کارگردان نمایش عروسکی «مضحکه باد سوار» درباره این اثرش که تلفیقی از خیمه شب بازی، سیاه بازی و نمایش مدرن است، بیان کرد: مفهوم نمایش ما از نمایش‌های سنتی مانند حاجی و مبارک گرفته شده و مثلا خصلت حاجی که از قدیم در نمایش‌های سنتی خسیس بوده و کار نمی‌کرده اینبار اختلاس‌گری است.

پایگاه خبری تئاتر: هما جدیکار که به تازگی نمایش «مضحکه باد سوار» را در تماشاخانه سنگلج روی صحنه برده است، با اشاره به اینکه این اثر سنتی است اما با تکنیکی مدرن همراه شده است، توضیح داد: ما برای اینکه نوآوری و تنوع داشته باشیم دست به اینکار زدیم. در واقع اگر نمایش‌های سنتی قالب‌های جدید نگیرند، معرفت، حکمت و تاثیرگذاری خود را از دست خواهند داد. او ادامه داد: نمایشی که من کار کردم نه می‌توانید بگویید، خیمه شب بازی است و نه سیاه بازی و نه حتی مدرن است. در حالی که تلفیقی از هر سه‌ آنهاست. در این اثر نوازندگان مانند خیمه شب بازی در دوطرف صحنه نشسته‌اند و بعضی از کلمات مبارک دیلماج می‌شود. ولی تکنیک نمایش رو میزی است. مفهوم نمایش ما از نمایش‌های سنتی مانند حاجی و مبارک گرفته شده است. مثلا خصلت حاجی که از قدیم در نمایش‌های سنتی خسیس بوده و کار نمی‌کرده این بار اختلاس‌گری است. به این ترتیب مسائل روز در آن مطرح می‌شود. این هنرمند در ادامه صحبت‌های خود با بیان اینکه آخرین اثری که به عنوان کارگردان روی صحنه بردم سال ۸۹ بوده، توضیح داد: من ادعای کارگردانی ندارم اما نیازی را حس کردم. زمانی که نگاهی به تئاتر سنتی به صورت مداوم و آکادمیک وجود ندارد کسی باید باشد تا کاری انجام دهد. من فکر می‌کنم نمایش‌های سنتی ما مثل ریشه‌های درخت تئاتر است که اگر به آنها توجه نشود، خشک می‌شوند و مردم نمی‌توانند از ثمره آن استفاده کنند به همین دلیل همیشه دغدغه‌ام این بوده که نمایش‌های سنتی قابلیت‌های خود را نشان دهد و اینکه چقدر می‌تواند به روز باشد و دغدغه‌های مردم را مطرح کند و به قولی تیاتری باشد برای مردم. وی افزود: مفاهیم می‌توانند تغییر کنند و به روز شوند زیرا دغدغه‌ها دائم در حال تغییر است. من می‌خواستم بگویم که این نگاه که تکنیک رومیزی می‌تواند این قابلیت را داشته باشد که یک فرم سنتی را با تلفیق مسائل روز روی صحنه ببرد، وجود دارد. جدیکار درباره مخاطبان این نمایش عروسکی‌اش توضیح داد: من هیچ وقت برای مخاطب خاص، تئاتر آماده نمی‌کنم و همیشه می‌گویم تئاتر برای مردم است. رده بندی سنی داریم زیرا برای بزرگسالان است اما به قول یکی از بازیگران ما این نمایش را می‌توانند از ۸ سال تا ۸۸ سال ببینند. بچه‌ها از جذابیت‌های عروسکی‌اش لذت می‌برند و بزرگترها از محتوا و مفاهیم. با این حال این نمایش عروسکی بزرگسال است اما خانواده ها با هم می‌توانند به تماشای این اثر بنشیند و از آن لذت ببرند با ذکر این نکته که اگر بخواهند نمایش عروسکی مناسب کودکان خود انتخاب کنند این نمایش پیشنهاد، نمی‌شود. این هنرمند با تاکید بر اینکه "تماشاخانه سنگلج یکی از قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین و بهترین سالن‌های تئاتری است" از اجرای نمایشش در این تماشاخانه گفت: این‌ تماشاخانه بسیار استاندارد است و این توانمندی را دارد که بتواند مخاطب اطراف خودش را هم جذب کند. من ارادت خاصی به سنگلج دارم زیرا ۱۴ سالم بود که نمایش«شهر قصه» را در آنجا دیدم و از آن به بعد نمایش‌های بسیاری از اساتید را مانند نمایش «مرغابی وحشی» استادم آقای سمندریان را به تماشا نشستم. شاید صحنه‌های بلک باکس برای نمایش رومیزی بهتر باشد ولی ترجیحم این بود که در سالنی که اصیل است نمایش ایرانی را روی صحنه ببرم و دِین خودم را به این شکل ادا کنم. این سالن برایم بسیار محترم است و من ۳ اجرا در آنجا روی صحنه بردم. نمایش «هفت خان رستم»، «عروسی ملک جمشید» و این هم سومین اجرای من است. این نویسنده و کارگردان درباره هزینه‌های ساخت عروسک‌ها و تولید این نمایش بیان کرد: همه مواد و متریال مورد نیاز برای عروسک‌سازی بسیار گران شده است. من 18 عروسک دارم و تا الان مقداری از هزینه‌ها را از جشنواره کمک گرفتم اما چون عروسک‌ها و صحنه را تغییر داده‌ام، فعلا علی الحساب با هزینه خود آنهارا ساخته‌ام. او درباره شرایط گیشه و استقبال از آثار تئاتری توضیح داد: تئاترها در یک هفته، ۱۰ روز ابتدایی اجرایش تا زمانی که معرفی شود شرایط مورد قبولی ندارد. البته که بازار گیشه تئاترها عجیب و غریب شده و دیگر فضا هنری و تئاتری حاکم نیست بلکه بیشتر تجاری شده است. یعنی آنقدری که گروه‌ها دغدغه‌هایشان فروش بلیت و در آمد است شاید کار هنری برایشان مهم نباشد. این شرایط خوبی نیست با این حال من خودم را درگیر آن نکردم. اگر در سالن سایه اجرا داشتم، می‌توانستم بگویم من هر شب با سالن پر به صحنه میروم اما سنگلج پُر حساب نمی‌شود. با این حال هفته سوم و چهارم اجراها مشخص می‌کند وضع فروش یک تئاتر چگونه است. ما بلیت‌های نیم بها در اختیار برخی ادارات و اهالی محل قرار دادیم. قرار است دانشجویان هم با ارائه کارت دانشجویی هر روز بتوانند از تخفیف برخوردار شوند. هما جدیکار در پایان صحبت‌های خود درباره داستان نمایشش گفت: جایی که دیگر دروغ، دروغ محسوب نمی‌شود آیا می‌توان زندگی کرد؟