پایگاه خبری تئاتر: برومند درخصوص دلیل خاطرهساز شدن کارهایی که میسازد، گفت: به نظر من چون با عشق فیلم و سریالهایم را میسازم اینگونه مورد توجه مردم قرار میگیرد. به قول معروف هر آنچه از دل بیاید لاجرم بر دل نشیند.
*** مرضیه برومند دختر شیطانی بوده!
این کارگردان سینما و تلویزیون کشورمان که مهمان برنامه «رادیو من» بود، با بیان اینکه در دوران کودکی خود دختری شیطان بوده است، گفت: شیطنتهایم بعداً در پختگی من بسیار موثر بود. چون در همان دوران کودکی من تجربههای نمایشی را پشت سر گذاشتم و زندگیام و تمام لحظاتی که هیجان زده شدهام، خوشحال شدم، ناراحت شدم و اینها باعث شده الان در جایی که هستم بایستم و با تجربیاتی که از زندگی خود به دست آوردهام برای آینده خود هم برنامهریزی کنم. من یادم است از همان دوران کودکی که مثلاً سوار اتوبوس میشدم به مردم با دقت نگاه میکردم و از روی شکل ظاهری آنها، میمیک صورت آنها و لباس آنها حدس میزدم که از کجا آمدهاند و به کجا میروند و در دلشان چه میگذرد و به نوعی پیش خودم برایشان قصه درست میکردم. من در دوران کودکی به اطراف خودم توجه زیادی داشتم. حتی به ماشینها با دقت نگاه می کردم و سعی می کردم ادای آنها را با صورت خودم دربیاورم. مثلاً در کودکی فکر میکردم فلان ماشین خوشحال است و دارد لبخند میزند یا ماشین دیگری ناراحت است و اخم کرده. به بعضی ماشین ها جنسیت مرد می دادم و به بعضیهای دیگر جنسیت زن و بعضی ها را هم بچه های این ماشین ها متصور میشدم. همین تصویرسازی ها الان در فیلم و سریال هایی که می سازم خیلی به کار من آمده است.
وی درخصوص نحوه خانهداریاش هم گفت: من آشپزی خیلی دوست دارم. من همیشه از سر عشق و تفنن آشپزی کردهام. تجربه آشپزیام کم است و خیلی از غذاها را مثل آش اصلاً بلد نیستم درست کنم. اما در پختن غذاهای دیگری مثل کتلت زبانزد هستم. من علیرغم اینکه در اجتماع سعی کردم بانویی موفق باشم، توجهم را از خانهداری دریغ نمیکنم. اصلاً خانهداری به نظر من کاری بسیار خوب است. من همیشه به خانمهایی که از آشپزی و کارهای خانه غر زدهاند گفتهام اتفاقاً آنها کارهای بسیار مهم و خوبی را انجام می دهند. خانه داری و آشپزی کار حساسی است و تخصص ویژه می خواهد.
*** هزینه 7 میلیاردی «شهر موشهای 2»
برومند در ادامه در خصوص «شهرموش ها 2» هم گفت: ما هزینههای زیادی برای این فیلم انجام دادیم. فیلمبرداری کار کمی بیشتر از آن چیزی که فکر می کردیم طول کشید. دکورهای ویژه و اختصاصی برای این فیلم ساخته شد که با توجه به هزینه های بالای این روزها کمی کار ما را سخت کرد. گذشت آن زمانی که با 200 میلیون میشد یک فیلم ساخت. الان هزینه فیلم «شهرموش ها2» تاکنون حدود 7 میلیارد تومان شده است. به هر حال همه مراحل ساخت فیلم تمام شد و ما مراحل تدوین و موسیقی و کارهای بعدی فیلم را که در واقع کارهای پایانی انجام می دهیم.
وی با بیان اینکه کار بیرون خانه با کار درون خانهی یک زن از هم جدا نیست، ادامه داد: من در دفتر کارم هم همیشه مشغول تمیزکاری، نظافت، آشپزی و اینجور کارها هستم. در دفتر کارم هیچوقت دوست ندارم از بیرون غذا بگیریم. وقتی در دفتر کارم هستم همیشه سعی می کنم یک غذای ساده مثل استانبولی و اینجور چیز ها را درست کنم و اهل گرفتن غذا از بیرون نیستم. به نظر من اینجور کارها فضای پر مهر و محبت تری را در فضای شغلی هم ایجاد می کند. من حتی وقتی کسی را
برای کارهای دفتر استخدام کرده بودم تا به من کمک کند باز هم این خود من بودم که آشپزی می کردم. علاقمندی ویژه ای به نظافت و سلامت دارم. بخصوص به نظافت فضای بیرون. واقعاً رنج می برم وقتی آلودگی ها را در سطح شهر و خیابان می بینم و متاسفانه مردم نسبت به اموال عمومی برخورد مناسبی انجام نمی دهند. اموال عمومی برای همه ماست و باید در حفظ آن کوشا باشیم. من سال گذشته سریال آب پریا را برای شبکه دو سیما ساختم که توجه ویژه ای به حفظ پاکیزگی محیط بخصوص دریاها در آن داشتم. ما به تمیزی دریای مازندران توجهی نکردیم و به نظر من حالا جبران این بی توجهی به شدت
مشکل است. این روزها خوشبختانه حواس مردم نسبت به محیط زیست بیشتر شده ولی این باید در عمل اتفاق بیفتد و باید ببینیم مردم در عمل چقدر به محیط زیست شان توجه دارند.
*** ننه حلیمه الهامبخش «خونه مادربزرگه» شد
برومند که مدتی را نیز در شهر بندرانزلی زندگی کرده است از خاطرات آنجا گفت: زمانی که من آنجا بودم یک همسایه ای داشتیم که زنی مسن به اسم ننه حلیمه در آنجا زندگی می کرد. زنی بسیار نازنین که روحش شاد باشد. خانه ای که او داشت برای ساخت مجموعه عروسکی «خانه مادربزرگه» به شدت برایم الهامبخش بود و به نوعی از روی خانه ای که او داشت دکور کار را ساختم. خدا رحمت کند آقای کامبیز صمیمی مخفم را. وقتی که آقای نیکخواه مدیر گروه کودک شبکه دو در آن سال ها به ما پیشنهاد ساخت چنین مجموعه عروسکی را داد ، با آقای صمیمی مخفم مجدداً به بندرانزلی رفتیم و هم از ننه حلیمه و هم از خانه اش عکسبرداری کردیم و بر اساس آن خانه مادربزرگه را نوشتیم و ساختیم. من همیشه همه انسانهای شریف و با اصل و نسب در ذهن من ماندگار هستند. کاراکترهای مجموعه های من به یک نوعی از درون همین مردم واقعی شکل گرفته اند. حتی انسان های کمدی و بانمکی که در کارهایم وجود دارد همه به نوعی مابه ازای بیرونی دارند.
*** خاطرات رادیو
وی در خصوص خاطراتی که از رادیو دارد گفت: من دوستی دارم که آلمانی است و قبلاً 35 سال پیش به ایران آمده بود و بعد از 35 سال ، پارسال مجدداً به ایران آمده بود. این خانم در آلمان در رادیو کار می کرد. مدتی که در ایران و مهمان من بود مدام صداهای مختلف را ضبط می کرد. مثلاً آمبیانس خیابان را، یا وقتی که به بقالی می رفتم صداهای مردم را ، در مهمانی در مسافرت و خلاصه هر جایی که بود صدا ها را ضبط می کرد. و بعدش یک گزارش بسیار بی نظیر در خصوص ایران و مردمش از همین صداها ساخت که وقتی شنیدم حظ کردم.
برومند در پاسخ به اینکه بهترین تعریفی که از او شده چه بوده است؟ گفت: خیلی ها تا من را می بینند می گویند کودکی و نوجوانی خود را با من گذراندند و به نوعی کودکی و نوجوانی آنها با من شکل گرفته است. خیلی ها به من می گویند که ما وحشت موشکباران های زمان جنگ را با تماشای «خانه مادربزرگه» از خود به دور کردیم و من واقعاً خوشحالم که چنین تاثیری را بین جوانان و بزرگسالان امروز گذاشته ام و از طرفی امروز احساس مسئولیت بیشتری می کنم که باید کارهایی بسازم که همچنان برای آنها مورد توجه باشد و مبادا کار اشتباهی بکنیم که روی روح حساس تماشاگرانمان اثر منفی بگذارد
*** مرضیه برومند به آرزوهایش رسیده؟
وی در پاسخ به این سوال که آیا به هر چه میخواسته رسیده است؟ گفت: شاید برایتان جالب باشد که بگویم آرزوهای شخصی ام بیشتر از آرزوهای اجتماعی ام نیست. آن آرزوهایی که برای خانوادهام و مردم جامعه ام و هممیهنانم و همه مردم جهان دارم باید بگویم که هنوز به آنها نرسیدهام. من یک دنیای زیباتر، پاکتر و دور از حب و بغض و خشونت و نفرت و زیادهخواهی در خیالم است و هر کاری می کنم در راه رسیدن به چنین ایده آلی است. نه من بلکه همه هنرمندان نیز چنین آرزوهایی دارند. ولی متاسفانه دنیای ما دنیای خیلی خشنی است. ما هنرمندان سعی می کنیم این دنیا را بهتر کنیم و دنیایی پر از عشق را بسازیم. مشکلی را در دنیای فعلی مان داریم این است که متاسفانه این روزها خیلی روی فردیت صحبت می شود و مردم ما از کارهای اجتماعی دوری می کنند. این واژه «من» همه ما را بیچاره کرده. باید از «من» به «ما» برسیم. ما اگر کارهای اجتماعی را در نظر بگیریم قطعاً موفق تریم. نگویم من می خواهم موفق شوم ، بلکه اگر همه ما با هم موفق شویم قطعاً بهتر است. نه فقط در اجتماع در زندگی خانوادگی هم وضعیت همین است. از بس توجه به «من» ها در خانه ها زیاد شده طلاق و جدایی ها در خانواده ها رشد پیدا کرده است. مادرها این روزها به خودشان فکر می کنند. پدرها همین طور. بچه ها هم حتی همینطور. این کنار هم نشینی ها متاسفانه از بین رفته و سازشها کم شده. پدر و مادرهای ما قبلاً با هم سازش میکردند. هر چه فکر میکنم میبینم در گذشته پدر و مادر من خیلی نسبت به هم گذشت انجام میدادند و خانوادهها استحکام بیشتری داشتند و زندگیها بادوام بود. الان در سنین بالا از هم جدا میشوند. زن و شوهری 60 ساله از هم جدا میشوند. انقدر هم زیاد شده و روز به روز چنین اخباری را می شنوم که واقعاً ناراحت می شوم. باید روح همکاری جمعی در ما بیشتر شود. ما این روزها فقط شعار می دهیم و بس. آن هم شعار بدون محتوا و بدون عمل. من دوست دارم طرفدارانم بیشتر به «ما» فکر کنند تا به «من».
«رادیو من» پنجشنبه ها ساعت 10 تا 11:30 از رادیوجوان پخش می شود.