«جنایات و مکافات» آینه زشتیها و پلیدیهای یک شهر بزرگ و بازتابدهنده رنجهای انسانهاست؛ انسانهایی شکستخورده و مغموم، بهگونهای که مخاطب را میان خوب و بد، میان عمل درست و نادرست، به قضاوت میخواند؛ قضاوتی که برای آن دسته از مخاطبان که به اصول اخلاقی و مذهبی اهمیت بیشتری میدهند، دشوارتر و جدیتر خواهد بود.
پایگاه خبری تئاتر: کسانی که شاهکارهای ادبیات جهان را میشناسند، به خوبی میدانند که رمان «جنایت و مکافات»، با وجود طولانی و دشواربودن (دشوار از لحاظ فلسفی)، اثری بینظیر در ادبیات جهان، بهویژه در ادبیات روسی محسوب میشود که تاکنون اقتباسهای سینمایی و تئاتری گوناگونی از آن صورت گرفته است و طبیعتا بعضی موفق و بعضی ناموفق بودهاند. نتیجه اقتباس صحنهای رضا ثروتی از این شاهکار ادبیات جهان - به دلایلی که در این یادداشت خواهد آمد - یک اقتباس موفق و یک اجرای ماندگار است. جدا از اقتباسهای سینمایی و حتی موزیکال از این رمان، اقتباسهای تئاتری زیادی نیز در چند دهه اخیر از آن شده است، از جمله یک اقتباس وفادارانه با حدود 15 شخصیت در سال ۱۹۸۵ در نیویورک و یک اقتباس یکساعتونیمه توسط دو نویسنده آمریکایی با سه شخصیت که تمام نقشها را بازی میکردند در سال ۲۰۱۳ و بسیار اقتباسهای نمایشی دیگر. در ایران نیز اولینبار حدود چهار سال پیش اقتباسی نیمهموزیکال توسط ایمان افشاریان با بازی مهدی پاکدل در نقش راسکولنیکوف اجرا شد که جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فجر را هم نصیب خود کرد. این روزها، اقتباس و دراماتورژی جدیدی به کارگردانی و طراحی رضا ثروتی همراه با موسیقی سیال ذهن و بازیهای باورپذیر، تئاتری ماندگار از رمان «جنایت و مکافات» را در تالار وحدت خلق کرده است که دیدن آن به تماشاگران واقعی تئاتر بهشدت پیشنهاد میشود. اگر تم اصلی رمان را «رنجهای انسانی» بدانیم، رضا ثروتی با خلق فضایی مناسب و هدایت بازیهایی تأثیرگذار، به خوبی توانسته است نهتنها رنج شخصیت اصلی، راسکولنیکوف، بلکه رنجهای پنهان اغلب شخصیتهای دیگر را نیز آشکار کند و در این راستا، خلق صحنه چهارنفره پایانی (راسکولنیکوف، مادر، خواهرش و سونیا) با همراهی موسیقی پیشبرنده، نمونهای مشخص از فضایی اکسپرسیونیستی است که با بازیهای مناسب، دنیای رنجآور درون شخصیتها را برای تماشاگران ملموس و دیدنی میکند که همین موضوع، درک عمیق کارگردان را از رنج شخصیتهای داستایفسکی به خوبی نشان میدهد. «جنایات و مکافات» آینه زشتیها و پلیدیهای یک شهر بزرگ و بازتابدهنده رنجهای انسانهاست؛ انسانهایی شکستخورده و مغموم، بهگونهای که مخاطب را میان خوب و بد، میان عمل درست و نادرست، به قضاوت میخواند؛ قضاوتی که برای آن دسته از مخاطبان که به اصول اخلاقی و مذهبی اهمیت بیشتری میدهند، دشوارتر و جدیتر خواهد بود. داستایفسکی، به گفته کامرون براون، در خلق یک فضای داستانی که ذهن را بیوقفه و مدام به خود مشغول کند، بسیار موفق عمل کرده و خود داستان بسیار جذاب و خواندنی است. رضا ثروتی و تیم حرفهای او نیز در بهصحنهآوردن این شاهکار بسیار موفق عمل کردهاند، بهطوریکه تماشاگر با اغلب شخصیتها رابطهای عاطفی برقرار میکند. داستایفسکی، در شخصیتپردازی راسکولنیکوف بسیار دقت و وسواس به خرج داده و جزئیات زیادی در مورد او بیان کرده است تا آنجا که حتی فرصت بخشودهشدن و رستگاری را نیز در پایان برای او باقی میگذارد. شاید بتوان گفت که راسکولنیکوف، یک هملت مدرن است که بهخاطر حساسیتهایش در مقابل فقر و فساد و بیعدالتی اجتماعی، حتی میتواند مونولوگ «بودن یا نبودن» را بدون اینکه تعجب ما را برانگیزد، اجرا کند. رضا ثروتی با طراحی کاملا حسابشده و پرهزینه (که متأسفانه از همان آغاز با مشکلات فنی روبهرو شد) و به کمک یک دراماتورژی رویدادگرا و موسیقی سیال ذهن، فضایی مناسب برای ارتکاب قتل و عیانکردن فقر و بیچیزی و رنجهای بیپایان انسانی فراهم کرده است و از سوی دیگر با انتخاب بازیگران مناسب و درخور نقشها و گرفتن بازی موردنظر از آنها، دنیای درونی و رنج نامرئی آنها را بیرونی و مرئی کرده است. بهخاطر انتخاب متن خوب و تفکربرانگیز و تیم اجرائی مناسب و کارگردانی و طراحی خلاقانه، باید به رضا ثروتی و تیم اجرائیاش تبریک گفت. همچنین، (با چشمپوشی از گاه طولانیشدن موسیقی در بعضی بخشها یا واضحنبودن بعضی دیالوگها از جانب تکوتوک بازیگران)، ضمن ارجنهادن به بازی تکتک بازیگران (مهدی سلطانی، آتیلا پسیانی، پانتهآ بهرام، پیام دهکردی، بهناز جعفری، طناز طباطبایی، مینا ساداتی و اصغر پیران) که بسیار مناسب انتخاب شدهاند، باید گفت که بازی بابک حمیدیان در نقش راسکولنیکوف، با درک و باوری تحسینآمیز و حضوری کامل بر صحنه، نمونهای بهیادماندنی از یک بازی تأثیرگذار و اجرای رضا ثروتی از این شاهکار ادبیات جهان، اجرائی ماندگار خواهد بود.
https://teater.ir/news/21063