پایگاه خبری تئاتر: رابعه اسکویی که در هیچ اثر تلویزیونی یا سینمایی نقشآفرینی و بازی قابل اعتنایی نداشته در مورد علت رفتنش به شبکه ضدخانواده و مبتذل جم که برای از هم گسستن بنیان خانواده نقشآفرینی میکرد، میگوید: «زمانی که تصمیم به رفتن گرفتم، فکر کردم با رفتنم میتوانم یک کار فرهنگی جدید با معیارهایی که در ذهنم بود در خارج از ایران داشته باشم. وقتی رفتم دو کار هم تولید شد، ولی بعد از مدتی متوجه شدم این شرایط به هیچ وجه به من ربطی ندارد.» اسکویی در روزگاری که وفادارترین هنرمندان و بازیگران به ارزشها و اهداف مردم، کشور و نظام وفادارانه و سربازگونه سنگینترین شرایط و حتی هزینهها را متحمل شده و میشوند و دم برنمیآورند درباره شرایط فعلی و پس از بازگشت خود میافزاید: «مسئولان رسانه ملی رفتار بسیار مناسبی با من داشتند و من توانستم پس از ۵/ ۱ سال بازگشت به ایران، با کمک و حمایتهای مجتبی امینی و جواد افشار دوباره به ایفای نقش در رسانه ملی بپردازم.» این در حالی است که اولاً واقعیت رفتن و بازگشت وی چیز دیگری غیر از اظهاراتش است. چه اینکه براساس قوانین کشور ترکیه، حداقل زمان گرفتن اقامت در ترکیه از سوی سازمان ملل حداقل یکسال و حتی تا دو سال ممکن است ادامه پیدا کند و طبیعی است که فرد درخواستکننده بعد از بازه زمانی از آن کشور دیپورت میشود. از آنجایی که مهلت اسکویی برای گرفتن اقامت در ترکیه در حال اتمام بوده، قطعاً وی از این کشور دیپورت شده است. ثانیاً اگر این آقایان که وظیفه بیحد و مرزی در جذب حداکثری و توابنوازی از کیسه بیتالمال مسلمین برای خودشان تعریف کردهاند، بفرمایند که در سروسامان دادن به هنرمندان و چهرههای شاخص فرهنگی کشور که اتفاقاً خودشان را سرباز نظام و انقلاب میدانند، چه اقدام حداقلی انجام دادهاند؟! چرا نسبت به افرادی مانند الهام چرخنده که به دلیل ابراز محبت به رهبر انقلاب و پافشاری بر حفظ حجاب و چادر سر کردنش مورد هجمه و حمله طیف غربگرا و شبهروشنفکر سینما و تلویزیون قرار گرفتند و معیشت و آبرویشان آماج تیرهای زهرآلود همین مدعیان شد، احساس وظیفه و دین نمیکنند؟!