پایگاه خبری تئاتر: زندهیادان علی حاتمی و محمدعلی فردین دوستی دیرینهای باهم داشتند.
با وجود این دوستی و رفاقت، تنها همکاری مشترک سینمایی این دو هنرمند در مقام کارگردان و بازیگر، منحصر به ساخت فیلم جسورانه «باباشمل» در سال ۱۳۵۰ بود، فیلمی که دومین ساخته موزیکال علی حاتمی پس از «حسن کچل» محسوب میشد. «بابا شمل» برخلاف فیلمهای کافهای و جاهلبازی آن زمان، به شکلی نوآورانه، داستان پهلوانان و لوطی ها و عاشقیشان را با دیالوگهای شعرگونه و آهنگین روایت میکرد…
علی حاتمی هنگامی که میخواست فیلم زندگانی مرحوم غلامرضا تختی را بسازد، جلسات مشترکی با فردین داشت، جلساتی که برای رسیدن به شناخت بیشتر از حالوهوا و فضای دوران زندگی تختی برگزار میشدند.
حاتمی تلاش بسیاری کرد تا مجوز حضور فردین را برای بازی در فیلم «جهان پهلوان تختی» از مدیران وقت سینمایی وزارت ارشاد بگیرد که کوششی بی فرجام بود.
فردین در خلال ۲۳ سال فعالیت سینماییاش در ۶۴ فیلم سینمایی بازی کرد (از «دوقلوها» و «چشمه آب حیات» در سال ۱۳۳۸ تا «برزخیها» در سال ۱۳۶۱). حضور موثر او در فیلمهای ایرانی جان تازهای به سینمای نحیف ایران آن زمان داد و در میدان رقابت با فیلم هندی و آثار بالیوودی، فردین برگ برنده و دست بالای سینمای ایران بود.
سالها گذشت و فعالیت فردین که نمادی از سینمای پیش از انقلاب شمرده میشد پس از سال ۱۳۶۱ با پافشاری جریانی با سردمداری افرادی مثل محسن مخملباف، پس از اکران نیمهکاره «برزخیها» به محاق رفت و فردین هم مانند بسیاری از هنرمندان سینمای قدیم از سینما کنار گذاشته شد.
طنز ماجرای ممانعت از فعالیت سینمایی فردین توسط افرادی مانند مخملباف در این است که فردین در این مملکت ماند و مخملباف راهی کشورهای دیگر شد و حتی در اسراییل هم فیلم ساخت!!
فردین در ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ در سن هفتادسالگی در منزل مسکونی اش درگذشت…
مجید میرفخرایی از طراحان سرشناس و صاحب سبک صحنه و لباس سینمای ایران و مدیر هنری شمار زیادی از فیلمهای سینمایی، خاطرهای از یکی از نشستهای علی حاتمی و محمدعلی فردین برای بانیفیلم نوشته که خواندنیست…
***
خاطره ای از فردین و علی حاتمی
*مجید میرفخرایی
در منزل آقای حاتمی نشسته بودیم
من در کنار علی حاتمی و محمدعلی فردین.
زری خانوم هم با صمیمیت همیشگی پذیرایی میکرد.
فردین خاطراتش را از تختی و فضاهایی که در کنار هم در تیم ملی کشتی داشتند میگفت و من هم حرفهایش را یادداشت میکردم.
حاتمی اصرار داشت مت این خاطرات را بشنوم چون میخواست فضاهای فیلمش «جهان پهلوان تختی» واقعی باشد.
من هر جملهای را به دقت مینوشتم. میدانستم چنین نشستی دیگر پیش نمیآید.
در میان خاطرات فردین نکات جالب زیاد بود که به طراحی و فضاسازی در فیلم کمک میکرد.
یکی از خاطرات جالبی که فردین از خود و تختی و مربیشان حبیباله بلور تعریف کرد این بود:
«بلور میخواست ما وزن کم کنیم تا برای مسابقات تیم ملی کشتی در مسابقات جهانی توکیو آماده شویم. ولی آن زمان مثل الان که سونا نبود، بدنسازی هم به این صورت نبود.
من و تختی بعد از ورزش و آمادهسازی در باشگاه، به بازار آهنگران میرفتیم که حمامی قدیمی هم در آن بازار بود. در تون
حمام که اتاقکی کوچک بود با یک منبع نفت سیاه و شعله فراوان که آب حمام را داغ میکرد، تا جایی که طاقت داشتیم آنجا مینشستیم و بعد هر دوی ما در حالی مع خیس عرق بودیم با لنگی به تن، به سرعت به مغازه حاجی میرفتیم که روبروی حمام بود و آنجا با «قپان» خود را وزن میکردیم.
انقدر این کار را ادامه میدادیم که به وزن مورد نظر برسیم!»
علی حاتمی خیلی علاقه داشت فردین در فیلم «جهان پهلوان تختی» نقش حبیباله بلور را بازی کند. برای گرفتن مجوز فعالیت او هم خیلی سعی کرد ولی نشد…
از این افسوس میخورم که عمر علی حاتمی کفاف نداد تا زندگی واقعی تختی را بسازد.
هنوز راشهای ارزشمند آن فیلم نیمهکار مانده، نزد هدایت فیلم موجود است.
به نظرم همان راشها هم برای علاقمندان به سینما و مردم ارزش دیدن دارد.