پایگاه خبری تئاتر: نمایشِ «مصاحبه» به کارگردانی افشین هاشمی شامگاه 7 تیر ماه و با حضور حمید امجد نویسنده و کارگردان نام آشنای تئاتر ایران اجراهای خود را آغاز کرد.
پیش از شروعِ نمایش امجد مقابل تماشاگران ایستاد و با بیانِ اینکه از من خواستهاند برای شما تماشاگران حرف بزنم، گرچه شما برای تماشای تئاتر آمدید و نه برای حرف شنیدن به نکاتی درمورد تئاتر، اجرای دوباره «مصاحبه» و کارکردهای فرهنگی آن اشاره کرد.
امجد در آغاز سخنانِ خود با گلایه از مرسوم شدن زنگ زدن در آغاز نمایشها گفت: متاسفانه بعضی وقتها تئاتر برای دیده شدن وامدار چیزهایی خارج از خود میشود، مثل همین زنگ زدن که متعلق به زورخانه است و در جای خود محترم، اما نمایشی نیست.
نویسنده نمایشنامه «بی شیرو شکر» ادامه داد: تئاتر در این کشور هیچ وقت موجه نبوده و انگار که همواره باید وجاهت و اعتبارش را از جایی خارج از محدوده خودش کسب کند. در گذر زمان صفتهای مختلفی به خود بگیرد و هربار با چیزی که مُد زمانه است، تغییر کند. تئاتر ملّی میهنی، تئاتر انتقادی، تئاتر مبارز، تئاتر عرفانی و عناوین دیگری که هربار نمایش را بدهکار خود میکنند تا اصلِ وامدار بودن تئاتر به خارج از خود به قوت خود باقی بماند. این در حالیست که تئاتر این استحقاق را دارد که در درونِ خود، ارزشهای خودش را شناسایی کند. عناصر سنت شناسانهاش را، عناصر گفتمانیاش را، آداب و آئینها و هرچیز دیگهای را که لازم دارد از درونِ خودش استخراج کند و وامدار افزونههایی از بیرون نباشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره نمایشنامه «مصاحبه» گفت: بیست سال از زمان نگارش مصاحبه میگذرد و این متن از نظر من یکی از مهمترین نمایشنامههاییست که در ایران نوشته شده و میشود آنرا یکی از قلّههای برجستة درامنویسیِ ایران دانست که یکی از کارکردهای خاص آن، حذف اضافات از صحنه نمایش است. نمایشنامهای که تقریباً هر چیزی جز گوهر اصلی تئاتر را حذف میکند، حتا تحرکِ صحنهای را و تقریباً هیچ چیزی باقی نمیگذارد مگر عناصر گوهری نمایشنامه یعنی شیوة روایتگری و دیالوگ و کارکردهای زبانیاش را. در واقع نمایش بر دیالوگ متمرکز شده و حتا اسمش که مصاحبه است تاکیدی بر دیالوگ و مکالمه است.
امجد در ادامه از اولین اجرای «مصاحبه» به کارگردانی نویسنده اش در سال 1376 یاد کرد و افزود: در اجرایی که رحمانیان از مصاحبه داشت هم هر چیز اضافهای حذف شده بود و بازیگری در ایستاییِ کامل بدونِ نورپردازی، میزانسنهای شلوغ، پروجکشن و چیزهای دیگر اجرا میشد و هیچ چیزی که بازیگر و یا کارگردان بتوانند اشکالاتِ احتمالی کارشان را پشت آن مخفی کنند وجود نداشت. در واقع یک حادثه درجه یک تئاتری بود و برای شخصِ من یکی از پنج کار برجسته تئاتر ایران در سی و پنج سالِ بعد از انقلاب بوده است.
وی افزود: چه خوب که ما میتوانیم یک نمایش ایرانی درجه یک را دوباره بینیم. چرا که اجرای تازهای از یک متنِ ایرانی در کشوری که متاسفانه مدیریت و قوانین من درآوردیاش مانع از هر اتفاقِ مثبت فرهنگی میشود، خود اتفاق مثبتی است. وقتی متنی را برای اجرا یا شرکت در جشنوارهای ارائه بدهید به اینکه متن پیش از آن اجرا شده باشد ایراد میگیرند، انگار که متن نمایشنامه یکبار مصرف است. درحالیکه در هیچ جای جهان نمایشنامه یکبار مصرف نیست و اگر این نبوغ و درایت مدیرانِ ما در تاریخِ تئاتر وجود میداشت و تاریخ تئاتر از این مدیران بهرهمند میبود امروز هیچ چیزی از شکسپیر، سوفوکل و چخوف باقی نمانده بود، در حالیکه آن متنها هنوز هم دارند، اجرا میشوند که نمایشنامه حق دارد دوباره اجرا بشود.
کارگردان فیلم «آزمایشگاه» در بخش پایانی سخنانش با بیان اینکه ما معمولا در حال پز دادن دربارة تاریخ چند هزار سالهمان هستیم اما در زمینههای مختلف از جمله تئاتر حافظهمان هر ده دقیقه یکبار همه گذشتهاش را پاک میکند، اجرای دوباره یک نمایش را یادآور خوبی برای تاریخِ نمایش این سرزمین دانست و افزود: تئاتر میتواند روی پای خودش بایستاد و از ارزشهای درونِ خودش استفاده کند و به هیچ چیز خارجی نیازی ندارد. نه سنتهای زورخانهای، نه تکنولوژی و نه کارتون. فقط کافیست خودش را به یاد بیاورد و متنها و نمایشهای گذشتهاش را به خاطر داشته باشد.
وی گفت: زمانی که محمد یعقوبی قصد داشت «زمستان 66» را دوباره اجرا کند این بحث میانِ روزنامهها درگرفت که چرا باید اثری دوباره اجرا شود که من فکر میکنم این بحث به کلی نارواست و در جهت یکبار مصرف کردن نمایشنامه ست. اجرایی که خواهیم دید به ما یادآوری میکند که نمایشنامههای خوب از یاد نمیروند، کهنه نمیشوند و میتوانند سندهای تداوم در یک تاریخ باشند: تاریخِ درام ایرانی.
حمید امجد در پایان با ستایش افشین هاشمی و عاطفه نوری از جسارت اجرای دوباره متنی که اجرایی تا آن اندازه موفق داشته است گفت: من به جای اینکه زنگ بزنم و یا هرکار غیرِ دیگری برای شروع نمایش انجام بدهم، می ایستم و کاری میکنم که سزاوارِ نمایش است، میایستم و تشویقتان میکنم.
مصاحبه در دو تکّه «کشتن گربهی بابا فونتن» و «دیگر مرا صدا نزن مادر» هر شب ساعت 21 در تماشاخانه استاد مشایخی تئاتر «مان» به روی صحنه میرود.