده است. پی رنگ اصلی فیلم روایتی یک خطی وساده از تحول شخصیتی آدم هاست.اما در کنار این پی رنگ ،مخاطب شاهد خرده پی رنگ های متعددی با گرایش های واقعی وطنز است که اندازه های اثر را کمی متفاوت تر از نمونه های مشابه آن ساخته است.
پایگاه خبری تئاتر: حشمت تهرانی کاندیدای شورای شهر مداح اهل بیت در آستانه برگزاری انتخابات باهمکاری دوستان وخانواده ، در حال فراهم سازی معرفی خود وپروسه تبلیغات است که با یکی از دوستان قدیمی اش به نام رهی روبرو می شود‌. این ملاقات ورویارویی منجربه ورود رهی به زندگی حشمت و ایجاد دردسرهای بزرگی می شود که در آن حشمت به نگاه تازه ای نسبت به مردم شهرش وفلسفه ورودش به شورای شهر می گردد. پادزهر اولین فیلم جواد رضویان است که به اکران وشرکت در مسابقه فیلم های فجر رسیده است. پی رنگ اصلی فیلم روایتی یک خطی وساده از تحول شخصیتی آدم هاست.اما در کنار این پی رنگ ،مخاطب شاهد خرده پی رنگ های متعددی با گرایش های واقعی وطنز است که اندازه های اثر را کمی متفاوت تر از نمونه های مشابه آن ساخته است. فیلم ساز سعی کرده تا ضمن پرداخت قصه یک خطی اش گریزی هم به احوالات شهر تهران داشته باشد. اگرچه این نگاه نه جامعه شناسانه است ونه چالش وپرسش خاصی راتعقیب می کند،اما تا حدودی فیلم را از هجوگویی وابتذال جدا می سازد. شخصیت های فیلم نمونه های اغراق شده وتیپیکال اند که از خواستگاه مشخص ومعینی برخوردار نیستند. چرایی این ناشناسی نیز تا انتهای فیلم همچنان نامعلوم می ماند.(گذشته وخطای حشمت در حق رهی تاپایان فیلم درپرده ابهام باقی می ماند).حشمت تهرانی نماینده طبقه فرصت طلبی است که برحسب شرایط فعلی جامعه به موقعیت اجتماعی کاذبی دست یافته اند وبرای دستیابی به فرصت های برتر وبالاتر دست وپا می زند.اگرچه روایت تاپایان به این نگاه پایبند نمی ماند واز حشمت تهرانی یک قهرمان می سازد.این نتیجه گیری در نقض نگاه اول سمت وسوی داستان را تغییر وبه جهتی دیگری می برد.جهت این نگاه حکایت از پرهیز ازقضاوت آدم ها ویا شاید پرهیز از به یک چوب راندن همه فرصت طلبان اجتماعی نون به نرخ روز خور دارد.از منظری دیگر زهرمار در لایه زیرینش مخاطبان خودرا به نگاهی متفاوت وخاص وشاید پرسشگر نسبت به شهر تهران و آنچه که در بطن وحواشی آن اتفاق می افتد دعوت می کند. حال این نگاه تاچه حد واندازه(مکان هایی که بعنوان شاخ خلاف های رایج شهر همراه با دوکاراکتر اصلی جستجو می شوند)با واقعیت های این شهر تطابق دارد جای بحث وتبادل نظر اختصاصی داردکه از حوصله وتخصص این یادداشت خارج است.اما آنچه که فیلم ساز از ساخت وپرداخت این سکانس ها در فیلمش دنبال می کندشاید اشارت وتلنگر شهروندی آشنا به مقوله معنا وهنر باشد که خواسته تا اختصاصا با نگاه خاص خود وزبان سینما نسبت به آن عکس العمل نشان داده باشد که البته هم(با عنایت به ملودی رپ کارشده بر تصاویر)در فروش وجذب مخاطب عام نیز بی اثر نخواهد بود.از محتوای فیلم زهرمار که عبور کنیم با ساختارفیلم روبروهستیم که در حد واشل متوسط قابل ارزیابی است.جواد رضویان که خود دانش آموخته نقاشی است وسابقه طولانی در بازی های طنز دارد این بار در کسوت کارگردانی توانسته تا یک فیلم فارسی قابل قبول بسازد.فیلم فارسی که صرفه نظر از چند شوخی هجو ومبتذلش چندان به دام کلیشه های رایج فیلم فارسی نمی افتد وضمن خیس شدن در این وادی ، غرق آ ن نمی شود و روایتش را آبرومندانه به سرانجام می رساند.حضورشبنم مقدمی وبازی اش در نقش لی لی قصه، نقطه قوت فیلم واستحکام فیلم است وبه جرات می توان گفت حضور او ونقش آفرینی خاصش در فیلم است که مخاطب را تا انتها با فیلم همراه نگه می دارد.زهرمار فیلم کاملی نیست وبر لبه پرتگاه حرکت می کند اما برای کارگردان تازه کار آن شاید نقطه امیدی باشد تا در شروعی تازه با بینش ونگاه عمیق تری نسبت به سینمای اجتماعی گام های مطمئن تری بردارد