پانته‌آ پناهی‌ها همانند بسیاری دیگر از بازیگرانِ استخوان‌دار و حرفه‌ای، ابتدا در تئاتر درخشید. او البته در کنار تئاتر به‌عنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان نیز در پروژه‌های سینمایی حضور داشت. حضور او به‌عنوان بازیگر نقش‌های مکمل سینما به نسبت پیشینه فعالیت‌های هنری‌اش دیر اتفاق افتاد.

پایگاه خبری تئاتر: گروهی از بازیگران هستند که همواره کیفیت حضورشان می‌تواند فیلم، تئاتر یا سریالی را که در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند، تحت تأثیر قرار دهد؛ درواقع این بازیگران حتی در فیلم‌های متوسط هم بجا و به‌اندازه ظاهر شده و اغلب در قامت برگی برنده برای آن اثر به حساب می‌آیند. پانته‌آ پناهی‌ها بی‌شک یکی از همین دسته بازیگران است. شاید از اصلی‌ترین و تا حدودی عجیب‌ترین اتفاقات مسیر حرفه‌‌ای پناهی‌ها این باشد که او پله‌های پیشرفت را گام‌به‌گام پیمود و بستر موفقیت و اثبات توانایی‌هایش را خشت به خشت چید و همین یک‌شبه ره صدساله طی‌نکردن راز ماندگاری و درخشش او شد.

پانته‌آ پناهی‌ها همانند بسیاری دیگر از بازیگرانِ استخوان‌دار و حرفه‌ای، ابتدا در تئاتر درخشید. او البته در کنار تئاتر به‌عنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان نیز در پروژه‌های سینمایی حضور داشت. حضور او به‌عنوان بازیگر نقش‌های مکمل سینما به نسبت پیشینه فعالیت‌های هنری‌اش دیر اتفاق افتاد. پناهی‌ها در سال‌های ابتدایی دهه 90 در فیلم‌هایی مانند «گس»، «خانوم» و «جینگو» بازی کرد؛ اما نقطه عطف کارنامه‌اش در آن برهه شاید فیلم «من دیه‌گو مارادونا هستم» باشد. او در این فیلم خوش درخشید و توانست نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنواره فیلم فجر شود.

از مهم‌ترین نقش‌های کارنامه پانته‌آ پناهی‌ها نقش‌ او در فیلم «نفس» است. «نفس» شاید بهترین بازی او نباشد؛ اما بهترین نمود او روی پرده است. این نقش با او تفاوت سنی چندین‌ساله داشت و همین امر طبعا گریم سنگینی را نیز به بازیگر تحمیل می‌کند، انتقال درست حس‌ها روی پرده، دقت در حرکات بدن، یکدستی بازی در سراسر فیلم و توانایی بازیگر در ایفاگری حالت‌های کاملا متفاوت و کنترلی که بر جزئیات چهره‌اش دارد، از ویژگی‌هایی است که پیرزن فیلم «نفس» را به یکی از امتیازات آن بدل می‌کند؛ نقشی که البته از سوی داوران جشنواره ملی فجر نادیده گرفته شد و در جشنواره بین‌الملل مورد تقدیر قرار گرفت.

در سال 1394، پناهی‌ها یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران بود. او در فیلم «لاک قرمز» نیز بازی کرد؛ نقشی کاملا متمایز از نقشش در «نفس». او در «لاک قرمز» مادری رنج‌دیده است که کارش به بیمارستان روانی کشیده می‌شود و کشمکش‌های او با دخترش از اصلی‌ترین خصوصیات نقش است. یکی از ویژگی‌های همیشگی پناهی‌ها مهارتش در نمایش تغییر تدریجی آدم‌هاست، او بدون نشانه‌گذاری خاصی این تغییرات را در بازی‌اش لحاظ می‌کند و این دگردیسی بدون اغراق و مبالغه در بازی او اتفاق می‌افتد.

پناهی‌ها همان سال در فیلم «عادت نمی‌کنیم» ابراهیم ابراهیمیان هم نقشی مکمل را ایفا کرد. نقشی که شاید در کارنامه او چندان برجسته نباشد؛ اما مهم‌ترین ویژگی‌اش به اندازه‌بودن آن است. پناهی‌ها تلاش نمی‌کند تا حتی در نقشی کوتاه «بیش از اندازه» دیده شود؛ درواقع او همواره کلیت و کیفیت فیلم را به کمیت حضور خود ترجیح داده است. از متفاوت‌ترین نقش‌های پناهی‌ها می‌توان به نقش شربت در سریال «شهرزاد» اشاره کرد؛ باز هم نقشی با مختصاتی متفاوت از تمام نقش‌های پیشین او در سینما.

«درخونگاه» نیز پانته‌آ پناهی‌های متفاوتی را به منصه ظهور می‌گذارد. این زن که درواقع یک femme fatal است، با ترسیم دقیق جزئیات و تغییرات درست چهره بازیگر با کمترین دیالوگی بهترین تصویر ممکن را از نقش به مخاطب نشان می‌دهد. زن اغواگر فیلم سیاوش اسعدی، سوای بازی قدرتمند بازیگر به عنصر مهم شخصیت‌پردازی هم وابسته است. پانته‌آ پناهی‌ها در این فاصله در سریال «بانوی عمارت» نیز خوش درخشید. این سریال گرچه مانند «شهرزاد» سریالی تاریخی بود؛ اما مختصات و ویژگی‌های کاراکتر افسرالدوله با شربتِ «شهرزاد» تفاوت‌های بی‌شماری داشت.

این روزها، پناهی‌ها در فیلم «خروج» حاتمی‌کیا خوش درخشیده است؛ فیلمی که مانند دیگر فیلم‌های حاتمی‌کیا با جنجال‌های بسیاری مواجه شده است. اکران آنلاین فیلم و اتفاقاتی که درباره نمایش آن در جشنواره فیلم فجر و نشست مطبوعاتی‌اش پیش آمد، نیز بر این حواشی دامن زده‌اند. پانته‌آ پناهی‌ها در طول سال‌های فعالیتش به مخاطب ثابت کرده که هرگز در پی حاشیه و جنجال‌های مرسوم نبوده است. 


منبع: روزنامه اعتماد