پایگاه خبری تئاتر: آگاهی شادمانه و اندوهبار دوسویهی معنای بودن آدمیست در حضور تاریخیاش. هنر به ما آموخته "روشن بینی چیزی نیست جز مشارکت شورمندانه در اندوههای جهان " و در سویی دیگر نمایهی آگاهی شادمانهای است از این که علیرغم وجود تب و تاب و غم و رنج آدمی «انسان» و ارزشهایش تداوم داشته و خواهد داشت.
روزهای سختی است برای همه ما مردمی که در سوگ عزیزان نشستهایم و به حق کیست که از عمق جان لمس نکرده باشد اندوه و التهابی را که بر قلب و جان همگی ما سایه انداخته است؟! اگر ما بیش از هموطنان غمخوار و هموندان هنرمندمان پریشان و غمگسار نبوده باشیم، کمتر از ایشان خون به دل و اشک بر دیدگانمان نیست و عجب است اگر زمانی که احساس نجیب همدردی انسانی در لحظات سخت به جای گشودن آغوشی از مهر و نگاهی تسلی بخش به بغضی بدل شود که رشتههای پیوندمان را بگسلد و خط فرضی از جدایی و رویارویی را میان ما بکشد.
در تاریخ پر فراز و نشیب مان، نه تنها در لحظات شادمانی پیوسته بودهایم بلکه فرود ناگزیر هر رنج و اندوهی نیز نه گسستگی که پیوستگی بیشترمان بخشیده و این حکایت امروز نیست که خاطره جمعی و حافظه تاریخی ما گواه این انسجام و همدلی است.
در میان فضائل پر شمار هنر، فضیلتی انکار ناپذیر هم هست که ما را به پرهیز از عصبیت و خشونتهای فیزیکی و نمادین فرا میخواند و فرصت حضور گفت و شنود و مباحثه چند جانبه را فراهم میآورد. در میان بسیاری از کنشهای جمعی، هنر تئاتر و رویدادهایش از بهترین دستاوردهای تمدن بشری برای از دست ندادن فرصت گردهمایی علی رغم تمامی تفاوتها و تمایزهاست؛ جایی که هیجانات منجر به یورشهای ناروشن به امری حاد، به مواجه ای روشن گرانه و زیباشناختی مبدل میشود. ضرورت تئاتر، آنچه که همه دل در گروی آن داریم، فراخوانی برای حضور در فضاهای گشوده و همچنین گشودن عرصههایی است که هنوز ناگشوده ماندهاند؛ دعوتی است به حضور برای پر کردن جایگاهی که غیاب در آن شرایط مشارکت شورمندانه در غمها و شادیها را سخت یا ناممکن میکند.
هر رویداد مرتبط با این هنر ارزشمند، چه اجرایی چند روزه برای همگان و چه گردهمایی هنرمندانه در فستیوال تئاتری، جهت کنش آگاهی بخش هنر را به سوی ارتباطی تعاملی با مردمی میبرد که در هنگام غم و شادی حوزه عمومی را میجویند تا همدلانه یکدیگر را برای بروز عواطف و آگاهی خود ملاقات کنند.
فستیوال تئاتر فجر در این دوره، چون هر سال هنرمندان و مخاطبان را برای شکل دادن به این عرصه عمومی مکالمه انسانی فراخواند تا در مجموعهای متنوع از حضور موثر هنرمندان و تبلور گونههای پر توان هنر تئاتر «انسان»، بحرانها، رنجها، امیدها و حتی ناامیدیهایش را با مخاطبان و دیگر هنرمندان به اشتراک بگذارد، در ادامه ی سنتی کهن از تجربه بشری که صورتهای هنر را دور از تعصب و منازعه برای مفاهمهای خردمندانه در اختیار ما قرار داده و تداوم بخشیده است. در پی این دعوت هنرمندان بسیاری از سراسر کشور محصول توان و کوشش و حاصل عرقریزان روح و جسم خویش را عرضه کردند تا در اجتماعی از نسلهای چندگانه و سلایق و رویکردهای متنوع اندیشه ای و هنری، شاکله ای رنگارنگ از تئاتر را پدید آورده و در تحویل سال تئاتر ایران، چون هر سال به گذشته نگاهی ارزیابانه بیاندازیم بلکه تصویری از آینده هنر تئاتر نیز بر همگان آشکار شود. استعدادها به عرصه بیایند و تجربههای خلاقه حرفه ای و مهارتهای هنری، مخاطبان را به شوق آورد. اکنون برای حرکت این قطار خون دلهایی یک ساله خورده شده تا حرکت تاریخ خلاقیت را در فستیوال تئاتر فجر به نظاره بنشینیم. اگرچه برخی عزیزان و هم کیشان به هر دلیلی اراده پیاده شدن از آن را داشته اند اما هنوز گروههایی مصمم در این مسیر در حرکتاند و ما نیز به احترام این عزیزان ایستاده و خواهیم ماند.
نگاهداشت حرمت تئاتر و ارزشهایش ما را بر آن میدارد که همه ی عزیزانی را که در مسیر مفاهمه همراه بودیم بار دیگر برای همگرایی فرابخوانیم. آنچه ساختهایم دستاورد همه هنرمندانی است که نشان درخشان خود را با سخاوت به امروز ما سپردهاند و آنچه که خواهیم ساخت آیندهای است که باید مطلوب ما باشد.
خانمها، آقایان
همکاران محترم
دیگر بار صمیمانه و همدلانه از شما خواهش میکنم که افتراقهای ناچیزمان را کناری بگذاریم و در خانه خویش بمانیم، یقین بدانید همه ما یک آرمان مشترک بزرگ داریم: اعتلای فرهنگ و هنر این مرز وبوم و خدمت به مردمان نجیب و رنج دیده کشور عزیزمان.
برادر کوچک شما
ابتدا نویسنده و کارگردان تئاتر
و سپس دبیر سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر
نادر برهانی مرند
کسی که هنوز هم حلاوت تبریکهای بیشمار شما عزیزان هنگام پذیرش این مسئولیت خطیر کامش را شیرین میکند.»