پایگاه خبری تئاتر: فيلم «سوءتفاهم» ساخته احمدرضا معتمدي فيلمي دانشورانه و پرتحركي است كه به مفهوم درست كلمه فلسفه را با سينما و ارتباطات درهمآميخته و به نظرم كارگردان بهخوبي از عهده كار برآمده است.
به گمانم از آنجاييكه كارگردان قصد داشت يك درك بوردياري را در نسبت بين فراواقع و واقع نشان دهد، اين در كل فيلم تسري يافته، بهگونهاي كه ميشود مفهوم سوءتفاهم را در پردههاي مختلف فيلم ديد. حسن ديگر فيلم اين است كه ذهن مخاطب را راكد نگه نميدارد و تداخل بين واقعيت و فراواقع را بهگونهاي در برابر او قرار ميدهد كه نميداند در كجا با واقعيت و در كجا با فراواقعيت روبهرو است؛ و اين درگيري بهگونهاي مكسور در فيلم اتفاق ميافتد و مطالب را مرتبا در مواجهه با معماي واقع- فراواقع قرار ميدهد.
ديگر نكتهاي كه در فيلم «سوءتفاهم» برايم نمود داشت اينكه كنشگران كجا با واقعيتي روبهرو هستند و كجا با ذهنيت يا تخيل؟ از ابتدا تا انتهاي فيلم اين درهمآميختگي فيلم را ميشود ديد و حاصل آنيك سوءتفاهم ميشود و وقتي سوءتفاهم شكل گرفت، طبيعتا گفتوگويي نميتواند شكل بگيرد و من اين نكته را از ابتدا تا انتها درك كردم به اينكه گفتوگويي شكل نگرفت، چون همه در برابر هم هستند و تا لحظه آخر معلوم نميشود كدام واقعي و كدام غيرواقعي است.
بيننده و شايد بازيگران كه قرار است بازي كنند ميمانند كه در حال حاضر دارند نقش فيلم را بازي ميكنند و يا كسب پول ميكنند.
فيلم بدون حاشيه و بدون اعمال صحنههاي تصنعي توانسته به مساله سوءتفاهم بپردازد. سوءتفاهمي كه نميتواند گفتوگويي را شكل بدهد و طبيعتا سوءتفاهم ازآنجا شكل ميگيرد كه زندگي در واقعيت و زندگي در فراواقعيت با هم تداخل پيدا ميكند. به هر حال شايد واقعيت زندگي هم همينگونه باشد، اينكه كجا نقشي بر ديوار هست و كجا نقشي واقعي.
مهمترين وجه برجسته فيلم آنجاست كه اين درهمآميختگي را كه بازتابي از جهان ارتباطي معاصر است، هم در كليت فيلم و هم در جزييات تحقق بخشيده است. كليت فيلم را با اين پرسش كلي درگير ميكند كه در كجا با واقعيت رودررو هست و كجا با فراواقعيت.
در جزييات نيز اين پرسش جابهجا خود را مينماياند. بازيگران با بازيگردانان دچار سوءتفاهم شدهاند. آنها سناريويي را بازي ميكنند و تصويري برميآورند، اما چيزهايي ظاهرا واقعي است. بهمحض اينكه در پيشبرد كسب پول اقدام ميكنند با اموري نقشهاي درگير ميشوند. اين فضاي سوءتفاهم، مانع از برقراري گفتوگو ميشود. فضايي ناشي از آنكه ناپيداست كجا نقشي واقعي در كار است و كجا نقش بر ديوار است.
به عقيده من «سوءتفاهم» فيلمي درخور انديشيدن است و فيلم انديشهاي است كه ميشود در حوزه ارتباطات و بهخصوص در حوزه گفتوگو آن را مورد تامل قرار داد.