پایگاه خبری تئاتر: با توسعه هر چه بیشتر تئاتر و گسترش گروهها و سالنهای نمایشی، مدیریت تمام ارکان مربوط به اجرای یک اثر نمایشی از اهمیت زیادی برخوردار میشود و حتی ضرورت دارد که برای رسیدن به موفقیت از اصول علمی، بیشتر بهره برده شود. براین اساس در سالهای اخیر کتابها و مقالات متنوعی در حوزههای مختلف تئاتری از نگارش نمایشنامه و دراماتورژی گرفته تا شیوههای جذب مخاطب و تبلیغات نوشته و منتشر شده است. در این بین یکی از مهمترین مباحثی که ضرورت توجه به آن در ایران هم زیاد است به مدیریت تماشاخانهها مربوط است. مدیریت سالنهای تئاتری از جمله رشتههایی است که در سطح دانشگاه آموزش داده میشود و کتابهای زیادی در جهان درباره آن تألیف شده است. در ایران هم برخی از این کتابها ترجمه شده و با توجه به رونق راهاندازی تماشاخانهها در چند سال گذشته در پایتخت و جریانسازیای که این تماشاخانهها میتوانند داشته باشند بهتر است در مدیریت آنها هم نگاه علمی وجود داشته باشد و دانشگاهها هم این تخصص را جدی بگیرند. براین اساس در راستای مدیریت اصولی هر تماشاخانهای باید برای آن مجموعه یک چشمانداز، ساختار و برنامه مدون مشخص کرد؛ کاری که اخیراً سعید اسدی - مدیر تئاتر شهر - که خود استاد دانشگاه است انجام داده و یک سند راهبردی برای این مجموعه تدوین کرده که نگاه علمی و آکادمیک او در آن مشهود است. جدا از جزئیاتی که در این سند تدوین شده و درباره درست و منطقی بودن یا نبودن آنها کارشناسان مرتبط تئاتری بهتر میتوانند اظهارنظر کنند، آنچه اقدام مدیر تئاتر شهر را با اما و اگرهایی روبرو میکند توجه به ساختار تشکیلاتی مجموعه تئاتر شهر است، چون با توجه به نکات اشاره شده در ابتدای این گزارش، این نوع برنامهها معمولاً برای کمپانیها، تماشاخانهها و موسساتی هستند که سیاستگذاری آنها خصوصی است و راهبردشان توسط همان تیم مدیریتی تعیین میشود در حالی که تئاتر شهر یک مجموعه دولتی است. در کشور ما تعدادی تالار نمایشی وجود دارد که سیستم و چارت دولتی دارند و حتی پول آب و برق و گاز و حقوق پرسنلشان را هم دولت تأمین میکند و اتفاقاً به همین دلیل معمولاً دولت انتظار دارد در این مجموعهها تولیدات متناسب با سیاستها و خط قرمزهایش اجرا شود. حال سند راهبردیای که سعید اسدی تدوین کرده اگرچه فینفسه کاری پسندیده است اما انگار برای یک مجموعه خصوصی است، نه یک جای دولتی که چارت و سیستم تشکیلاتی مشخص دارد و تغییر، به راحتی در آن امکانپذیر نیست. درواقع بخشهای قابل توجهی از این سند میتواند به عنوان پیشنهادی خوب به تالارهای نمایشی کشور بویژه تماشاخانههای خصوصی و تازه تأسیس باشد تا به بهبود تعامل میان هنرمندان و تالارها و افزایش کارامدی تماشاخانههای منجر شود. این سند راهبردی _ سازماندهی در ۴۰ صفحه تهیه و تدوین شده که شامل بخشهای متعددی همچون راهبردها، منابع و ساختار و شرح وظایف جایگاههای شغلی تئاتر شهر میشود. هر کدام از اینها هم زیرمجموعهها و بندهای دیگری دارند که از آن جمله به برنامه و بودجه، ساماندهی سازمانی، حوزه تولید، حوزه توزیع و… میتوان اشاره کرد. نکته قابل توجه در سند مذکور که در ابتدای آن هم قید شده، این است که تئاتر شهر در مجموعه اداره کل هنرهای نمایشی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، به این معنی که توسط دولت اداره میشود و چارت سازمانی آن نیز دولتی است. پیگیری خبرنگار ایسنا حاکی از این است که در چنین ساختاری حتی پست تشکیلاتی کارکنان هم به راحتی قابل تغییر یا اضافه و کم شدن نیست و اگر قرار بر انجام آن باشد مراحل اداری طولانی و مختلفی در سطح وزارت ارشاد و چند دستگاه دیگر باید طی شود. ضمن اینکه باز هم طبق اطلاعات به دست آمده از کارشناسان آگاه به قوانین سیستمهای دولتی در وزارت ارشاد، وقتی یک مجموعهای دولتی باشد هر درآمدی که در آن کسب شود باید به خزانه دولت واریز شود کما اینکه این مسئله در سند راهبری تئاتر شهر هم در بخش بلیت فروشی مورد تأیید قرار گرفته است، حال چطور این مجموعه قصد درآمدزایی در سند را برنامهریزی کرده تا بتواند در مسیر سفارش و تولید آثار مختصِ همین مجموعه قدم بردارد؟ بنابراین از اولین سوالهایی که پس از خواندن این سند راهبردی به ذهن میآید این است که آیا چنین سند و برنامهای برای یک مجموعه دولتی قابل تنظیم و اجرایی شدن است؟ آیا این سند به تأیید اداره کل هنرهای نمایشی رسیده است؟ آیا اصلاً طبق همان چارت سازمانی و شرح وظایف تدوین شده در اداره کل هنرهای نمایشی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیر تئاتر شهر - فارغ از اینکه چه شخصی باشد - اختیار تهیه و تنظیم چنین سندی را دارد؟ همچنین چند سوال مهم دیگر نیز مطرح است؛ آن هم اینکه آیا برای تدوین چنین سندی به قوانین بالادستی سازمانی و دولتی توجه شده است؟ آیا سیاست دولت، توسعه چارت سازمانی است یا کوچکسازی؟! آیا تدوین این سند نشانهای برای تصمیم به خصوصیسازی تئاتر شهر است؟ البته خصوصیسازی تئاتر شهر موضوع جدیدی نیست و از چند سال قبل هم مطرح بود، موافقان و مخالفانی هم داشت که با توجه به تاکید بر جایگاه ملی این مجموعه و نیاز به توجه و حمایت دولت جدی نشد، اما به نظر میرسد نگاه سعید اسدی در تدوین سند راهبردی تئاتر شهر، با آماده شدن زمینه برای خصوصی سازی این مجموعه همراه است و این خود به تنهایی جای تأمل دارد که اگر به راستی قرار است چنین اتفاقی بیفتد آیا مدیران مربوط، حاضر به از دست دادن مزیتهای دولتی بودن تئاتر شهر میشوند؟ آیا قرار است تئاتر شهر به مزایده گذاشته شود تا با نگاه درآمدزایی بخش خصوصی با آن برخورد شود؟ اینها تنها بخشی از سوالاتی است که برای خیلی از اهالی تئاتر پس از انتشار سند راهبردی - سازمانی تئاتر شهر پیش آمده و در روزهایی که این مجموعه در دست بازسازی و تعمیر است و امید میرود که بالاخره پس از چند سال وضعیت سالنهای تئاتر شهر کیفیت و امنیت پیدا کند، سبب بروز ابهاماتی شده است.