پایگاه خبری تئاتر: بیتردید در میان آثار نمایشنامهنویسان معاصر، متنهای ماتئی ویسنییک از محبوبترین و شناختهشدهترین آثاری است که تاکنون بارها به زبانهای مختلف ترجمه و توسط کارگردانهای تئاتر در سراسر جهان اجرا شده است. نمایشنامههایی مانند "داستان خرسهای پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد"، "نان در جیب"، "سهشب با مادوکس"، "دستنویسهای قلابی"، "اسبهای پشت پنجره"، "آخرین گودو"، "تئاتر تیکه شده یا مرد زبالهای"، "نامهای به درختها و پرندهها"، "چه طور میتوانم یک پرنده شوم؟"، "پیکر زن"، "یک میدان مبارزه در جنگ بوسنی" و "تماشاچی محکوم به اعدام" از جمله آثار این نمایشنامهنویس رومانیاییتبار فرانسوی است که تینوش نظمجو، تعدادی از آنها را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
در همین راستا و بعد از اجرای موفق نمایش "چه طور میتوانم یک پرنده شوم؟" از این نویسنده که چندی پیش در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت و با استقبال بسیار خوب مخاطبان تئاتر روبهرو شد، چند روزی است که نمایش "سه شب با مادوکس"، یکی دیگر متنهای معروف این نمایشنامهنویس با کارگردانی فاطمه پایدار در تماشاخانه استاد انتظامی در خانه هنرمندان ایران روی صحنه رفته است.
اجرای این نمایش که در سال 1387 و زمانیکه ویسنییک به عنوان یکی از میهمانان جشنواره تئاتر فجر در تهران حضور داشت، در فرهنگسرای ارسباران اجرا شد و ویسنییک که به تماشای این کار نشسته بود، درباره اجرای سه شب با مادوکس گفت: "اجرای سه شب با مادوکس یکی از بهترین اجراهایی بود که تا به حال از این نمایشنامه دیدهام. آنها به خوبی به ارتباط بین شخصیتها پرداختهاند و در عین حال اجرایی کمدی و نمایشی شاعرانه نیز ارایه دادند. فضای نمایش واقعگرایانه نبود اما رابطه بین شخصیتها چنان جذاب بود که بیننده را به کشف رابطههای شخصیتها برمیانگیخت. پایان اجرا را هم بسیار دوست داشتم چرا که کارگردان راهحل خلاقانهای را پیدا کرده بود."
فاطمه پایدار، کارگردان نمایش "سه شب با مادوکس" درباره علت انتخاب این نمایشنامه و ویژگیهای آن، به خبرنگار هنرآنلاین گفت: انتخاب این متن چند دلیل داشت. یکی از دلایلی که این متن را انتخاب کردم این بود که با توجه به موضوع پایاننامه که درباره "نقش تخیل در تئاتر پستمدرن" بود به دنبال متنی میگشتم که فضای تخیلی قوی داشته باشد و با توجه به اینکه داستان نمایشنامه "سه شب با مادوکس" کاملا فضایی فرا واقعی و سورئال دارد، این متن را انتخاب کردم. در عین حال نمایشنامه دارای یکسری ویژگیهای عجیبی است که دست کارگردان را برای خلق فضاهایی که مطابق ذهناش است باز میگذارد تا حدی که میتواند ضمن وفاداری به متن، شیوه اجرایی کاملا متفاوتی را ارایه کند.
این کارگردان تئاتر درباره شیوه اجرایی این اثر نمایشی توضیح داد: شیوه اجرایی که من برای اجرای این نمایش در نظر گرفتم کاملا مبتنی بر بدن بازیگر بود. در این کار تمام فضاهایی مثل رستوران یا کافه که در نمایشنامه عنوان کرده بود را حذف کردم و با استفاده از پنج چهارپایه و یک میز در طراحی صحنه، بازیگران را موظف کردم که شکلها و تابلوهای متفاوتی را با بدنهایشان ارایه کنند.
پایدار با اشاره به ریتم این نمایش که تقریبا تند است، افزود: در این اجرا من خیلی مینیمالیستی و کاملا متکی بر تخیل بازیگرها کار را پیش بردم تا حدی که مثلا قهوه جوش را با بدن بازیگر ساختم. در واقع لحظهای از کار نیست که از دستم دررفته باشد و من برای آن یک تابلو نساخته باشم. ضمن اینکه برخلاف فضاهای کارهای ابزورد، که عموما فضایی سرد و آرامی دارند در این کار برخلاف این روند من فضایی کاملا اکشن را ایجاد کردم و بازیگران در طول کار تحرک بسیار زیادی دارند و با بدنهای خود تابلو و اشکال فراوانی میسازند.
او با بیان اینکه برای اجرای این نمایش حدود 3 ماه با گروه تمرین کردند، درباره تابلوهایی که در طول اجرا توسط بازیگران ساخته میشود، تصریح کرد: همه تابلوهایی که در طول کار ارایه میشود دارای مفهوم هستند و در جهت هدف اصلی کار است و مدام به دنبال پیدا کردن مادوکس هست و میخواهد بداند که مادوکس چه کسی هست که دائما در حال تکثیر است و همه جا هست.
کارگردان "نمایش سه شب با مادوکس" همچنین درباره تاثیر اجرای دو نمایش پشت سر هم در یک سالن و تاثیر آن بر کیفیت اجرای این نمایش، اظهار داشت: مسلما این مسئله در کیفیت کارها تاثیر منفی دارد و قطعا از نظر کیفی اُفت میکند. در نظر بگیرید که گروه ما کلا برای لباس پوشیدن، گریم، دکور و... تنها 20 دقیقه فرصت داریم و عملا بازیگران ما هیچ فرصتی پیدا نمیکنند که روی نقشها و بدنشان کمترین تمرکزی کنند. البته از طرفی مسئولان سالن انتظامی هم درباره این مسئله مقصر نیستند چون تعداد متقاضیان اجرا زیاد است که آنها ناچار هستند که با اجرای دو نمایش در روز به نوعی به همه فرصت اجرا بدهند و ما هم مجبوریم که این جریان را قبول کنیم در غیر این صورت باید قید کار کردن را بزنیم. در واقع یک انتخاب بین بد و بدتر است که ما بد را انتخاب کردیم.
او با بیان اینکه؛ مسایل مالی یکی از مواردی است که به شدت گروه این نمایش را تحت فشار قرار داده، اظهار داشت: متاسفانه علاوه بر اینکه هیچ کمکی برای اجرای این کار به ما نشده، متاسفانه ما نتوانستیم اسپانسری هم از بخش خصوصی برای کارمان پیدا کنیم و با توجه به اینکه 80 درصد از فروش گیشه به ما تعلق میگیرد به جرات میتوانم بگویم که این رقم حتی پاسخگوی 30 درصد از هزینههای ما هم نمیشود.
پایدار همچنین با اشاره به موفقیت این نمایش در سیزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی و نظر ویسنییک درباره این نمایش در جشنواره فجر، گفت: من برای اجرای این نمایش که عنوان پایاننامه برتر سیزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی دارد، 5 سال دوندگی کردم. سه بار و در سه مدیریت مختلف این نمایش را برای اجرا به تالار مولوی ارایه کردم اما هر سه بار به بهانه اینکه این شیوه اجرایی مورد پسند آنها نیست با اینکه موظف بودند به آثار برتر سالن بدهند اما هر بار آنرا رد کردند. من واقعا متوجه این همه بیمهری نشده و نمیشوم اما امیدوارم حداقل از گروههای جوان که کارهای موفقی را در جشنوارهها اجرا میکنند نه تنها در حرف بلکه در عمل بیش از پیش حمایت بشود.
کارگردان نمایش "سه شب با مادوکس" در پایان ضمن ابراز رضایت از استقبالی که از اجرای این اثر تاکنون شده، خاطر نشان کرد: مخاطب تئاتر ما شیوهای که در این کار استفاده شده را کمتر دیده و همین تفاوت و جدید بودن شیوه اجرایی برای او ایجاد جذابیت میکند و به همین خاطر فکر میکنم در اجراهای بعدی مخاطبان بیشتری به تماشای کار بیایند.
گفتنی است، نمایش "سه شب با مادوکس" نوشته ماتئی ویسنی یک با ترجمه تینوش نظمجو و کارگردانی فاطمه ابرار پایدار و نقشآفرینی سیدحسامالدین سیادت، سهیل قناعتی، ندا ابرار پایدار، قاسم روشنایی و حامد عباسپور، تا 13 تیرماه جاری هر شب ساعت 19 به مدت 60 دقیقه در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران اجرا میشود.
نزدیک به دو ماه است که تماشاخانه «سنگلج» مدیر ندارد، با این حال بودجه لازم برای اجرای طرح گسترش آن در شرکت توسعه فضاهای فرهنگی تصویب شده و این بودجه در سال جاری پرداخت میشود.
محمدمهدی خاتمی مشاور هنری شرکت توسعه فضاهای فرهنگی با تأیید تأمین اعتبار این بودجه گفت: «اعتبار لازم برای گسترش تماشاخانه سنگلج در سال 93 در نظر گرفته شده و فکر میکنم این طرح امسال اجرایی شود.»
پیش از این شهرداری تهران با واگذاری ساختمان مجاور تماشاخانه «سنگلج» که در اختیار دایره حقوقی شهرداری است، موافقت کرده بود.
بر همین اساس قرار است این ساختمان به تماشاخانه سنگلج اضافه شود و هر دو بنا معماری یکدستی داشته باشند. با اجرای این طرح هم موزهای برای تئاتر ایران راهاندازی میشود و هم یک سالن بلک باکس به این تالار اضافه میشود.
تماشاخانه «سنگلج» یکی از قدیمیترین تئاترهای تهران است که در خیابان بهشت قرار دارد. این تماشاخانه به عنوان اصلیترین خاستگاه تئاتر ملی ایران شناخته میشود که هنرمندانی همچون عباس جوانمرد، جعفر والی، علی نصیریان، محمود دولت آبادی و... در آن فعالیت کردهاند.
در چند ماه گذشته مدیریت این تماشاخانه به پریسا مقتدی واگذار شد اما بعد از اینکه مقتدی روز 14 اردیبهشتماه به عنوان مدیر جدید تئاتر شهر حکم گرفت، تماشاخانه «سنگلج» بدون مدیر مانده و هنوز جایگزین برای او در نظر گرفته نشده است.