تنابنده معتقد است عده‌‌ای با بزرگ کردن منابع مالی برخی فیلم‌ها به دنبال زیرسوال بردن کلیت سینما هستند.
پایگاه خبری تئاتر: محسن تنابنده بعد از بازی در مجموعه پایتخت و کارگردانی گینس با فیلم قسم در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر حاضر شده است. به مناسبت اکران این فیلم و استقبال منتقدان از آن با تنابنده گفتگو کرده‌ایم. شما در دومین اثر سینمایی خود سراغ یک موضوع ملتهب رفته‌اید. از قرار معلوم سینما برایتان بیشتر جای ریسک و تجربه است. خیلی با این گزاره‌ای که مطرح کردید موافق نیستم زیرا حتی اگر به سریال پایتخت نگاه کنید معلوم می‌شود که این سریال نیز پروژه سختی بود و این سختی حتی در داستان نیز وجود داشت یعنی اینکه یک خانواده معمولی در چالش‌های عجیب و غریبی قرار می‌گیرند. اساساً مخاطب برای من در سینما و تلویزیون بسیار مهم است زیرا سینما مکانی است که عده‌ای در آن به تماشای فیلم می‌نشینند و اگر این عده نباشند، اصولاً سینمایی وجود ندارد البته مدیوم سینما و تلویزیون برای ما کمی تفاوت دارد اما اینگونه نیست که کارهای تلویزیونی را سهل بگیرم یا کارهای سینمایی را بسیار جدی بلکه هر دو در اندازه خود برایم جدی هستند. در هر دو مدیوم قصه رخدادگاه خود را برای من تعیین می‌کند اما سینما برای من در قصه‌گویی چالش‌برانگیزتر است مثلاً سفره قصه فیلم قسم را می‌توانستیم ساده‌تر پهن کنیم اما خلاقانه طرح کردن این قصه برایم جذاب‌تر بود. داستان قسم براساس پژوهش خاصی شکل گرفت یا ما به ازای بیرونی داشت؟ داستان فیلم قسم 10 سال همراه من بود و فرصت ساخت آن پیش نمی‌آمد زیرا بسیار چالش‌برانگیز و تامل‌برانگیز بود. یک قانون فقه قضایی وجود دارد به نام قسامه که افراد زیادی از آن اطلاع ندارند اما بسیار قانون مهمی است. مدتی قصه را کنار گذاشته بودم اما در سال جاری در بسیاری از رسانه‌ها دیدم که چندین بار این مسئله با حکم قاضی اجرا شده است. به نظرم رسید که هم اکنون فرصت ساخت این قصه است. داستان دوباره برایم زنده شد و عزمم را جزم کردم تا فیلم را بسازم. نگارش قصه قسم الزاماً می‌طلبید که ما وارد تحقیقات بشویم و باید درباره مباحث قضایی که در فیلم مطرح می‌شد، پژوهش می‌کردیم و بعد نتیجه این پژوهش را در قصه به گونه‌ای بیان می‌کردیم که مخاطب به زبان ساده متوجه آن بشود. با همکاری مشاوران قضایی و قوه قضائیه حدود 60 پرونده قضایی که مسئله قسامه در آنها مطرح شده بود را در یک سال اخیر مطالعه کرده‌ام. البته هفت سال پیش نیز در یک فرصتی مطالعات زیادی درباره این مسئله داشتم. در زمان ساخت فیلم نیز یک گروه قضایی که قانون را کاملاً درک می‌کردند و می‌شناختند به ما مشاوره می‌دادند و کمک‌های خوبی کردند. تحقیقات درباره داستان فیلم و نگارش آن به صورت غیرمتصل حدود یک سال طول کشید و نگارش فیلمنامه اصلی حدود دو ماه کار متناوب و شبانه‌روزی برد. از ابتدای نگارش فیلمنامه دکوپاژ و میزانسن‌ها هم اینگونه که در فیلم وجود دارد، بود یا بعدا به این شیوه اجرا رسیدید؟ ابتدا در یک فضای دیگری قصه را تعریف می‌کردیم. داستان در یک کوره آجرپزی تعریف می‌شد ولی بعد از آنکه قصه اولیه‌ای از فیلمنامه نوشته شد، متوجه شدم که فضای فیلم خوب نیست و به نوعی گداگرافی است و فقر خیلی در آن پررنگ است. وقتی تصمیم گرفتم که قصه را همانگونه که امروز در فیلم وجود دارد تعریف کنم کار به مراتب سخت شد اینکه تماشاگر خودش را در بین افراد حاضر در داستان و ماجرا ببیند. البته این مسئله بسیار چالش‌برانگیز بود اما علاقه داشتم که در این چالش قرار بگیرم زیرا من عاشق آموختن هستم و فکر می‌کنم چالش و ریسک است که باعث آموزش می‌شود. البته اگر نتیجه چنین چالش‌هایی مثبت باشد موفقیت خوبی حاصل می‌شود و اگر مثبت نباشد بسیار مخاطب را پس می‌زند به همین دلیل در این فیلم همه توانم را گذاشته بودم. یکی از ویژگی‌های آثاری  که شما در ساخت آنها مستقیم یا غیرمستقیم نقش داشته‌اید مثلا در پایتخت، هفت دقیقه تا پاییز، استشادی برای خدا و قسم این است که داستان‌های آنها چه در زبان طنز و چه به صورت جدی به مسئله قضاوت می‌پردازد. انگار قضاوت کردن آدم‌ها درباره یکدیگر مسئله ذهنی شما به عنوان فیلمساز است. یکی از ویژگی‌های انسان با دیگر مخلوقات توان قضاوت کردن است اما اینکه بعضی‌ها قیافه روشنفکری به خود می‌گیرند و مثلاً می‌گویند در زندگی قاضی نباشیم و قضاوت نکنیم به هیچ عنوان شدنی نیست. زیرا ما در طول زندگی دائم در معرض قضاوت کردن و قضاوت شدن هستیم. من در فیلم قسم در کنار مطرح کردن این مسئله نمی‌خواستم درباره قانون قضاوت کنم بلکه قانون را مطرح می‌کنم و نشان می‌دهم که چه تاثیری در زندگی ما دارد. آنچه که باعث به وجود آمدن اندیشه می‌شود و ما را به فکر فرو می‌برد به نوعی مسئله قضاوت است. به همین دلیل سعی کرده‌ام در قسم قضاوت را به چالش بکشم و نشان بدهم که ما دچار قضاوت غلط نیز می‌شویم. اصلاً حکم ندادم که کدام سمت قضاوت صحیح است بلکه برای من چالش قضاوت مهم بوده است. چرا در ساخت این فیلم و به خصوص پایان‌بندی آن از تکنیک‌های کامپیوتری یا اصطلاحاً سی جی و پرده سبز استفاده نکردید و همه چیز طبیعی ساخته شد؟ استفاده از تکنیک‌های کامپیوتری یا پرده سبز نیاز به یک مهندسی دقیق دارد و این مهندسی نیز نیازمند زمان طولانی است و ما باتوجه به اینکه باید فیلم را به جشنواره می‌رساندیم فرصت این کار را با جزئیات نداشتیم البته قبل از ساخت فیلم به صورت طبیعی و آنچه که امروز مخاطبان می‌بینند ما تلاش‌هایی برای استفاده از پرده سبز انجام دادیم و حتی یک دکور خوب نیز ساخته شد اما بعد متوجه شدم که بازیگران و حتی بازیگران حرفه‌ای با این مسئله پرده سبز مشکل دارند و در بازی آنها تاثیر مستقیم می‌گذارد و آن ری‌اکشن و حسی که بازیگر در محیط طبیعی و فضای واقعی از خود نشان می‌دهد در زمان استفاده از تکنیک‌هایی همچون پرده سبز به هیچ عنوان به دست نمی‌آید. به همین دلیل با وجود آنکه دکور را طراحی کرده بودیم از این مسئله منصرف شدم و فیلم را آنگونه ساختم که هم اکنون مخاطبان می‌بینند. گفته می‌شود اوج تهیه‌کننده فیلم است، درست است؟ تهیه‌کننده فیلم قسم کاملاً خصوصی است. الهام غفوری و جلیل شعبانی تهیه‌کنندگی فیلم را برعهده دارند. شفاف‌سازی و مشخص شدن بودجه فیلم ها اصلاً بد نیست اما متاسفانه گروهی از سینماگران از این مسئله استفاده می‌کنند تا برای دیگران چاله بکنند. متاسفانه امروز سینمای ما از درون دچار معضل شده و برخی از سینماگران از درون سینما برای یکدیگر معضل ایجاد می‌کنند و با سنگ‌اندازی برای دیگران تلاش می‌کنند تا شرایط را فقط برای کار خود فراهم کنند و این اصلاً خوب نیست. وقتی در خارج از سینما اختلاس‌های مختلف می‌شود و ارقام میلیاردی و پول‌های کثیفی بسیار بیشتر از آنچه در سینما وجود دارد جابجا می‌شود این مسئله درست نیست که ما همه فوکوس خود را روی سینما بگذاریم و بدتر آنکه خودمان در درون سینما برای یکدیگر جفت‌پا بیندازیم. باید هرکدام از ما سعی کنیم که شرایط بهتر ایجاد کنیم و به‌جای آنکه به دنبال خراب کردن حریف باشیم فیلم خودمان را خوب بسازیم. البته من نیز درک می‌کنم که پول‌های ناسالمی بعضاً وارد سینما شده است اما حجم این پول‌ها به اندازه‌ای نیست که به آن پرداخته می‌شود یا عده‌ای دنبال زیر سوال بردن کلیت سینما هستند. مطرح کردن چنین حرف‌هایی به جای توجه به بخش‌های هنری فیلم باعث کاهش مخاطبان می‌شود و ذهن مخاطبان را آلوده می‌کند زیرا وقتی دائم به تماشاچی بگوییم که پول فلان فیلم از کجا آمده، تمام زحمات سازندگان آن اثر زیر سوال می‌رود. متاسفانه چند برنامه تلویزیونی نیز که درباره سینما ساخته می‌شود به‌جای پرداختن به مسائل اصلی سینما به بحث آسیب‌زننده سرمایه‌گذاری برخی افراد در چند فیلم می‌پردازد و این چند فیلم را نیز به همه سینما تعمیم می‌دهند. فیلم در بخش سودای سیمرغ قرار دارد و از سوی منتقدان نیز با واکنش‌های مثبتی همراه بوده و مخاطبان مردمی هم آن را دوست داشتند. چه چشم‌اندازی برای فیلم در بحث داوری می‌بینید؟ اصولاً وقتی به عنوان فیلمساز فیلمی را وارد جشنواره می‌کنیم یقیناً به دنبال آن هستیم که مورد قضاوت قرار بگیریم و من غیر از این چیزی را قبول ندارم و به نظرم کسانی که فیلمشان را به جشنواره داده‌اند و بعد می‌گویند برایشان جایزه یا نظر داوران مهم نیست، شوخی و مزاح می‌کنند و اصولاً تمامی مباحث و حتی جنگ‌هایی که به صورت رودررو و یا پشت پرده در جشنواره فیلم فجر شکل می‌گیرد نیز به دلیل همین اهمیت قضاوت است. من نیز از این قاعده مستثنی نیستم و دوست دارم فیلم به خوبی دیده شود. هرچند که می‌دانم فیلم‌های دیگر توان چند برابری را برای این مسئله خرج کرده‌اند و به نوعی ما آدم لاغر این ماجرا هستیم.