خسرو دهقان، مقایسه برگزاری جشنواره در ایران با کشورهای دیگر و جشنواره‌های مطرح دنیا را درست نمی‌داند. او معتقد است برگزاری جشنواره در کشور ما باید با درنظرگرفتن شرایط خودمان تعریف شود و نیازی به مقایسه با کشورهای دیگر نیست.

پایگاه خبری تئاتر: سینمای رسانه در همه جای دنیا تعریف مشخص خود را دارد و از ویژگی‌های استانداردی برخوردار است، در کشور ما به دلیل تفاوت‌های عمده‌ای که در نحوه برگزاری جشنواره‌ها از جمله جشنواره‌ مهمی مانند فجر وجود دارد، این تعاریف گاهی دچار تغییر می‌شوند. خسرو دهقان، مقایسه برگزاری جشنواره در ایران با کشورهای دیگر و جشنواره‌های مطرح دنیا را درست نمی‌داند. او معتقد است برگزاری جشنواره در کشور ما باید با درنظرگرفتن شرایط خودمان تعریف شود و نیازی به مقایسه با کشورهای دیگر نیست. 
دهقان از نگاه خودش در مقام یک منتقد و تحلیل‌گر به بیان ویژگی‌هایی که سینمای رسانه باید دارا باشد، پرداخته که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید.
به عقیده شما سینمای رسانه اساسا باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
سینمای رسانه سینمایی است که در شرایط برگزاری جشنواره فجر وارد نقد و بررسی نمی‌شود و سینمای معرفی و مرور است. منتقدان، فیلم‌ها را در این ایام تماشا و در نقد و یادداشت‌هایشان آن‌ها را معرفی می‌کنند. درباره ژانر و مختصات اثر و پیشینه کارگردان و عواملش نکاتی را مطرح می‌کنند و در نهایت هم به مخاطب پیشنهاد دیدن یک فیلم را می‌دهند. در واقع، در ایام برگزاری جشنواره ارتباط بین منتقد و تماشاگر شکل قوی‌تری برای معرفی فیلم‌ها به خود می‌گیرد. به عقیده من، نقد، بررسی و بحث و‌  گفت‌وگوهای مفصل با هم درباره یک اثر، مخصوص این ایام نیست. چون فضای جشنواره و هیاهوی آن چنین چیزی را ایجاب نمی‌کند و طبیعتا در این شرایط هم، انتظار بررسی دقیق و نقادانه یک فیلم نیست.
بنابراین با این تعریفی که شما به آن اشاره کردید در سینمای رسانه باید شاهد چه اتفاقی باشیم؟
به نظرم در سینمای رسانه، اهالی رسانه و منتقدان باید در پی کشف شگفتی‌ها باشند. کارگردانی که در اثرش یک فرم جدید ابداع کرده، به‌خصوص جوان‌ها و فیلم اولی‌ها و کارگردان‌هایی که فیلم متفاوتی ساختند، باید مورد توجه قرار بگیرند. من معتقدم اگر تمرکز در مسیر کشف باشد و شگفتی که در جشنواره هر سال به وجود می‌آید، مورد توجه قرار بگیرد، اتفاق مثبت‌ بیشتری رقم می‌خورد.
در سال‌های اخیر در محل سینمای رسانه محفلی برای دورهمی‌های دوستانه هم به وجود آمده است و اهالی رسانه و منتقدان به بحث و گفت‌وگو درباره آثار می‌پردازند و حتی بعضا واکنش‌های دسته‌جمعی مثبت و منفی به فیلم‌ها هم نشان می‌دهند. این اتفاق‌ها چقدر در تعریف سینمای رسانه جای دارد؟
به نظرم نباید در سینمای رسانه شاهد چنین اتفاق‌هایی باشیم، شخصیت و شان اهالی رسانه و منتقدان بالاتر از این حرف‌هاست و نباید هر اتفاقی به سمت جنجال و حاشیه پیش برود. احترام هرکس دست خودش است و لزومی ندارد اهالی رسانه با جنجال‌آفرینی فضای مسمومی را به وجود بیاورند. در شان فضای جدی، رسمی و منتقدانه جشنواره جای کف و دست و سوت و جیغ و این حرف‌ها نیست. جنگ راه انداختن و موضع‌گیری‌های هدفمند هم باید از این فضا به دور باشد. 
البته در این میان، به اصطلاح مقداری بحث‌ها و حرف‌های خاله زنکی وجود دارد، به عقیده من صحبت‌ها و غرهایی که راجع به بحث پذیرایی هم مطرح می‌شود، نباید به فضای حرفه‌ای جشنواره راه پیدا کند.
منظورتان این است نباید انتقادی به شرایط برگزاری و نقص‌های احتمالی هم وجود داشته باشد؟ 
البته به کسی نمی‌توان گفت این حرف‌ها را نزن، چراکه حد هر کسی را خودش تعریف می‌کند. اما واقعیت این است که شان و جایگاه رسانه و منتقد، به دور از این حرف‌هاست. من خودم به‌عنوان یکی از قدیمی‌های این حرفه که سال‌های سال است در جشنواره حضور دارم، هیچ‌وقت به این مسائل حاشیه‌ای توجه نمی‌کنم و وقتی به‌عنوان یک منتقد در جشنواره حضور پیدا می‌کنم، به دنبال شگفتی و کشف آن هستم. دنبال این‌که در میان این شلوغی‌ها، نکته جدیدی پیدا کنم. حتی به دنبال نام‌های آشنا هم نیستم، اسم نمی‌آورم اما، دنبال کار آقای فلان و بهمان نیستم، چون حدودا می‌دانم او قرار است چه بگوید. من شخصا دنبال کار جدیدی هستم و نوآوری که قرار است در جشنواره هر دوره، شاهدش باشم. 
برای مثال، من به دنبال تماشای فیلمی مثل «در جستجوی فریده» هستم که به اعتقاد خودم مستحق اسکار هم بود، فیلم‌هایی از این دست که حرف تازه داشته باشند. 

در واقع رسالت رسانه و منتقد را در اطلاع‌رسانی به مخاطب می‌بینید؟
بله دقیقا، ما از طریق رسانه، تلویزیون، فضای مجازی، مجله و نوشتن، بین دنیای فیلم و مخاطب واسطه می‌شویم تا کشف تازه‌مان را به او هم معرفی کنیم. به نظرم همین کشف تازه مهم‌ترین رسالتی است که باید در ایام جشنواره در سینمای رسانه اتفاق بیفتد. 
به نظرم باید یک مقدار از این نق‌زدن‌ها، ایراد گرفتن‌ها و بحث‌های بی‌نتیجه پرهیز کنیم و از آن‌ها فاصله بگیریم. این به آن معنی نیست که کوتاهی نمی‌شود و یا نقصانی وجود ندارد، اما نباید انرژی‌مان را صرف این موارد کنیم. این موارد بدیهی هستند، که به اقتصاد، شرایط، سلیقه و این نوع مسائل برمی‌گردد که ممکن است یک روز خوب، و روزی دیگر بد باشد. 
اگر قرار باشد نقدی به وضعیت سینمای رسانه در این سال‌ها داشته باشید، این نقد شامل چه نکاتی می‌شود؟
به نظر من این‌که فیلم‌های جشنواره را در کدام سالن ببینیم، با مردم عادی ببینیم یا با داوران و بازیگران فرقی نمی‌کند، واقعیت این است که برای شخص من، موقعیت جغرافیایی سالنی که قرار است فیلم‌ها را در آن تماشا کنم، با توجه به ترافیک تهران و مشکلات رفت و آمد از همه چیز مهم‌تر است، البته در کنار این مورد، کیفیت استاندارد پرده و سالنی که فیلم در آن نمایش داده می‌شود، اهمیت زیادی دارد. البته من سلیقه خودم در این زمینه را نمی‌توانم به دیگران تحمیل کنم، اما از آن‌جایی که مسائل جانبی، مثل راحتی رفت و آمد و نزدیک بودن سینما برای من اهمیت بیشتری دارد، لازم دیدم این نکات را بگویم. به همین دلیل، در یکی دو سال اخیر، پردیس چارسو را برای تماشای فیلم‌‌های جشنواره انتخاب کردم. 
مقایسه جشنواره‌ای که در تهران برگزار می‌شود با جشنواره‌‌‌های دیگر مثل کن و برلین و غیره به نظرم درست نیست و ما را به جایی نمی‌رساند. فکر می‌کنم برای اهالی رسانه هم موضوع دسترسی آسان به محل برگزاری و پارکینگ مهم باشد، برای مثال خانم خبرنگاری که ساعت 12 شب می‌خواهد از جشنواره به خانه برگردد به همه این موارد فکر می‌کند. در واقع در این بحث، باید به ابعاد آن کمی اجرایی‌تر نگاه کنیم. 
به نظر شما اوضاع سینمای رسانه در کدام دوره بهتر بوده است؟
هرچه به عقب‌تر نگاه می‌کنم اوضاع را به‌سامان‌تر، آرام‌تر و عادی‌تر و اجرایی‌تر می‌بینم. در سال‌هایی که سینماهای فلسطین، صحرا و یا زمانی که سینما کاپری سابق (بهمن فعلی) به‌عنوان سینمای رسانه، فیلم‌های جشنواره را نمایش می‌داد، مسائل حاشیه‌ای کمتر بود و برای من که صرفا دنبال کردن فیلم‌های جشنواره اهمیت دارد، این مسئله نقطه‌قوت آن سال‌ها بوده است. من به دلیل روحیات خودم، از هر چیزی که به سمت سادگی‌ می‌رود، بیشتر استقبال می‌کنم، چون راحت‌تر با آن ارتباط برقرار می‌کنم. البته فضای مجازی در این زمینه هم بی‌تاثیر نیست و شرایط را به گونه دیگری رقم می‌زند و به سمت حرف‌های حاشیه‌ای پیش می‌برد. 
نکته دیگر این‌که در سال‌های اخیر، تعداد منتقدان به قدری زیاد شده، که نه من خیلی از آن‌ها را می‌شناسم و نه حتی آن‌ها من را به‌عنوان یکی از قدیمی‌های این حرفه به چهره می‌شناسند. اما ادعای نقد و این صحبت‌ها در میان آن‌ها زیاد است. از طرف دیگر، خبرنگاران بی‌شماری وجود دارد، که از میان آن‌ها هم نمی‌توان افراد حرفه‌ای را از تازه‌وارد‌ها تشخیص داد. در دهه 40، شوخی‌ای وجود داشت که می‌گفتند تعداد شعرا از تعداد خواننده‌ها بیشتر شده است، الان هم در سینما به‌نظر من تعداد منتقدان و خبرنگاران و اعضای رسانه از کل جمعیت افراد بدنه سینما بیشتر شده است. 
به نظرم، فضای صمیمانه‌ای که آن زمان در جشنواره وجود داشت، نکته مهمی بود. همه چیز عادی بود و هیچ‌کس به دنبال شعارهایی نبود که بخواهد خودش را مطرح کند و به‌همین‌دلیل شرایط بی‌سر و صداتر بود و ‌جنجال کمتری داشت. طبیعتا اتفاق‌هایی هم که می‌افتاد به سینمای طبیعی و واقعی نزدیک‌تر بود. در سال‌های اخیر شرایط تغییر کرده و این مسائل هم تحت تاثیر شرایط دچار تحولاتی شده است. به‌نظر من، نقش اینترنت و فضای مجازی در این میان مثبت عمل نکرده و باعث دامن زدن به برخی حواشی شده است. اما من معتقدم برای تاثیرگذاری بیشتر رسانه، باید از همه حواشی و جنجال‌ها به دور بود و به رسالت واقعی اطلاع‌رسانی پایبند ماند.