صدا وسيما براي حفظ كيان و شاكله خود ناچار است كه منابع مالي خود را به هر نحوي كه شده تامين كند، پس در اين مسير با هر اسپانسري دست همكاري مي‌دهد.

پایگاه خبری تئاتر: اگرچه همه ‌چيز از يك توييت شروع شد ولي جنجال به وجود آمده پيرامون دستمزد مجريان مشهور تلويزيوني يا بازيگران سينما و تلويزيون به امروز و ديروز خلاصه نمي‌شود، تقريبا هر از گاهي در مورد رقمي كه اين افراد بابت دستمزد دريافت مي‌كنند بحث‌هايي شكل مي‌گيرد و درنهايت خبر اين مجادله‌ها تيتر رسانه‌ها مي‌شود. جنجالي را كه اواخر تير ماه سال گذشته بر سر دريافت رقم‌هاي ميلياردي احسان عليخاني از يك موسسه اعتباري به راه افتاده بود، خاطرتان هست؟ يا اواخر مرداد سال گذشته، پيش از اينكه مسابقه «برنده باش» از تلويزيون پخش شود، ماجراي دستمزد پنجاه ميليون توماني محمدرضا گلزار را كه در رسانه‌ها دست به دست شده بود، به ياد مي‌آوريد؟ چرا راه دور برويم؟ جريان نامه براي آزادي امامي چه بود؟ در روزهاي گذشته نيز سلسه مطالبي در رسانه‌ها پيرامون رقم غيرمتعارف دستمزد رضا رشيدپور به راه افتاد و دامنه‌اش به جاهاي ديگر كشيده شد. اما اصل قضيه چيست؟

 

ماجرا از كجا شروع شد؟

ديگر براي اهالي رسانه عادي شده كه نظرات چهره‌هاي شناخته شده را در فضاي مجازي ببيند؛ اگر تا ديروز رسانه‌هاي رسمي بازتاب‌دهنده عقيده آنها بودند حالا به مدد گسترش فضاي مجازي آنها صفحات توييتر و اينستاگرام را به پايگاه انتشار اخبار و مواضع‌شان انتخاب كرده‌اند و ديدگاه خود را به آساني آنجا مي‌نويسند. همين سهل بودن انتشار عقايد و نبود فيلتر در انعكاس اخبار، دردسرهايي نيز البته درست مي‌كند. اين‌ بار، همان‌طور كه گفته شد، قصه از يك توييت شروع شد. رضا رشيدپور اواسط فروردين مطلبي را توييت كرد با اين مضمون: «به ‌اندازه توان‌مان مبلغي را به سوپرماركت مورد اعتمادمان پرداخت كنيم تا به تشخيص خودش از نيازمندها پول نگيرد يا تخفيف بدهد.»

 

مجادله توييتري

بعد از اين توييت رضا رشيدپور، علي عليزاده فعال سياسي ساكن لندن در صفحه توييترش نوشت: «جناب رشيدپور براساس تحقيقات بنده، جنابعالي براي تهيه هر اپيزود «حالا خورشيد» حدود چهل ميليون تومان دريافت كرده‌ايد كه نيمي از اين مبلغ دستمزد شخصي خودتان براي اجرا بوده است، يعني ماهي ۴۳۳ ميليون درآمد. دو شب يلداي ۹۸ هم ۵۰۰ ميليون. جناب رشيدپور! چقدر از چند ميليارد دستمزدي را كه علي‌عسگري از جيب فقرا به شما داد حاضريد به فقرايي كه به خاطر كرونا در معرض گرسنگي و مرگند برگردانيد؟» و اين‌گونه آتش جدال توييتري بين رضا رشيدپور و علي عليزاده شعله‌ور شد.

رضا رشيدپور بلافاصله در پاسخ به عليزاده اين جملات را توييت كرد: «جناب عليزاده گرامي بهتر از من مي‌دانيد كه اتهام‌افكني و حمله به آبروي افراد، غيرشرعي و غيراخلاقي و غيرانساني ا‌ست. پس حتما براي فرمايش‌تان درباره دستمزد من اسناد معتبر داريد، بنابراين به جاي بحث بي‌فايده، منتظر مي‌مانم كه آن را منتشر بفرماييد.»

عليزاده در جواب نوشت كه «خودتان بهتر از من مي‌دانيد در صدا و سيماي آقاي علي‌عسگري براي هيچ دستمزدي هيچ‌گونه سندي صادر نمي‌شود و مي‌دانيد هدف اين سند صادر نكردن، ايجاد همين ابهام و اجازه مانور براي بچه‌زرنگ‌بازي و سفسطه است. از شما مستقيم مي‌پرسم: براي تهيه هر اپيزود «حالا خورشيد» چقدر گرفتيد؟»

اينجا رشيدپور بدون اينكه رقم دستمزدش را اعلام كند تغيير موضع داد و نوشت: «من هم صريح مي‌پرسم: رقم دستمزد من براي اجراي فلان برنامه چه ارتباطي به حضرت‌عالي دارد؟» و مجادله توييتري درنهايت با جمله اين فعال رسانه‌اي در توييتر به پايان رسيد كه سوت‌زن‌هاي باشرف صداوسيما با يقين مي‌گويند شما براي هر اپيزود «حالا خورشيد» ۴۰ ميليون تومان گرفته‌ايد.»

 

آتش بحث شعله ورتر شد

شب بعد از اين توييت‌هاي جنجالي رضا رشيدپور درباره ميزان هزينه‌هاي برنامه «حالا خورشيد» و ميزان دستمزد خودش به عنوان تهيه‌كننده و مجري شفاف‌سازي و عنوان كرد: « كل بودجه برنامه «حالا خورشيد» در اوايل كار حدودا ۱۷ ميليون تومان و در اواخر كار حدودا ۲۲ ميليون تومان بوده. يك ميانگين رياضي نشان مي‌دهد كه بودجه كل توليد حالا خورشيد براي هر اپيزود زير ۲۰ ميليون تومان بوده كه اين رقم مشمول بيمه، ماليات و كسورات قانوني هم مي‌شده است.»

رشيد‌پور در ادامه شبكه سه را مجاز دانست كه اسناد قراردادهايش را منتشر كند. پس از اين گفت‌وگو بود كه كوروش كمره‌اي مدير روابط عمومي شبكه سه براي شفاف‌سازي و در پاسخ به علي عليزاده رشته توييتي را منتشر كرد مبني بر اينكه در شبكه۳ تلاش كرديم ‎شفافيت را يك اصل بدانيم و از اين جهت برخلاف رويه‌هاي‌ جاري اداري، توضيحاتي را براي روشن‌تر شدن موضوع منتشر مي‌كنيم. كمره‌اي در ادامه توضيح داد: «برخي نوشته‌اند رشيدپور براي تهيه هر اپيزود ۴۰ ميليون دريافت كرده و نيمي از اين مبلغ (۲۰ ميليون) دستمزد شخصي ايشان بوده است. در صورتي كه طبق اسناد ضميمه ‌شده، كل هزينه‌هاي يك قسمت از برنامه حالا خورشيد ۲۲.۵ ميليون بوده است. ۱۳۳ قسمت به‌صورت مستقل و ۸۴ قسمت با مشاركت اسپانسر توليد شده و اسپانسر هم موظف به پرداخت مطابق سند برآورد مصوب شبكه است. اين يعني آنچه درباره دريافتي رشيدپور فرموديد تقريبا با هزينه توليد يك قسمت از اين برنامه برابري مي‌كند.»

حمله به صدا و سيما

بعد از اين ماجراها و سر وصداهاي به پا شده وحيد يامين‌پور فعال سياسي و مجري تلويزيون وارد ماجراي رقم دستمزدهاي نجومي شد و در يك مناظره زنده به پاره‌اي از سياست‌ها و قوانين حاكم بر صدا وسيما انتقادات تندي وارد كرد. او گفت كه روندي بر سازمان صدا وسيما در چند سال اخير حاكم بوده كه باج دادن به سلبريتي‌ها است و صدا وسيما با خرج كردن از بيت‌المال مي‌خواهد براي خودش مخاطب بخرد و وقتي در رقابت با ماهواره‌ها قرار مي‌گيرد ميلياردها تومان خرج سلبريتي‌ها مي‌كند . يامين‌پور در بخش ديگري از انتقادات خود كه به صورت زنده پخش مي‌شد بي‌محابا عملكرد سازمان صدا وسيما را سفيهانه ارزيابي كرد و گفت بايد برايش قيم گذاشت . او همچنين از كمپين شفافيت مالي صدا و سيما حمايت كرد وگفت آيا من حق دارم كه بخواهم قرار‌داد محسن تنابنده و سيروس مقدم را به من نشان دهيد؟ او گفت كه آيا من حق دارم بدانم كدام مديران ارشد فيلمنامه پايتخت را امضا كرده‌اند؟ يامين پور معتقد بود كسي نيست كه به سوالاتش جواب دهد چون سازمان صدا وسيما طبق قانون اداره نمي‌شود.

 

آگاه‌سازي دست‌هاي پشت پرده

اكبر نبوي منتقد سينما كه سابقه اجراي برنامه‌هاي تلويزيوني در شبكه دو و چهار را دارد معتقد است مباحث مربوط به رقم دستمزد مجريان تلويزيون جو رسانه‌اي سنگيني را ايجاد كرده كه طرح اين مباحث در شرايط فعلي براي افكار عمومي اصلا مناسب نيست.

با اين حال او در ارزيابي‌اش از اين رقم‌هاي نجومي مي‌گويد: «اين عددهايي كه در شبكه‌هاي اجتماعي مطرح مي‌شود از ديد من از دو زاويه قابل بررسي و اهميت است. زاويه اول اينكه اگر اين مباحث بتواند به عدالت در پرداخت دستمزدها كمك كند، بهره و نتايج مثبت آن هم براي افكار عمومي است و هم براي مجموعه كساني كه فعال و دست اندركار رسانه هستند.»

نبوي در بخش ديگري از صحبت خود به ضرورت آگاهي بخشي اجتماعي اشاره مي‌كند و مي‌گويد بسيار بجاست وقتي در جايي پرداخت‌هاي خاص صورت مي‌گيرد و از شكل معمولي آن خارج مي‌شود دلايل آن كاملا روشن شود. او به اصرار از كلمه «شفاف» استفاده نمي‌كند چون از نظر او اين كلمه اهميت خود را از دست داده. بعد مي‌گويد: «از نظر من آشكار‌سازي دستمزد آقاي الف يا ب بسيار شايسته و سازگار است اما به اين نكته هم بايد توجه كرد كه ببينيم آيا پرداخت اين مبالغ به آقاي مجري آورده‌اي براي سازمان دارد يا نه بلكه صرفا اين دستمزدهاي كلان به خانم و آقاي مجري پرداخت مي‌شود.» به باور اكبر نبوي منطق و عقل حكم مي‌كند جز دستمزد آورده اقتصادي حامي مالي را هم آشكار كنند ولي طبيعتا وقتي چيزي در اين زمينه اعلام نمي‌شود و انواع و اقسام حدس وگمان‌ها و تحليل‌ها و اظهارنظرها در فضاي مجازي مطرح مي‌شود، فضا هم متاثر از اين به‌هم ريختگي، مغشوش مي‌شود. خصوصا اينكه دوست عزيزي از خارج كشور رقم‌هاي نجومي اعلام مي‌كند كه با واكنش روابط عمومي تلويزيون مواجه شده و آن رقم را تكذيب مي‌كند و مشخص مي‌شود با آنچه دوست رسانه‌اي از خارج از كشور گفته فاصله بسيار زياد دارد. تمام اين مسائل باعث مي‌شود فضاي رسانه تير و تار شود و سره از ناسره مشخص نشود.

نبوي به دستمزد خودش در برنامه «چشم شب روشن» اشاره مي‌كند كه سال گذشته از شبكه چهار پخش مي‌شد: «شبي يك ميليون تومان براي اين برنامه دريافت مي‌كردم. اين برنامه هفته‌اي يك بار پخش داشت، ضمن اينكه دعوت از مهمانان هم بر عهده من بود.» نبوي در اينجا نكته ديگري را مطرح مي‌كند مبني بر اينكه اگر اسپانسري از جانب يك مجري حامي مالي برنامه‌اي شد و به آن مجري جداگانه رقمي را پرداخت كرد، اين از نظر او خارج از عدالت نيست چون شخص مجري حتما آورده‌اي براي تلويزيون داشته كه اسپانسر از اين برنامه حمايت كرده است.

 

مشكل گلزار و رشيدپور نيستند

در ادامه اين صحبت‌ها نظر رضا درستكار منتقد سينما را هم جويا شديم. او معتقد است صدا وسيما براي حفظ كيان و شاكله خود ناچار است كه منابع مالي خود را به هر نحوي كه شده تامين كند، پس در اين مسير با هر اسپانسري دست همكاري مي‌دهد. درستكار رقم‌هاي نجومي فاش شده دستمزدهاي مجريان تلويزيون را عادلانه نمي‌داند و معتقد است فاصله طبقاتي كه در حال شكل‌گيري است بي‌عدالتي محض است: «بايد درباره شيوع چنين رويه‌اي حساس بود چون در درازمدت ممكن است ساختار جامعه را هدف قرار دهد و باعث يك نوع تلاطم شود.»

اين منتقد سينما در بخش ديگري از صحبت خود با بيان اينكه همواره در تمام اظهارنظرها و نوشته‌هايش به شيوه اجراي رضا رشيد پور، محمدرضا گلزار ومهران مديري نقد‌هاي جدي داشته و دارد، چون معتقد است آنها اجراي‌شان به گونه‌اي است كه نوليبراليسم را تشويق و تقويت مي‌كنند، مي‌گويد: «از نوع لباس پوشيدن آنها گرفته تا دستمزدهاي‌شان مصداق فاصله طبقاتي آشكار است ولي با اين حال بياييم اشكال را از گلزار و رشيد‌پور نبينيم و به جاي كنترل جريان رودخانه پل را بالا ببريم و دانه درشت‌ها را پيدا كنيم. مهران مديري و رضا رشيد پورها تعداد افراد محدودي هستند، بياييم واقعي‌تر‌ها را ببينيم وكار را از ريشه درست كنيم و به فكر وضعيت معيشت قاطبه مردم باشيم. جلوي گلزار را كه بگيريم چه مي‌شود؟»

از نظر درستكار وقتي اين ارقام فاش مي‌شود براي جامعه خوب است چون اين مباحث پيش درآمدي مي‌شود تا اتفاقات پشت پرده روشن‌تر شوند. طرح اين مباحث در رسانه‌ها بهانه‌اي است كه وضعيت دانه درشت‌ها مشخص شود. 


منبع: روزنامه اعتماد