از سال گذشته اعتبارمان در حوزه تئاتر کم شد، سال 96 اعتبار مصوب ما 33 میلیارد بود و چیزی در حدود 25 میلیارد توانستیم اعتبار جذب کنیم. سال 97 اعتبار مصوب 25 میلیارد تومان شد، یعنی حدود هشت میلیارد تومان کسر شد، بهاضافه اینکه سال 97 ما رقمی حدود هفت میلیارد بدهی سال گذشته را هم داشتیم. یعنی در سال گذشته با جذب 25 میلیارد، آن کسری هفت میلیارد و 200 میلیون تومانی سال 96 را هم تسویه کردیم.
پایگاه خبری تئاتر: با شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی درمورد بودجهای که دولت در یکی، دو سال اخیر برای هنرهای نمایشی تخصیص داده، صحبت کردیم و گویا شدت تورمهای اقتصادی و همچنین کمشدن حمایت دولت، باعث ایجاد محدودیتهای مالی شدید برای هنر تئاتر شده است. طبیعی است که در ترسیم وضعیت اقتصادی امروز تئاتر، صحبتهای ما به ورود سرمایههایی مشکوک به این هنر هم کشیده شد. کرمی با بهکاربردن واژه تئاتر لاکچری مشکل دارد و میگوید: «ما قانونی برای نظارت بر هزینههای مالی بخش خصوصی در تئاتر نداریم. الان سالنهای خصوصی ما فاقد آییننامه مشخصی هستند، یعنی آییننامهای ندارند و ما هم سعی کردهایم از سال گذشته آییننامهای را برای این گروه تدوین کنیم، اما خب به هر حال این خلأ قانونی را داریم، مخصوصا برای مواقعی که سرمایهگذار خصوصی وارد این حوزه میشود، در اینکه این سرمایه از کجا وارد شده، ما دچار خلأ قانونی هستیم.» با کرمی درمورد پررنگشدن صحنههای نمایش با نمایشنامههای ترجمهای هم صحبت کردیم که او با پذیرش این مساله، راه علاج را در حد همین گزاره خلاصه کرد که باید به هر طریقی نسبت به جریان نمایشنامهنویسی کشور توجه کنیم. متن گفتوگوی «فرهیختگان» با شهرام کرمی را در ادامه میخوانید. واضح است که در یک سال اخیر با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بخشهای مختلف فرهنگی نیز گرفتار مشکلاتی شده است. هنرهای نمایشی و بهخصوص اداره کل هنرهای نمایشی چقدر تحت تاثیر محدودیتهای اقتصادی قرار گرفته است؟ از سال گذشته اعتبارمان در حوزه تئاتر کم شد، سال 96 اعتبار مصوب ما 33 میلیارد بود و چیزی در حدود 25 میلیارد توانستیم اعتبار جذب کنیم. سال 97 اعتبار مصوب 25 میلیارد تومان شد، یعنی حدود هشت میلیارد تومان کسر شد، بهاضافه اینکه سال 97 ما رقمی حدود هفت میلیارد بدهی سال گذشته را هم داشتیم. یعنی در سال گذشته با جذب 25 میلیارد، آن کسری هفت میلیارد و 200 میلیون تومانی سال 96 را هم تسویه کردیم. امسال هم آن چیزی که به ما گفتند، هنوز ابلاغ رسمی نشده، همان رقم سال 97 است، یعنی احتمالا اعتبار سالجاریمان 25 میلیارد تومان خواهد بود که البته محقق شدنش بستگی بهشرایطی دارد، چون اعتباری مصوب میشود ولی اینکه اعتبار مصوبی چقدر جذب شود، بستگی به دولت دارد و اعتباری که سازمان برنامهوبودجه در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگذارد. یکی از معضلات ما که بنده بارها به آن اشاره کردم، کاهش اعتبار سالیانه حوزه هنرهای نمایشی است، ما از سال گذشته سعی کردیم، برنامههایمان را اولویتبندی کنیم و براساس آن اولویت، برنامههای اساسیمان را برگزار کنیم. اصلیترین برنامههای ما که به آنها توجه کردیم، حمایت از تولید و اجرای جشنوارههایی مثل جشنواره تئاتر فجر، جشنواره عروسکی و کودک و نوجوان و خیابانی مریوان بود. در خیلی از حوزهها صرفهجویی کردیم، مثلا در حوزه اعزام، سال گذشته سعی کردیم هزینههایش را تعدیل کنیم. یک سری رویدادهای جدید داشتیم که اینها را کنسل کردیم و حتی در هزینههای اجرایی رویدادهای مختلف، صرفهجویی شد. اینها همه درشرایطی است که هزینه تولید آثار نمایشی، به نسبت سالهای 96، 97 افزایش یافته و با افزایش نرخ تورم، بهخصوص در اواخر سال 97، هزینههای تولید هم خودبهخود افزایش پیدا کرده است. الان یک تئاتر با دو بازیگر که یک نمایش دو نفره است، حداقل 60 تا 70 میلیون تومان هزینه تولید و اجرای آن است. خب این هزینه کردن خیلی سخت است، بهخصوص برای هنرمندان تئاتر که درآمد دیگری غیر از اجرای تئاتر ندارند؛ ما هم محدودیت داریم و نمیتوانیم حمایت کاملی از این گروهها داشته باشیم و همین کار را خیلی سخت و دشوار میکند. یک نکته وجود دارد، این وسط یکسری بازیگر هستند که در حوزههای دیگر هم فعالیت میکنند، یعنی شاید حکم کلی نتوانیم بدهیم که اوضاع برای همه در تئاتر سخت است، چون بعضیها هستند که تئاتر برایشان حکم حیاطخلوت را دارد، یعنی مشکلات و سختیهای مالی فقط برای یکسری از پیشکسوتان هنرهای نمایشی است. ببینید، بهنظرم نمیتوانیم، اینطور قضاوت کنیم که چه گروهی بیشترین لطمه را خواهد خورد، بعضی گروههای نمایشی مخاطب خاص خودشان را دارند، یعنی وقتی نمایشی را تولید میکنند، با استقبال خوبی مواجه میشوند. گیشه هزینههایشان را تامین میکند، یکسری گروههای نمایشی هم هستند که مستقلند، گاهیاوقات تولیدات نمایشی نمیتواند از طریق گیشه، هزینهها را تامین کند یا روند بین تولید و اجرا، زمان زیادی برایش صرف میشود یا هزینه زیادی را میبرد، درنتیجه حتی گیشه هم نمیتواند هزینهها را تامین کند. خب نیازمند حمایت دولتی هستند و ما باید حمایتشان کنیم، اما حمایتهای ما محدود است. سال گذشته، سقف کمکهزینه به چند گروه محدود، 100 میلیون تومان بوده است، آن هم گروههایی که بازیگران زیادی داشتند، خب این سقف درواقع، هزینه بسیار محدودی است. کار را سخت میکند و ضرورت دارد که ما بتوانیم اعتبار بیشتری را جذب کنیم. ولی از طرف دیگر باید شرایط اقتصادی کشور را هم درنظر بگیریم. بنابراین گروهها در سطوح مختلف و در بخشهای مختلف آسیب میبینند، نمیتوانیم تفکیک کنیم و بگوییم چه گروههایی آسیب میبینند. در همین فضایی که شما ترسیم میکنید در اغلب موارد گیشه نمیتواند هزینههای تولید یک اثر را تامین کند، بخش خصوصی هم ورود کرده است. بهنظر شما چرا بعضا سرمایهگذارانی که هیچ ربطی هم به تئاتر ندارند، علاقهمند شدند پولشان را اینجا خرج کنند. آیا درمورد ورود بخش خصوصی و این پولها نظارتی وجود دارد؟ ببینید بخش خصوصی ورود میکند و ما قانونی برای نظارت بر هزینههای مالی بخش خصوصی در تئاتر نداریم. الان سالنهای خصوصی ما فاقد آییننامه مشخصی هستند، یعنی آییننامهای ندارند و ما هم سعی کردیم از سال گذشته آییننامهای را برای این گروه تدوین کنیم، اما خب به هر حال این خلأ قانونی را داریم، مخصوصا برای مواقعی که سرمایهگذار خصوصی وارد این حوزه میشود، در اینکه این سرمایه از کجا وارد شده، ما دچار خلأ قانونی هستیم. البته در حوزه تئاتر با توجه به اینکه گردش مالی وسیعی وجود ندارد، ما کمتر شاهد ورود این مدل سرمایهگذاریها هستیم یا عده محدودی هستند. البته به نسبت گذشته، رشد داشته ولی به نسبت سینما و شبکه نمایش خانگی، گروههای محدودی هستند و ما در این حوزه دچار خلأ قانونی هستیم. تشخیص و تایید هویت سرمایهگذار هم، در حیطه مسئولیت شما نیست؟ نه، ما برای تولید نمایشی، مطابق قانون و مطابق مصوبه 341، با تقاضای مدیـــر سالـــن اقدام میکنیم و کارگردان را بهعنوان صاحب اثر به رسمیت میشناسیم. ما در ارزیابی یک کار، کارگردان را بهعنوان صاحب اثر میشناسیم. خب اگر مشکلات احتمالی پیش بیاید، درواقع باز هم از لحاظ قانونی کارگردان باید جوابگو باشد؟ بله، اگر هم مشکلی پیش بیاید، صاحب اثر کارگردان است. آقای کرمی، نکتهای که در چند سال اخیر، احتمالا خودتان هم دیدهاید و به آن پرداخته شده است، هر چند درصد و نسبتش در مقایسه با کارهای دیگر، کمتر بوده، همین تئاترهای لاکچری است. گویا شروع کار این تئاترها با انتقاد بود ولی بعد انگار در سطح وزارتخانه این مقاومت شکسته شد و این تئاترها پذیرفته شدند. البته من ترجیح میدهم واژه تئاتر تجاری را بهکار ببرم. وقتی تئاتر توسعه پیدا میکند، طبیعی است جنبههای تجاری، سرمایهگذاری و فروش گیشه اهمیت پیدا میکند و در سراسر دنیا هم گونهای به اسم تئاتر تجاری وجود دارد که هزینههایش از طریق گیشه تامین میشود. تئاترهای تجاری هم طبیعی است که تمام برنامهریزیها، هویت و ماهیتشان مبتنیبر جذب تماشاگر بیشتر باشد. ما تئاتر را بهعنوان یک هنر فاخر، صاحب اندیشه میشناسیم که قرار است به مخاطب فکر و ایدهای را انتقال دهد. درواقع تئاتر را بهعنوان یک جریان فرهنگی موثر میشناسیم. اما تئاتر تجاری، گهگداری برای جذب تماشاگر ملاکش فقط رضایت مخاطب میشود و شاید به آن حوزه ادبیات و اندیشه کمتر توجه کند. با این وجود، این حرف بدان معنی نیست که ما نباید از جنبههای جذب مخاطب بهره نبریم، خیلی از آثار نمایشی با جنبههای تجاری تولید میشوند، ولی جنبههای هنری قوی دارند. اینکه بگوییم تئاتر ویژه یک گروه خاصی شود، به گفته شما میشود همان تئاتر لاکچری! این خطری است که تئاتر را تهدید میکند، اما به هر حال طبیعی است که سرمایهگذارها سعی میکنند با جذب سلبریتیها و تعداد زیادی از هنرمندان حرفهای، نمایشی را آماده کنند که با تبلیغات وسیع و سالنهای بزرگ بتواند مخاطب بیشتری را جذب کند. و البته با قیمت بلیت بالاتر؟ این مبحثی دیگر است که میتوانیم به آن بهطور جداگانه بپردازیم. اما نکتهای که حائز اهمیت است و جای نگرانی دارد، اینکه ما تئاتر را از دسترس گروهی خارج کنیم و بیشتر برای یک گروه خاص دیگر این دسترسی فراهم شود. اینجاست که میتوانیم بگوییم تئاتر لاکچری ایجاد شده که این نه سیاست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نه اینکه هنرمندان خواهان چنین وضعیتی هستند. اما با تنوع و گستردگی نمایشهای دیگر و شبی 140 اجرا از تئاترهای متنوع در تهران، بهنظرم شاید این هنوز تبدیل به یک تهدید نشده است. الان تئاتر برای گروههای مختلف در سطح شهر تهران داریم. نمیتوانیم بگوییم تئاترمان فقط جنبه تجاری دارد. سالنهای خصوصی زیادی داریم و تنوع خوبی هم در تولیدات تئاتری داریم. بهلحاظ کمی موافقم که ممکن است نسبت تئاترهای لاکچری به 140 اجرای دیگر، دیده نشود، اما از لحاظ کیفی بهنظر شما اثرش را روی مردم و جامعه نمیگذارد؟ بله، به هر حال روی مخاطب اثر میگذارد. بنده عرض کردم اگر تئاتر، قالبش تجاری شود، میتواند به تئاتر کشور آسیب بزند. اما معتقدم اگر بتوانیم این حمایتی را که داریم، وسیعتر و اعتبار بیشتری را جذب کرده و از تئاترهای مبتنیبر جنبههای اندیشهمحور حمایت کنیم، این آفت کمتر تئاتر را تهدید خواهد کرد. یعنی اگر بودجه تئاتر اضافه شود، این تئاترهای تجاری کمتر میشوند؟ بله، دقیقا همین مساله درست است. چند وقت پیش، از یک بسته قانونی اسم برده بودید که برای تصویب آماده میشود. در حال حاضر آن بسته قانونی در چه مرحلهای است. اگر تصویب شود چه اتفاقی برای هنرمندان میافتد؟ از سال گذشته سعی کردیم یکسری از آییننامهها را تدوین کنیم، مثل آییننامه سالنهای خصوصی، شورای صنفی هنرهای نمایشی، آییننامه تئاتر کمدی و... اینها برای تعیین ضوابط، چارچوب و قاعده فعالیت در این حوزهها تدوین شد تا کار در این حوزهها را تسهیل کند. مثلا شورای صنفی هنرهای نمایشی کمک میکند نرخ بلیت بتواند بر هنر نمایشی ارزشگذاری کرده و سالنهای تئاتر را درجهبندی کند. در این حوزه، اداره کل هنرهای نمایشی، خلأ قانونی دارد و نمیتواند وارد شود؛ ولی شورای صنفی میتواند تصمیمگیری کند و در این زمینه ورود کرده و خلأقانونیاش را پر کند. ما از سال گذشته، این آییننامهها را تدوین کردیم و در مراحل حقوقی قرار دارد. بعضی از اینها به جهت نقص حقوق برخی سالندارها و اصناف هنری، رد شده است و از ما خواستند که آنها را بازنگری کنیم. دنبال این هستیم که این خلأهای قانونی را برطرف کنیم و اگر بتوانیم آییننامهها و چارچوبی را در راستای قوانین هنری تدوین کنیم، فعالیتهای نمایشی، فعالیت مستقل و قابل دفاعی خواهند شد. یعنی این تغییرات را خود هنرمندان حس خواهند کرد؟ بدونشک در روند رشد و توسعه تئاتر خیلی نقش خواهد داشت. چقدر خوشبین هستید که امسال این اتفاق بیفتد؟ چون اینها درحال طی روند حقوقی است، واقعیت این است که ما کمی با دایره حقوقیمان دچار اختلافنظر شدیم، امیدوارم امسال بتوانیم اینها را تدوین و ابلاغ کنیم. در چند سال اخیر، با تغییر شکل ترجمه نمایشنامه مواجه بودیم و تعداد زیادی نمایشنامه خارجی ترجمه شده است و به تبع بیشتر آثاری که روی صحنه میروند از همین ترجمههاست. ارزیابی شما از این اتفاق چیست؟ این براساس سلیقه مخاطب، اتفاق میافتد یا اینکه متنهای ترجمه قویتر هستند یا اینکه ما در نمایشنامهنویسی در ایران ضعیف عمل کردهایم؟ یکی از مشکلاتی که متاسفانه در حوزه هنرهای نمایشی، چند سالی است بهعنوان آفتی گرفتار آن شدهایم، همین معضل نمایشنامهنویسی است. تقریبا درامنویسی ما دچار ضعف شده و جریان نمایشنامهنویسی ما نیز به شکلی بهحاشیه رانده شده است و کمتر به حوزه درامنویسی بها میدهیم. این ضعف در 10 سال اخیر به مرور در تئاتر ما گسترش یافته است. بهخاطر همین است که اجرای نمایشنامههای ترجمهای و نمایشنامههای اقتباسی زیاد شده است. حتی نگارش نمایشنامهها با زبان ترجمهای، یعنی نمایشنامههایی که تحتتاثیر ادبیات سایر کشورها نوشته میشوند یا نمایشنامههای ژورنالیستی زیادند. خیلی اهمیت دارد که ما به زیرساخت اصلی هنر تئاتر و بهخصوص بنیادیترین بخش تئاتر یعنی نمایشنامه اهمیت بدهیم. نکته شما درست است و ضرورت دارد که ما به هر طریقی شده به جریان نمایشنامهنویسی کشور توجه کنیم؛ چه حمایت از نمایشنامهنویسان پیشکسوت و چه نمایشنامهنویسان جوان. نکته آخر اینکه ما شفافیت در بحث درآمدها و بلیتفروشی را جز در برخی سالنها در بقیه موارد نمیبینیم حتی در شهرهای مختلف. این نباید ساختاری منظم داشته باشد که اینها شفاف درآمدهایشان را اعلام کنند؟ چرا باید این اتفاق بیفتد و این گام را هم برداشتهایم، بهزودی در همین سالنهای تهران، برنامههای فروش بلیتشان را اعلام میکنند. در مصاحبهای هم اعلام کردم ما میزان درآمد و بلیتفروشی سالنهای نمایش را اعلام میکنیم که در همین ماه این امر اتفاق خواهد افتاد.
https://teater.ir/news/20436