یادداشت احسان ناظم بکایی درباره شخصیت پردازی و لوکیشن های فیلم «دو زیست».

پایگاه خبری تئاتر: فیلم «دو زیست»، داستان حضور یک زن در جمعی مردانه است. انگار آمده تا عیار رفاقت و صداقت این چند مرد، سنجیده شود. جمعی که هر کدام ماجرایی دارند، اما همه آن‌ها حول محور عطا (جواد عزتی) دور هم جمع شده اند. عطا، قهرمان قصه است که هم صادق است و هم روراست. قهرمانی که در پایان داستان، چوب همین صداقت و رو راستی اش را می‌خورد.

برزو نیک نژاد در شخصیت پردازی «دو زیست» ، دو گانه عمل کرده است. بعضی شخصیت‌ها مانند عطا (جواد عزتی)، ابراهیم، پدر عطا (سعید پور صمیمی) و آزاده (ستاره پسیانی) به خوبی ساخته و پرداخته شده اند. خودشان و روابط میان شخصیت‌ها به خوبی از آب درآمده است، اما در مقابل بعضی شخصیت‌ها مانند مجتبی (پژمان جمشیدی) و صیفی (مانی حقیقی)، چنان پرداخته نشده اند که همراهی تماشاگران را به دنبال داشته باشد. با وجود این دوگانه بودن شخصیت پردازی که تا حدی میان نقش‌ها شکاف انداخته، توالی رویدادها، خوب و تاثیرگذار است. فیلم در تمام صحنه ها، ریتمش را حفظ می‌کند و تماشاگر برای اینکه ببیند چقدر به پایان فیلم مانده، سراغ دیدن ساعتش نمی‌رود. اما همین توالی و ریتم، عمق کافی ندارد و تماشاگر بدون دانستن عقبه برخی شخصیت‌ها مانند مجتبی یا حمید (هادی حجازی فر) باید پا به پای آن‌ها پیش بیاید. تماشاگر نمی‌داند مجتبی چرا میان این بیغوله نشین‌ها بور خورده است یا حمید که پسرعموی عطاست چرا و چطور فنون آکروباتیک و ... را بلد است و خانواده اش کجا هستند؟ برزو نیک نژاد حدود هشتاد درصد دوزیست را در یک گاراژ مخروبه پیش می‌برد، ولی فضاسازی و دکور خوبی که در این گاراژ ایجاد کرده اصلا تماشاچی را متوجه این یکسانی لوکیشن نمی‌کند. دوربین، بسیار روپا و پرحرکت است و از اکثر زوایای گاراژ استفاده می‌کند. نهایتا اینکه دوزیست با ضربه پایانی خوبش که شباهت‌هایی به فیلم «مظنونین همیشگی» دارد، تماشاچی را راضی از سالن سینما بیرون می‌برد.



نویسنده: احسان ناظم بکایی