عضو هیئت انتخاب بخش مستند جشنواره فیلم فجر، گفت: به رغم این که بخشی از کارگردانان مستند در جشنواره امسال خانم‌ها هستند اما هیچ داور زنی در میان هیات انتخاب و داوری وجود ندارد.

پایگاه خبری تئاتر: بابک بهداد، رامین حیدری فاروقی و مرتضی شعبانی نام سه مستندسازی بود که امسال در حکمی از سوی ابراهیم داروغه‌زاده دبیر سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به عنوان اعضای هیات انتخاب بخش مستند انتخاب شدند و ۱۰ فیلم را به عنوان بهترین آثار برای معرفی به جشنواره انتخاب و معرفی کردند.

فیلم‌های بانو- ‌کارگردان: محمد حبیبی منصور- تهیه‌کننده: محمد حبیبی منصور، پروژه ازدواج- کارگردان: حسام اسلامی، عطیه عطارزاده- تهیه‌کننده: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، جایی برای فرشته‌ها نیست- کارگردان: سام کلانتری- تهیه‌کننده: محمد شکیبانیا، خسوف- محسن استادعلی- تهیه‌کننده: محسن استادعلی، مسعود زارعیان، خط باریک قرمز- کارگردان: فرزاد خوشدست- تهیه‌کننده: نگار اسکندرفر، زمستان است- کارگردان: مهرداد زاهدیان- تهیه‌کننده: پیروز حناچی، زندگی میان پرچم‌های جنگی- کارگردان: محسن اسلام‌زاده- تهیه‌کننده: محسن اسلام‌زاده، عالیجناب- کارگردان: سجاد ایمانی- تهیه‌کننده: رضا دانش‌پژوه، سجاد ایمانی، کامی- کارگردان: میترا ابراهیمی- تهیه‌کننده: پیمان قاسم‌خانی و مهدی عراقی را بکش- کارگردان: عبدالرضا نعمت‌اللهی- تهیه‌کننده: عبدالرضا نعمت‌اللهی، عنوان ۱۰ فیلم منتخب این دوره از جشنواره فیلم فجر است.

فیلم‌هایی که از بین همه فیلم‌های متقاضی، انتخاب شده اند و نمایندگان مستند در این دوره از بخش رقابت جشنواره فیلم فجر هستند.

آنچه در ادامه می‌آید گفت وگو با بابک بهداد یکی از اعضای هیئت انتخاب بخش مستند در سی و هشتمین جشنواره فیلم است:

ایرنا: آثار منتخب این دوره از جشنواره فیلم فجر از بین چند اثر معرفی شدند؟

امسال درجشنواره فیلم فجر ۴۶ فیلم مستند به دبیرخانه جشنواره ارائه شد که از این تعداد هیات انتخاب بخش مستند، ۱۰ فیلم را برگزید.

 این ۱۰ فیلم را بر چه اساسی انتخاب کردید؟

هر هیئت انتخاب دیدگاه خودش را برای انتخاب فیلم دارد. من فیلم‌ها را به دقت دیدم و راجع به پژوهش، کارگردانی، فیلمبرداری،صدا، تدوین و نگاه به موضوع در آن‌ها، یادداشت‌هایی را برداشتم. برای من خود موضوع فیلم اهمیت داشت؛ این‌که کارگردان چه نگاهی به موضع داشته و آیا نگاه خلاقانه‌ای نسبت به  کاربوده است یا نه؟ اصلاً موضوعی که انتخاب شده  در زمان حاضر اهمیت دارد؟  همه این‌ها بخشی از نکاتی بود که من به آن‌ها امتیاز می‌دادم.

خیلی از فیلم‌های بودند که ساختارهای بسیار معمولی داشتند و به عقیده من برنامه تلویزیونی بودند؛ شاید حتی فیلم تلویزیونی هم نبودند؛ البته برخی از این  فیلم‌ها برای پخش تلویزیونی خوب هستند ولی جای آنها در جشنواره فیلم فجر نیست؛ و اینجا شاید این انتقاد به این دوستان وارد باشد که شما به‌عنوان یک هنرمند باید جای کارهایی که می‌سازید را بدانید. اگر یک برنامه تلویزیونی ساختید جای آن در جشنواره  نیست و بالاخره نگاه این جشنواره مهم است و بخش مستند آن‌هم به عقیده‌ام بخش جذاب و تاثیر گزاری است. هرچند که هنوز مدیران سینمایی مستند را در حاشیه جشنواره قبول می‌کنند و ساعت‌های خوبی را به آن اختصاص نمی‌دهند؛ ضمن اینکه برخورد با فیلم‌های مستند رفتارهایی نیست که با سینمای داستانی می‌شود؛ حتی تبلیغاتی که می‌شود  ضعیف‌تر از سینمای داستانی است.

با این حال  اعتقاد دارم سینمای مستند همیشه نسبت به سینمای داستانی در فرم ومحتوا، جسورتر و پیشروتر از سینمای داستانی است و حرفی برای گفتن دارد. این نگاه اول و دوم در سینما نسبت به مستند و داستانی در کلیت وجود دارد و امیدوارم این برخورد یک روزی درست شود.

در نهایت ما (هیات انتخاب) دربارۀ ساختار فیلم‌ها باهم صحبت کردیم و هرکسی انتخاب‌های خودش را داشت. قطعاً همه فیلم‌های منتخب، انتخاب من نیست. بعضی‌ها انتخاب من و برخی انتخاب دیگر دوستان بوده است ولی روی ۱۰ فیلم درهرصورت به توافق رسیدیم و این ۱۰ فیلمی است که الان در جشنواره هست و امید دارم که این ۱۰ فیلم، تأثیر خود را در جشنواره بگذارد؛ و شرایطی برای دیدن  این ۱۰ فیلم فراهم شود که در سینماها اکران شوند (یک بخش می‌تواند در هنر و تجربه باشد و بخشی هم در دانشگاه‌ها و..) تا مخاطبین بیایند و ببینند.

قطعا شرایط اکران خوبی می‌تواند در انتظار این ۱۰ فیلم باشد.

لزوما این گونه نیست. بسیاری بر این عقیده هستند که این فیلم‌های مستند باید در تلویزیون نمایش داده شوند، ولی به عقیده‌ام بحث زیبایی‌شناسی سینما و تلویزیون تفاوت زیادی دارد. وقتی شما فیلمی را در ابعاد سینما و با صدای سینمای می‌بینید، مفهوم و تأثیرش بسیار با تلویزیون فرق دارد. درست است که تلویزیون مخاطبین خیلی زیادی را دربرمی گیرد ولی به عقیده‌ام قدرت سینما و تأثیرگذاری آن بسیار بیشتر از تلویزیون است. امیدوار هستم که این فیلم‌ها هم امکان توجه مانند سینمای داستانی داشته باشند؛ و همان طور که فیلم‌های سینمای داستانی وقتی در  فجر انتخاب می‌شوند در لیست نمایش فیلم‌ها قرار می‌گیرند، همین اتفاق برای فیلم‌های مستند هم بیفتد یعنی آن‌ها هم این امکان برایشان ایجاد شود که نمایش داده شوند.

فیلمی که سال پیش سیمرغ بهترین فیلم داستانی را گرفته و فیلم اول بوده است با فیلم من (بهارستان خانه ملت؛ برنده سیمرغ بهترین فیلم مستند) به لحاظ تبلیغاتی که برای این فیلم داستانی شده اصلا قابل قیاس نیست؛ چراکه آن فیلم درتمام بیلبوردهای شهر نصب شد، برایش آنونس رفت، در اتوبان‌ها و در شهرستان‌ها تبلیغ شد اما فیلم من هیچ تبلیغی نداشت. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ اصلا بحث فیلمِ من نیست، بحث این است که این اختلاف‌سلیقه و نادیده گرفتن سینمای مستند تاکی باید ادامه یابد؟

چرا ما فکر می‌کنیم مخاطبین ما سینمای مستند را نمی‌پسندند؟ اتفاقاً می‌پسندند و قطعاً اگر شرایط سینمای داستانی برای سینمای مستند هم فراهم باشد مخاطبین خودش را جذب می‌کند. در برخی صحبت‌ها با دوستان یا در جلسات سینمایی عنوان می‌شود که سینمای مستند مخاطب سینمای داستانی را ندارد اما من عقیده دارم که باید فضا برای اکران این فیلم‌ها باز شود، چراکه هم مخاطب دارند و هم باز شدن فضا امکان مخاطب یابی برای این سینما را می دهد. این اصلاً قابل‌قبول نیست که فکر کنیم سینمای مستند مخاطب  در سینما ندارد؛ اتفاقاً پتانسیل بالایی دارد و این مخاطب را حتی در بعضی مواردی بیشتر از سینمای داستانی دارد؛ سینمای ایران منحصر به سینمای داستانی  نیست که امروز متأسفانه فقط  به آن پرداخته می‌شود.

در سینمای مستند ما موضوع کم نداریم از محیط‌ زیست تا سیاسی، علمی، ورزشی و باستان‌شناسی که جذاب است و کم کار می‌شود. به همین دلیل موضوع کم نیست یعنی دریایی از موضوعات هست که از دیدگاه‌های مختلف می‌توان به آن پرداخت و تعجب می‌کنم که برخی می‌گویند دنبال موضوع می‌گردند. این جای تعجب است که مستندسازی که در ایران زندگی می‌کند، هنوز برای فیلم‌سازی‌اش موضوع ندارد و این هم یک معضل دیگر است که وجود دارد.

فیلم های مستندی که برای جشنواره فیلم فجر انتخاب شدند، فیلم های منتخب در جشنواره سینما حقیقت بودند؟

این فیلم ها به صورت مستقل به دبیرخانه فجر ارائه شدند درحالی که برخی نمایش داده شده بودند و جوایزی هم گرفته بودند و به این جشنواره هم فرستاده شدند اما فیلم ها لزوماً از جشنواره حقیقت به این جشنواره راه نمی‌یابند. تهیه‌کننده‌ها بنابر تشخیص خودشان فیلم‌هایشان را به جشنواره فیلم فجر می‌فرستند. در آیین‌نامه چند سال پیش این گونه بود که بهترین فیلم حقیقت وارد فجر می‌شود اما امسال این‌گونه نبود و ما فیلم‌ها را از اول دیدیم.

هیات انتخاب توسط چه کسی و به چه صورت انتخاب شدند؟

این سه نفر در شورا انتخاب‌نشده‌اند و انتخاب شخص دبیر جشنواره (ابراهیم داروغه زاده) بوده است. این که ما چرا سه نفر بودیم را نمی‌دانم. دبیر جشنواره من را به دلیل سیمرغی که پارسال گرفتم برای هیئت انتخاب، در نظر گرفت (دلیل انتخاب دو نفر دیگر را نمی‌دانم) و به نظرم این رسم خوبی است که در همه جای دنیا هست که وقتی کسی در فستیوالی جایزه می‌گیرید، در بیشتر فستیوال‌های سال بعد به‌عنوان داور از او دعوت می‌شود و این باعث رشد و نگاه فیلم‌ساز می‌شود؛ چنانچه من امسال فیلم‌های خوبی را دیدم که بر خودم تأثیر داشت.

 چرا به‌رغم تعدد کارگردان‌های مستندساز خانم، هیچ خانمی در ترکیب هیات انتخاب نبود؟

این سؤالات را باید از دبیر جشنواره بپرسید. ما در انجمن صنفی مستندسازان همیشه سعی می‌کنیم که علاوه بر نگاه انسانی و فارغ از جنسیت، ترکیب جنسیتی را مدنظر قرار دهیم و در چنین مواردی نگاه خانم‌ها را هم لازم داریم که نگاه زنانه و زاویه دید زنانه را هم داشته باشیم.

 آیا کارگردان هیچ یک از این ۱۰ فیلم منتخب خانم نیست؟

چرا هست. من موافق این مسئله هستم ولی به‌عنوان هیات انتخاب اراده‌ای در این موضوع نداشته ایم  و این موضوع باید از طریق ستاد جشنواره اتفاق بیفتد.

بهتر بود این موضوع را مطرح می‌کردید که درست است که یک خانم هم در این ترکیب باشد. داوری مستند یک بخش جزئی نیست و بحث یک سینمای گسترده است که اهمیت دارد و ما در تلاش برای توجه دادن به این سینما هستیم که آبروی سینمای ایران است؛ مستند پتانسیلی بالقوه در ارتقای سینمای ایران است که وزنه‌ای مستقل محسوب می‌شود؛ در نتیجه لازم است که چیدمانش حرفه‌ای و اصولی و دربرگیرنده همه آدم‌ها و نگاه‌ها باشد.

ما در کشوری زندگی می‌کنیم که مردسالاری است و همه بر این موضوع واقف هستیم که قوانین و شکل زندگی ما به نفع مردها است. شما می‌گویید چرا در ترکیب هیات انتخاب خانمی نبود، من می‌گویم چرا دبیر جشنواره زن نشده است؟  چرا دبیر سینما حقیقت یا جشنواره فیلم فجر هرگز خانم نبوده‌اند؟ حتی دبیر جشنواره پروین (که دوست من مازیار رضاخانی دبیر آن است و همیشه خود ایشان است) که فستیوالی با موضوع زنان است هم با دبیر مرد برگزار می‌شود و این انتقاد وارد است که چرا مدیران برجسته‌ای که می‌توانند زن باشند را در وزارت ارشاد یا مراکز تولید نداریم؟ مثلاً در شورای سیاست‌گذاری جشنواره حقیقت یا شورای تصویب فیلم‌نامه در مرکز گسترش حتی یک خانم حضور ندارد و من ندیده‌ام؛ درصورتی‌که تعداد زیادی زنان را داریم که بسیار خوب کار می‌کنند و همیشه هم وقتی امورات به دست آن‌ها بوده، کارها خوب پیش رفته است.

به‌عنوان‌مثال مدیر مراکز استان‌ها خانم آقایی است که قبلاً در شبکه چهار کار می‌کردند و اکنون مدیر مرکز تولید مراکز استان‌ها هستند و کاری که ایشان می‌کند بسیار با ارزش است؛ چنانچه به‌تازگی از فیلم‌سازان و مستندسازان حرفه‌ای (هم خانم و هم آقا) دعوت به همکاری کرده‌اند؛ یعنی کاری که باید مرکز گسترش یا حوزه هنری و ... انجام می‌دادند را ایشان و گروهشان انجام می‌دهند و مستندسازان را دعوت می‌کنند و بر اساس حوزه تخصصی پیشنهاد کار می‌دهند. این اتفاق تخصصی و حرفه‌ای است که من در این ۲۵ سال ندیده‌ام و این یعنی هوش، درایت و مدیریت یک خانم و چرا نباید درجاهای دیگر این مسئله رخ بدهد و پتانسیل بالفعل نشود؟

امیدوارم سال بعد دبیر جشنواره یک خانم باشد؛ یکی از خانم‌هایی باشد که معمولاً از فیلم‌سازان انتخاب می‌شوند و این یک اعتبار است چون واقعاً هماهنگی و انسجام و خروجی جشنواره خیلی پیچیده است ولی سخت نیست. وقتی شما فیلم‌ساز باشید و بتوانید گروهی را مدیریت کنید، مطمئن باشید توان مدیریت یک فستیوال با یک خروجی خوب را هم خواهید داشت. این‌که ما یک فستیوال را برگزار می‌کنیم کافی نیست و باید ببینم چه چیزی از یک فستیوال برداشت می‌کنیم، فستیوال چه جریانی را برای ما ایجاد می‌کند و چه تأثیری روی سینمای دارد. اگر قرار باشد هرسال فقط فرش قرمز بیاندازیم و یک سری فیلم از ارگان‌های دولتی بیایند و رقابت کنند و جایزه بگیرند، فایده ندارد. باید ببنیم چه اتفاقی می‌افتد و اتفاق درست هم با رعایت همین نکات کوچک رخ می‌دهد؛ یعنی ما هیات انتخاب و هیات داوری خوبی داشته باشیم. شرایط را برای گفت‌وگوی فیلم‌سازان در فستیوال فراهم کنیم که باهم تبادل‌نظر و فکر کنند. فیلم‌ساز اول و دوم و تجربی و کهنه‌کار و پیشکسوت همه مهم هستند؛ البته تفاوت دارند ولی همه فیلم‌ساز هستند و همان‌قدر که یک فیلم‌ساز قدیمیِ داستانی اهمیت دارد، کسی که اولین فیلم مستند خودش را در جشنواره فجر اکران دارد هم همان‌قدر شایسته احترام و اهمیت است و اگر قرار است راجع به فیلم‌ساز داستانی یا قدیمی نقدی نوشته شود و نشست مطبوعاتی داشته باشد، باید برای این فیلم‌ساز مستندساز هم همان اتفاق بیافتد و اگر نیفتد به نظرم آن جشنواره درست نیست.

من از سال پیش تا یک ماه پیش که توسط خانم آقایی دعوت به کار شدم، هیچ پیشنهاد و دعوت به کاری نداشتم؛ یعنی هیچ ارگان، موسسه، نهادی و شخصی به من زنگ نزدند که برایشان فیلم بسازم. من سیمرغ جشنواره، جایزه آکادمی سینما، جایزه خانه سینما، جایزه شهر، جایزه تجلی اراده ملی و حدود هفت تندیس گرفتم اما یک نفر از مدیران و متولیان سینما از من نخواستند که حتی یک دقیقه فیلم برایشان بسازم. فقط هنر و تجربه از فیلم من حمایت کردند و آن را نمایش دادند اما این‌که فکر کنید به من پروژه‌ای بهتر، با کفیت تر و حرفه‌ای‌تر از کار قبلی‌ام پیشنهاد شد یا دعوت به کار شدم، اصلاً این‌گونه نیست. درنتیجه فکر می‌کنم متأسفانه اکران و جوایز مستند در جشنواره فجر هیچ تأثیری در روند حرفه‌ای مستندسازان ندارد. درصورتی‌که هیچ کجای دنیا این‌گونه نیست که وقتی‌که شما مرحله‌ای را طی می‌کنید و بالاترین جایزه کشورتان را می‌گیرید اقبالی نباشد چراکه از فردا دفاتر تهیه فیلم به شما زنگ می‌زنند چون می‌دانند که کارت را بلدی. دوست من مهدی گنجی هم جایزه فجر دارد اما او هم هیچ اتفاقی برایش نیفتاده است، دوست دیگرم محسن استادعلی هم جایزه فجر دارد و او هم در همین شرایط است و این‌ها هنوز خودشان می‌دوند و پول می‌گذارند و فیلم می‌سازند درصورتی‌که این منطقی نیست.


منبع: خبرگزاری ایرنا